تاریخ انتشار:
مقابله با چاقی مفرط
باری بر دوش اجتماع
چاقی مفرط یکی از سه بار سنگین بر دوش جامعه است. مشکلی که توسط بشر به وجود آمد و به معضلی بزرگ در سطح جهان تبدیل شد. حل این مشکل مستلزم راهبردی جامع و مداخلهگرایانه در سطح بینالملل است.
چاقی مفرط یکی از سه بار سنگین بر دوش جامعه است. مشکلی که توسط بشر به وجود آمد و به معضلی بزرگ در سطح جهان تبدیل شد. حل این مشکل مستلزم راهبردی جامع و مداخلهگرایانه در سطح بینالملل است. در حال حاضر بیش از 1/2 میلیارد نفر معادل تقریباً 30 درصد از جمعیت جهان اضافهوزن دارند یا به چاقی مفرط دچار شدهاند. این تعداد تقریباً 5/2 برابر شمار بزرگسالان و کودکانی است که غذای کافی دریافت نمیکنند. در کل جهان، چاقی مفرط عامل پنج درصد از مرگ و میرهای سالانه است و تاثیر اقتصادی آن به سالانه دو میلیارد دلار یا 8/2 درصد تولید ناخالص جهان بالغ میشود که تقریباً با تاثیر جهانی سیگار، خشونتهای مسلحانه، جنگ و تروریسم برابر است.
اما این مشکل قابل پیشگیری به سرعت در حال پیشروی است. اگر گسترش چاقی مفرط با همین روند کنونی ادامه یابد تا سال 2030 تقریباً نیمی از جمعیت بزرگسالان جهان از اضافهوزن یا چاقی مفرط رنج خواهند برد.
بسیاری از مباحثات جهانی پیرامون این مشکل بزرگ اغلب حالت قطبی و گاهی اوقات با نوعی خشونت همراه هستند. چاقی مفرط معضلی پیچیده و سیستماتیک است که نمیتوان راهحل منفرد و سادهای برایش پیدا کرد. عدم هماهنگی و همرایی جهانی در مورد مبارزه با آن باعث میشود نیاز به ارزیابی راهحلهای بالقوه مورد غفلت قرار گیرد. فقدان پیشرفت در این جبهه سد راه تلاشهایی است که به منظور مقابله با نرخ فزاینده چاقی مفرط به عمل میآیند.
موسسه جهانی مک کینزی در مقالهای با عنوان «غلبه بر چاقی مفرط: تحلیل اقتصادی اولیه» در جستوجوی راههای غلبه بر این موانع برآمده است و قصد دارد دیدگاهی مستقل در مورد اجزای یک راهبرد بالقوه ارائه دهد. این مطالعه 74 اقدام مداخلهگرایانه را که در 18 منطقه جهان به منظور مقابله با چاقی مفرط انجام گرفتهاند بررسی میکند. این اقدامات مواردی همچون وعده غذایی یارانهای برای مدارس، برچسب کالری و تغذیه، محدودیت تبلیغات غذا و نوشیدنیهای پرکالری، و فعالیتهای مرتبط با سلامت عمومی را در بر میگیرد. در 44 مورد از این اقدامات در 16 منطقه اطلاعات کافی در اختیار قرار گرفت.
اگرچه این تحقیق، تحلیل اقتصادی اولیهای از چاقی مفرط ارائه میدهد، نمیتوان گفت به حد کمال رسیده است. در واقع این پژوهش همانند نقشههای مکانیابی قرن 16 است که با وجود عدم درج برخی جزایر و ترسیم نامناسب اشکال قارهها باز هم برای دریانوردان آن دوران مفید بودند. مطمئناً این پژوهش که درباره برنامههای مقابله با چاقی مفرط صورت گرفت نواقصی دارد و تاثیرات برخی از برنامهها را بیش از حد یا کمتر از میزان واقعی نشان میدهد. اما امید بر آن است که این کار راهنمایی مفید و نقطه آغازی برای تلاشهای سالهای آینده باشد و با توسعه تحلیلها و افزایش تدریجی شواهد جامع بتواند به پایگاهی برای این موضوع تبدیل شود.
