نیازمند تامل بیشتر
پیام حذف مالیات از معاملات زیانده در بازار سرمایه چیست؟
اخیراً رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار احتمال حذف مالیات نیمدرصدی فروش برای سهامداران زیانده را وعده داده است که تاکنون در این مورد اظهار نظرهای متعددی در مخالفت یا موافقت این طرح بیان شده است. این یادداشت قصد دارد زوایای پنهان طرح را که موجب نگرانی برخی فعالان بازار سرمایه شده، کمی بیشتر تبیین کند و از این طریق سیاستگذاران را در اجرای موفق طرح پیشنهادی یاری رساند.
اخیراً رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار احتمال حذف مالیات نیمدرصدی فروش برای سهامداران زیانده را وعده داده است که تاکنون در این مورد اظهار نظرهای متعددی در مخالفت یا موافقت این طرح بیان شده است. این یادداشت قصد دارد زوایای پنهان طرح را که موجب نگرانی برخی فعالان بازار سرمایه شده، کمی بیشتر تبیین کند و از این طریق سیاستگذاران را در اجرای موفق طرح پیشنهادی یاری رساند.
روند فزاینده مالیاتستانی در سالهای اخیر
با نگاهی به ارقام لایحه بودجه در سالهای گذشته میتوان به افزایش مبلغ درآمدهای مالیاتی طی سالهای گذشته پی برد. همانطور که در جدول زیر مشاهده میشود درآمدهای مالیاتی دولت از 66 هزار میلیارد تومان در سال 1393 به 112 هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه سال 1396 افزایش پیدا کرده است. با تدقیق در این ارقام از یکسو و کاهش درآمدهای نفتی دولت از سوی دیگر این فرضیه که دولت برای پوشش هزینههای خود به مالیاتستانی بیشتر روی آورده، تایید و با توجه به متصور نبودن افزایش چشمگیر قیمت نفت برای سالهای آینده، احتمال ادامه این روند تقویت میشود. حال اگر به مالیات نقل و انتقال سهام در همین سالها نگاه کنیم درمییابیم مالیات نقل و انتقال سهام نیز از 496 میلیارد تومان در سال 1393 به 659 میلیارد تومان در لایحه بودجه 1396 افزایش پیدا کرده است.
شاید نگرانی برخی فعالان بازار سرمایه و شائبه اینکه طرح حذف مالیات معاملات زیانده آغازی برای وضع مالیات بیشتر بر معاملات سودده باشد از همین واقعیت نشأت میگیرد که دولت طی سالیان اخیر همواره و از هر طریقی به دنبال افزایش درآمدهای خود و مشخصاً افزایش درآمدهای مالیاتی بوده و باور اینکه دولت با طرحی که صرفاً کاهنده درآمدهای مالیاتی است موافق باشد برای بسیاری دشوار است.
از این دید دولت تنها با کاهش درآمدهای مالیاتی در صورتی موافقت میکند که اولاً موقت باشد، ثانیاً مقدمات اخذ مالیات بیشتر را در بلندمدت برایش فراهم کند.
بهرهگیری از بدیلهای دیگر
در بررسی اظهارات مسوولان سازمان بورس و اوراق بهادار میخوانیم که «تمام تلاش سازمان حذف نیم درصد مالیات مقطوع از معاملات زیانده است» و با توجه به «عرف بینالملل که در بازارهای سرمایه مالیات فقط از شرکتها و قبل از تقسیم سود گرفته میشود»، کسر مالیات از معاملات سهام را در ایران یک مالیات مضاعف میدانند. اگرچه پیگیری این موضوع و حذف معاملات سهام که به گفته مسوولان سازمان یک مالیات مضاعف محسوب میشود فینفسه تلاشی درخور تقدیر است اما توجه به یک نکته لازم و ضروری است.
اگر هدف از حذف مالیات معاملات زیانده را گامی برای کاهش هزینههای معاملاتی بدانیم که هدف غایی آن جلوگیری از کاهش ثروت سهامداران یا به عبارت بهتر افزایش آن باشد، میتوان از بسیاری روشهای دیگر از جمله حذف مالیات بر عملکرد نهادهای مالی به عنوان متولیان اصلی توسعه بازار سرمایه یا همین مورد اخیرالذکر که خود مسوولان سازمان هم به آن اشراف دارند یعنی برخورداری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس از معافیت بیشتری مالیات بر عملکرد اشاره کرد، چراکه افزایش معافیت مالیاتی منجر به افزایش سود بنگاهها و در نتیجه افزایش قیمت سهام آنها میشود و در مجموع هدف اصلی که افزایش ثروت سهامداران باشد محقق میشود.
