شناسه خبر : 47495 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کارزار اعتراض

ایرانیان به چه چیزهایی اعتراض دارند؟

زمانی که سایت کارزار آغاز به کار کرد، تا امروز ده‌ها مورد از اعتراض‌های آنلاین به ثبت رسیده که برخی از آنها موفق بوده و البته برخی از آنها به سرانجام نرسیده است. با وجود این به نظر می‌رسد این کارزارها بیشتر جنبه تبلیغاتی و رسانه‌ای پیدا کرده و اگرچه از سوی برخی از افراد جامعه جدی گرفته شده اما از سوی نهادهای رسمی به رسمیت شناخته نشده است. برخی معتقد هستند، این کمپین‌های آنلاین تنها یک ژست مجازی است و اثر حقیقی ندارد و برخی دیگر عقیده دارند در شرایطی که فضا برای فعالیت اجتماعی همگانی فراهم نیست، مشارکت‌های اجتماعی آنلاین باعث همبستگی مردم و توسعه مطالبات اجتماعی می‌شود.

 

فائزه مومنی / نویسنده نشریه 

زمانی که سایت کارزار آغاز به کار کرد، تا امروز ده‌ها مورد از اعتراض‌های آنلاین به ثبت رسیده که برخی از آنها موفق بوده و البته برخی از آنها به سرانجام نرسیده است. با وجود این به نظر می‌رسد این کارزارها بیشتر جنبه تبلیغاتی و رسانه‌ای پیدا کرده و اگرچه از سوی برخی از افراد جامعه جدی گرفته شده اما از سوی نهادهای رسمی به رسمیت شناخته نشده است.

برخی معتقد هستند، این کمپین‌های آنلاین تنها یک ژست مجازی است و اثر حقیقی ندارد و برخی دیگر عقیده دارند در شرایطی که فضا برای فعالیت اجتماعی همگانی فراهم نیست، مشارکت‌های اجتماعی آنلاین باعث همبستگی مردم و توسعه مطالبات اجتماعی می‌شود.

14به گفته کارشناسان؛‌ پلت‌فرم‌هایی همچون کارزار نقششان را در سمت جامعه ایفا می‌کنند و به عنوان یک ابزار یا فناوری شهروندی به توانمندتر شدن جامعه اعم از کنشگران، سازمان‌های مردم‌نهاد و سایر نهادهای مدنی کمک می‌کنند؛ در دنیا پلت‌فرم‌های رسمی وجود دارد که وقتی به تعدادی امضا می‌رسند دولت، پارلمان یا بخش‌های مختلف حاکمیتی‌شان موظف به پاسخگویی هستند اما اگر دقیق‌تر بررسی کنیم می‌بینیم تجربه چندان موفقی در دنیا در این زمینه وجود ندارد.

در آمریکا سامانه‌ای در دوره اوباما راه‌اندازی شده بود که وعده داده بود کارزارهایی که به حدی از امضا برسند، رسیدگی می‌شوند که این مورد در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ ملغی و متوقف شد. البته در طول مدت فعالیتش هم نتوانست به اندازه پلت‌فرمی مثل change.org که یک پلت‌فرم مستقل، آزاد و بی‌طرف بخش خصوصی و جامعه مدنی بود مخاطب جذب کند.

در پارلمان انگلیس سامانه‌ای وجود دارد که شهروندان می‌توانند خواسته‌هایشان را در آن ثبت کرده و امضا جمع کنند و اگر امضاها به حدی برسد پارلمان موظف به پاسخگویی است و این سامانه با وجود اینکه کاربرانی دارد، اما نتوانسته میزبان واقعی مطالبات گسترده مردمی باشد و مردم در آنجا هم از ابزارهای مستقل دیگری برای مطالباتشان استفاده می‌کنند. این اتفاق در بسیاری از کشورها افتاده و به نظر می‌رسد دلیل مشترکی هم دارد.

