نتیجه تکدرها و تهدید سفتهبازان
سیاستهای ناکارآمد در مدیریت ارزی را تغییر دهیم
پول در اقتصاد هر کشوری حکم خون در بدن را دارد. هر اتفاقی که در بدن میافتد، جای پایی در خون باقی میگذارد و به همین دلیل با آزمایش خون میتوان اطلاعات بسیاری از وضعیت سلامتی بدن کسب کرد. به شکل مشابهی نیز با نگاهی به وضعیت پول ملی هر کشوری میتوان اطلاعات زیادی از وضعیت اقتصادی و نحوه مدیریت آن کسب کرد.
پول در اقتصاد هر کشوری حکم خون در بدن را دارد. هر اتفاقی که در بدن میافتد، جای پایی در خون باقی میگذارد و به همین دلیل با آزمایش خون میتوان اطلاعات بسیاری از وضعیت سلامتی بدن کسب کرد. به شکل مشابهی نیز با نگاهی به وضعیت پول ملی هر کشوری میتوان اطلاعات زیادی از وضعیت اقتصادی و نحوه مدیریت آن کسب کرد.
با این اوصاف، نیمنگاهی به تحولات سالهای اخیر بازار ارز و سقوطهای مکرر و طولانیمدت ارزش پول ملی، نشاندهنده آن است که مشکلات زیادی در اقتصاد ایران وجود دارند. این کاهش ارزش در سال 96 مجدداً تکرار شد.
سال 96 تاکنون سال خاصی در بازار ارز بوده است. بازار ارز با آرامش محسوسی تا شهریورماه در نرخهای زیر چهار هزار تومان در نوسان بود. اما پس از آن قیمت ارز به آرامی افزایش پیدا کرد. خصوصیت افزایش نرخ ارز در سال 96 برخلاف سالهای قبل این بود که افزایش نرخ ارز به صورت پلکانی صورت پذیرفت.
شاید تجربه بانک مرکزی نشان داده بود که افزایش شدید نرخ ارز در مدت کوتاه، مقاومت زیادی ایجاد میکند و به همین دلیل تصمیم گرفت که افزایش نرخ ارز به صورت گامهای کوتاه و در مدت طولانیتری اعمال شود. در ماههای اخیر، نرخ ارز در دورههای 20 تا 30روزه، 100 تا 200 تومان افزایش یافته و هر بار پس از افزایش، با اعلام نارضایتی رئیسجمهور، کاهش مقطعی را تجربه کرده است. اما با وجود همه تکدرها و تهدید سفتهبازان، نرخ ارز افزایش داشته است.
افزایش نرخ ارز اتفاق بدی نیست
با توجه به تورم انباشته، وضعیت رکود اقتصادی داخلی و نیز تهدیدهای خارجی که صیانت از ذخایر ارزی کشور را لازم مینماید، افزایش نرخ ارز اتفاق بدی نیست و مطلوب کارشناسان و فعالان اقتصادی، بهخصوص در عرصه صادرات است. اما اتفاق بدی که در این مسیر رخ داد این بود که رئیسجمهور محترم در چند مقطع بدون توجه به نظرات کارشناسی، از افزایش نرخ ارز اظهار ناراحتی کرده و درست در همین زمان، نرخ ارز با یک عقبگرد مقطعی مواجه شده است.
ریاست بانک مرکزی نیز اظهارات مشابهی داشته و به کرات بیان کرده که مردم ارز نخرند چون ارزان میشود. اما با وجود این اظهارات، در ادامه نرخ ارز باز افزایش را تجربه کرده است. این اتفاقات سبب یادآوری روزهای نهچندان دوری شده است که دولت و ریاست بانک مرکزی قبلی با حرفهایی که خلاف بودنشان به سرعت ثابت شد، سبب بیاعتمادی عمیق مردم به سیستم بانک مرکزی کشور و حتی حاکمیت شدند.
متاسفانه تکرار این رویه در دولتی که خود بزرگترین منتقد رفتارهای نادرست دولت قبلی است، نشان میدهد که هنوز ایده جدیدی در مدیریت ارزی کشور در ریاست جریانهای مختلف، چه اصولگرا، چه اصلاحطلب و چه میانهرو وجود ندارد.
از اینرو به نظر میرسد تا زمانی که خون جدیدی در قالب نیروهای متخصص و دلسوز به مدیریتها تزریق نشود و ایدههای نو برای مدیریت کشور به کار گرفته نشود، امیدی به تغییر سیاستهای ناکارآمد فعلی نیست.
چرا ریال بیوقفه سقوط میکند؟
جواب این پرسش به طور خلاصه در دو چیز است: همزمانی تورم و رکود اقتصادی داخلی با فشار تحریمهای خارجی. بخش مهمی از تورم نیز ناشی از بیانضباطی مالی دولت و خرج بیش از دخل است.
