شناسه خبر : 5227 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با محسن ملایری درباره استارت‌آپ‌های ایرانی

شتاب‌دهنده شتاب‌دهنده‌ها

تیم ایده‌آل تیم کوچک است. تیمی که ۱۰ نفرند، معمولاً خوب نیستند. تیم‌های ۳ یا ۴ نفره بهتر هستند. مثلاً فنی و طراحی یا فنی و بیزینسی می‌توانند تیم‌های خوبی باشند.

محسن ملایری علاقه شدیدی به استارت‌آپ‌ها و کارآفرینی و قهوه دارد و در مقطع کارشناسی در دانشگاه مدیترانه شرقی در رشته فناوری اطلاعات و در مقطع ارشد در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران تحصیل‌ کرده است. ملایری نماینده شرکت رپیدشیر (RapidShare) سوئیس در ایران، مدیرعامل شرکت خاورزمین سیستم، بنیانگذار شبکه تبلیغات Anetwork، برگزارکننده اولین استارت‌آپ ویکند در ایران و قائم‌مقام مدیرعامل کانون کارآفرینی ایران بوده است. اما آنچه باعث شده که محسن ملایری را بیش از پیش به یک چهره محبوب فعال کارآفرینی کشور تبدیل کند، راه‌اندازی مرکز شتاب‌دهنده آواتک است، او یکی از بنیانگذاران و مدیران این مرکز شتاب‌دهنده کارآفرینی است. با توجه به گسترش روزافزون استارت‌آپ‌ها و میل بسیاری از جوانان برای تشکیل تیم، شروع استارت‌آپ و راه‌اندازی کسب‌وکار در حوزه آی‌تی ما بر آن شدیم تا گفت‌وگویی را با وی انجام دهیم تا هرچه بیشتر فعالیت‌های انجام‌شده در این زمینه را به جامعه منعکس کنیم.



‌در مورد شتاب‌دهنده‌ها و روند کاری آواتک توضیح می‌دهید؟
شکل‌گیری شتاب‌دهنده‌ها از سال 2005 در دنیا آغاز شد و کارشان شتاب دادن به کسب‌وکارهای نوپا و استارت‌آپ‌هایی است که در حوزه فناوری و نوآوری فعالیت می‌کنند. به‌طور مشخص شتاب‌دهنده ما روی کسب‌وکارهای مربوط به فناوری اطلاعات، به خصوص نرم‌افزار و به‌طور خاص‌تر در زمینه اینترنت و موبایل متمرکز است.
برنامه‌های ما شش‌ماهه است و هر سال دو بار آن را به انجام می‌رسانیم و در هر شش ماه 10 کسب و کار نوپا یا همان تیم‌های کارآفرین را انتخاب و روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کنیم، به آنها فضای کاری می‌دهیم و کلاس‌های آموزشی زیادی برگزار می‌کنیم و شبکه‌ای از سرمایه‌گذاران و مربی‌ها را نیز به آنها متصل می‌کنیم.
سه ماه پیش ما اولین دوره خودمان را برگزار کردیم. یک مرحله، پیش‌شتاب‌دهی است که ما در آن مرحله از میان تیم‌هایی که فراخوان کرده‌ایم 20 تیم را انتخاب می‌کنیم. در دو ماه به این تیم‌ها فضای کاری و آموزش می‌دهیم، بعد از دو ماه 10 تیم برتر که بیشتر خودشان را نشان داده‌اند، انتخاب و وارد برنامه شتاب‌دهی می‌شوند. در دوره شتاب‌دهی هر تیم 25 میلیون تومان پول می‌گیرد تا تمرکز کافی روی کار خود داشته باشد و اعضای‌ تیم مجبور به انجام کارهای دیگر برای کسب درآمد نباشند. در انتهای هر دوره شش‌ماهه یک رویداد به نام روز ارائه داریم که این 10 تیم روی سن می‌آیند و هر کدام کسب و کار خود را توضیح می‌دهند. در این مراسم سرمایه‌گذاران زیادی حضور دارند تا روی هر کدام از این تیم‌ها که خواستند سرمایه‌گذاری کنند.

‌چرا و چطور محل شرکت شما در دانشگاه تهران است؟ آیا کار شما غیر‌سود‌ده است؟
خیر، ما در ازای ارائه خدماتمان و سرمایه اولیه‌ای که برای این استارت‌آپ‌ها می‌دهیم، 15 درصد از سهام آنها را می‌گیریم. یعنی در موفقیت و شکست تیم‌ها شریک می‌شویم. اما در خصوص این جایی که برای شرکت به ما دادند باید بگویم آواتک کار خود را انجام می‌داد و ما یک فرصت به دست آوردیم و طرح خودمان را به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ارائه کردیم و خدا را شکر با ذهن روشنی که دوستان در معاونت علمی و فناوری داشتند به ما کمک کردند و گفتند با همان سرمایه خصوصی که خودتان دارید به شما کمک می‌کنیم تا کار را در حجم بزرگ‌تری انجام دهید. بنابراین آواتک بخشی از یک مرکز بزرگ‌تر به نام مرکز شتاب‌دهی نوآوری است و هدف آن این است که در سه سال آینده 100 استارت‌آپ در حوزه فناوری را شتاب‌دهی کند.
البته ما قبل از اینجا یک جای دیگر را در نظر گرفته بودیم که وقتی قرار شد به اینجا بیاییم هزینه آن را در دکور اینجا خرج کردیم و اینجا را به محیط خوبی برای کار تبدیل کردیم.

‌تیم‌ها معمولاً روزی چند ساعت اینجا کار می‌کنند؟
میزان کار تیم‌ها بستگی به خودشان دارد و ما ساعت کاری برایشان مشخص نمی‌کنیم اما معمولاً حدود 12 تا 13 ساعت در اینجا کار می‌کنند.

‌میانگین سنی تیم‌ها چند سال است؟
میانگین سنی بچه‌هایی که اینجا کار می‌کنند 27 سال است. اکثراً جوان هستند، تازه فارغ‌التحصیل شده‌اند یا از شرکت‌هایی که کار می‌کردند خارج شده‌اند تا کسب و کار خودشان را راه بیندازند.

‌کارتان را چگونه شروع کردید؟ و بهتر بگوییم کمی خود را معرفی کنید.
17ساله که بودم احساس می‌کردم باید از ایران بروم. شاید این تصوری بود که هر جوان دیگری نیز داشت و ظرفیتم بیشتر از این است که اینجا بمانم. به مالزی رفتم و بعد از آن هم به قبرس رفتم تا علوم کامپیوتر و آی‌تی بخوانم. خیلی درس‌خوان نبودم و خودم را فرد موفقی در زمینه تحصیل نمی‌دانم. سال 2006 به ایران بازگشتم و شرکتی را تاسیس کردم که در زمینه همین کسب‌وکارهای اینترنتی بود. آنجا به این نتیجه رسیدم که تنهایی نمی‌شود کاری کرد و باید یک تیم خوب داشت. بنابراین با چند دوست، شرکت خاور زمین را تاسیس کردیم و چندین استارت‌آپ را در حوزه‌های مختلف پیش بردیم. اما راهنمایانی را پیدا کردیم که آنها به ما گفتند به جای اینکه چند کار انجام دهید، یک کار را خوب انجام دهید و حسابی بزرگش کنید. آنجا بود که شرکت ما متمرکز شد روی شبکه تبلیغات اما من به خاطر اینکه حوزه مورد علاقه‌ام استارت‌آپ‌ها بودند از 2012 از این شرکت جدا شدم.
مهم‌ترین چیزی که دیدم این بود که خیلی از استارت‌آپ‌هایی که در زمینه کسب و کار اینترنتی و موبایل فعالیت می‌کنند که موفق هم هستند بعد از یک سال اصلاً وجود ندارند و می‌خواستیم ببینیم چه چیزی باعث می‌شود این شرکت‌ها پایدار نباشند. با اکثر این افراد صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که دو عامل وجود دارد که این شرکت‌ها به نتیجه درست نمی‌رسند. موضوع اصلی این است که ما آدم‌هایی هستیم که استعدادهای بسیار خوبی در زمینه‌های فنی داریم، اما وقتی می‌خواهیم یک کسب و کار را تجاری‌سازی کنیم یا شکل بدهیم، دانش تجاری‌سازی و اینکه چطور مشتری‌ها را افزایش دهیم را نداریم. یک عده هم با اینکه مدل خوبی داشتند اما دسترسی به سرمایه نداشتند. که البته درصد این افراد کمتر بود. اینجا بود که به نظرمان رسید رویدادهای استارت‌آپ ویکند می‌تواند در ایران مفید باشد و امروزه شاهدیم که این استارت‌آپ‌ها بسیار زیاد برگزار می‌شوند. اما در هر حال احساس می‌کردیم باید جایی باشد تا استارت‌آپ‌ها را آماده و راهنمایی‌شان کند و شتاب‌دهنده را راه‌اندازی کردیم. شتاب‌دهنده یک کسب و کار پر‌ریسک است. البته ما توانستیم یک سرمایه از بخش خصوصی بگیریم.

