بررسی وضعیت آموزشی کودکان به بهانه روز جهانی کودک
مصائب کودکانه
تمام متولدان بعد از دهه ۴۰، از کانون پرورش فکری به عنوان محلی برای خواندن اولین کتابهای خود یاد میکنند.
تمام متولدان بعد از دهه 40، از کانون پرورش فکری به عنوان محلی برای خواندن اولین کتابهای خود یاد میکنند. محلی که هنوز هم هیچ نهادی نتوانسته به اندازه آن برای کودکان برنامهریزی کند. اما این چسبیدن به یک نهاد و خاطره، چه حکایتی دارد؟ آیا باید پذیرفت که برای آموزش کودکانمان، بعد از تاسیس کانون پرورش فکری، هیچ کاری نکردهایم؟ واقعیت آنطور که بسیاری از کارشناسان آن را به زبان میآورند این است که کانون هنوز هم محلی برای انتقال درست اطلاعات به کودکان است. یک نهاد آموزشی که کارکردی ویژه در زمان خود داشت. اما حال چه باید کرد؟ آیا باید به یک نهاد بسنده کرد؟ آنگونه که کارشناسان میگویند، کودکان نسل جدید به درستی اطلاعات را دریافت نمیکنند. یعنی اصلاً اطلاعات درستی به آنها منتقل نمیشود. ضعف آموزش سالهاست که به یکی از معضلات اساسی در حوزه کودک تبدیل شده است. فقر آموزشی حالا خود را بیشتر از هر زمان دیگری به رخ میکشد تا نشان دهد کودکان بازهم به یک نهاد مانند کانون نیاز دارند. انتظار این است که دولت آستین خود را در آموزش کودکان بالا بزند اما آیا واقعاً عزم دولت همینقدر جزم شده است؟ بودجه سنواتی آموزش و پرورش این
مساله را رد میکند. گزارشهایی که پیش از این منتشر شده، نشان از کسری بودجه چندساله آموزش و پرورش دارد و این بدان معناست که مساله آموزش هنوز به دغدغه اصلی دولت تبدیل نشده است. با نزدیک شدن به 16 مهر که هرساله به عنوان روز جهانی کودک، جشن گرفته میشود، این سوال بیشتر از هر زمان دیگری مطرح میشود که سهم کودکان در توسعه چقدر است و دولت برای استفاده از سهم این کودکان در توسعه، چه کارهایی کرده است؟ آنگونه که بسیاری از فعالان حقوق کودک میگویند، ضعف آموزش در حوزه کودکان هنوز هم مشهود است و باید قدری بیشتر از قبل جدی گرفته شود. یونیسف نیز پیش از این مساله آموزش به کودکان برای توسعه را مطرح کرده بود که نشان از توجه این نهاد به بحث آموزش است. با این حال، ایران هنوز هم راه درازی در پیش دارد.
مساله ضعف نیروی انسانی فعال در حوزه آموزش، کسری بودجه نهادهای آموزشی، توجه نظام آموزش و پرورش به تفکر غیرانتقادی و بسیاری موارد دیگر دست به دست هم داده تا در نهایت نظام آموزشی کودکان را ناتوان کند. روز جهانی کودک بهانهای است برای یک تفکر عمیق، برای پرداختن به آنچه انجام شده و آنچه روی دست مانده است. اینکه چقدر از برنامههایی که برای آموزش کودکان داشتیم، دور ماندهایم و چقدر از توسعه غافل ماندهایم. در عین حال، مساله ضعفی که رسانه ملی به عنوان یک رسانه فراگیر برای کودکان دارد، معضل بزرگی است که باید به جای گفتن هزارباره آن، چارهای برای آن اندیشید. تغییر رویکرد کودکان و نوجوانان در استفاده از رسانههایی به غیر از تلویزیون، این ضعف ساختاری را بیشتر از قبل فریاد میزند. با این حال، به نظر میرسد تا زمانی که یک تغییر نگرش در دولت و تصمیمسازان ایجاد نشود، نمیتوانیم شاهد تغییر مثبت و شگرفی در حوزه آموزش به کودکان باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید