تاریخ انتشار:
اینفوگرافی
طبیعتکُشی
چرا اینگونه فجیع به کشتن طبیعت برخاستیم؟
چندین و چند دهه لازم بود بگذرد، خطرات و فجایع زیستمحیطی با گوشت و پوست حس شود تا جهانیان به این نتیجه برسند که باید سیاستهایی را که اثرات زیانباری روی طبیعت دارد، از انتشار گازهای گلخانهای گرفته تا تخریب جنگلها و منابع طبیعی به بهانه کسب سود و منافع اقتصادی همگانی، متوقف کنند و لااقل در صورتی ادامه دهند که بتوانند مضرات آن برای محیطزیست را از بین ببرند.
چندین و چند دهه لازم بود بگذرد، خطرات و فجایع زیستمحیطی با گوشت و پوست حس شود تا جهانیان به این نتیجه برسند که باید سیاستهایی را که اثرات زیانباری روی طبیعت دارد، از انتشار گازهای گلخانهای گرفته تا تخریب جنگلها و منابع طبیعی به بهانه کسب سود و منافع اقتصادی همگانی، متوقف کنند و لااقل در صورتی ادامه دهند که بتوانند مضرات آن برای محیطزیست را از بین ببرند. فرای این توافق، اغلب کشورهای توسعهیافته برای حفظ منابع طبیعی و اجتناب از افتادن به دام تغییرات شدید و غیرقابلپیشبینی اقلیمی، دستورالعملهای سفت و سختی را در داخل مرزهایشان اعمال میکنند. ضمن اینکه برخی بنگاههای صنعتی و تولیدی را که ممکن است فعالیتشان برای محیطزیست زیانبار باشد موظف به اجرای برنامههایی در راستای توسعه فضای سبز، درختکاری یا حفاظت از منابع طبیعی میکنند. وضعیت اما در کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور چندان مساعد نیست. چین، هند و برزیل سه نمونه بارز هستند و ایران برای ما یک نمونه کاملاً ملموس و مشخص است. کشوری که از همه سو درگیر گرفتاریهایی است که بخش عمدهای از آنها نه بر گردن دیگر کشورها و همسایگان جنگزده که ناشی از
سیاستگذاریهای غلطی است که خودمان مسوولش هستیم. نمونه روشناش برای ما امتیاز حفر چاههای آب مجاز (از تعداد بیشمار غیرمجازهایش بگذریم) برای کشیدن آب از دل زمین و هدر دادن آن در سطح زمین است. نمونهاش ماده 3 قانون تامین منابع مالی برای جبران خسارات ناشی از خشکسالی یا سرمازدگی است که میگوید: از ابتدای سال 1384 دریافت هرگونه وجهی از فعالیتهای کشاورزی و دامداری به عنوان حقالنظاره آب ممنوع است. دفع زیان کشاورزان با رایگان کردن آب، حتی وخیمتر از دفع فاسد به افسد است. نتایج ملموسش کاهش دومتری سطح آبهای زیرزمینی در 60 دشت کشور، فرونشست سطح زمین تا 36 سانتیمتر در دشت تهران و هزاران فاجعه خاموش دیگر است. قطعاً نمیتوان بار تمام مشکلات و مسائل زیستمحیطی را بر دوش سیاستگذار دانست اما حتماً بخش عمدهای از آن دلایلی در دل همین قانونها، آییننامهها، بخشنامهها و دستورالعملهایی دارد که گاه با نیات خیرخواهانه اما کوتهبینانه صادر شدهاند. مجموعه سیاستها و رفتارهای ما در چند دهه گذشته آنچنان روی منابع طبیعی ما اثرگذار بوده است، که نسل ما میتواند با مکتوب کردن مشاهداتش بگوید که چگونه از قناتهای پرآب به چاههای
خشک رسید، چگونه آسمان صاف و آبی را به انبوه آلایندهها فروخت و احتمالاً با تداوم این روند میتواند در آیندهای نهچندان دور، آنقدری که به عمر همین نسل حاضر برسد، بگوید که چگونه از انبوه جنگلهای هیرکانی به تکدرختانی در بین ساختمانها و ویلاهای رنگارنگ رسید و به قول شاعر (احمد شاملو) اینگونه فجیع به کشتن خود برخاست.
دیدگاه تان را بنویسید