البته ممکن است موافقان طرح، حذف مالیات از معاملات زیانده را نیز آغازی برای رسیدن به این هدف بدانند که اگرچه استدلالی صحیح است اما باید گفت این طرح تنها برای آن دسته از سهامداران که معاملات خود را با زیان میبندند و اغلب هم سهامداران کوتاهمدت هستند، امتیاز قائل میشود در حالی که طرحی همچون افزایش معافیت مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس برای عموم سهامداران و مخصوصاً سهامداران بلندمدت و وفادار به سهام شرکتها امتیاز محسوب میشود.
نگرانی از افزایش سفتهبازی
نگرانی دیگر برخی از فعالان بازار درباره افزایش سفتهبازای در بازار پس از اجرای این طرح است. بدیهی است که کاهش هزینه معاملات تاثیر مثبتی روی حجم معاملات خواهد داشت. حال اگر هزینه معاملات صرفاً محدود به معاملات زیانده باشد انتظار میرود حجم معاملات اشتباه بیشتر شود، چراکه عملاً با این اقدام، هزینه انجام معاملات اشتباه را کاهش دادهایم که نتیجه آن در بلندمدت افزایش فعالیت سفتهبازان و رشد معاملات سفتهبازی خواهد بود.
پیشبینی میشود در صورت پدید آمدن چنین وضعیتی مقام ناظر ناگزیر از وضع مقررات محدودکننده باشد، دقیقاً مشابه وضعیتی که اخیراً در مورد نمادهای درجشده در بازار پایه فرابورس اتفاق افتاد. حال اگر در تعیین چنین مقرراتی، وضع مالیات بیشتر همچون اخذ مالیات پلکانی از معاملات سودده به فکر مسوولان وقت مقام ناظر برسد، میتوان نگرانی مخالفان فعلی طرح را نگرانی بااهمیت و نزدیک به واقعیت دانست.
جمعبندی
اگرچه نیت مسوولان فعلی سازمان بورس و اوراق بهادار خیر است و درصدد کاهش هزینههای معاملاتی و افزایش هرچه بیشتر کارایی بازار هستند اما شاید نگرانیهای مخالفان طرح ناشی از حافظه تاریخی آنها باشد که به راحتی نمیتوانند قبول کنند که یک نهاد ناظر که نهادی عمومی و با ساختار فعلی، دولتی محسوب میشود در خلاف جهت منافع دولت و کاهش منابع درآمدی آن گام بردارد.
از سوی دیگر با مراجعه به همین حافظه تاریخی، با طرحهای ناپختهای همچون تبدیل واحد پولی از ریال به تومان یا تفکیک وزارتخانهها و... مواجه میشویم که بررسی سرنوشت آنها، سیاستگذاران را به تامل بیشتر و تدقیق در پیامدهای طرحهای پیشنهادی وامیدارد.
همه ما نیک میدانیم که واحد پولی تومان در بین مردم بیش از ریال رواج دارد و تبدیل واحد از ریال به تومان ضرورتی انکارناپذیر است اما در مقام اجرا و زمانی که قصد تغییر واحد پولی جدی میشود سیاستگذار، با انتقاداتی مواجه میشود که اگر منصفانه بدان نگریسته شود حذف یک صفر از واحد پولی را نهتنها لازم میداند بلکه حذف چند صفر را ضروری میداند.
در بحث مالیات معاملات سهام هم شاید بهتر باشد سازمان بورس و اوراق بهادار به جای صرفاً حذف مالیات معاملات زیانده، یک گام اساسی بردارد و در قالب یک طرح جامع، علاوه بر حذف مالیات مقطوع معاملات سهام اعم از مالیات مقطوع معاملات سودده و زیانده، به کاهش کارمزد ارکان بازار سرمایه (مشخصاً کارمزد بورس، کارمزد سپردهگذاری، کارمزد مدیریت فناوری، حق نظارت سازمان)، معافیت مالیاتی بیشتر شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، معافیت مالیاتی نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه و... بپردازد.