‌سرمایه‌گذاران چه کسانی هستند؟
بیشتر افراد شخصی هستند که سرمایه‌شان را درگیر کرده‌اند و همه انسان‌های کارآفرینی هستند و اعتقاد دارند این یک چرخه‌ای است که باید راه بیفتد. تاکید می‌کنم اسپانسر نیستند، سرمایه‌گذار هستند و بالاخره طرحی را با همکاری پارک علمی و فناوری و حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انجام دادند. البته این طرح در مرحله اولیه است که من فکر می‌کنم اگر ادامه پیدا کند یکی از موفق‌ترین نمونه‌های این‌گونه طرح‌ها در دنیا خواهد بود.

‌کار کردن با این افراد چگونه است؟
کار کردن با این افراد که هر کدام یک رویای بزرگ دارند، انرژی خاصی دارد. برای این کار مصمم هستند، حاضرند فداکاری کنند، به پول کمتری قناعت می‌کنند اما وقتی با این افراد حرف می‌زنی جواب‌های روشنی دارند؛ یا می‌گویند می‌خواهم برای خودم کار کنم یا عاشق ساختن چیزها هستند یا اصلاً می‌خواهند پولدار شوند اما در هر صورت همه می‌دانند می‌خواهند چه کار بکنند.

‌آیا تاکنون موفق بوده‌اید؟
تجربه بسیار خوبی بوده است در سه ماه آینده می‌توانیم بگوییم ما موفق بوده‌ایم یا نبوده‌ایم. البته موفقیت این شرکت‌ها را در بلندمدت و مدت‌های طولانی می‌سنجند اما می‌توانیم جواب اولیه‌ای را بعد از سه ماه بگیریم.

‌یک تاریخچه کوچک از شتاب‌دهنده‌ها به ما می‌دهید که بدانیم دقیقاً کارشان چیست؟ هدف‌شان چیست؟
اولین شتاب‌دهنده وای کامبینیتور بود که به همین حالت و برنامه خاص اجرا می‌شد. ما کپی آنها نیستیم و البته هر جایی بومی‌سازی خاص خودش را انجام داده است و برگزار می‌کند اما المان‌های مشترک زیادی بین ما و سایرین وجود دارد. اینها اعتقاد داشتند که تنها پول نیست که به یک کارآفرین کمک می‌کند بلکه موارد بسیار دیگری مانند محیط نیز دخیل هستند. این مدل به عنوان یک مدل موفق در کشورهای نوظهور مثل هند، برزیل و ترکیه شناخته شده است. در حال حاضر تیمی که در ترکیه مشغول به کار است قصد دارند ترکیه را به دروازه ورود نوآوری از اروپا به آسیا تبدیل کنند. یعنی مرتباً استارت‌آپ‌های منطقه را جمع می‌کنند و آنها را به منطقه می‌برند.
در ایران هم خدا را شکر از امسال شاهد پیدایش چندین شتاب‌دهنده بوده‌ایم که اتفاق بسیار خوبی است.

‌شما در واقع همان سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر را انجام می‌دهید اما یکسری امکانات هم به استارت‌آپ‌ها می‌دهید، درست است؟
بله، آموزش، محیط و جایی برای کار، شبکه‌سازی و تمام نیازهایی را یک استارت‌آپ در مرحله اول به آن نیاز دارد ما در اینجا برای آنان فراهم می‌کنیم. این شرکت‌ها اگر قرار به موفقیت‌شان باشد اینجا تمام امکانات فراهم است و شتاب پیدا می‌کند. اینجا سرمایه‌گذاران آماده هستند و مدیرهای بسیاری حضور دارند تا هم آنها را راهنمایی کنند هم روی استارت‌آپ‌شان سرمایه‌گذاری کنند.

