آیا سرمایهگذاران خارجی به خرید سهام در بازار ایران ترغیب میشوند؟
مهماننوازی در بازار سرمایه
تلاشها در سطوح مختلف از اصلاح قراردادهای نفتی گرفته تا حذف برخی از محدودیتهای صدور روادید، حاکی از آن است که سیاستگذاران در حال آمادهسازی کشور برای پذیرایی از جامعه بینالمللی در عرصه اقتصادی هستند.
این روزها بحث خروج از شرایط رکود و بهرهگیری از امکان تعاملی که با جامعه بینالمللی در حال شکلگیری است داغتر از همیشه شده است. چارلز رابرتسون رئیس استراتژی سهام بانک سرمایهگذاری رنسانس کپیتال در فروردین ماه امسال و پس از اینکه به همراه تیمی، از ایران برای ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای اوراق بهادار بازدید کرد، در گزارش بعد از سفر خود، محیط سرمایهگذاری در ایران را بسیار مشابه ترکیه در سال ۲۰۰۴ توصیف کرد، با این تفاوت که ایران ۹ درصد ذخایر نفت دنیا را در خود جای میدهد. او دلایل جذابیت بازار ایران را در افق روشن رسیدن به توافق با جامعه بینالمللی و اصلاحات نظام اقتصادی مطلوب سرمایهگذاران خارجی خلاصه میکند و میگوید در یک بازه 6 تا 18ماهه، ایران شانس خوبی برای پیوستن به گزینههای هدف سرمایهگذاری دارد. در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که بازار سرمایه ایران، بعد از تحریم، گل در بر و می در کف دارد، لیکن موفقیت در جلب و حفظ سرمایههای خارجی، حتی با برداشته شدن محدودیتها و تداوم جذابیت این بازار، در گرو تلاشی چندجانبه از سوی سیاستگذاران بازار سرمایه، شرکتها و ارائهدهندگان خدمات مالی و
سرمایهگذاری خواهد بود.
تلاشها در سطوح مختلف از اصلاح قراردادهای نفتی گرفته تا حذف برخی از محدودیتهای صدور روادید، حاکی از آن است که سیاستگذاران در حال آمادهسازی کشور برای پذیرایی از جامعه بینالمللی در عرصه اقتصادی هستند. از سوی دیگر روز به روز توجهها به سمت بازار بورس به عنوان ابزار راهگشای جذب سرمایه خارجی رو به افزایش است. نیمی از سهام شرکتهای بورس لندن با ارزش بازار بیش از 4/3 تریلیون دلار و حدود یکچهارم از سهام شرکتهای بورس مالزی با ارزش بازار برابر با 8/0 تریلیون دلار، به اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی تعلق دارد. حال این پرسش مطرح میشود که چرا این آمار در کشور ما به کمتر از 5/0 درصد کاهش پیدا میکند؟ یا اینکه چرا در کره جنوبی، برای اشخاص خارجی، بیش از 35 هزار کد معاملاتی وجود دارد، در حالی که در ایران فقط 295 کد تحت نام اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی ثبت شده است؟ شکی نیست که بازار سرمایه نقش تعیینکنندهای در تامین منابع و به راه انداختن چرخ اقتصاد کشور دارد، لیکن ورود خارجیها به بازار سرمایه ایران منوط به فراهم آوردن بستری مناسب است و میبایست پذیرفت که معیارهایی مانند شاخص بازار تنها حکم یک دماسنج را داشته و خود به تنهایی
قابلیت علاج تب را ندارد.
تمایل سرمایهگذاران به ورود به بازار
اگر بازارهای جهان را بر اساس ریسک و بازده به سه دسته بازارهای توسعهیافته، بازارهای نوظهور و بازارهای مرزی تقسیم کنیم، ایران در دستهبندی سوم قرار میگیرد. این بازارها به دلیل پتانسیلهای مطلوب بازدهی و امکان رشد برای سرمایهگذاران جذابیت دارند و مدیران سرمایهگذاری همواره بخشی از داراییهای تحت مدیریت خود را در توزیع ریسک سرمایهگذاری به این بازارها اختصاص میدهند.
قیمت ارزان بازار ایران نسبت به سایر بازارهای بینالمللی از دیگر عوامل موثر در جذابیت این بازار است که در نگاه اول مشخص نیست. اگر نسبت قیمت سهم به برخی پارامترهای بنیادی شرکت را به عنوان شاخصی برای قیمت یک بازار قرار دهیم، درمییابیم که بازارهای جهانی به طور متوسط در حال حاضر از بازار ایران بسیار گرانتر هستند. به طور کلی قیمت سهام در بازارهای بورس ایالات متحده بین ۱۶ تا ۱۸ برابر سود به ازای هر سهم در این بازار است. میانگین بازارهای خارج از ایالات متحده ۱۳ است، در حالی که این شاخص در بازارهای ایران (بورس تهران و فرابورس) در حال حاضر در دامنه 5/7 تا 5/8 در حال حرکت است که به مراتب پایینتر از میانگین جهانی است. این بدان معناست که در مقام مقایسه، قیمت سهام یک شرکت در بازار ایران با یک سود خالص مشخص، از قیمت سهام یک شرکت با همان سود خالص در بازار آمریکا، به صورت میانگین کمتر از نصف است. در بدترین شرایط تحریم بازده بازار سهام ایران در سال 2013 معادل 130 درصد بوده که مقدار زیادی از آن ناشی از تورم است. لیکن حتی اگر این بازده برای عامل تورم کنترل شود، کماکان بیش از دو برابر بازده S&P 500 آمریکا در مدت مشابه
بوده است.