نهادهای میانجی

حامد بیدی، مدیر پلت‌فرم کارزار، درباره میزان موفقیت و البته چرایی شکل‌دهی کارزار به «تجارت فردا»‌ می‌گوید: پلت‌فرم‌ها به عنوان یک ابزار یا فناوری شهروندی باید در دل جامعه مدنی خود را جاگذاری کنند. اگر قرار باشد مردم از سامانه‌های رسمی برای رساندن صدایشان به دولت‌ها استفاده کنند؛ از طریق نمایندگان شهری خود در پارلمان و سایر سازوکارها مثل سازوکارهای ارتباط با دولت، مجلس و بخشی از دبیرخانه‌های سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف می‌توانند این ارتباط را برقرار کنند. مردم در جایی به سراغ پلت‌فرم جمع‌آوری امضا می‌روند که از سازوکارهای رسمی ناامید شده و متوجه می‌شوند تعارض منافع در جاهایی باعث سوگیری‌ها و جانبداری‌هایی شده و سبب می‌شود در فرآیند دموکراسی حتی در دموکراتیک‌ترین کشورها صدایشان به مقامات بالاتر نمی‌رسد و در این فرآیند صدای بخش‌های مختلفی از جامعه حذف می‌شود؛ بنابراین در اینجا مردم به سراغ پلت‌فرم‌های این‌چنینی می‌روند. در ایران هم به همین شکل است و مردم زمانی به سراغ راه‌اندازی کارزار می‌روند که صدا یا مطالبه‌شان در سازوکارهای رسمی شنیده نمی‌شود؛ سازوکارهای رسمی مثل دبیرخانه‌ها، نمایندگان مجلس، نمایندگان شورای شهر و در قسمت‌هایی که حاکمیت می‌تواند با مردم ارتباط بگیرد یا مردم با حاکمیت ارتباط بگیرند. در اینجا شهروند تصور می‌کند کسی یا نهادی را ندارد که بتواند حرفش را برساند، صدایش را بلند کند و مطالبه‌اش را مطرح و پیگیری کند. در این شرایط نهادهای مدنی می‌توانند به عنوان یک میانجی کمک‌کننده باشند؛ اما نهادهای مدنی هم در بسیاری از مواقع نمی‌توانند آن‌طور که باید حرفشان را با قدرت بالا مطرح کنند و ادعای نمایندگی اعضایشان را درباره آن مطالبه خاص پیش ببرند. بسیاری از NGOها و سازمان‌های مردم‌نهاد مخصوصاً در کشور ما به واسطه تجربیات تلخ و محدودکننده‌ای که جامعه مدنی از سر گذرانده، تضعیف شده‌اند و آن‌طور که باید نمی‌توانند افکار عمومی را بسیج کنند یا اینکه حرف و مطالبه‌شان در سازوکار حکمرانی ما بتواند نقش ایفا کند. در بسیاری از شوراهای عالی و شوراها و نهادهای تصمیم‌گیری می‌بینیم نهادهای مدنی یا حذف شدند یا حضورشان تضعیف شده است.