‌ویژگی‌های یک شتاب‌دهنده چیست؟
شتاب‌دهنده یک فضا نیست، یک برنامه نیست، بلکه یک طرز فکر است. جزییات زیادی در یک شتاب‌دهنده وجود دارد که در هنگام راه‌اندازی آن باید دقت کرد. آنها بیشتر از آنچه به چشم آید با یکدیگر فرق دارند. اینکه چطور تیم‌ها را متمرکز نگه داریم، چطور فرهنگ خوبی را در استارت‌آپ‌شان شکل دهند، کمک کنیم تا تیم‌سازی و رهبری در تیم‌شان شکل بگیرد. اینها المان‌هایی است که می‌تواند یک استارت‌آپ را شتاب دهد.

‌فکر می‌کنید کسانی که ایده و توانایی انجام کار دارند با شرکت شما و کار شما به اندازه کافی آشنا هستند که به سراغ شما بیایند؟ یعنی تا چه حد شناخته‌شده هستید؟
ما تبلیغاتی به آن صورت انجام نمی‌دهیم. اما در دوره اول بیش از صد تیم آمدند و ثبت‌نام کردند، این دوره نیز تعداد مشابهی برای ثبت‌نام اقدام کردند. این افراد از گذشته با ما در ارتباط بودند و ما و فعالیت‌های ما را دنبال می‌کردند. البته ما مطمئن هستیم بسیاری افراد نیز ما را نمی‌شناسند، اما این به مرور زمان ساخته می‌شود و ما بهترین راه برای شناخت را ایجاد موفقیت و نقل داستان‌های موفق از خود شرکت می‌دانیم. روند خوبی داشته‌ایم و در حال حاضر پیش‌بینی می‌کنیم تعداد اپلیکیشن‌هایمان دو سه برابر شود.

‌واژه استارت‌آپ بیشتر در حوزه آی‌تی به کار برده می‌شود و برای خیلی از دانشگاهی‌های دیگر هم ملموس نیست، می‌شود تعریف دقیقی از استارت‌آپ ارائه دهید؟
استارت‌‌آپ واژه ترسناکی نیست. واژه خارجی است که خیلی ترجمه خوبی برای آن صورت نگرفته است اما به‌طور کل کسب و کاری نوپاست که خاصیت رشد سریع دارد. کسب و کار نوپا بر پایه نوآوری و فناوری که رشد بسیار سریعی دارد و البته ریسک بسیار بالایی نیز دارد. شما ارزش جدیدی را ایجاد می‌کنید که تاکنون وجود نداشته است. یک شرکت هم تا آخر استارت‌‌آپ نمی‌ماند البته اکثر استارت‌آپ‌ها با همان چابکی که راه‌اندازی شده‌اند پیش رفته‌اند.

‌حوزه استارت‌آپ‌های شما در کدام زمینه است؟
حوزه‌ای که الان می‌توانیم در آن فعالیت کنیم و بهترین ارزش را به کارآفرین بدهیم همین حوزه کسب‌وکارهای بر پایه اینترنت و موبایل است که بازارهای بزرگ و نوظهوری را نیز با خودشان می‌آورند اما امکان ورود به حوزه‌های دیگر نیز برای ما وجود دارد. مثل شتاب‌دهنده‌های دیگری که در دنیا هم هستند مثلاً در حوزه سلامت کار می‌کنند.
شتاب‌دهنده‌ها معمولاً با ایده‌های روز دنیا کار می‌کنند و روی نوآوری‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، نوآوری هم معمولاً با یک ایده معمولی نیست بلکه تکنولوژی‌هایی است که می‌تواند یک کسب و کار را راه‌اندازی کند.

‌آخرین رویداد شما چه زمانی بوده است؟
بعد از دوره پیش‌شتاب‌دهی یک رویداد داشتیم که 10 تیم را از میان 20 تیم انتخاب کردیم، البته رویداد عمومی نبود و مهمانانی دعوت شده داشتیم. تیم‌ها هر کدام سه دقیقه ارائه انجام دادند و پنج دقیقه هم سوال و جواب داشتیم. در نهایت هم این تیم‌هایی که انتخاب می‌شوند، انتخاب جمعی از کارشناسان هستند و ما خودمان به تنهایی تیم‌ها را انتخاب نمی‌کنیم.

