خنجر عثمانی
آیا ساخت سد ایلیسو در ترکیه تنشهای منطقهای را بالا میبرد؟
بعد از یکسال وقفه در آبگیری، به خاطر اعتراض عراقیها به تبعات احتمالی آبگیری سد ایلیسو در ترکیه بر حیات در عراق، این سد آبگیری خود را آغاز کرده است. متاسفانه سد ایلیسو که گنجایشی چند برابر سد کرخه ما یعنی بزرگترین سد ایران دارد بر روی سرشاخههای رودخانه دجله در ترکیه احداث شده است.
محمد درویش: بعد از یکسال وقفه در آبگیری، به خاطر اعتراض عراقیها به تبعات احتمالی آبگیری سد ایلیسو در ترکیه بر حیات در عراق، این سد آبگیری خود را آغاز کرده است. متاسفانه سد ایلیسو که گنجایشی چند برابر سد کرخه ما یعنی بزرگترین سد ایران دارد بر روی سرشاخههای رودخانه دجله در ترکیه احداث شده است. بهطور متوسط 17 میلیارد مترمکعب حجم آبی است که سالانه از رودخانه دجله عبور میکند. حجم این رودخانه از رودخانه کارون که پرآبترین رودخانه ایران است سه میلیارد مترمکعب بیشتر است. این نشان میدهد که دجله رودخانهای بسیار مهم در آسیای غربی است. این رودخانه بعد از فرات پرآبترین رودخانه منطقه ماست. آبگیری سد ایلیسو در بدترین فصل ممکن آغاز شده است. در وسط مردادماه که تمام منطقه خاورمیانه در عطش آب است و به آب نیاز دارند. این کار شوک بسیار جدی به منطقه میانرودان (بینالنهرین) وارد کرده است. منطقهای که دو کشور ایران و عراق را درگیر خود میکند. معمولاً آبگیری سد را از اواخر پاییز شروع میکنند. فصلی که کشاورزی تمام شده و هوا رو به خنکی میرود و اگر رودخانه آب نداشته باشد خیلی مشکلی ایجاد نمیکند. خیلی عجیب است که چنین اتفاقی دارد میافتد و پیش از این تجربه نشده است. اما پرسش این است که چرا چنین اتفاقی دارد میافتد؟ حجم این سد آنقدر زیاد است که پیشبینی شده است بیش از دو سال برای آبگیری آن زمان لازم باشد. در نتیجه فرقی نمیکند آنها از کی شروع و کی تمام کنند. در منطقه ما که سوریه، عراق، ایران و ترکیه و... واقع است، شرایط از نظر امنیتی بسیار پیچیده است. یکی از مهمترین منابع تامین آب بخش عراقی تالاب هورالعظیم در خوزستان، رودخانه دجله در عراق است. وقتی بخش عراقی هورالعظیم با تنش جدیتری روبهرو شود، قطعاً تبعاتش گریبان ایران را خواهد گرفت.
خیلی از ایرانیان میپرسند وقتی چنین سدی در ترکیه آبگیری شود، عراق خشکتر میشود و خشکی عراق گرد و غبار بیشتری را به ایران میآورد، چرا ایران سکوت کرده است؟ وقتی ایران یکی از قربانیان ساخت سد ایلیسو در ترکیه است، چرا هیچ تحرکی از سوی دولت ایران صورت نمیگیرد؟ دلیل آن ساده است؛ ایران خود با طرح مهار آبهای محلی، از جمله طرح انتقال آب زاب که مسیر سرشاخههای دجله در ایران نیز هست، دارد مشابه همان کار را میکند، چطور میتواند وارد چنین کارزاری شود و حقوق مردم در مواجهه با آلودگی هوا را استیفا کند؟ عراق در این زمینه هم از ایران شکایت کرده است. متاسفانه هر وقت ما از این روشهای غلط و ناپایدار مدیریت سرزمین انتقاد کنیم، دولتها به آن توجه نمیکنند. آنها فکر میکنند با حرف نزدن و انتقاد نکردن از روشهای غلط، دولتهای خارجی متوجه نمیشوند. به این ترتیب طبیعی است وقتی دولت ترکیه چنین ظلمی در حق مردم عراق و ایران میکند، ما نمیتوانیم انتقاد کنیم. عراق چرا نمیتواند در برابر این شرایط مقاومت کند چون به دلیل وضعیت ناشی از جنگ و تروریسم اقتصاد وابستهای دارد. هم به ایران وابسته است و هم به ترکیه. عراق شریک ایران محسوب میشود. ایران تنها کشوری است که برادرانه در جنگ با داعش به عراق کمک و داعش را سرکوب کرده است. گردشگری عراق به زائران ایرانی وابسته است. تنها متحد جدی عراق، ایران است. بنابراین عراق هم نمیتواند یا نمیخواهد وارد چنین چالشی شود. این وضعیت باعث شده بیش از هر چیزی محیط زیست آسیب ببیند، چراکه در این شرایط منطقهای، موضوعات مهمی مثل آب و محیطزیست به اشتباه نادیده گرفته میشوند. اگرچه مسائل مهمی هستند. آنچه در این مماشات سیاسی دارد آسیب میبیند تابآوری سرزمین و توان اکولوژیک منطقه است. اینها آن چیزی است که نسلهای آینده در عراق، ترکیه و ایران هرگز پدران و مادران خود را برای چنین اهمالکاریهایی نخواهند بخشید.
مسوولان ترکیه مدعی هستند که آورده دجله هیچ مشکلی نخواهد داشت و آنها نسبت به این مساله به عراق متعهد هستند! یعنی 12 میلیارد مترمکعب را درون مخزن میریزند بدون آنکه دجله را ببندند. این حرف دروغی بیش نیست. این ادعاها در حد یک لطیفه است. آنها دارند با زندگی میلیونها انسان شوخی میکنند. مقامات ترکیه میدانند برای آبگیری کامل سد نیاز دارند مسیر رودخانه را ببندند تا بتوانند آب مورد نیاز سد را تامین کنند. در هر سرزمینی که میخواهند سدی را آبگیری کنند، هشدار میدهند که در پاییندست با تنش روبهرو میشوند. موقعی این ادعاهای ترکیه میتواند درست باشد که همان مقدار آبی که دارد وارد مخزن سد ایلیسو میشود همان مقدار هم خارج شود. اگر قرار است این میزان آب وارد و خارج شود، سد چگونه قرار است پر شود؟
ترکیه جمعیتی اندازه ایران و مساحتی حدوداً یکسوم کشور ما دارد. میزان آب قابل استحصال ترکیه اکنون 240 میلیارد مترمکعب است، یعنی 4 /2 برابر توان استحصال ایران. ترکیه نهتنها هیچ نیاز آبی ندارد بلکه مازاد نیاز آبی دارد. آنها میگویند آب جنگافزاری دوحرفی است. آنها میگویند اگر شما نفت دارید که جنگافزاری سهحرفی است، ما آب داریم که جنگافزاری دوحرفی است! ما با آب میتوانیم سیاستهایمان را اعمال کنیم. آنها معتقدند با آب میتوانند کشورهای منطقه را به نرمش وادار کنند. آنها میگویند ما به شما آب میدهیم و از شما امتیاز میگیریم! آب اکنون قدرت اول اقتصادی دنیاست. اکنون یک بطری آب معدنی را میتوان به قیمت دو برابر بنزین به فروش رساند. آب کالای بسیار ارزشمندتری از نفت است.
طبق کنوانسیون آبهای مرزی مشترک، دولتها حق ندارند از آبهایی که مردمی در پاییندست از آن بهره میبرند به نحوی استفاده کنند که حیات و معیشت مردم در پاییندست به خطر بیفتد. ما در دنیا 500 حوضه آبخیز مشترک داریم که اگر قرار بود همه مثل ترکیه عمل میکردند اکنون همه دنیا درگیر جنگ بود. ترکیه دارد این کار را با عراق و ایران میکند، افغانستان دارد همین کار را با ایران در حوزه هیرمند و هلیلرود میکند. البته ایران نیز کم و بیش در حوزه آبهای مرزی با عراق چنین کاری میکند. افغانستان عملاً زابل و سد دوستی مشهد را خشک کرده است. چرا چنین اتفاقاتی میافتد؟ چون بیاخلاقی سیاسی بر جهان حاکم شده است. یک پدر سیگاری نمیتواند به فرزندش بگوید سیگار نکش! همه دولتها در منطقه خاورمیانه دارند از آب استفاده نامشروع میبرند. وقتی روسای دولتها معتقدند چون بقیه آلوده میکنند ما هم آلوده میکنیم یا وقتی آنها آب انتقال میدهند ما هم انتقال میدهیم و این مقالات برای متوقف کردن ماست! یعنی ما مدیران کلان خوبی در دنیا نداریم و سیاستهای مدیریت سرزمین غلط و خطرناک شده است. هرکسی قدرتمندتر باشد، قلدرتر باشد، بیشتر میتواند منابع را تصاحب کند. واقعیت این است که دیگر هیچ کسی امیدی به سازمانهای جهانی ندارد. یعنی سازمانهای جهانی مترسکهایی هستند که در خدمت چند دولت خاص هستند و اگر در موارد محدودی آمریکا یا اتحادیه اروپا و روسیه و چین پشت ماجرایی نباشند عملاً نهادها کاری نمیکنند.
راهحل مدیریت سرزمین در دنیا این است که کار را به کاردان بسپارند. فردی که اخلاقمدار باشد. من برای وزارت نیروی کشور خودمان متاسفم. وزارت نیرو سالهاست میگوید سدسازی در فرآیند رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها هیچ اثری نمیگذارد! ما یک جریان ثابت پایه رودخانه را حفظ میکنیم و مازاد آن را برای استفادههای ضروری نگه میداریم! این حرف غلطی است. وقتی چنین تفکری در مدیریت منابع آب کشور حاکم است، با چه استدلالی میتوان از دولت ترکیه برای ساخت چنین سدهای مخربی انتقاد کرد؟ آنها میگویند چطور سدهای ترکیه نظام هیدرولوژیکی آب را به هم میزند اما سدهای ایران چنین نمیکند؟ سفیر ترکیه چندی پیش در ایران نیز همین حرفها را زد. او به ایران گفت شما چه بر سر آبهای خوزستان آوردید؟ شما چه بلایی سر بختگان آوردید؟ شما در مدیریت آبها و ساخت سدها به خودتان رحم نمیکنید، چطور توقع دارید ما به شما رحم کنیم! ماجرا پیچیده است. ما دولتمردانی در نظام تصمیمگیری کشور و حتی دنیا داریم، که اساساً برایشان محیط زیست و توان تابآوری و پایداری بومشناختی مهم نیست. مساله آنها این است که در آن چهار سال یا هشت سالی که مسوولیت دارند و در قدرت هستند، گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند! این مشکلات برای دولتهای بعد و مردم آینده انباشته میشود. دنیا به سمت واژگونی در حرکت است. دنیا به سمت فروپاشی و ناپایداری در حرکت است. این تصمیمات در همه جای جهان دارد گرفته میشود. در منطقه خاورمیانه مساله بحرانیتر است چون منطقه بسیار حساس و مهمی است. گرمای زیاد، کمبود آب، افت سفرههای زیرزمینی و... در کنار تنشهای سیاسی و قومی توانسته این منطقه را مستعد آشوبهای متعدد کند که محیط زیست هم در این مساله دخیل است. اینطور اهمالکاریها میتواند خسارتهای جدیتری بزند. اتفاقی که باید میافتاد این است که دولتهای همسایه در غرب آسیا کنسرسیومی را تشکیل دهند که شبیه به اتحادیه اروپا تلاش کنند مشکلات خودشان را با هم حل کنند. اگر بتوانند مرزهای سیاسی را بردارند. اگر کسی نیاز آبی دارد در برابر نیاز نفتی آن دیگری این کار انجام شود. این تبادل مزایا میتوانست منطقه را از بعد امنیتی نیز تامین کند. به این ترتیب به صورت خردمندانه همه بر سر یک سفره مینشستند. اگرچه این ایده خیلی اتوپیایی است. متاسفانه بشر ذاتاً آزمند و قدرتطلب است و حاضر نیست، ازخودگذشتگی کند مگر آنکه زور بالای سرش باشد تا چیزی را به اشتراک بگذارد. من آینده خوبی را برای دنیا تصور نمیکنم. دنیایی که سیاستمداران آزمند و بیمسوولیت عنان مدیریت آن را در دست دارند.
