تاریخ انتشار:
روحانی تا چه اندازه به وعدههای سیاسی خود در سال ۱۳۹۴ عمل کرده است؟
راه درازی باقی است
با انعقاد توافق هستهای بار قابل توجهی از وعدههای دولت در زمینه سیاست خارجی محقق شد و بحق این تحقق را نباید کوچک شمرد. چه اینکه دولت حسن روحانی در خرداد ۹۲ وعده حل و فصل پرونده هستهای را داده بود و با حصول توافق در یک ماه اخیر در وین این وعده جامه عمل پوشید.
با انعقاد توافق هستهای بار قابل توجهی از وعدههای دولت در زمینه سیاست خارجی محقق شد و بحق این تحقق را نباید کوچک شمرد. چه اینکه دولت حسن روحانی در خرداد 92 وعده حل و فصل پرونده هستهای را داده بود و با حصول توافق در یک ماه اخیر در وین این وعده جامه عمل پوشید.
امروز حامیان دولت و حتی بخشی از بدنه منتقدان دولت -که هنوز بر مدارانصافی نیمنگاهی دارند- بر این نکته تاکید میکنند که برجستهترین کار دولت در مورد روابط خارجی و ارتباطات بینالمللی بوده و خوشبختانه این دولت توانسته است با وحدت رویه پرونده هستهای ایران را به سرانجام رسانده و فضای غبارآلود علیه ایران را از بین ببرد. تیم مذاکرهکننده دولت روحانی با پیگیری جدی مذاکره در کنار نگاه کارشناسی و معقول و منطقی و با حمایتهای رهبر انقلاب توانست در مذاکره با 1+5 فضا و گارد منفی علیه ایران را بشکند و امروز میبینیم که در خود آمریکا هم در خصوص مساله ایران چنددستگی وجود دارد و آنها دچار نوعی سردرگمی در برخورد و مواجهه با مساله ایران به خصوص موضوع بررسی برجام شدهاند. در خصوص برجام در حال حاضر میان دولت و کنگره اختلافنظرهای جدی به وجود آمده است؛ و مهمتر از همه شکافی است که میان دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی ایجاد شده و برخی کشورهای عربی هم دچار نوعی سردرگمی شدهاند.
در یک نگاه واقعبینانه دولت توانسته است در تغییر نگاه غرب به ایران نقشآفرینی مثبتی داشته باشد و این تغییر نگاه، تغییر در رفتار و سیاستهای این کشورها در قبال ایران را نیز در پی داشته است. تا پیش از روی کارآمدن دولت آقای روحانی در اثر رفتارها و دیپلماسی دولت قبل روندی ضد ایرانی در دنیا ایجاد شده بود و دشمنان به راحتی و با اکثریت آرا هر قطعنامهای که مدنظرشان بود در شورای امنیت تصویب میکردند و حتی کشورهایی مانند چین و روسیه نیز به این قطعنامهها رای منفی ندادند در حالی که حتی میتوانستند این قطعنامهها را وتو کنند و مانع از آن شوند که کشور ما وارد این دور پرهزینه شود. البته این دو کشور به دنبال نفع خودشان بودند و بیشتر منفعت در زمان تحریمها را هم همین دو کشور بردند.
اقدام بینهایت مثبت دولت روحانی در دیکته کردن روند غنیسازی و تثبیت این موضوع به عنوان یک حق به دنیا دستاوردی است که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت. فضای امید و حس غروری که در این خصوص به مردم دست داد، دستاوردی است که نادیده گرفتن آن بیانصافی است.
برخی از منتقدان دولت دکتر روحانی مکرر این نقد را وارد میکنند که دولت در مذاکرات در برابر غرب کوتاهی نشان داده است. در صورتی که همین مساله که تشکلی همچون اسرائیل از اقدامات دولت چه در بحث سیاست خارجی و چه در اقدامات داخلی ناراحت است و سایه سیاستهای دولت روحانی بر روابط اسرائیل و آمریکا سایه انداخته و مکرراً در حال مخالفت با دولت روحانی هستند، به خودی خود نشان از موفقیت دولت فعلی جمهوری اسلامی ایران دارد.
