چرا شاخصهای کالبدی - محیطی تابآوری شهری در کلانشهرهای ایران وضعیت مناسبی ندارد؟
خشک و انعطافناپذیر
مفهوم تابآوری اولین بار در سال ۱۹۷۳ به وسیله هولینگ مطرح شد. طبق تعریف او، تابآوری، معیاری از توانایی سیستم برای جذب تغییرات، در حالی که هنوز مقاومت قبلی را دارد، است.
مفهوم تابآوری اولین بار در سال 1973 به وسیله هولینگ مطرح شد. طبق تعریف او، تابآوری، معیاری از توانایی سیستم برای جذب تغییرات، در حالی که هنوز مقاومت قبلی را دارد، است. در تعاریف اولیه تابآوری، اشاره به مفهوم برگشت به گذشته میشود، یعنی افراد جامعه در مقابل مخاطرات و فشار، تابآوری دارند و بعد از بحران به شرایط متعادل گذشته برمیگردند و تلفات انسانی و خسارات اقتصادی به حداقل میرسد؛ اما در تعاریف متاخر، توانایی یک سیستم به گونهای مطرح میشود که نهتنها در مقابل بحرانها مقاوم و برگشتپذیر است؛ بلکه در این راه به کارکرد و توانمندی بیشتری دست مییابد. در واقع، تابآوری کلانشهرهای ایران به گونهای است که نهتنها در مقابل بحرانها مقاوم و برگشتپذیر است؛ بلکه در این راه به کارکرد و توانمندی بیشتری دست مییابد. پس، شهر تابآور میتواند در مقابل بحرانها به دور از تخریب زیاد، کاهش تولیدات، یا کاهش کیفیت زندگی و همچنین بدون حمایت چندانی از سایر شهرها به حیات خود ادامه دهد و پس از تحمل فشارها همچنان یکپارچگی، هویت و کارکردهای موجود خود را حفظ کرده و حتی مقاومتر شود و بتواند با تواناییهای بالاتری به حیات خود
ادامه دهد.
بحرانهای پیشرو در کلانشهرها
وقتی از تابآوری شهری صحبت میشود، باید دانست که شهر در مقابل چه چیزهایی باید تابآور باشد. تابآوری چه در کلانشهرها و چه شهرهای کوچک در مقابل «بحران» معنا مییابد. وقتی از بحران در شهرها صحبت میشود، عموم افراد از بلایای طبیعی همچون سیل، توفان، زلزله یا آتشسوزی یاد میکنند؛ اما باید توجه شود، مساله اصلی کلانشهرهای ایران، نهتنها بحرانهای طبیعی؛ بلکه بحرانهای با منشأ انسانی است که میتواند منجر به بحران طبیعی نیز شود که نمونه آن آلودگی هوا یا تغییرات اقلیمی است که با ریشهای انسانی، بحرانی محیطزیستی محسوب میشود. در این میان باید با جداسازی نوسازی شهری از بحرانهای عمدی برای کلانشهرها به ویژه در کشورهای جهان سوم، دستهای تحت عنوان بحرانهای شهرسازی افزود و نوسازی شهری را جزئی از آن دید؛ اما با توجه به اینکه این بحرانها، غیرعمدی است، باید آن را در دستهای جداگانه قرار داد. کلانشهرها به دلیل پیچیدهتر بودن مسائل و مشکلات شهریشان معمولاً مورد مداخلههای بیشتری از سایر شهرها قرار میگیرند، اما نبود آگاهی کافی و دانش بهروز باعث میشود اقدامات این حوزه شامل مدیریت، برنامهریزی و طراحی شهری خود تبدیل به
بحرانی جدی در کلانشهرها شوند. به گونهای که برخی از این اقدامات در کنار کوچکترین بحرانهای طبیعی با همافزایی شدیدی تبدیل به فجایع جهانی میشوند. بحرانهای شهرسازی مانند اقدامات آن، در مقیاسهای مختلف در کلانشهرها بروز میکنند؛ یعنی این بحرانها از مقیاس منطقهای تا محلی میتوانند در سطح شهر بروز کنند. تجربه نشان داده بسیاری از این اقدامات با وجود اهداف انساندوستانه و متعالی، آسیبهای جدی به شهرها وارد میکنند؛ زیرا همانگونه که شهرسازی متشکل از نظامهای مختلف شهری همچون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیط زیستی، منظر، دسترسی، حملونقل و... است، بحرانهای ناشی از آن نیز متوجه هریک از این نظامها یا همه آنها میشود.
به نظر میرسد نبود همکاری میانبخشی بین دستگاههای متولی به خصوص در بخش دولتی و عمومی، ضعف اخلاق حرفهای میان جامعه تخصصی و اجرایی، کمرنگ بودن مشارکت دخیلان در فرآیند تصمیمسازی، تصمیمگیری، طراحی، اجرا و نگهداری و نبود ارزیابی حقیقی قبل، حین و بعد از اجرای پروژههای شهری از نظر محیط زیستی و اجتماعی- فرهنگی از دلایل اصلی تبدیل اقدامات شهرسازانه به «بحران» در کلانشهرها باشند. با وجودِ لزومِ پیشگیری از ایجاد بحران، باید توجه شود تمام بحرانها قابلیت پیشگیری ندارند. گذشته از بحرانهای طبیعی و تصادفی و عمدی با منشأ انسانی، بحرانهای شهرسازی نیز با وجود حل مسائل فوق ممکن است به دلیل تنوع پارامترهای دخیل در شهر بروز یابند، بنابراین تابآور ساختن شهرها و شناسایی ابعاد آن ضرورت مییابد.