ابزاری در سمت جامعه

15در کشور ما پلت‌فرم کارزار یا ابزار جمع‌آوری امضای الکترونیک به عنوان ابزاری در سمت جامعه قرار می‌گیرد و می‌تواند کمک‌کننده باشد. اینجا جایی است که یک شهروند ساده بدون هیچ ارتباط خاصی با رسانه‌ها، مسئولان شهر یا مسئولان کشوری و ارکان مختلف قدرت و حتی بدون اینکه لزوماً به سراغ نهادی برود که آن هم به واسطه شرایطش قدرت چندانی نداشته باشد، می‌تواند مطالبه‌اش را در پلت‌فرمی مثل کارزار ثبت کند و لینکش را بازنشر کرده و به واسطه ابزار قدرتمندی که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به شهروندان جامعه می‌دهد، در گروه‌های تلگرامی و سایر پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی آن را تبلیغ کند و اگر این مطالبه دغدغه و مطالبه سایرین هم باشد به راحتی بقیه را با خود همراه می‌کند و امکان این را می‌دهد که یک شهروند ساده بدون هیچ ارتباطات و مناسباتی با حاکمیت، رسانه‌ها یا نهادهای رسمی، بتواند به یک کنشگر اجتماعی تبدیل شود و سردمدار یک حرکت مطالبه‌گرانه اجتماعی شود. اساساً مزیت و قدرت این ابزار این است که خارج از دولت قرار می‌گیرد و فارغ از اینکه ملاحظات حاکمیتی چه باشد تا حد قوانین و محدودیت‌های موجود بتوانند بخشی از افکار عمومی را نمایندگی کند؛ با این حال اگر این پلت‌فرم‌ها بخواهند به یک سامانه رسمی تبدیل شوند که مثلاً دولت را در مواردی موظف به پاسخگویی کند، احتمالاً دولت توقع دارد تک‌تک مطالباتی که ثبت می‌شود در ابتدا راستی‌آزمایی شود و بر رویشان کار کارشناسی صورت بگیرد و در این صورت به بهانه کار کارشناسی بارها می‌بینیم که در سازوکارهای نظارتی بسیاری از صداها حذف می‌شوند و خیلی از موضوعات به واسطه بازی پیچیده عوارض ذی‌نفعان مختلف در حوزه‌های گوناگون سرکوب می‌شود و این پلت‌فرم را ناکارآمدتر می‌کند؛ اما این بدین معنا نیست که توقع پاسخگویی از مسئولان نداشته باشیم. نکته‌ای که بسیار در رابطه با ارزیابی اثرگذاری کارزارها مهم بوده، این است که صرفاً تقلیل دادن آن به اینکه موفق شد یا خیر، آن هم به شکل صفر و یکی و کمّی، اشتباه است. اساساً در موضوعات اجتماعی به مسائل اینقدر مطلق نگاه نمی‌کنیم. بلکه پارامترهای مختلف را ارزیابی کرده و ممکن است یک کارزار به نتیجه نهایی و موفقیت نهایی خودش نرسد، اما ابعاد اثرگذاری دیگری ایجاد کند؛ برای مثال، جلوی تصمیمات مشابه دیگر را در آینده بگیرد یا یکی از مهم‌ترین کارکردهای کارزارهای جمع‌آوری امضا، کارکرد آگاهی‌بخشی و آگاهی‌رسانی کارزار است. شما می‌دانید که محتواهای جدی در شبکه‌های اجتماعی، خیلی کم خوانده شده و نسبت به محتواهایی که جنبه‌های سرگرمی دارند معمولاً با اقبال کمتری مواجه می‌شود. اما جالب است بدانید محتواهایی که مربوط به کارزارها هستند با وجود اینکه محتواهای بسیار جدی هستند در شبکه‌های اجتماعی بسیار خوب دیده می‌شوند. به‌طور مثال اگر یک لینک گزارش تحقیقی را در شبکه اینستاگرام منتشر کنید که مخاطبان بخوانند، در مقایسه با یک کارزار با همان موضوع که از کاربران دعوت کنید آن را امضا کنند، می‌بینید که تعداد کلیک و مطالعه آن محتوا در قالب کارزار، ده‌ها برابر آن مقاله یا یادداشت تحلیلی است. بنابراین کارزار به واسطه جنس کمپینی و وایرال‌شونده خود، یک ابزار بسیار قدرتمند است که می‌توان موضوعات و دغدغه‌های اجتماعی را از آن طریق در جامعه گسترش داد و مردم را نسبت به موضوعات مختلف آگاه کرد؛ کاری که در سال‌های گذشته بسیاری از کنشگران به خوبی از آن بهره بردند. در مقابل بحران‌ها و موضوعات بسیار مهمی که اغلب مردم نسبت به آن ناآگاه یا بی‌اعتنا بودند، به واسطه راه‌اندازی یک کارزار، جلب توجه کردند و مردم را به یک کنش حداقلی برای امضا و بازنشر آن تشویق کردند و این یکی از مهم‌ترین کارکردهای کارزار است که نمی‌شود نادیده گرفت.

نشان دادن اهمیت موضوعات

یکی دیگر از کارکردهای ابزاری مثل کارزار، نشان دادن اهمیت موضوعاتی است که مردم دغدغه آن را دارند که در قالب اعداد معنادار است. در این پلت‌فرم عددها معنادار می‌شوند. وقتی که یک ژورنالیست می‌خواهد در یک روزنامه گزارشی را درباره یک موضوع، یک بخش و دغدغه‌ای از جامعه تهیه کند، می‌بیند کارزاری در آن زمینه راه‌اندازی شده که امضاهای قابل توجهی گرفته و آن عدد می‌تواند به عنوان یک شاهد ذکر شود که بله این موضوع، در یک منطقه، شهر یا حتی در آن صنف و قشر، دغدغه بسیاری از مردم است؛ به همین علت مثلاً هزاران نفر آن را در پلت‌فرم کارزار امضا کردند. بنابراین پلت‌فرم کارزار برای روزنامه‌نگاران به یک مخزن بکر سوژه‌های خبری و گزارش‌های تحلیلی تبدیل شده است. خیلی از مواقع بسیاری از روزنامه‌نگاران با ما تماس می‌گیرند که با نویسندگان بعضی کارزارها در حوزه‌های مختلف میراث فرهنگی، محیط زیستی، صنفی و حوزه‌های مختلف دیگر ارتباط برقرار کرده و بتوانند با آنها گفت‌وگو کنند و از دل گفت‌وگوی آنها سوژه‌ها و روایت‌های نابی را پیدا کنند. خصوصاً در رابطه با کارزارهایی که جنبه‌های محلی دارند یا موضوعاتی هستند که خیلی در مورد آنها در افکار عمومی صحبت نشده و ناشی از تجربه‌های دست‌اول آن امضاکنندگان و نویسندگان بوده است.