‌بعد از این مرحله چه مرحله‌ای است؟
دوباره مرحله بعدی که از فروردین آغاز می‌شود، دو ماه پیش‌شتاب‌دهی خواهد داشت که در پیش‌شتاب‌دهی ما 20 تیم را داریم. البته این تیم‌ها تا آخر سال در آواتک خواهند بود و بعد رویداد روز ارائه را خواهیم داشت که این تیم‌ها ارائه‌هایشان را به سرمایه‌گذارها خواهند داد.

‌چه کسب‌وکارهایی و در چه حوزه‌هایی بیشترین بازار را در ایران دارند؟
بازار ایران هم محدودیت‌ها و هم فرصت‌های خود را دارد. مثلاً ناخودآگاه به دلیل شرایط خاصی که در تحریم وجود دارد کمتر به بازارهای جهانی فکر می‌کنند اما از طرف دیگر فرصت‌های زیادی هم وجود دارد که به دلیل همین تحریم‌ها، رقبای خارجی واردش نشده‌اند و بازار 70میلیونی کشور ما هم بازار جذابی برای انجام این‌گونه فعالیت‌هاست. البته می‌توان سایر کشورهای فارسی‌زبان را نیز پوشش داد که به جمعیت 200 میلیونی خواهد رسید.
استارت‌آپ موفق در واقع یک تیم خوب است. بنابراین ما اینجا به دنبال فرد با ایده نیستیم بلکه به دنبال تیم با ایده و محصول اولیه هستیم. زیرا می‌دانیم بزرگ‌ترین چالش ایجاد تیم اولیه است.

‌در گزارشی که اکونومیست شرکت‌های برتر در زمینه تجارت الکترونیک هر کشور را معرفی کرده بود ظاهراً اطلاعات شرکت‌ها را از شما گرفته بودند. درست است؟
خیر، ببینید تیمی در دنیا وجود دارد که هر سال گزارشی با عنوان استارت‌آپ ورد ریپورت ارائه می‌دهند. در این استارت‌آپ ورد ریپورت آدم‌هایی که فعالان حوزه استارت‌آپ‌های هر کشور هستند پیدا می‌کنند و ای‌میل می‌زنند و می‌خواهند که باارزش‌ترین شرکت‌ها در آن کشور را معرفی کنند. در واقع می‌خواهند تصویری حدودی از این شرکت‌ها ارائه دهند که استارت‌آپ‌ها چگونه عمل می‌کنند، بزرگ‌ترین‌شان کدام‌ها هستند، تا چه اندازه می‌توانند رشد کنند و نشان می‌دهد که حجم آن بازار تا چه حد می‌تواند بزرگ شود. بنابراین اینها یک لیست داشتند و من یکی از افراد آن لیست بودم و من هم حدسی زدم و پیش‌بینی کردم ارزش هر کدام از استارت‌آپ‌هایی که فکر می‌کنیم تاپ هستند چقدر است. از هر کس هم خواسته بودند که مستنداتی ارائه کنند و من هم مستنداتی ارائه کردم و لیستی که من پیشنهاد کرده بودم ابتدا درج شد. اخیراً در یک رویداد در ترکیه، یکی از استادان بزرگ دانشکده کارآفرینی یک مثال خیلی قشنگ زد و شرکت ترکیش ایرلاین را با واتس‌اپ مقایسه کرد. شرکت ترکیش ایرلاین که چندین سال است فعالیت می‌کند و حدود 50 هزار کارمند، صدها هواپیما و چندین ساختمان دارد و واتس‌اپ از سال 2009 شروع به فعالیت کرده است و حدود 50 یا 60 کارمند دارد کارش انتقال پیام آدم‌ها به یکدیگر است و هیچ دارایی هم ندارد، حتی دفترشان نیز اجاره‌ای است و سرورهایشان را نیز اجاره کرده‌اند. کل ارزش ترکیش ایرلاین در بورس اگر اشتباه نکنم 8/4 میلیارد دلار است حال واتس‌اپ 19 میلیارد دلار توسط فیس‌بوک خریداری شد. این نشان می‌دهد حتماً ارزشی داشته است که چنین ارزشی برایش گذاشته شده است. این یک کسب و کار جدید و اقتصاد جدیدی است که شرکت‌های با رشد سریع در حوزه فناوری با خود آورده‌اند. بنابراین این ارزش‌گذاری تنها بر پایه دارایی‌ها نیست.
این ارزش‌گذاری بر اساس دارایی‌ها نیست. دارایی این شرکت‌ها به اندازه بازاری است که ایجاد می‌کنند. هر چیزی برای اینکه ارزش‌گذاری شود باید وارد بازار شود تا ارزشش مشخص شود. آن ارزش‌گذاری‌ها را هم من بر همین اساس انجام دادم. من اعدادی را که در ذهنم بود دادم، افراد دیگری هم بر همین اساس و آنچه در ذهن‌شان بود اعدادی اعلام کردند. البته شرکت‌ها تا وارد بورس نشوند نمی‌توان ارزش دقیق و حساب‌شده‌ای از آنها اعلام کرد.

