آینده تاریک اسرائیل
پیروزی در رویارویی، شکست در جنگ
حماس از سال ۲۰۰۷ بر غزه حکومت کرده است هر چند نمیتوان از این حکومت بهطور کامل ستایش کرد. این حزب اسلامی اندکی در برابر مخالفتها کمتحمل است و خود را منشور حماسه مقاومت میداند.
حماس از سال 2007 بر غزه حکومت کرده است هر چند نمیتوان از این حکومت بهطور کامل ستایش کرد. این حزب اسلامی اندکی در برابر مخالفتها کمتحمل است و خود را منشور حماسه مقاومت میداند. به سرزمین اسرائیل موشک پرتاب میکند و برای حمله به نظامیان رژیم اسرائیل زیر زمین تونل حفر میکند. حماس به خوبی میداند با حملات اسرائیل صدها غیرنظامی فلسطینی کشته میشوند و در نتیجه آن حس همدردی جهانیان برانگیخته خواهد شد. حماس از قبل کمی ضعیفتر شده است و به همین دلیل در مبارزه نظامی با اسرائیل پیروزی آنی به دست نمیآورد. در مقابل، رژیم صهیونیستی دولتی نسبتاً قدرتمند در خاورمیانه است و توانست نوعی به ظاهر دموکراسی را در منطقه بر پا کند. این کشور با پیشرفت علمی به مرکز نوآوری و بنگاهداری تبدیل شد. و این کشور قدرت نظامی زیادی را با کمک حامیان غربی به دست آورد. بیشتر مردمان این کشور با سربازانشان متحد هستند و کشور از حمایت عمیق کنگره آمریکا برخوردار است. با این حال، این رژیم به ظاهر در حال پیروزی با افکار عمومی جهانیان دست به گریبان است. این امر تا حدودی به این دلیل اهمیت دارد که این رژیم دارای نظام بازرگانی بینالمللی است که برای
امنیت به متحد آمریکایی خود نیازمند است و در عین حال نیاز دارد از بخشی از آنچه منتقدان درباره او میگویند آگاهی یابد.
یهودستیزی؛ خوابی سبک
یک نسل پیش، اسرائیل بهترین مذاکره را با یاسر عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین که از جهات بسیاری انعطاف بیشتری از حماس داشت، انجام داد. اروپاییهای جوان سالهای فراغت از کار خود را در مزارع اشتراکی اسرائیل گذراندند. زمانی که کماندوهای رژیم اسرائیل گروگانهای یهودی را از ساختمان ترمینال فرودگاه انتبه اوگاندا آزاد کردند، جهان غرب برای آنها کف زد. اما با ادامه اشغال سرزمین فلسطین، همدردیها کاهش یافت. در یک نظرسنجی که در ماه ژوئن قبل از حمله به غزه منتشر شد، رای شهروندان 23 کشور در مورد تاثیر خوب یا بد رژیم اسرائیل بر جهان منفی 26 درصد بود. آنها اسرائیل را زیر روسیه و تنها بالای کشورهایی نظیر کره شمالی، و پاکستان رتبهبندی کردند. تعداد رو به افزایشی از مردم اروپا رژیم اسرائیل را نژادپرست میخوانند و ظهور آن را یک تولد شوم میدانند. امری که اسرائیلیها بهتر از همه از آن باخبرند. و حتی در آمریکا که اکثریت چشمگیری از اسرائیل حمایت میکنند از سال 2002، تعداد افرادی که اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیان را توجیهناپذیر میخوانند پنج درصد افزایش پیدا کرده و به 39 درصد رسیده است.
تنها یکچهارم جمعیت 18 تا 29ساله از اسرائیل حمایت میکنند. بسیاری از اسرائیلیها و هواداران پرشور آنها در کنگره، خصومت امروز را در نتیجه اوجگیری فرآیندی طولانی از قلعوقمع، استانداردهای دوگانه و سلب مشروعیت میدانند. آنها حق دارند. اخلاق همیشه مثل سلاحی علیه اسرائیل استفاده شده است. لکه ننگ آپارتاید بر دولت اسرائیل این حقیقت را که اقلیتهای اسرائیل همچون دروزیها و اعراب از سوی دادگاههای مستقل کشور حفاظت میشوند، مخدوش میکند، حتی دادگاهی که توسط یک قاضی عرب اسرائیلی اداره میشود. کمپین تبلیغاتی بایکوت و تحریم اسرائیل نهتنها خواستار پایان اشغال نوار غربی و حقوق برابر است بلکه به دنبال بازگرداندن همه آوارگان فلسطینی و به عبارت بهتر فرسایش اسرائیل است. تظاهرات در فرانسه علیه جنگ در غزه به حمله به کنیسهها و کسبه یهود منجر شد.