این پژوهش قصد دارد با تغییر دادن توازن انرژی در افراد از طریق تغییر عادات غذایی و فعالیتهای جسمی روش مناسب مقابله با چاقی را کشف کند. با وجود این برخی سوالات مهم دیگری هستند که باید مورد توجه بیشتر قرار گیرند. این سوالات شامل نقش مواد مغذی مختلف در تاثیرگذاری بر هورمون سیری و متابولیسم بدن میشوند و رابطه بین محیط گوارش و چاقی مفرط را در بر میگیرند. با ایجاد شفافیت بیشتر در این زمینهها، امید است که دیدگاههای بهتری در مورد کارایی اقدامات مقابلهای و تلفیق آنها در جهت مبارزه با چاقی مفرط به دست آید.
مهمترین یافتههای این پژوهش عبارتند از:
- شواهد موجود حاکی از آن است که هیچ اقدامی به تنهایی تاثیر کامل نخواهد داشت. لازم است یک پورتفوی منظم و پایدار از اقدامات تهیه شود که با اجرا در مقیاس وسیع بتواند جریان سلامت را در جهت صحیح قرار دهد. تقریباً کلیه اقداماتی که انجام گرفتهاند از نظر هزینه برای جوامع مفید هستند. صرفهجویی در هزینههای مراقبت بهداشتی و ایجاد بهرهوری بیشتر میتواند از هزینه صرفشده برای اقدامات بسیار فراتر رود. به ویژه اگر از جنبه تاثیر آن بر طول عمر جمعیت مورد هدف نگریسته شود. به عنوان نمونه در بریتانیا چنین برنامهای میتواند مسیر افزایش چاقی مفرط را معکوس سازد و سالانه 2/1 میلیارد دلار در بخش خدمات بهداشت و سلامت ملی صرفهجویی کند.
- آموزش و مسوولیتپذیری فردی عناصری حیاتی در هر برنامهای هستند که به منظور کاهش چاقی مفرط اجرا میشود. اما به تنهایی کافی نیستند. سایر اقدامات به انتخاب آگاهانه افراد متکی نیستند و بیشتر بر تغییر در هنجارهای محیطی و اجتماعی تاکید میکنند. این دسته عمدتاً به کاهش اندازه غذا، تغییر در برنامههای بازاریابی، و تجدید ساختار محیطهای شهری و آموزشی به منظور تسهیل فعالیتهای جسمی اهمیت میدهند.
- هیچ بخشی به تنهایی نمیتواند مبارزه با چاقی مفرط را به سرانجام رساند. دولت، خردهفروشان، شرکتهای کالاهای مصرفی، رستورانها، کارفرمایان، سازمانهای رسانهای، مسوولان آموزش، ارائهدهندگان خدمات پزشکی یا افراد به تنهایی کارآمد نیستند. دستیابی به تاثیر کامل نیازمند مشارکت بیشترین بخشهاست. نمونههای موفق گذشته نشان میدهد که ترکیبی از اقدامات بالا به پایین شرکتها و دولت به همراه اقدامات پایین به بالا در سطح جوامع کوچک و مناطق میتواند به بروز بهترین نتایج در تغییر سلامت عمومی منجر شود. علاوه بر این، لازم است نوعی هماهنگی صورت گیرد تا تاثیر اقدامات بر صنایع بررسی شود چرا که هر صنعتی وارد این عرصه شود در ابتدا در معرض خطر از دست دادن سهم بازار قرار میگیرد.
- اجرای برنامه مقابله با چاقی مفرط در سطح کلان آسان نخواهد بود. چهار مورد ضروری در این کار دیده میشود:
1- بیشترین تعداد ممکن از اقدامات را باید در مقیاسی وسیع و در حوزه گستردهای از بخشهای جامعه به اجرا گذاشت.
2- درک چگونگی ایجاد انگیزهها و تشویق همکاریها برای موفقیت لازم است.
3- نباید بدون دلیل اقدامات را اولویتبندی کرد چرا که این کار ممکن است مانع از اجرای اقدامات سازنده شود.
4- با وجود اینکه لازم است سرمایهگذاری در پژوهشها ادامه یابد، جامعه باید به آزمایش و خطا بپردازد. به ویژه در جایی که خطرها کمتر باشد.
پایگاه شواهد مربوط به اقدامات بالینی و رفتاری برای کاهش چاقی مفرط هنوز کامل نیست و لازم است سرمایهگذاری بیشتری در زمینه تحقیقات به عمل آید. اما در برخی موارد این الزام خود مانعی بر سر راه اقدامات است. اما نباید اینگونه باشد. به جای انتظار برای پیدا کردن بهترین شواهد، میتوان راهحلها را آزمایش کرد. به ویژه هنگامی که خطر اقدامات حداقل است. دانش کنونی ما برای انجام چنین کاری کافی است.
دیدگاه تان را بنویسید