‌چرا شفافیت در بازار ما وجود ندارد؟ آیا شفافیت فقط در بعضی شرکت‌های آی‌تی وجود دارد؟
خیر، شما در هر کسب و کار دیگری هم می‌توانی شفاف باشی اما علت اینکه این شرکت‌ها بیشتر شفاف هستند این است که خود این شفافیت برای آنها بازار ایجاد می‌کند. به همین دلیل خبر سرمایه‌گذاری‌ها اعلام می‌شود.

‌فکر می‌کنید این شفاف‌سازی در ایران از چه زمانی به وجود خواهد آمد؟
رفته‌رفته فضا بهتر خواهد شد و البته نمی‌توان به سرمایه‌گذارها هم اصرار کرد تا این ارقام را اعلام کنند. ما فکر می‌کنیم شرکت‌هایی که از آواتک بیرون می‌آیند آماده اعلام باشند. اصلاً اینترنت شفافیت آورده است حتی حریم خصوصی هم در حال از بین رفتن است. بنابراین این هم بی‌تاثیر نیست اما ذهن خود این افراد هم مهم است. بهتر بگوییم وقتی شرکتی به دولتش دروغ بگوید و قصد فرار از مالیات یا غیره را داشته باشد خیلی عجیب نیست که به سرمایه‌گذار‌هایش هم دروغ بگوید. البته موانعی هم وجود دارد که باید از سر راه برداشته شود. دولت هم باید همکاری کند. مثلاً ما راجع به شتاب‌دهنده صحبت می‌کنیم و این در حالی است که ثبت یک شرکت به جای اینکه فرآیندش کوتاه‌تر شود بلندتر هم شده است. الان روی کاغذ می‌گویند ثبت شرکت یک ماه طول می‌کشد اما در عمل تا سه یا چهار ماه گاهی به طول می‌انجامد.

‌کسب‌وکارهای نو‌پا با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند؟
شکی نیست که دولت می‌خواهد کمک کند و همین که می‌آیند و شرکت‌های دانش‌بنیان را می‌سازند گواه بر این قضیه است. این نشان می‌دهد دولت می‌خواهد از نوآوری و کارآفرینی حمایت کند اما اینکه آیا مکانیسم درستی دارند یا ندارند مساله‌ای است که باید بهبود پیدا کند. این شرکت‌ها به خاطر اینکه نوپا هستند باید بتوانند مزایایی داشته باشند و این مزایا لزوماً پولی نیست. مثلاً اینکه ثبت شرکت برای استارت‌آپ‌ها در فرآیند سریع‌تری اتفاق بیفتد. از طرف دیگر یکی از مشکلاتی که می‌بینیم سربازی است. درست است که سربازی تامین‌کننده امنیت کشور و خیلی مسائل دیگر است اما ما اینجا با خیلی‌ها که صحبت می‌کنیم باید برای کارآفرینی تمرکز داشته باشند و این نرفتن سربازی یا داشتن استرس رفتن مشکل‌ساز است. طرف گاهی برای فرار از سربازی ادامه تحصیل می‌دهد چون در غیر این صورت باید برود خدمت. فرض کنید طرح شما به جایی رسیده است و به مرحله سرمایه‌گذاری رسیده است، سرمایه‌گذار از شما سوال می‌کند آیا سربازی رفته‌اید؟ خیر نرفته‌ام. می‌گوید من به تو پول بدهم تو هم بروی سربازی پس چه کسی شرکت را در این مدت بچرخاند؟ تحریم‌ها نیز الان تاثیرگذار هستند برای استارت‌آپ‌هایی که می‌خواهند بازار جهانی را هدف قرار دهند. الان اپلیکیشن‌هایی هستند که شاید ما اصلاً ندانیم در ایران نوشته شده‌اند اما از خارج از کشور به خاطر همین تحریم‌ها عرضه شده‌اند. اما به هر حال اینها مشکلات واقعی هستند.

