بسته بومی زیست شبانه
نقش زیست شبانه در تامین امنیت و رفاه جامعه چیست؟
شرایط جدید اقتصادی راهکارهای نوین میطلبد. راهکارهایی که به خلق فرصت و بهرهمندی از ظرفیتهای موجود و بسترسازی برای پدید آوردن راههای نرفته میانجامد.
شرایط جدید اقتصادی راهکارهای نوین میطلبد. راهکارهایی که به خلق فرصت و بهرهمندی از ظرفیتهای موجود و بسترسازی برای پدید آوردن راههای نرفته میانجامد. نظر به این شرایط و نیاز مبرم به بسط، گسترش و بالفعلسازی پتانسیل بالقوه، باید بیش از هر چیز به این مساله توجه کرد که زیست شبانه (Nightlife)، که این روزها بهعنوان نماد توسعه شهری، اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیت در بسیاری شهرهای بزرگ جهان به امری نهادینه و تثبیتشده بدل شده است، بخش مهم و قابل توجهی از درآمد گردشگری این شهرها را شامل میشود. بر اساس تحقیقات انجامگرفته سال ۲۰۱۸ در سیدنی استرالیا، ۱۰ هزار نفر از شهروندان این شهر در یک نظرسنجی نظر مثبت خود را برای گسترش زیست شبانه ابراز کردند. زندگی شبانه هر شهر در کشورهای عموماً توسعهیافته منطبق با فرهنگ و ضرورتهای اقتصادی همان شهر تئوریزه و پیادهسازی میشود. بر اساس یک پژوهش در سال ۲۰۱۶، زیست شبانه در نیویورک بهعنوان شهری که رکورددار بزرگترین اکوسیستم این شیوه شناخته میشود، خالق قریب به ۲۹۹ هزار شغل است که تنها در بخش غذا (Food)، نزدیک به ۱۴۱ هزار نفر فعالیت دارند. زیست شبانه همچنین مبلغی در حدود ۶۹۷ میلیون دلار درآمد مالیاتی برای این شهر به ارمغان آورده است. زیست شبانه آنچنان در اقتصاد گردشگری کشورهای پیشرو اهمیت و مفهوم یافته که کشور ژاپن حیات شبانه را بهعنوان رکن چهارم اقتصاد گردشگری (بعد از طبیعت، غذا و جاذبههای تاریخی) به رسمیت شناخته است.
حیات شبانه را میتوان بستهای متشکل از فرصتها و چالشهای قابل مدیریت دانست. یکی از محورهای تحقیقات صورتگرفته در نقاط مختلف دنیا چالش و تغییرات انکارناپذیری است که حیات شبانه ممکن است بر شیوه زندگی اعضای جوانتر جامعه ایجاد کند. در کنار این فرهنگ که شبنشینی مقبول تفکرات سنتی و حتی سختگیرانه کار و زندگی فردی نیست، این مساله که زمان شبانه بیش از روز مستعد وقوع جرم و آسیبهای اجتماعی احتمالی است ریشه در یک باور عمومی دارد. این نگرانی از یک جهت قابل تامل است، زیرا از اعصار گذشته در شب به دلیل حضور کمتر مردم در فضای عمومی و نبود عبور و مرور در کنار تاریکی و فقدان نور، احتمال جرائمی مانند سرقت همیشه بیشتر بوده است. شاید اختراع الکتریسیته بود که این بستر را فراهم کرد تا در صورت تامین امنیت در شبهای تاریک توسط دولتها و مقامات محلی، شهروندان بتوانند از مزایای گردشگری به صورت ۲۴ساعته برخوردار باشند. در بحث تامین امنیت نیز باید به این نکته توجه کرد که کالای عمومی امنیت که از سوی دولتها عرضه میشود، خدمتی هزینهبر است که بازخورد و بازگشت سرمایهای در آن اتفاق نمیافتد و البته از بروز خسارت به سرمایه مادی، معنوی و انسانی میکاهد. نیاز به استخدام تعداد قابل توجه نیروی انسانی، تامین تجهیزات و برنامهریزیهای گسترده در شرایط معمول روزانه به شکل طبیعی این پرسش را ایجاد خواهد کرد که آیا صرف چنین هزینهای برای حمایت از ایجاد و احیای حیات شبانه آن هم برای مخاطبانی به مراتب کمتعداد معقول و منطقی است؟ نیروی پلیس شهری در هر نقطه از جهان ممکن است در تامین نیروی انسانی مورد نیاز در شب به همان تعداد و نفرات مستقر در طول روز با چالش مواجه شود، این مساله به ویژه ممکن است در موضوع پوشش همهجانبه گشتهای انتظامی در تمام نقاط شهر، بیشتر خود را نشان دهد.
از طرفی همچنین نباید فراموش کرد که حیات شبانه خود علت عبور و مرور شهری است و به تبع این مساله، با ترافیک منبعث از آن، نیاز به حضور ماموران راهنمایی و رانندگی در طول شب را به دیگر موارد الزامی طرح زیست شبانه پیوست میکند.
از دیگر ذینفعان بهرهبردار از این شیوه میتوان دانشجویان را نام برد که به دلیل اشتغال به تحصیل زمان آزاد بیشتری برای استفاده از حیات شبانه دارند.
گردشگران، دیگر مشتریان این شیوه که غالباً هزینه بیشتری برای بهرهمندی از این تجربه میپردازند، بهعنوان بهرهبرداران ناآشنا به بافت شهری، جزو اقشار حساستری هستند که تامین امنیت آنها در زیست شبانه نیاز به برنامهریزی و تمهیدات خاص و تمرکز ویژه دارد. البته در این بین مواضعی مانند مُحق بودن دولت (حاکمیت) در ایجاد محدودیت برای زیست شبانه شهروندان در کشور ما در مراحل بحث و گفتوگوی کارشناسی قرار دارد.
بدون شک رفتار اجتماعی یک شهروند که آسیبی برای کسی ایجاد نمیکند، مانند تمایل به قدم زدن در شب نمیتواند از سوی نهاد دولتی محدود شود، هرچند نهادهای حاکمیتی معمولاً با برجستهسازی خطرات احتمالی اینگونه رفتارها، ایجاد محدودیتهای احتمالی را به اختیار شهروندان میگذارند تا آنها با انتخاب شخصی (و البته هدایتشده) رفتار خود را محدود کنند و احتمالاً از حضور شبانه در فضاهای عمومی و سطح شهر صرف نظر کنند. با این اوصاف، ابعاد نیازمند توجه در طرح زیست شبانه مختص هر شهر وسیعتر از این موارد است. زیست شبانه ممکن است آلودگی صوتی و تردد (شلوغی) ایجاد کند و این مساله پتانسیل سلب آسایش احتمالی ساکنان محلههای مخاطب این شیوه را دارد. علاوه بر این هر شهروندی این حق را دارد که در صورت وجود زیست شبانه از حملونقل عمومی نیز برخوردار شود و باید دید که شهر آمادگی ۲۴ساعته کردن خدماتی مانند مترو و خطوط اتوبوسرانی را خواهد داشت یا خیر.
نمونههای جهانی برنامهریزیهای متعدد و متنوعی برای خود دارند. بهطور مثال در انگلستان که در تعطیلات آخر هفته به صورت معمول استقبال از زیست شبانه بیش از زمانهای دیگر است، خطوط مترو ساعتهای بیشتری خدمات ارائه میدهند و البته توقف قطارها در همه ایستگاهها اتفاق نمیافتد و تنها اتصال چند ایستگاه مشخص و توقف محدود در ایستگاههای بینراهی از جمله راهکارهایی است که شهر برای صرفهجویی در هزینهها و حل مساله اقتصادی زیست شبانه اجرایی کرده است. این مساله به ویژه با توجه به آنکه دو موضوع امنیت و حملونقل از اهمیت محوری در زیست شبانه برخوردار هستند، اهمیت دارد.
با این همه در بررسی چکیده مباحث موافقان و مخالفان زیست شبانه در ایران، آنچه در فحوای کلام مخالفان مشهود است، علاوه بر تعبیر مستقیم یا غیرمستقیم این طرح به شبنشینی، مساله بهرهوری نیز در مخالفتشان مطرح است؛ نگاه جامعه به بحث اشتغال دیدگاهی روزمحور است که بر هشت ساعت کار از صبح تا بعدازظهر تاکید دارد. این دیدگاه کلی و ناظر از بالا ممکن است انتظار داشته باشد که تمام آحاد جامعه در همین بازه زمانی مشغول به کار باشند و برای بقیه ساعات شبانهروز تنها فعالیت مراکزی مانند مراکز درمانی و برخی خدمات پذیرفته شده است. با توجه به ماهیت اقتصاد دولتی در ایران و تسلط اشتغال دولتی و نیمهدولتی بر بازار کار، تغییر این زاویه دید آسان نخواهد بود، هرچند میتوان این نقد را به اردوگاه مخالفان وارد دانست که بیشتر اظهار نظرات تا حدی قیاس به نفس و منبعث از نظرات فردی است تا تحلیل و نظر مبتنی بر مطالعات کارشناسی انجامگرفته. با این حال میتوان امید داشت که اگر فرهنگ سختگیرانه کار غربی (اخلاق پروتستانیسم) و شرقی (ژاپنی) بر اهمیت زیست شبانه واقف شدهاند، سایر فرهنگها نیز این فرصت را برای اقتصاد شهری خود خواهند ساخت. از جمله زوایای مغفولمانده در بعد کارشناسی، این مساله است که میتوان زیست شبانه را بهعنوان بستهای کاملاً بومی و منطبق با فرهنگ هر کشور و شهر تعریف کرد. میتوان در کنار پیوست اقتصادی یک بسته هنری و فرهنگی نیز برای طرح زیست شبانه شهر تعریف کرد، آنچه ژاپن در برگزاری سمینارها و رخدادهای فرهنگی مانند تئاتر، نمایشگاههای هنری در بازهِ زمانی شبانه و سینما، انجام داده است. تجارب اینچنین در تدوین بسته ایرانی زیست شبانه نیز میتواند مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر صنایع مرتبط با گردشگری، بسیاری از اماکن ورزشی میتواند در شبها فعال شود و احتمالاً مورد توجه شهروندان نیز قرار گیرد. ابعاد و وجوه مختلف در مجموع این مساله را خاطرنشان میکند که نمیتوان بدون بررسی به صورت یکجا چنین پیشنهادهایی را صراحتاً رد کرد یا پذیرفت. در حال حاضر زیست شبانه در بسیاری کشورها بهعنوان یک شاخص در برآورد سطح امنیت و رفاه آن کشور از سوی ناظران برآورد میشود. کشوری که به سطحی از قدرت رسیده است که موضوع امنیت را به صورت شبانهروزی تامین کند و شهروندانی که در آسایش کامل در طول شب نیز مانند روز در سطح شهر تردد میکنند و از خدمات استفاده میکنند، نمودی بارز از توسعهیافتگی اقتصادی و امنیتی یک شهر محسوب خواهند شد. بیشک تهران نیز بهعنوان کلانشهری (Mega City) شناختهشده در سطح جهان که مقصد بازدید بسیاری از علاقهمندان فرهنگ کشور، چه شهروندان مشتاق داخلی و چه گردشگران بینالمللی است، پتانسیل و شایستگی برخورداری از خدمات شهری موجود در زیست شبانه را دارد.