شلیک از پنجره شکسته
رواج خرید و نگهداری سلاحهای گرم در ایران نشانه چیست؟
از زمان ترور ناصرالدینشاه در صحن امامزاده عبدالعظیم حسنی تا جنجال «نمایش خشونت و ادعا» در صفحه اینستاگرام یکی از بازیگران درجه چندم سینما تلویزیون، همواره بهکارگیری سلاح گرم، نمایش آن، شلیک گلوله و صدای مهیب آن یادآور جرم، جنایت، خشونت و جنحه بوده است.
محمدحسین شاوردی: از زمان ترور ناصرالدینشاه در صحن امامزاده عبدالعظیم حسنی تا جنجال «نمایش خشونت و ادعا» در صفحه اینستاگرام یکی از بازیگران درجه چندم سینما تلویزیون، همواره بهکارگیری سلاح گرم، نمایش آن، شلیک گلوله و صدای مهیب آن یادآور جرم، جنایت، خشونت و جنحه بوده است. این یعنی برای بخش بزرگی از جامعه ایران، استفاده از اسلحه مخصوصاً علیه انسانی دیگر یک تابو بوده که زمینه را برای بسط مقوله امنیت در کشور فراهم کرده است. در سالهای اخیر اما «تابو اسلحه» با رفتارهای عامدانه چهرههای مشهور کمرنگ شده است. با اینکه ماده چهارم از فصل اول قانون حمل و نگهداری اسلحه خاطیانی را که بدون اخذ مجوز لازم اقدام به خرید و نگهداری سلاحهای گرم میکنند به سه تا 10 سال زندان محکوم میکند (که حکم سنگینی است) اما بسیاری نشانهها گویای رواج روزافزون استقبال از خرید اسلحه است. گفته میشود تعدادی از کشورهای منطقه پشت پرده تزریق ارزان و گسترده اسلحه به جامعه ایران، قرار گرفتهاند. اما آیا این تنها بُعد مهم قضیه است؟ برخی از جامعهشناسان تضعیف هنجارهای عمومی و فرسایش اعتماد را عامل این روند معکوس میدانند. نگاهی به آمار و ارقام کشف اسلحه در جایجای ایران و بررسی میزان بهکارگیری آن در مناطق مختلف کشور نشان میدهد بخش بزرگی از جامعه ایران همچنان به اسم «اسلحه گرم» حساسیت داشته و آن را در قاموس خود نمیپذیرد. این هنجار اما هرچه از نواحی مرکزی به سمت مناطق مرزی و بخشهای کمترتوسعهیافته میرویم از شمول و پررنگی آن کاسته میشود. این یعنی از منظر بخشهایی از جوامع ساکن در برخی از نواحی غرب، جنوب و شرق ایران نهتنها داشتن اسلحه دیگر جرم و ناهنجاری تلقی نمیشود که گاه حتی ارزش است و بعضاً راهی برای حفاظت از خود و ارزشهای خود محسوب میشود. پژوهشگران اجتماعی دلایل مختلفی از جمله بافت فرهنگی منطقه، جهانبینی سنتی افراد، تداوم فرهنگ ایلی-عشیرهای، رشد نابرابری اقتصادی و البته توسعه نامتوازن منطقهای را از جمله دلایل رشد این ناهنجاری عنوان میکنند و آن را زمینه مناسبی برای تداوم حیات قاچاق اسلحه به کشور میدانند. نکته نگرانکننده ماجرا اما بیتوجهی به هنجارهای جمعی و فقدان حساسیت عمومی به این موضوع در رسانههای رسمی و غیررسمی است. حرف آنتونی گیدنز جامعهشناس مشهور با این مضمون را نباید فراموش کرد که «بدون هنجارها ما در آشوب غرق میشویم». اگر اتفاقاتی نظیر استفاده از اسلحه توسط افراد معروف را نشانهای برای بروز یک گسل تازه در جغرافیای ایران بدانیم، شاید بد نباشد مساله را در ابعاد کلانتر بررسی کنیم. اینکه در سیاستگذاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی چه کردیم که حالا صاحب ساختمانی با کلی پنجره شکسته هستیم؟ چه مسائلی باعث شده تا ما به جای یک جامعه همراستا و همراه، با مردمی روبهرو باشیم که از نمایش قدرت و ثروت به ستوه آمدهاند و تنها میخواهند خود را از شر خشونتهای ریز و درشت نجات دهند؟ اینها سوالاتی است که در این پرونده از چند زاویه به آنها پرداختهایم.