متاسفانه با بزرگ شدن اعداد کشورداری در ایران و در عین حال کاهش قیمت نفت، نمیتوان مانند دهههای گذشته به اتلاف بیحساب منابع ادامه داد. این اتلاف بیحساب منابع دایره وسیعی را دربر میگیرد. از ساختمانسازی، تا بانکداری، تا خودروسازی، تا مدیریت منابع نفت و گاز، تا صنایع مختلف، همه و همه نمونههایی از فاجعه اتلاف منابع در کشور هستند. به این مقولهها باید نگاه منطقهای و قومیتی را اضافه کرد که به دنبال اجرای پروژههای بیثمر و بدون توجیه اقتصادی در مناطقی است که اصلاً مزیت اقتصادی برای تولیدات خاص ندارند.
انبوهی از طرحهای نیمهکاره یا تمامشده اما بلااستفاده یا فعال در عین زیاندهی، محصول این نگاه هستند. با احتساب یارانههای غیرهدفمند و نیز هزینههای جاری بدنه متورم دولت، میتوان به راحتی حدس زد که دخلوخرج دولت با هم همخوانی ندارد و نحوه تامین کسری بودجههای دولت طی دهههای گذشته، سرچشمه اصلی تورم دورقمی در اقتصاد ایران بوده است.
آثار تحریمها
علاوه بر مشکلات اقتصادی که دههها گریبانگیر اقتصاد ایران بوده است، مساله تحریمها در دهه گذشته کاملاً برجسته شده است. اگرچه سابقه تحریمهای ظالمانه علیه ایران، به سالهای ابتدایی انقلاب بازمیگردد، اما تشدید تحریمها به خصوص در سالهای ابتدایی دهه 90 شمسی، آسیبهای شدیدی به اقتصاد وابسته به دلارهای نفتی و نیز واردات ایران وارد کرد. متاسفانه افراط و تفریط در نوع سیاست مواجهه با قدرتهای بزرگ دنیا، باعث شده است برخی از مسائلی که زمانی قابل حل بودند، تبدیل به گرههای کور شوند.
ظهور ترامپ یکی از این نقاط کور است. دولت فعلی آمریکا مسلماً قصد جدی برای از بین بردن برجام و اعمال محدودیتهای شدید بر ایران را دارد. این سیاست آمریکا در منطقه، کاملاً مورد حمایت اسرائیل و عربستان است که قدرت لابی زیادی در آمریکا به خصوص در حاکمیت فعلی دارند. در عین حال، دولت ترامپ نیز از نظر فنی در جایگاهی است که قدرت زیادی برای اعمال تحریمهای شدید علیه ایران دارد. متاسفانه فقدان لابی موثر ایران در آمریکا و افول جایگاه ایران سبب شده حتی کشوری مثل چین نیز در راستای سیاستهای آمریکا محدودیتهای زیادی را علیه ایران اعمال کند.
با این اوصاف و با توجه به فرصت چهارماهه ترامپ به اروپاییها و کنگره برای اقدام علیه برجام، میتوان انتظار داشت که روزهای سختی پیش روی بازار ارز و اقتصاد ایران خواهد بود. یادآوری ساده روزهای تاریک بازار ارز در سالهای 91 و 92 نشان میدهد که ترکیب تحریم و سوءمدیریت داخلی هر اتفاقی را در بازار ارز میتواند به بار آورد.
فقدان ایده نو
به عقیده نگارنده، فقدان ایدهای نو در کشورداری، چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه سیاست خارجی، سبب شده است که اقتصاد ایران در یک چالش اساسی قرار گیرد.
از یک طرف ادامه مسیر کنونی ممکن نیست و از طرف دیگر اصلاح امور نیز با طرز تفکر فعلی، بسیار دشوار و گاه غیرممکن است. اعتراضات اخیر به گرانی و بیکاری نشاندهنده آن است که جامعه ایران آمادگی فشار بیشتر را ندارد و ضمناً گروههای سیاسی نیز برای جمعآوری رای، مدام سبب افزایش مطالبات عمومی میشوند حتی اگر این مطالبه، کاهش عوارض خروج از کشور باشد.
جمعبندی
فقدان آمایش سرزمین در راستای استفاده بهینه از منابع محدود، اتلاف بیحساب منابع اعم از منابع طبیعی و نیز فرصتهای بیبدیل کشور در زمینه گردشگری و ترانزیت، هزینهکردهای بدون توجیه اقتصادی و اصرار نگاه محلی به تداوم این هزینهکردها، سیاستهای مبتنی بر ایجاد رانت به جای تولید مبتنی بر رقابت، عدم همراستایی سیاست خارجی با سیاست توسعه داخلی و از همه مهمتر بنبست مدیریتی کشور در یافتن راهحل مشکلات و اجرای جراحیهای دردناک، همگی سبب تداوم عدم بهرهوری و نیز تورمهای دورقمی در اقتصاد ایران خواهند بود. به دنبال تورم، سقوط سرنوشت محتوم ریال خواهد بود.