شبکههای اجتماعی در انتخابات 96 چه نقشی ایفا کردند؟
برقراری ارتباط خوشهای گسترده
مشارکت (Participation) درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمیانگیزد تا برای رسیدن به اهداف گروهی، یکدیگر را یاری دهند و در مسوولیت کار شریک شوند.
مشارکت (Participation) درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمیانگیزد تا برای رسیدن به اهداف گروهی، یکدیگر را یاری دهند و در مسوولیت کار شریک شوند. این تعریف دارای سه جزء است:
1- درگیر شدن
2- یاری دادن
3- پذیرش مسوولیت.
برای مشارکت دو نظریه کلان نیز مطرح است:
الف) نظریات وبری: نظریههایی که در آنها بر سیستم اعتقادات، باورها، گرایشها و اندیشههای فرد تاکید شده است. درباره مساله مشارکت طبق نظریههای وبری فرض بر این است که اگر مشارکت به عنوان یک کنش اجتماعی در نظر گرفته شود، این کنش برخاسته از وجوه فرهنگی هر جامعه است و تحت تاثیر عناصر گوناگون موجود در سیستم فرهنگی جامعه قرار میگیرد.
ب) نظریات رفتاری: نظریههای مشارکت بر جنبههای رفتاری تاکید دارد. در این نظریهها بخش اعظم رفتار به جای اینکه حاصل باورها و گرایشها باشد، نتیجه سود و زیانی است که یک رفتار در خود دارد؛ به این معنی که پاداشها و مجازاتهایی که در برابر انجام یک رفتار نصیب شخص میشود، تعیینکننده ادامه رفتار اوست. در واقع برای اینگونه افراد این مساله مهم است که در صورت نشان دادن گرایشهای مشارکتی؛ نظام اجتماعی چقدر آنها را تنبیه میکند یا پاداش میدهد، این افراد عقلایی رفتار میکنند و با محاسبه هزینه و فایدههای مشارکت یا عدم مشارکت در تصمیمگیری اقدام میکنند.
شهروندان و مشارکت در انتخابات
مشارکت شهروندان در انتخابات ایران بر اساس دو نظریه وبری و رفتاری قابل تحلیل و تفسیر است. به این ترتیب که عدهای از شهروندان که اتفاقاً جزو شهروندان طرفدار طیف اصولگرا و منطبق با نظریه وبری هستند، اعتقاد راسخ دارند که حتماً در تمامی شرایط باید در انتخابات و مراسم دیگر اجتماعی حضور داشته باشند. این گروه از شهروندان مشارکتشان از روی اعتقادات و باورهایشان است و لذا همیشه به صورت ثابت نیز در انتخابات که مشارکتی کمیپذیر است حضور دارند و انتخابات سالهای متمادی نشان داده است که بین 15 تا 16 میلیون شهروند برآورد شدهاند.
نظریه رفتاری قابل تعمیم به طیف مقابل که گرایش به تفکر اصلاحطلبی دارند است. هر چند بخش خاصی از این طیف از شهروندان اعتقاد راسخ به مشارکت دارند و حتی از طیف قبلی نیز در مجموع مشارکتها فعالتر هستند اما این گروه به نسبت طیف قبلی از تعداد کمتری برخوردار است.
بخش عمده شهروندان با نگرش رفتاری به هزینه فایده مشارکت خود عنایت دارند و زمانی که احساس کنند مشارکت آنها معطوف به نتیجهای نمیشود در امور مشارکت نمیکنند. این طیف بر خلاف نظر عدهای که به طیف خاکستری یا مرددها (که نمیدانند به چه کسی میخواهند رای بدهند) شناخته میشوند اینگونه نیستند بلکه دارای عقیده و نگرش و باوری روشن از اصلاحطلبی هستند که منفعل در مشارکت هستند. این طیف از شهروندان نشان دادهاند که هرگاه مشارکت کردهاند به استثنای اصلاحطلبها به کسی دیگر رای ندادهاند.
تجربه سالها انتخابات همه برنامهریزان انتخاباتی را به اینجا رسانده است که مشارکت گسترده عامل پیروزی اصلاحطلبها و مشارکت کم باعث پیروزی طیف موسوم به اصولگرایان میشود لذا در این بخش است که ابزارهای ارتباطی و تبلیغی میتوانند این بخش غیرفعال جامعه را که دید رفتاری به مشارکت دارند راغب به حضور در انتخابات کند.
با توجه به اینکه رسانههای رادیو و تلویزیون که در تمامی دنیا مهمترین ابزار جلب مشارکت هستند از اختیار مبلغان انتخاباتی خارج است لذا در گذشته اگر دستاندرکاران صداوسیما به مشارکت گسترده علاقه داشتند شهروندان منفعل را نیز راغب به حضور در صحنه میکردند و هرگاه نیاز نمیدیدند با برنامهریزی زیرکانه، مشارکت را در حد معمول خود نگه میداشتند.