تعجببرانگیز نیست که بسیاری از اسرائیلیها حس میکنند دنیا علیه آنهاست و بر این باورند که انتقاد از اسرائیل اغلب نقابی است برای اعلام انزجار علیه یهودیان. اشتباه است اگر آنها همه این موضوع را نادیده بگیرند چرا که اولاً افکار عمومی حائز اهمیت است و برای یک کشور تجاری سلب مشروعیت به قول یک جمع کارشناسی اسرائیلی تهدیدی راهبردی است. دوم به این دلیل که بخشی از انتقادهای خارجی درست است.
لطفاً صدای آنها را بشنوید
موضوع با دامنه خشونت در غزه آغاز میشود. در مقایسه با 56 سرباز اسرائیلی و چهار غیرنظامی، حدود 1800 فلسطینی در چند هفته گذشته کشته شدهاند. حتی با در نظر گرفتن مقاومت متقابل حماس، هیچ دولت دموکراتیکی نباید با راهبرد نظامی که منجر به کشته شدن کودکان بسیاری میشود، شادمان شود (چه رسد به ادعای غیرمعقول سفیر اسرائیل در واشنگتن که سربازان اسرائیلی را مستحق دریافت جایزه صلح نوبل خوانده است). اقدامات تخریبی رژیم اسرائیل منجر به جلب حمایتها به سمت حماس و دور شدن از فلسطینیهای میانهرویی است که بهترین شانس اسرائیل برای صلح هستند.
اما بیش از آن، اسرائیل نیاز دارد به نظرات منتقدانش در مورد نیاز به یک راهکار دو دولت برای دو ملت که تنها راهحل باقیمانده است گوش فرا دهد. زمان به نفع اسرائیل نیست. همین حالا هم تعداد فلسطینیان ممکن است در سرزمین مشترک بیشتر باشد. بدون دو دولت، اسرائیلیها و فلسطینیها با یک دولت باقی میمانند که هر دو آنها را دربر میگیرد. خطر این وضعیت برای اسرائیل یا بهصورت اشغال دائمی و غیردموکراتیک است که حق رای را از فلسطینیان سلب میکند یا یک دموکراسی است که در آن یهودیان اقلیت محسوب میشوند. هیچ یک از این دو وضعیت، یک میهن یهودینشین با حقوق برابر برای همه یعنی آنچه را بنیانگذاران اسرائیل در سر داشتند، به وجود نخواهد آورد.
وزیر امور خارجه آمریکا، جان کری، تلاش دشوار و خطرناکی را برای برقراری صلح بین رژیم اسرائیل و فلسطین در امتداد مرزهای دو کشور آغاز کرده است. او چند ماه قبل لابی جناح راست خشمگین اسرائیل را برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات سرزنش کرد. و اکنون چپگرایان هم به زمره تمسخرکنندگان پیوستهاند چرا که اسرائیلیها بر این باور بودند که آتشبس پیشنهادی به نفع حماس است. اما آقای کری درست میگوید. اگر اسرائیل همچنان به ساخت شهرکهای یهودینشین در مناطق اشغالی ادامه دهد، به تدریج سرزمینی را که متعلق به یک دولت مستقل فلسطینی است خواهد بلعید و به این ترتیب برقراری صلح سختتر خواهد شد.
این مساله در مورد آنچه به نظر میرسد راهبرد اسرائیل در قبال غزه و نوار غربی نیز باشد صدق میکند. پس از ایجاد یک زندان بزرگ در فضای باز غزه، اسرائیل همچنان به محاصره حماس و تشدید خشم فلسطینیان ادامه میدهد. در نوار غربی، نخستوزیر رژیم اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، عقبگرد داشته است. او میگوید اسرائیل نمیتواند کنترل امنیتی نوار غربی را از ترس حملات اسلامگرایان رها کند. این اظهار بر قصد اسرائیل برای یکپارچهسازی مناطق اشغالی دلالت دارد، بنابراین تمام امید فلسطینیان میانهرو را از میان میبرد. در حالی که ساعت جمعیتی رو به جلو حرکت میکند، نوار غربی نیز ممکن است از هم بپاشد.
نتانیاهو به زودی فرصت این را خواهد داشت که نشان دهد صدای منتقدان خود را در مورد تمامی خونریزیها و ستمی که بر غزه آمده است، شنیده است. او میتواند این بار با یک پیشنهاد واقعی برای صلح سر میز مذاکره بازگردد. هر یک از دوستان واقعی اسرائیل باید او را برای انجام این کار تحت فشار قرار دهند.
دیدگاه تان را بنویسید