باشگاههای فوتبال قاره سبز چگونه اداره میشوند؟
سیر مالکیت باشگاهداری در اروپا
وزارت ورزش دولت یازدهم از همان ابتدای روی کار آمدن تاکید ویژهای به واگذاری دو باشگاه بزرگ پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی داشت. آنها حتی معاونت ویژهای را برای تحقق این امر راهاندازی کردند و حالا و پس از نزدیک به یک سال از منصوب شدن امیررضا خادم به عنوان مسوول ویژه خصوصیسازی سرخابیها این دو باشگاه قرار است تا آخر بهمنماه سال جاری و با قیمت پایه ۲۹۰ میلیارد تومان به بخش خصوصی واگذار شوند. اما بهراستی کشورهای صاحبنام فوتبال چگونه باشگاههایشان را اداره میکنند؟
وزارت ورزش دولت یازدهم از همان ابتدای روی کار آمدن تاکید ویژهای به واگذاری دو باشگاه بزرگ پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی داشت. آنها حتی معاونت ویژهای را برای تحقق این امر راهاندازی کردند و حالا و پس از نزدیک به یک سال از منصوب شدن امیررضا خادم به عنوان مسوول ویژه خصوصیسازی سرخابیها این دو باشگاه قرار است تا آخر بهمنماه سال جاری و با قیمت پایه ۲۹۰ میلیارد تومان به بخش خصوصی واگذار شوند. اما بهراستی کشورهای صاحبنام فوتبال چگونه باشگاههایشان را اداره میکنند؟
شاید دم دستترین نمونه برای بررسی وضعیت واگذاری باشگاههای دولتی به بخش خصوصی مربوط به اسپانیا و شهر مادرید باشد. معروفترین تیم پایتخت اسپانیا یعنی رئال مادرید زمانی به طور کامل در اختیار خانواده پادشاهی اسپانیا قرار داشت و حتی اسم این تیم متاثر از همان دوران است(رئال در اسپانیولی به معنای رویال یا همان سلطنتی است). اما حالا باشگاه بزرگ مادریدی به طور کامل توسط بخش خصوصی و البته مردم اداره میشود. هواداران ثبت شده این تیم در مجمع سالانه رئال مادرید حق رای دارند و مدیر عامل این تیم همچون بارسلونا با رای مستقیم هواداران اداره میشود. برای اینکه چرایی واگذاری باشگاه رئال مادرید به بخش خصوصی را بدانیم بهتر است نگاهی داشته باشیم به تحقیقی که یکی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس تهران در زمینه خصوصیسازی در ورزش جهان انجام داده است: باید گفت از لحاظ تاریخی مالکیت بسیاری از باشگاههای فوتبال مانند شرکتهای خصوصی بوده که گروههای کوچکی از تاجران محلی و سهامداران جزء که معمولاً از هواداران پروپا قرص آن تیمها بودند صاحبان آن به شمار میآمدند. در گذشته بسیاری از باشگاههای اروپایی توسط مالکان ثروتمند یا سیاستمداران
اداره میشد؛ اما، طی چند دهه اخیر ساختار باشگاهداری در اروپا به شدت تغییر کرده است و اداره باشگاهها به شرکتها و موسسات با مسوولیت محدود سپرده شده است.
از اوایل دهه ۹۰ میلادی باشگاهها به دلیل افزایش هزینههای مختلف که بخش عمده آن شامل دستمزد بازیکنان بود، نیاز شدیدی به منابع مالی جدید پیدا کردند که کارشناسان خبره اقتصادی بهترین راهحل را پیوستن آنها به بازار بورس معرفی کردند. در انگلستان باشگاه تاتنهام نخستین باشگاهی بود که با عرضه سهام خود در سال ۱۹۸۳ بیش از ۳/۳ میلیون پوند درآمد به دست آورد، منچستر یونایتد نیز در سال ۱۹۹۱ وارد بورس لندن شد و بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷، 16 باشگاه دیگر نیز به بورس راه یافتند. در حال حاضر ۲۰ باشگاه مطرح انگلستان در بورس لندن قرار داشته و هزاران نفر طرفدار فوتبال سهامدار این باشگاهها بوده و از طریق داد و ستد سهام خود علاوه بر کسب سود به باشگاههای خود نیز کمک مالی فراوانی میکنند.
در روسیه پس از فروپاشی نظام اقتصادی سوسیالیستی دولت و روی آوردن به نظام اقتصاد آزاد باشگاههای ورزشی که دولتی اداره میشدند، به سرمایهدارانی مانند آبراموویچ و عثمانوف واگذار شدند. در ایتالیا نیز تمامی باشگاهها خصوصی هستند که دو علت عمده دارد؛ یا به دلیل عشق و تمایل بخش خصوصی به حمایت از یک تیم یا به دلیل مسائل اقتصادی و تبلیغاتی. در واقع زمانی که یک شخص یا شرکت اداره یک تیم را بر عهده دارد هر روز بدون آنکه پولی خرج کند بارها از او یا شرکتش صحبت میشود و نامش در رسانهها و روزنامهها مطرح میشود، در حالی که همان فرد و بخش خصوصی در عرصه تجاری برای انجام تبلیغ روزانه به این میزان باید هزینه بسیاری انجام دهد.
الگوی ترکیه
امروزه اگر از فوتبالیهای دوآتشه از وضعیت فوتبال ترکیه بپرسید حتماً با آه و افسوس به شما میگویند: «جو فوتبالی کشور همسایه شمال غربی ایران بسیار نزدیک به اروپاست. ورزشگاهها اغلب لبریز از جمعیت هستند و بازیکنان بزرگی همچون وزلی اسنایدر در این کشور توپ میزنند» اما واقعاً چه اتفاقی در فوتبال ترکیه رخ داد که کیفیت این ورزش محبوب در کشور همسایه ما تا این حد رشد پیدا کرد. در یک نگاه سطحی میتوان گفت رشد اقتصادی کشور ترکیه در سالهای گذشته که در سایه سیاستهای حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان به وجود آمده باعث افزایش کیفیت فوتبال این کشور شده اما برای دانستن راز پیشرفت فوتبال این کشور باید به گذشته برگردیم.
30 سال پیش مسوولان فوتبال ترکیه تصمیم گرفتند فوتبال این کشور را آرامآرام به بخش خصوصی واگذار کنند. برنامهریزیهای دقیقی انجام دادند و با الگوبرداری از کشورهای موفق در این زمینه، فعالیت خود را آغاز کردند. فدراسیون فوتبال ترکیه فعالیت خود را سال 1923 میلادی آغاز کرده، یعنی سه سال بعد از شروع فعالیت فدراسیون فوتبال ایران. فوتبال ترکیه پس از موفقیت حضور در جام جهانی 1954، دچار رکود و افت محسوس در ردههای ملی و باشگاهی شد، اما در اواخر دهه 80 میلادی با ورود سرمایهگذاران، این رشته پرطرفدار و درآمدزا دچار دگرگونی شد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، علاقه زیاد تورگوت اوزال، رئیسجمهور فقید ترکیه به فوتبال از یک طرف و کسب درآمدهای کلان از این رشته ورزشی از سوی دیگر دست به دست هم داد تا فوتبال ترکیه در سال 1992 میلادی از حالت دولتی به خصوصی تغییر ماهیت دهد. دولت ترکیه به تمام تیمهای فوتبالش وامهای 10 میلیون دلاری بلندمدت 30ساله به همراه زمین و امکانات داد تا خصوصی شوند و از آنها خواست در بلندمدت این هزینه را پس دهند. این سیاست دولت ترکیه باعث رشد فوتبال باشگاهی این کشور شد. فوتبال ما نیز نیاز به چنین مدلی برای خصوصیسازی دارد. دولت ترکیه با دادن وامهای کمبهره و بلندمدت، شرایط را برای سرعت بخشیدن به روند خصوصیسازی باشگاهها و حرفهای شدن فوتبال در این کشور مهیا کرد، به طوری که فوتبال ترکیه در کمتر از 10 سال به طور کامل حرفهای شد.
البته در این میان بد نیست بدانید که یکی از مهمترین منابع درآمد باشگاههای ترکیهای پخش مستقیم مسابقههای تلویزیونی است. در سال ۲۰۱۱، 10 درصد کل درآمد پخش مستقیم تلویزیونی متعلق به فدراسیون فوتبال این کشور بوده و 50 درصد کل این درآمد در اختیار تیمهای لیگ برتری قرار میگرفت و 40 درصد باقیمانده این درآمد نیز به چهار باشگاه پرطرفدار و صاحبنام بشیکتاش، گالاتاسرای، فنرباغچه و ترابوزان اسپور اهدا میشد. همچنین در حال حاضر بیش از 80 درصد بودجه باشگاهها از طریق پخش مستقیم رقابتها و سایر درآمدها مانند انتقال بازیکن، فروش بلیت، جذب حمایتکنندگان مالی و... تامین میشود. حضور سرمایهداران بخش خصوصی در راس باشگاهها و مدیریت تیمهای فوتبال باعث ارتقای فوتبال باشگاهی و ملی ترکیه در سطح جهان شده است.
به عنوان نمونه تیم گالاتاسرای در سال 2000 میلادی با غلبه بر تیم آرسنال انگلیس، قهرمان جام اتحادیه باشگاههای اروپا (جام یوفا) شد و با پیروزی مقابل تیم پرستاره رئال مادرید اسپانیا، توانست به سوپرجام باشگاههای اروپا دست یابد. تیم ملی فوتبال ترکیه نیز در هفدهمین دوره رقابتهای جام جهانی در سال 2002 میلادی به مقام سومی جهان دست یافت تا شگفتی دیگری در تاریخ برگزاری این مسابقهها رقم بخورد. با توجه به تجربه موفق بخش خصوصی و سرمایهگذاران در فوتبال ترکیه از یکسو و شباهتهای زیاد فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و جغرافیایی این کشور با ایران، میتوان فوتبال ترکیه را به عنوان الگوی مناسب و موافق در جهت حضور بخش خصوصی در فوتبال ایران و گامی به سوی حرفهای شدن فوتبال در ایران برشمرد.
بد نیست این نکته را هم بدانید که در ترکیه 11 نفر از سران بخش خصوصی مسوول خصوصی کردن ورزش این کشور شدند. دولت با اهدای وامهایی کلان با بهره ناچیز که پیش از این به آن اشاره شد، امکان سرمایهگذاری بخش خصوصی را فراهم کرد و پس از مدتی نهتنها آن بهره ناچیز را بخشید بلکه از اصل وام اهدایی هم صرف نظر کرد تا بستر بخش خصوصی را برای تحولهای اساسیتر فراهم کند. این حرکت موجب تحول بزرگی در ورزش ترکیه شد و امروز فوتبال ترکیه شانه به شانه بزرگان فوتبال اروپا فعالیت میکند و یکی از الگوهای قابل بررسی برای خصوصی کردن ورزش در کشورمان است.
دیدگاه تان را بنویسید