کارکرد متفاوت کارزارها

جمع‌آوری امضا و کمک به متشکل‌تر شدن جامعه از ویژگی‌های یک کارزار است؛ به این معنا که ما در شرایطی که جامعه مدنی تضعیف شده و معدود نهادهای مردمی وجود دارند که بتوانند به صورت پیوسته فعالیت کنند و افراد زیادی را برای کنشگری مدنی گرد خودشان جمع کنند؛ در چنین شرایطی ما می‌بینیم حول کارزارهای مختلف گروه‌ها، پیج‌های اینستاگرامی و هشتگ‌های توئیتری باعث می‌شوند که گروه‌های مختلفی که هم‌فکر هستند با همدیگر بر سر یک موضوع که متن آن کارزار باشد، موافق هستند و گرد هم جمع می‌شوند و این گروه‌ها، پیج‌ها، صفحات و رسانه‌های غیررسمی جایگزینی بر نهادهای جامعه مدنی است که به صورت سنتی وجود دارند. با تاکید بر اینکه متوجه هستیم که این جایگزینی گروه‌های غیررسمی، ابعاد و تبعات مختلفی دارد و لزوماً جایگزین‌های مطلوبی نیستند، حتی شاید به سختی بتوان گفت جایگزین هستند. اما در نهایت در شرایط فعلی کشور به متشکل‌تر شدن جامعه کمک می‌کنند. بنابراین در نوع خودش هر کارزاری که شکل می‌گیرد به جامعه مدنی کمک می‌کند یا باعث می‌شود مردم متشکل‌تر شوند و تا حدی می‌شود خلأهای نهادهای فعال در جامعه مدنی را از این طریق پر کرد.

بروز ملموس افکار عمومی

یکی از جنبه‌های کارکردی کارزارها این است که به عنوان یک بروز ملموس از افکار عمومی می‌تواند مورد ارزیابی قرار بگیرد. در این کارزارها محتواها سردبیری و ممیزی نمی‌شود و اولویت‌ها جابه‌جا نمی‌شود و خود مردم مستقیماً دخالت می‌کنند که چه موضوعی برایشان مهم‌تر است یا اهمیت کمتری دارد. این موضوع از این جهت بسیار مهم است که در خیلی از موارد مسئولان ما که عادت دارند موضوعات را وارونه جلوه بدهند، بسیاری از موضوعات را این‌طور مطرح می‌کنند که مطالبه خاص مردم بوده است؛ در حالی که در واقعیت شاید مطالبه ذی‌نفعان و مربوط به آنها بوده باشد؛ اما مسئولان این‌گونه وانمود می‌کنند که آن مطالبه، مطالبه اکثریت مردم است که در این مواقع گروه‌های مردمی سکوت را می‌شکنند و به صورت روشمند با عدد معنادار تعداد امضاها، خود را به عنوان یک بازیگر جدی مستقیماً وارد آن مسئله می‌کنند.

در این‌گونه مواقع سخت می‌شود که مسئولان آنها را نادیده بگیرند یا به راحتی آن موضوع را خواسته مردم عنوان کنند؛ بلکه ناچار می‌شوند در مقابل موضوعات موضع‌گیری‌های ساده‌انگارانه‌ نکنند. مردم امروز هر چند در شبکه‌های اجتماعی گوناگون می‌توانند حرف بزنند و صدایشان را برسانند، اما حول یک محور فضایی را ندارند که به صورت منسجم و متمرکز صدای خود را برسانند. مسئولان در بسیاری از مواقع از سکوت مردم و دسته‌های مختلف جامعه در موضوعاتی که مربوط به آنهاست، استفاده کرده و به راحتی توانسته‌اند حقوق شهروندی یا حقوق آن بخش از جامعه را زیر پا بگذارند؛ اما در کارزارهای این‌چنینی صدادار شدن جمعی از مردم کمک می‌کند که به راحتی نشود از سکوت مردم در موضوعات مختلف سوءاستفاده کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...