کلانشهر تابآور و ابعاد آن
کلانشهرها مانند هر شهری باید اصول اولیه شهرهای تابآور را دارا باشند. شهرهای تابآور آماده هستند در شرایط غیرمنتظره، به سرعت پاسخ داده و با وجود شرایط سخت به کار خود ادامه دهند. شهر تابآور در بلندمدت نیازمند توانایی برای برگشت به حالت قبل از بحران وارده و نیازمند توانایی تغییرات ظریف و انعطافپذیر در طول زمان و توسعه شهر است. در این شهرها ساختمانهای کمتری فرومیریزند و قطعی برق کمتر رخ میدهد. تعداد کمتری از خانوادهها در معرض خطر قرار میگیرند و تعداد کمتری مرگومیر و آسیبدیدگی اتفاق میافتد و ناهماهنگی و مشکلات ارتباطی کمتری روی میدهد. به طور کلی، یک شهر تابآور؛ بادوام، سازگار، پایدار و مستحکم است. تمام این ویژگیها را باید در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی دید.
بعد اجتماعی، تفاوت ظرفیت اجتماعی در میان جوامع را نشان میدهد که در واقع، ظرفیت گروههای اجتماعی و جوامع در بازیابی خود پس از وقوع بحران یا پاسخ مثبت دادن به سوانح بوده و شاخصهایی همچون سرمایه اجتماعی، آگاهی، دانش، مهارت و نگرش را دربر میگیرد.
در بعد اقتصادی، تابآوری به عنوان واکنش و سازگاری ذاتی افراد و جوامع در برابر مخاطرات؛ به طوری که آنها را قادر به کاهش خسارات زیانهای بالقوه ناشی از مخاطرات سازد، تعریف میشود. در فعالیتهای اقتصادی تابآوری به نیاز سیستم اقتصادی به سیستم پشتیبان برای حفظ پایداری و تعادل بعد از وقوع سوانح و بحرانها میپردازد و شاخصهای آن ظرفیت جبران خسارت، توانایی برگشت به شرایط شغلی و درآمدی مناسب و شدت خسارات است.
بعد نهادی حاوی ویژگیهای مرتبط با تقلیل خطر، برنامهریزی و تجربه سوانح قبلی است. در اینجا تابآوری به وسیله ظرفیت جوامع برای کاهش خطر، اشتغال افراد محلی در تقلیل خطر برای ایجاد پیوندهای سازمانی و بهبود و حفاظت از سیستمهای اجتماعی در یک جامعه تحت تاثیر قرار میگیرد. شاخصهای بعد نهادی هم بستر، روابط و عملکرد است.
بعد کالبدی-محیطی شامل امکانات و تاسیسات زیربنایی، روبنایی و ویژگیهای محیطزیستی میشود و به ارزیابی واکنش جامعه و ظرفیت بازیابی بعد از بحران میپردازد. در بعد کالبدی علاوه بر وجود شرایط مناسب برای بعد از وقوع بحران، به اصولی برای طراحی کالبد و محیط زیست قبل از وقوع بحران پرداخته میشود. شاخصهای بعد کالبدی-محیطی را وضعیت فضاهای سبز و باز، تناسب کاربریها، زمین (بستر)، مقاومت ساختمان، دسترسی و تراکم تشکیل میدهند.
با وجود آنکه تمام کلانشهرها باید ویژگیهای هر شهر تابآوری را داشته باشند، آنها ویژگی متفاوتی از سایر شهرها دارند که توجه خاصی به بعد اجتماعی و محیطی تابآوری را طلب میکنند که شامل خصلت پیچیده کلانشهرها، سلطه عقلانیت و حسابگری، دلزدگی و یکنواختی، مرکزیت تحول فرهنگ مدرن، عدم تجانس و ناهمگونی، تراکم و آلودگی محیط و تاخر فرهنگی و عدم هماهنگی انسان و ماشین است.
وضعیت تابآوری کلانشهرهای ایران
در ادبیات رایج ایران اصطلاح کلانشهر به شهرهایی اطلاق میشود که حداقل یک میلیون نفر جمعیت داشته و واجد مرکزیت اقتصادی-سیاسی در مقیاس ناحیهای یا ملی باشد. به این ترتیب در حال حاضر شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرج، تبریز، شیراز، اهواز و قم به صورت رسمی کلانشهر محسوب میشوند. با نگاهی سطحی واضح است که شاخصهای کالبدی-محیطی تابآوری شهری در کلانشهرهای ایران که نتیجه شهرسازی آن است، وضعیت مناسبی ندارد.
در عین حال، با توجه به گسترش بحرانهای شهرسازی در کلانشهرهای ایران ارتقای تابآوری شهری اهمیت دوچندان یافته است. تشدید مسائل و مشکلات بافتهای ناکارآمد شهری در این بافتها موجب شده ارتقای تابآوری شهری به عنوان یکی از اهداف کلان بازآفرینی شهری پایدار مطرح شود که در چشمانداز سند ملی راهبردی احیا، بهسازی و نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری نیز به نوعی تحت تعریف بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و شرایط محیطی ساکنان محدودهها و محلههای هدف به نحوی که سمت و سوی تحول کالبدی و کارکردی در جهت بهبود و بهسازی و توسعه پایدار باشد، اشاره شده است.
دیدگاه تان را بنویسید