شبکههای اجتماعی و مشارکت در انتخابات 96
برای جلب مشارکت عمومی دو روش: 1- ارتباط مستقیم و چهره به چهره، 2- ارتباطجمعی و غیرمستقیم وجود دارد. هزینههای ارتباط چهره به چهره از لحاظ نیروی انسانی، سازماندهی، هزینه، زمان، مدیریت و... به قدری زیاد است که تاکنون کمتر مبلغی با بودجه محدود به سمت آن رفته است که در انتخابات گذشته با استفاده از امکانات نهادها و دستگاههای دولتی مانند توزیع سیبزمینی شاهد بهرهگیری از آن بودهایم.
نوع دوم، ارتباط غیرمستقیم است. همانطور که گفته شد رادیو و تلویزیون در ایران به علت انحصاری بودن از شمول تبلیغات انتخاباتی و بهتبع مشارکت انتخاباتی طیفها و گروهها خارج است لذا استفاده از شبکههای مجازی مهمترین ابزار مبلغان انتخاباتی شده است. به تعبیر دیگر شبکههای اجتماعی که امروزه حتی زنان خانهدار نیز ساعتها از آن استفاده میکنند جای خالی رادیو و تلویزیون در انتخابات را پر کردهاند به این ترتیب شهروندان دارای ابزاری هستند که میتوانند به سهولت با یکدیگر ارتباط برقرار سازند.
قبل از ورود به بحث اصلی برای فراگرد مشارکت میتوان الگوها و مدلهای گوناگون بر اساس اهداف مشارکت تعریف و ترسیم کرد که با توجه به موضوع این مقاله از مدل سهجزئی 1- کارگزاران مشارکت، 2- رسانهها و 3- شهروندان استفاده خواهد شد.
امروزه شبکههای اجتماعی همچون توئیتر و اینستاگرام و در صدر آنها تلگرام، در حکم یکی از مهمترین منابع تولید و انتشار اخبار مطرح میشوند. شبکههای اجتماعی در ایران، جدای از نقش اطلاعرسانی، نقش تبلیغاتی را هم به خوبی ایفا میکنند. کما اینکه نباید از این اصل هم بگذریم که با رشد اینترنت پرسرعت و مهمتر از آن تلفن همراه هوشمند که در دست درصد زیادی از مردم است، تمایل به استفاده از رسانههای سنتی کم شده است. از همین روی، نقلمکان به شبکههای مجازی، بهترین فرصت برای کاندیداهای انتخابات بوده است.
از ویژگیهای شبکههای اجتماعی به عنوان رسانه که مورد تاکید این نوشتار است باید گفت که در گذشته رسانهها در اختیار کارگزاران قرار داشتند و آنها بودند که با برنامهریزی خود شهروندان را برای حضور در انتخابات بسیج میکردند. به عبارت دیگر مراحل 1- ایده، 2- برنامهریزی 3- تمهیدات از سوی کارگزاران تدارک دیده میشد و فقط شهروندان مرحله 4 (اجرا) را انجام میدادند.
در شرایط جدید علاوه بر اینکه کارگزاران تبلیغات انتخاباتی با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی توانستند فعالیت قبلی را تداوم دهند و بسیج شهروندان برای حضور حداکثری را در انتخابات تبلیغ و ترویج کنند، اما خود شهروندان نیز با استفاده از شبکههای اجتماعی توانستند برای اولین بار مشارکت به معنای واقعی را نیز در ایران در خصوص انتخابات محقق کنند.
به تعبیر دیگر شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار قدرتمندی در اختیار شهروندان قرار گرفت که توانستند هر چهار مرحله 1- ایده، 2- برنامهریزی، 3- سازماندهی و 4- اجرا را انجام دهند. به این مفهوم که شهروندان جدای از برنامههای تبلیغات انتخاباتی کارگزاران، خود مستقیماً وارد عرصه شدند و با استفاده از ایدههای خود فعالیت لازم برای جلب مشارکت حداکثری شهروندان را انجام دادند.
نمونه این مشارکت واقعی، تهمتها و ادعاهایی بود که رقبا به دولت وارد میکردند و شهروندان خود همان لحظه اطلاعات صحیح را به تمامی شهروندان منتقل میساختند یا دو روز قبل از انتخابات ملاقات یک کاندیدا با خواننده زیرزمینی را به نحوی تبلیغ کردند که حتی خود طرفداران آن کاندیدا ملاقات انجامشده را اشتباهی بزرگ دانستند.
اوج استفاده از شبکههای اجتماعی در روز انتخابات به وقوع پیوست. شهروندان با مشاهده برنامههای صداوسیما که فاقد هرگونه تکنیکهای هیجانی برای ایجاد مشارکت انتخاباتی بود به این نتیجه رسیدند که مشارکت پایین امکان رایآوری طیف معروف به اصولگرا را به همراه خواهد داشت لذا در این زمان شبکههای اجتماعی با برقراری ارتباط خوشهای گسترده و درخواست از تکتک شهروندان برای حضور در انتخابات حماسه دیگری به نام مشارکت تمامعیار را آفریدند و باعث شدند مردم رئیسجمهور موردعلاقه خود را بر مسند بنشانند.