موقعیتها و چالشهای سرمایهگذاری در بازار ایران
در حال حاضر فرآیند سرمایهگذاری اشخاص خارجی حقیقی و حقوقی در بورس مشخص است. در حالی که سرمایهگذاران خارجی در عربستان سعودی به انتظار سال ۲۰۱۵ میلادی برای کسب اجازه ورود مستقیم به بازار سهام شرکتهای عربی نشستهاند، سرمایهگذاری خارجیان مدتهاست در بازار سهام ایران بلامانع است و به واسطه تصویب قانون تشویق و حمایت از سرمایهگذاری خارجی در سال ۱۳۸۱، تصویب آییننامه سرمایهگذاری خارجی در بورس و بازارهای خارج از بورس توسط هیات دولت و دستورالعمل اجرایی این آییننامه مصوب سال ۱۳۸۹ شورای عالی بورس، این امر تسهیل نیز شده است. با توجه به تعداد کم سرمایهگذاران خارجی در بورس و حجم کم سرمایه خارجی وارد شده به جرات میتوان بیان کرد زیرساخت عملیاتی پذیرش سرمایه خارجی در بازار ایران به صورت عملی آزموده نشده است. ترویج فرهنگ تعامل با سرمایهگذاران در اجرای امور ثبت سرمایه، تسهیل انتقال وجوه و ایجاد امکانات لازم جهت ثبت درخواست و دریافت کد معاملاتی از طریق کارگزاران از جمله اهداف متصور برای سازمان بورس و سازمان سرمایهگذاری هستند. یکی دیگر
از چالشها استانداردسازی ابزارهای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار است. سرمایهگذاران خارجی به خوبی با خرید و فروش سهام شرکتها آشنا هستند. سرمایهگذاران حرفهای حتی شاید آسودهخاطرتر بتوانند بازار ایران را تحلیل کنند به این خاطر که سهم زیادی از ارزش بازار مربوط به شرکتهایی است که در صنایع پایه با فاکتورهای کلیدی ارزش مشخص است که برایشان به راحتی قابل تحلیل است. در حالی که نهاد ناظر مقدار زیادی از توجه و نیروی خود را صرف نگرانی در ارتباط با ارزش بازار و نوسانات شاخص کرده است. لیکن بازار اوراق بدهی در ایران برای خارجیها خیلی ملموس نیست. چارلز رابرتسون از رنسانس کپیتال نیز به این امر اشاره میکند که اوراق بدهی به قیمت اسمی خرید و فروش میشوند و در هر زمان قابلیت نقدشوندگی توسط یک بانک ضامن را دارند. علاوه بر این اعمال محدودیتهایی مانند دامنه نوسان، دامنه مظنه و محدودیتهای قابل اعمال بر حجم مبادلات اوراق بدهی از مباحثی هستند که گنجاندنشان در معادلات کلی سرمایهگذار حرفهای خارجی دشوار است. از سوی دیگر، اعمال محدودیت بر فروش سهام، باز و بسته کردن مکرر نمادها و عدم شفافیت و ثبات در سیاستگذاری از عوامل
نگرانکننده برای سرمایهگذار خارجی و مسبب خروج منابع از بازار ایران خواهند بود. به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که ایجاد اطمینان از طریق استانداردسازی قوانین بازی که سرمایهگذاران با آن آشنا هستند و اجتناب از سیاستگذاریهای نامانوس کلید جذب و حفظ سرمایه خارجی است. ناگفته نماند در ماههای اخیر امکان خرید و فروش اوراق بدهی اسلامی به کسر فراهم شده و گامهایی در راستای ظهور و فعالیت موسسات اعتبارسنجی، تکنرخی شدن ارز و بهره متناظر با تورم برداشته شده است که خواهند توانست بازارهای مالی ایران را در مسیر همسویی با روشهای متداول بینالمللی و آشنا برای سرمایهگذاران قرار دهند.
از سوی دیگر شرکتهای ارائهدهنده خدمات حرفهای در زمینه سرمایهگذاری نقش تکمیلکننده زنجیره جذب سرمایه خارجی را بر عهده دارند. کارگزاران، شرکتهای تامین سرمایه و مدیران دارایی میبایست قادر باشند علاوه بر آشنایی با محیط داخلی و شناخت کامل بازار، به روشها و استانداردهای بینالمللی در رابطه با مدیریت روابط با مشتری، کیفیت مورد قبول تحلیل و همچنین گزارشدهی در مورد عملکرد خود به مشتریان خارجی نیز آشنا بوده و به زبان حرفهای بینالمللی با ایشان ارتباط برقرار کنند.
امید به گشایش و تغییر رویه فکری در سالی که گذشت (12 ماه گذشته) حتی در شرایط تحریم منجر به شدت گرفتن مذاکره و برنامهریزی برای ورود سرمایهگذاران خارجی، به خصوص سرمایهگذاران حرفهای به بازار ایران شده است. حال که از ما به یک اشارت و از دوست به سر دویدن، مسوولیت تکمیل این حرکت بر عهده فعالان، همکاران و سیاستگذاران در جهت هموار کردن این مسیر است تا منافع سرمایهگذاران داخلی، خارجی و شرکتهای ایرانی از این طریق تامین شود.
دیدگاه تان را بنویسید