‌در مورد بازیگران مهم حوزه استارت‌آپ‌ها توضیح می‌دهید؟
بازیگران این حوزه خیلی زیادتر از خود استارت‌آپ‌ها و شتاب‌دهنده‌ها هستند، دولت نقش دارد، دانشگاه نقش دارد، رسانه‌هایی مانند شما نقش دارند. قبلاً اگر جوانان ما می‌گفتند الگوی ما زاکربرگ و استیو جابز و اینها هستند و در ایران نمی‌شود این کارها را کرد اشکالی نداشت اما الان الگوهای محلی بسیار خوب و زیادی در کشور خودمان داریم. دولت، دانشگاه و ان‌جی‌اوها همه موثرند و همه با هم فعال شده‌اند.

‌چه تیمی به نظر شما می‌تواند موفق باشد؟
تیمی که همه آدم‌های آن فنی باشند به درد نمی‌خورد و کارآمد نیست، تیم باید کامل باشد. باید بتوانند با آدم‌هایی که فنی نیستند کار کنند. تیمی که تنوع مهارت دارد، تیمی که تنوع رفتار دارد، نحوه دید فرق کند تا حدی، و بعد بتوانند با هم کار کنند یک تیم خوب تشکیل می‌دهند.

‌یعنی چه تیمی ایده‌آل است؟
تیم ایده‌آل تیم کوچک است. تیمی که 10 نفرند، معمولاً خوب نیستند. تیم‌های 3 یا 4 نفره بهتر هستند. مثلاً فنی و طراحی یا فنی و بیزینسی می‌توانند تیم‌های خوبی باشند.

‌کار تیمی در ایران چگونه است؟
می‌گویند ضعیف است اما به نظر من این‌گونه نیست. خوب هستیم.

‌سرمایه‌گذاری خطرپذیر چیست؟
سرمایه خطرپذیر اصلاً واژه نادرست و ترجمه نادرستی است. به نظر من سرمایه‌گذاری کارآفرینانه است. سرمایه‌گذاری در بانک نیست که سودش را بگیری بلکه سرمایه‌گذاری ماجراجویانه است.

‌این نوع سرمایه‌گذاری‌ها با استارت‌آپ‌ها به وجود آمدند؟
در واقع تاریخچه‌شان را اگر ببینید افرادی ابتدا بودند که آمدند روی شرکت‌ها و استارت‌آپ‌ها سرمایه‌گذاری کردند اما مراحل مختلف دارند. مراحل اولیه یا کاشت، مراحل میانی و مراحل پایانی. فلسفه این نوع سرمایه‌گذاری این است که روی چند شرکت و استارت‌‌آپ سرمایه‌گذاری می‌کنند و در این میان شرکت‌هایی که سود می‌کنند به مراتب بیشتر از آنهایی هستند که زیان می‌بینند. سرمایه‌گذاری به این شکل گاهی تا 10 سال نباید سودی از شرکت بگیرد.

‌ایران در میان استارت‌آپ‌ها چه وضعیتی دارد؟
بهتر است درباره استارت‌آپ‌های اینترنت و موبایل حرف بزنیم که می‌شناسیم. البته در زمینه نانو و این‌گونه موارد، دستاوردهای بسیار خوبی ظاهراً داشته‌ایم. اما در حوزه اینترنت و موبایل کشور ما به لحاظ فرصت برای کارآفرینی در نقطه خوبی قرار دارد. اما هنوز در رابطه با نفوذ اینترنت، پهنای باند و زیرساخت خیلی خوب نیستیم. مثلاً پهنای باند یک مساله حل‌شده است اما اینجا به سختی به شرکت‌ها می‌دهند. این تکنولوژی وقتی به دست مردم برسد شکوفا خواهد شد. نباید از اینترنت ترسید. هر وسیله‌ای با خودش تهدیدها و فرصت‌هایی را خواهد آورد.

