رقابت و دشمنان آن
صنعت خودرو چگونه توانست سالها زنده بماند اما به هیچ دستاوردی نرسد؟
پاسخ معمای درجا زدن صنعت خودرو ایران چیزی همانند سهل و ممتنع سعدی است؛ رقابت و دولت! به غایت میتوان چارچوب بروز آن را سادهسازی کرد یا بینهایت میتوان با غور در مساله بر پیچیدگی آن افزود.
محمدحسین شاوردی: پاسخ معمای درجا زدن صنعت خودرو ایران چیزی همانند سهل و ممتنع سعدی است؛ رقابت و دولت! به غایت میتوان چارچوب بروز آن را سادهسازی کرد یا بینهایت میتوان با غور در مساله بر پیچیدگی آن افزود. اگر از سطح کمی فاصله بگیریم و اندکی بیشتر به شیوه حل مساله در اقتصاد خرد یعنی رابطه قیمت و کمیابی توجه کنیم، میفهمیم که در حضور همهجانبه دولت و فقدان رقابت، تمام دستاندازیهای پیدرپی، ارز مرجع، مواد اولیه یارانهای و منابع مالی ارزان که با هدف رشد صنعت خودرو در 30 سال اخیر هزینه شده، در صورت تداوم تا هزار سال دیگر هم جوابی مناسب به ما نخواهد داد. این یعنی تنها با متر و معیارهای طراحی یک چهارچرخه، تاسیس خط تولید یا شیوه فروش و خدمات پس از فروش، نباید صنعت خودرو را تحلیل کرد و حتماً عامل دولت را به عنوان متغیر اصلی در نظر گرفت. این مورد وقتی اثبات میشود که به بررسی نقش دولت در صنعت خودرو در دو بازه حیاتی پسابرجام و عصر تحریم بپردازیم و میفهمیم وقتی درباره صنعت خودرو حرف میزنیم باید به وضعیت و راهبرد ایرانخودرو یا سایپا، از منافع و منویات اهالی دولت در این بخش بپرسیم و این یعنی مرگ صنعت و استحاله اقتصاد! شاید بسیار بدبینانه باشد اما وقتی واحدهای بزرگ تولید خودرو در کشور حتی قادر به تعیین قیمت تولیدات یا انتخاب شرکای خود نیستند، چه جای صحبت از بهبود یا افول صنعت است؟ خودروسازان داخلی که از زمان تاسیس در دهه 40 خورشیدی پیوسته محل دستاندازی دولتمردان بودهاند، به اذعان اغلب کارشناسان صنعتی در عصر پسابرجام باید با بیشترین حجم تغییر و تحول به واسطه تمایل بازیگران خارجی به مشارکت و همکاری با آنان روبهرو میشدند؛ اتفاقی که هرگز نیفتاد و در اثر رفتار از بالا به پایین دولتمردان، جز چند خبر و تعدادی کلمه چیزی عاید مصرفکنندگان ایرانی نشد. حاکمیت غیرشفاف خودروسازان که نیمی دولتی و نیمی خصوصی است در پسابرجام نهتنها این گروه از بازیگران اقتصاد ایران را از اجبارهای دولتی بر سر نحوه عقد قراردادهای جدید منتفع نکرد که در دوره تحریم نیز دست آنان را برای سازگاری با شرایط جدید و متغیر اقتصاد ایران به اصطلاح «در پوست گردو گذاشت» تا عملاً مشخص شود که نه آبی و نارنجیهای جاده مخصوص که این مردان کت شلواری وزارت صنعت و اعضای دولت دوازدهم هستند که کار تولید خودرو در کشور را بر عهده دارند و خودروهای داخلی محصول ذهنیات و دانش آنان است نه نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده داخلی! سخن به طنز گرایید اما باور کنید این همه ماجرای کهنه اما تلخی است که موجب شده ساخت خودرو در ایران به این وضع تراژیک دچار شود. بار دیگر باید بگوییم تولید محتاج رقابت است. درست مثل ارزش آزادی برای ادامه حیات سیاست و دموکراسی در یک اقلیم، حد و حدود دخالت دولت در اقتصاد میتواند ملتی را کامروا یا فقیر، صنعتگران آن مرز و بوم را محتاج یا قدرتمند و اعتبار بینالمللی یک کشور را کم و زیاد کند. در پرونده حاضر بیشتر به این موضوع پرداختهایم.