تاریخ انتشار:
راهکاری مداخلهگرایانه برای جلوگیری از بحرانهای آتی
به سوی صندوقهای ثروت ملی
بحرانهای اقتصادی گاهی با بیکاریهای طولانیمدت و گاهی با ابرتورمها همراهند. هر بحرانی عمیقاً انسانها را آشفته میکند. اما اقتصاددانها بحران را همچون فرصتی برای پریدن از یک نظریه اقتصادی به نظریهای دیگر میبینند.
بحرانهای اقتصادی گاهی با بیکاریهای طولانیمدت و گاهی با ابرتورمها همراهند. هر بحرانی عمیقاً انسانها را آشفته میکند. اما اقتصاددانها بحران را همچون فرصتی برای پریدن از یک نظریه اقتصادی به نظریهای دیگر میبینند. همانطور که اخترفیزیکدانان با مشاهده انفجار یک ابرنواختر درس میگیرند، اقتصاددان هم با مشاهده سقوطها و بحرانها درس میگیرد. رکود بزرگ به انقلابی در نظریه اقتصاد و تغییری در سیاستگذاری اقتصادی انجامید. پس از این بحران، اقتصاد کلان در سیطره ایدههای کینزی درآمد.
با این حال، فارمر معتقد است که همه بحرانها تحولآفرین نیستند. قرن بیستم چهار بحران تحولآفرین به خود دید. اولی وحشتزدگی مالی ایالات متحده در سال 1907 بود. بحران دوم رکود بزرگ دهه 1930 بود. سومی رکود تورمی بزرگ در دهه 1970 و چهارمی نیز کسادی بزرگ سالهای 2006 تا 2009 بود. هر سه بحران نخست با تحولی در اندیشه اقتصادی یا تحولی در سیاستگذاری اقتصادی همراه شد. کسادی بزرگ اخیر نیز مثل بحرانهای پیشین یک رویداد تحولآفرین است که به تغییری پارادایمی در نظریه اقتصادی خواهد انجامید.
راجر فارمر در این کتاب میگوید که پس از بحران مالی 2008، اقتصاددانان دنیا نظریاتی برای تبیین تداوم بیکاری بالا و نرخهای رشد پایین ارائه کردند. به نظر فارمر، این نظریهها را میتوان به دو مکتب اصلی تقسیم کرد: ایدههای پژوهشگران پیشاکینزی که تقصیر رکود را به گردن سیاستهای اقتصادی غلط میاندازند؛ و پیشنهادهای پژوهشگران «کینزی جدید» که تعدیلهایی استاندارد برای گزینش فرضیاتی از نظریه عمومی کینز ارائه میکنند.
اما فارمر هردو این مکاتب فکری را رد میکند، با این استدلال که برای تسکین بحرانهای مالی کنونی و جلوگیری از بحرانهای آتی، نظریه اقتصاد کلان با شرایط امروزی منطبق شود. دولتها باید در بازارهای دارایی مداخله کنند، به نحوی مشابه رفتار اخیر بانکهای مرکزی. کنشگران اصلی و تعیینکننده اقتصاد جهانی باید به دنبال ثبات مالی باشند. سازوکار اولیه تضمین چنین ثباتی برای دولتهای ملی ساختن صندوقهای ثروت ملی است که تحت حمایت ارزش کنونی عواید مالیاتهای آتی هستند. این صندوقها در همان خطوط صندوقهای ارزی فعلی کار میکنند، و در زمان لازم، ستوان فقرات باثباتسازی بازارهای مالی میشوند. خود فارمر در این باره مینویسد: «کنترل قیمتهای داراییها ممکن است به نظر برخی زننده برسد، اما کنترل نرخهای بهره نیز، زمانی که در سال 1913 طرحش ارائه شد، همینطور بود. نباید اجازه دهیم ابرتورمی مثل آنچه در آلمان دهه 1920 رخ داد، یا بیکاری 50درصدی که یونان را گرفتار کرده ما را نیز دچار کند.»
این کتاب 11 فصل دارد با این عناوین: «خوشبختی برای همه»، «خیانت به کینز»، «افول فرضیه نرخ طبیعی»، «بس کنید! ادعا نکنید که بیکاری اختیاری است»، «پنج مشکل اقتصاد کینزی جدید»، «چرا بیکاری همچنان وجود دارد؟»، «والاستریت و میناستریت»، «تبیین الگوی کینزی جدید»، «تبیین الگوی پولی فارمر»، «اقتصاد کینزی بدون تابع مصرف» و «چگونه از بحرانهای مالی جلوگیری کنیم؟».
راجر ئی. اِی. فارمر (Roger E.A. Farmer) استاد ممتاز اقتصاد در دانشگاه لسآنجلس کالیفرنیا (UCLA) است. در سال 2013، پژوهشگر ارشد بورس هوبلون-نورمن در بانک مرکزی انگلیس بود. او مقالات پژوهشی بسیاری در نشریات دانشگاهی برجسته نوشته و کتابهایش نیز به چینی، ایتالیایی، ویتنامی و مجار ترجمه شدهاند. او پیشتر در دانشگاه پنسیلوانیا، موسسه دانشگاهی اروپا و دانشگاه تورنتو تدریس کرده است. او عضو انجمن اقتصادسنجی، عضو پژوهشی اداره ملی پژوهش اقتصادی، عضو پژوهشی مرکز پژوهش در سیاست اقتصادی و جزو هیات تحریریه نشریه بینالمللی نظریه اقتصادی است. حوزههای پژوهشی فارمر عبارتند از: علل بیکاری، پیشگوییهای کامبخش (self-fulfilling prophecies)، روانشناسی بازار، بازار سهام و چرخههای تجاری، رویکردهای جدید به سیاست پولی و مالی، و نقش بانک مرکزی. از مهمترین کتابهای فارمر میتوان به این موارد اشاره کرد: اقتصاد کلان پیشگوییهای کامبخش (ویراست دوم: 1999)، اقتصاد چگونه کار میکند: اطمینان، بحرانها و پیشگوییهای کامبخش (2010)، و انتظارات، اشتغال و قیمتها (2010).
دیدگاه تان را بنویسید