‌کارآفرین چه نقشی دارد؟
کارآفرین مهم‌ترین المان این برنامه است زیرا ما هستیم، دولت هست، سرمایه‌گذار هم هست اما همه اینها بدون کارآفرین به درد نمی‌خورد. ایرانی‌ها آدم‌های به شدت کارآفرینی هستند زیرا همیشه در طول تاریخ محدودیت‌های خاصی داشته‌اند که باعث شده ذهن خلاقی داشته باشند. کارآفرینی یعنی بیرون زدن از قلعه آسایش و باید بدانیم از طرف دیگر مشکلات بسیاری نیز دارد. مثلاً از طرف می‌پرسی می‌گوید من هم دانشجو هستم، هم طراحی وب‌سایت می‌کنم، هم مشاور دو مجموعه هستم و هم استارت‌‌آپ خودم را دارم. یعنی همه این کارها را با هم می‌کند. بزرگ‌ترین مشکلی که ما در کارآفرین‌هایمان مشاهده می‌کنیم تمرکز است. کارآفرین باید تمرکز داشته باشد و بداند همه چیز یک چیز است و آن شرکتش است. باید برایش یک رسالت باشد که ارزشی خلق کند که زندگی خودش و عده‌ای بهتر شود. لذا برای انجام چنین کاری باید تمرکز کرد.

‌شما کارآفرینی خوانده‌اید؟ یا تخصص خاصی داشته‌اید؟
خیر، ببینید در دنیای امروز آموزش دیگر دانشگاهی نیست. بهترین افراد الان کسانی نیستند که از آموزش و دانشگاه به جایی رسیده باشند. آموزش خیلی مهم است اما عمل از تحصیل مهم‌تر است. من خودم نه دانشگاه شتاب‌دهنده رفته‌ام نه کلاس خاصی اما با این موتورهای جست‌وجو و این دنیایی که همه به هم متصل هستند، باید بدانی یک چیز را چطور بسازی. اما بچه‌های ما همه چه می‌کنند؟ کار‌آموزی‌ها را پشت گوش می‌اندازند و از یک شرکت نامه می‌گیرند. دانش را دارند اما عمل را یاد نگرفته‌اند. من خیلی به تحصیلات خودم نمی‌نازم خیلی هم آدم درس‌خوانی نبودم.

‌چه مهارتی دارید؟
فکر کنم آدم فضولی هستم. کنجکاو هستم. اگر چیزی را بخواهم و به آن علاقه داشته باشم تا انتهایش می‌روم و کسب اطلاع می‌کنم. اصطلاحاً خوره آن چیز می‌شوم. از طرف دیگر باید یاد بگیری چگونه از این علاقه، کسب درآمد کنی. البته پول درآوردن صبر می‌خواهد اگر بخواهی یک‌شبه پولدار شوی، راهش کارآفرینی نیست.

‌آغاز کارآفرینی ترسناک نیست؟ از قبل می‌دانید که چه کار می‌خواهید انجام
دهید؟
به هر حال معمولاً آدم‌های کارآفرین رفتارشان نسبت به ریسک محافظه‌کارانه نیست. بی‌آگاهی نیست اما از روی علاقه است. ماجراجویی جذابی است. دنیای امروز دنیای تغییر است باید سکان در دستت باشد و هر لحظه به طرفی که درست است بروی.

‌سرمایه اولیه برای استارت‌آپ‌ها چقدر مهم است؟
به هر حال نقش موثری دارد و نمی‌شود کتمانش کرد. اما محدودیت خوبی است. «آب کم جو تشنگی آور به دست» شعر زیبایی است. یعنی مهم این است که با کمترین امکانات بتوانی مشتری جذب کنی و فعالیت کنی.

‌کارآفرین‌ها معمولاً چه خصوصیات شخصیتی دارند؟
جاه‌طلب هستند، رویا دارند، بلندپرواز هستند. خیلی دنبال فرصت‌های دم‌دست نیستند. به دنبال حقوق یک میلیون‌تومانی نیستند. می‌خواهند چیزی بسازند.

‌کارآفرینی آموزش می‌خواهد؟
خیر، محیط می‌تواند موثر باشد. کارآفرینی آموزشی نیست اما می‌تواند تقویت شود. اما باید در ذات طرف باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها