نود چگونه نود شد ولی نماند؟
جامعهشناسی تولد و مرگ یک پدیده رسانهای-ورزشی
حدود 20 سال پیش برنامهای ورزشی و اختصاصی در حوزه فوتبال با عنوان «نود» در فضای رسانهای کشور متولد شد. سبک اجرای منحصربهفرد مجری، نوع کارشناسان دعوتشده به برنامه، روی آنتن زنده آوردن مسوولان و مدیران فوتبال و... از «نود» برنامهای خاص، ممتاز و بیبدیل ساخته بود. بیراه نخواهد بود که برنامههای ورزشی «سازمان صدا و سیما» را به دو مقطع و دوره قبل از «نود» و بعد از «نود» تفکیک کنیم.
حدود 20 سال پیش برنامهای ورزشی و اختصاصی در حوزه فوتبال با عنوان «نود» در فضای رسانهای کشور متولد شد. سبک اجرای منحصربهفرد مجری، نوع کارشناسان دعوتشده به برنامه، روی آنتن زنده آوردن مسوولان و مدیران فوتبال و... از «نود» برنامهای خاص، ممتاز و بیبدیل ساخته بود. بیراه نخواهد بود که برنامههای ورزشی «سازمان صدا و سیما» را به دو مقطع و دوره قبل از «نود» و بعد از «نود» تفکیک کنیم. با گذشت زمان این برنامه به بخشی از نوستالژی فوتبالدوستان ایرانی تبدیل و صدالبته در آستانه 20سالگی جوانمرگ شد. نوستالژی از آن جهت که چندین نسل از ورزشکاران، فوتبالیستها، جوانان، دانشجویان، فوتبالدوستان، خانوادهها و... را دوشنبهشبها تا پاسی از شب به خود مشغول کرد، خنداند، متاثر کرد و آگاهی بخشید. به طوری که تا چند روز پس از هر دوشنبهشب، نقل محافل و مجالس دورهمی میشد. و صدالبته در سالیان اخیر با شکلگیری شبکههای اجتماعی مجازی، به یکی از سوژههای پرطرفدار در این فضا تبدیل شد.
نود چگونه نود شد؟
1- بخش عمده پاسخ به این سوال به شخص عادل فردوسیپور مجری توانمندی برمیگردد که کلاس اجرای زنده برنامههای ورزشی را به سطح بسیار بالایی ارتقا داد. از دیگر عوامل مهم این محبوبیت و اشتهار میتوان به مجری جوان، شاداب و خندهروی آن، پوشش ظاهری و موزون و متناسب وی، اجرای کمنقص (نداشتن گاف، سوتی و تُپق)، دعوت از کارشناسان باسواد و فوتبالشناس و متخصص نظیر دکتر حمید صدر و استاد امیر حاجرضایی، دکتر مرتضی محصص، رواج گفتمان نقد و نقادی در عرصه فوتبال، صبوری و آستانه تحمل بالا و زود تحریک نشدن، گفتوگوهای چالشی با مدیران و مربیان و داوران و میهمانان، به چالش کشیدن حضور سیاسیون و غیرمتخصصان در عرصه مدیریت فوتبال کشور و در کل ایجاد و رواج یک سبک خاص و در دستور کار خود قرار دادن رویکرد و گفتمان انتقادی در فوتبال کشور اشاره کرد.
2- واقعیت امر این است که در همه این سالها بهرغم تمام ریزشها و کاهش مخاطبان برنامههای تلویزیون، شخص عادل فردوسیپور و برنامهاش به آبرو و اعتباری برای این سازمان تبدیل شده بود. اگر بر مبنای «داده-ستاده» هم سخن بگوییم سازمان صدا و سیما در طی این سالیان بسیار خوشبخت و منتفع بوده و میزان ستادههایش از نود و مجری آن بسیار بیشتر از دادههایش بوده است. این سازمان یک تریبون زنده به عادل فردوسیپور «داده»، اما از نود و مجری توانمند آن اعتبار، آبرو، وجاهت و مخاطبِ بیشمار آن هم تا پاسی از شب «ستاده» است.
3- وجه برجسته برنامه نود رویکرد انتقادی آن بود. برنامه نود با تمام برنامههای ورزشی پیش از خود (نظیر برنامه «ورزش و مردم» با اجرای مرحوم شفیع در یکشنبهشبها در چند دهه گذشته) و حتی با برنامههای ورزشی بعد از خود یک وجه تمایز اساسی داشت و آن پرداختن نقادانه و تاباندن نور به عرصههای تاریک فوتبال کشور بود. تا جایی که بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان سیاسی و اقتصادی بر این باور بودند که حوزههای سیاسی و اقتصادی ما هم در جهت شفافیت بیشتر به یک «نود سیاسی» و «نود اقتصادی» نیاز دارند. در واقع نقدهای خرد و کلان در حوزه فوتبال از مهمترین ویژگیهای انتقادی برنامه نود بود. مثلاً در عرصه نقد کلان میتوان به نقد مداخلات دولت وقت (دولت نهم) در عرصه مدیریت فوتبال کشور و قوت گرفتن خطر حذف و تعلیق فدراسیون فوتبال کشور توسط مقامات فیفا اشاره کرد و از نقد خرد میتوان به رانتها و حیف و میلهای صورتگرفته در بخش داربستهای اجارهای در فضای منتهی به ورودی ورزشگاه آزادی و همچنین پیراهنهای بیکیفیت تیم ملی فوتبال اشاره کرد.
4- وجه ممتاز دیگر برنامه نود دعوت از کارشناسان و متخصصانی بود که سخنان ایشان روی آنتن زنده به نوعی عبور از خطوط قرمز سازمان صدا وسیما بود؛ برای مثال زمانی که زندهیاد ناصر حجازی در بحث از فساد و ناپاکی در فوتبال آن را به دیگر عرصههای اجتماعی و اقتصادی تعمیم داد، یا زمانی که فیروز کریمی در انتقاد به حضور اعوان و انصار محمود احمدینژاد در عرصه مدیریت فوتبال کشور گفت: «به نظر من آقای محمد علیآبادی آدمی بسیار متخصص، کاربلد و تواناست اما در شهرداری! و نه در فوتبال!»، یا زمانی که دکتر محمد دادکان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال (1385-1381) در زمستان سال 1388 به عنوان میهمان در برنامه نود حضور پیدا کرده و گفت: «من سه افتخار در دوران مدیریتم در فوتبال کسب کردهام: 1- صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی 2006 آلمان، 2- کسب مدال و نشان ویژه مدیریتی از رئیسجمهور در دولت اصلاحات و 3- برکناری و عزل از ریاست فدراسیون فوتبال توسط دولت احمدینژاد.»
5- یک نکته دیگر از منظر جامعهشناسی قابل تامل است و آن مفهوم کارکرد است. حال این سوال پیش میآید که این برنامه چه کارکردی برای اعضای جامعه به معنی عام و «جامعه فوتبالی» به معنای خاص داشته است؟ تحلیل کارکرد یک پدیده اجتماعی به معنی نشان دادن نقش و اثر و پیامدهای آن پدیده در جامعه است. به نظر میرسد در مهمترین کارکردهای برنامه نود یعنی هم کارکرد آشکار و هم کارکرد پنهان، هر دو وجه مرتونیِ کارکرد را بتوان لحاظ کرد. کارکرد آشکار این برنامه تفسیر و تحلیل و کارشناسی فوتبال کشور و هر آنچه درون مستطیل سبز میگذشت، بود. اما کارکرد پنهان برنامه نود جهتگیریِ پیکان نقد آن به سوی عرصه پنهان و غیرشفاف فوتبال کشور یعنی عرصه تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای ناشی از حضور غیرمتخصصان در فوتبال و نیز نشان دادن بیکفایتی و ضعفهای مدیریتی مدیران غیرفوتبالی و سیاسی و تصمیمگیران سیاسی در عرصه فوتبال کشور بود؛ نظیر لابیگری برخی نمایندگان مجلس و برخی اعضای دولت و مدیران کل در استانها برای انتقال تیمهای فوتبال از پایتخت به شهرستانهای خاص و مدنظر خود.
نود چرا نود نماند؟
1- یکی از دلایلی که نود نود نماند، خود عادل فردوسیپور بود. در واقع مشکل از استاندارد نبودن فردوسیپور بود. چراکه وی فراتر از چارچوبها و استانداردهای ترسیمی سازمان صدا و سیما بود. بسیاری از مجریان و برنامههای ورزشی و غیرورزشی صدا و سیما، اعتبارشان را مدیون این سازمان بودند و هستند. اما اغراق نخواهد بود اگر بگوییم برنامه نود اعتبارش را از مجریاش میگرفت نه از این سازمان. همچنین سطح سواد بالا (داشتن دکترای مدیریت رسانه از پردیس فارابی دانشگاه تهران)، داشتن وجهه دانشگاهی و آکادمیک (تدریس در دانشگاه معتبری چون صنعتی شریف)، تسلط به زبان انگلیسی و... بر توانمندی، تخصص و محبوبیت و خاص بودن وی افزوده بود. اما گویی این سازمان با محبوبیت و برجستگی نیروهای توانمند و متخصص سر ستیز دارد و چوب اخراج و حذف و کنار گذاشتن بر نیروهای خود میزند.
2- به نظر میرسد سازمان و ساختار تشکیلات صدا و سیما با شفافیت و شایستهسالاری فاصله فراوانی دارد. در کمرنگی شایستهسالاری و شفافیت در این سازمان همین بس که مدیر جوان و کمتجربهای بهمحض مستقر شدن در جایگاه مدیریتی یکی از شبکههای سیما، در یک اقدام غیرقابل قبول و پرانتقاد، به حذف محبوبترین مجری کل سازمان و پربینندهترین برنامه ورزشی و غیرورزشی این سازمان دست میزند. اگر قرار بود شبکههای رسانهای یا اطلاعاتی- امنیتی معاند و بیگانه در یک طرح حسابشده، به تلویزیون ایران ضربهای دهشتناک وارد کنند، به این راحتی و موفقیتآمیز نمیتوانستند عمل کنند که مدیران سازمان به آن صدمه وارد کردند. به جز این مورد (حذف برنامه پرمخاطب نود)، حذف و امتناع از پخش آوای ملکوتی «ربنای استاد شجریان» در ماه رمضان، عدم دعوت از چهرههای برجسته علمی و فرهنگی و اجتماعی ناهمسو با سازمان، تبدیل کردن برنامههای تلویزیونی به ستاره- مربعهای مکرر و بازی با اعصاب و روان مخاطبان و... را میتوان به لیست محبوبیتستیزی این سازمان افزود. حقیقتاً در چنین ساختار سازمانیای، فردوسیپور و برنامه نود خرق عادت کردهاند که 20 سال تداوم و استمرار داشتهاند.
سخن پایانی
در پروژه حذف برنامه نود و کنار گذاشتن مجری محبوب و توانمندی چون عادل فردوسیپور، قطعاً بازنده اصلی و بزرگ آن دستگاه صدا و سیماست نه وی. در پایان باید گفت که عادل فردوسیپور مجری توانمند رسانهای و فوتبالی کشور به معنی فنی و تخصصی کلمه یک «نادر» بود؛ کسی که نبودنش سازمان صدا و سیما را فقیرتر و فوتبال ما را بیامیدتر میکند.