ترکیه دولت ناصادقی دارد. آنها میگویند ما سد زدیم و برای ساخت این سد دستکم چیزی حدود 30 تا 50 هزار میلیارد تومان پول خرج کرده است. کلی از بناهای منطقه حسن کیف را که قدمتی بالای 12 هزار سال دارد منتقل کردهاند. تنشهای اجتماعی وسیعی ایجاد کردند. چند هزار نفر سکونتگاهشان را تخلیه کردهاند. اگر همه این خسارتها را حساب کنیم چیزی حدود 100 هزار میلیارد تومان میشود. اگر این رقم را به دلار حساب کنیم، دولت ترکیه چیزی حدود 10 میلیارد دلار هزینه برای ساخت یک نیروگاه دوهزار مگاواتی انجام داده است. اگر در ترکیه تولید دوهزار مگاوات برق را از طریق انرژی خورشیدی به دست میآورند، با یک میلیارد دلار میتوانستند گرانترین و باکیفیتترین برق را تولید کنند! این حرفها دروغ است. برای تولید این حجم برق اندک لازم نبود این همه تنش در مردم و دولتهای پاییندست ایجاد کنید. اگر هدف فقط تولید برق بود، با یکدهم آن هزینه میتوانستند به این هدف برسند. در جنوب ترکیه تمام روستاها با تولید برق خورشیدی کار میکنند. راندمان پنلهای خورشیدی اکنون بالای 30 درصد است و این یک دروغ بزرگ است که دولت ترکیه برای قانع کردن مردم خود و دولتهای عراق و ایران بهکار بسته است. مشخص است دولت ترکیه از این آب به عنوان یک جنگافزار و در بزنگاههای سیاسی علیه دولت عراق از آن استفاده خواهد کرد. در ماجرای سد آتاتورک نیز ترکها چنین جنایتی را مرتکب شدند. 8 /48 میلیارد مترمکعب حجم آب سد آتاتورک است که سه برابر همین سد ایلیسو است. آنها در مقابل انتقادات و فشارهای دولت سوریه که این کار را زمینه یک نسلکشی میدانستند رفتار سیاسی عجیبی کردند. ترکیه به این انتقادها توجهی نکرد. سوریه برای نجات خود برای اوجالان رهبر حزب پکک و از فعالان سیاسی کرد ترکیه، دفتری در دمشق راه انداخت و به عنوان اولین کشور اوجالان را به رسمیت شناخت. دولت ترکیه بعد از این اتفاق با سوریه مذاکره کرد و برای حقآبه سوریه از فرات تعهد داد. حقآبه سوریه 750 مترمکعب بود که دولت ترکیه آن را 250 مترمکعب کرده بود. با مذاکره دولتهای ترکیه و سوریه و پس دادن حقآبه، دولت سوریه گفت دیگر فعالیت پکک در سوریه قانونی نیست و اوجالان باید ظرف 24 ساعت خاک سوریه را ترک کند! اسرائیلیها نیز در این 24 ساعت اوجالان را رصد کردند و در آفریقا او را دستگیر و به ترکیه تحویل دادند. بلافاصله بعد از دستگیری اوجالان ترکیه تعهداتش با سوریه را زیر پا گذاشت و به دولت سوریه از پشت خنجر زد! آب فرات بسته شد و هزاران سوری به حاشیه شهرها مهاجرت کردند و خانه و زندگی خود را به دلیل بیآبی از دست دادند! نتیجه آن شورش این طبقه در سوریه و در نتیجه ظهور داعش بود! میتوان گفت دولت ترکیه از آب فرات علیه سوریه چنین جنگ خانمانسوزی را به خاورمیانه تحمیل کرد و بیتردید چنین ضربه هولناکی را به عراق نیز خواهد زد.