تا این قسمت ماجرا دست دولت پر است و بحق اهتمام و انرژی قابل توجهی برای این موضوع صرف کرد و وعده خود را در خصوص حل و فصل پرونده هستهای محقق ساخت. اما این وعده تنها وعده حسن روحانی نبود او در خصوص ساماندهی سیاست داخلی نیز وعدههای زیادی داده بود.
غیرقابل انکار است که در زمینه بهبود امور داخلی در زمینه فعالیت احزاب یا تغییر سطح آزادیهای مدنی کلید روحانی تنها کلید قفل نیست و نمیتوان انتظار داشت که او در خصوص این مولفهها معجزه کند اما حقیقت این است که انتظار گشایش بیشتری در این خصوص میرفت.
لازم به ذکر است که با تمامی نقدهایی که در زمینه اجرای هدفمندی در بخش توزیع یارانه نقدی یا مباحث بهداشت و درمان به دولت روحانی وارد میدانم اما بحث بودجهریزی و تغییری که در این خصوص در نظام بودجهریزی رخ داد غیرقابل کتمان است.
دولت طی مدت اخیر نوعی قانونمندی در ارسال لایحه بودجه به مجلس دارد که این مساله باعث شد یک نوع نظم در امور اجرایی کشور پدید آید و مجلس هم در یک وقت مناسب به ارزیابی بودجه بپردازد. گذشته از این شاید ارائه بودجه واقعبینانه در نخستین سال کار دولت انتقادهایی را در پی داشت اما به هر شکل تحقق بودجه را بالا برد و مانع از به کج رفتن روند حرکت بودجههای سنواتی شد.
علاوه بر این بر اساس قانون هدفمندی 10 درصد از خالص درآمد هدفمندسازی باید به اقشار آسیبپذیر، درمان بیماریهای صعبالعلاج و ماندگاری پزشکان در مناطق محروم اختصاص یابد، ولی در دولت قبل به هیچوجه این بخش از قانون اجرایی نشد. اما در دولت آقای روحانی این حق 10درصدی پرداخت شد. همچنین در مجلس طرحی را پیشنهاد دادیم که یک درصد از مالیات بر ارزش افزوده برای سلامت مناطق محروم افزوده شود و بهرغم اینکه این طرح به نوعی همجهت با کلیات برنامه بودجه نبود هم در کمیسیون تلفیق و هم در صحن علنی مجلس با رای بالا مصوب شود و دولت هم آن را اجرایی کرد. این یک درصد بالغ بر سه هزار میلیارد تومان و 10 درصد قانون هدفمندی پنج هزار میلیارد تومان را به بخش سلامت کشور تزریق کرد که واقعاً مثل یک روح تازه در کالبد بهداشت و درمان کشور بود.
در کنار نقطه مثبت کارکرد دولت در زمینه بهداشت و درمان شایان توجه است که دولت در زمینه اجرای طرح تحول سلامت خلاف قانون عمل کرده و میکند. به این معنی که وزارت بهداشت و درمان در این طرح منطبق با قوانین عمل نکرده است و تنها سرخوش از رضایتی که از تزریق پول در وضعیت بیمارستان ایجاد شده است اما با توجه به اینکه در قانون هیچ پرداختی نباید خارج از نظام ارجاع و طرح پزشک خانواده صورت گیرد، در آینده وزارت بهداشت دچار مشکل خواهد شد. علاوه بر این در سیاستهای کلی هم تعرفههای خصوصی و دولتی نباید فرق داشته باشد، در قانون برنامه هم هست که پزشکان نباید در چند جا مشغول به خدمت باشند که تقریباً در همه این موارد وزارت بهداشت و درمان خلاف قوانین عمل کرده است.
در کنار این مسائل شاید از دولت دکتر روحانی به اندازه سهم خود انتظار بیشتری در زمینه مقوله احزاب و بهبود وضعیت فعالان سیاسی داده میشد که همانگونه که تاکید کردم به نظر میرسد از دو محور دولت در این زمینه دچار مشکل است. نخست آنکه تصور میشود دولت دکتر روحانی و وزرای ایشان بیش از اندازه معقول و منطقی تمام تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشتند که این مقوله و انرژیای که این موضوع از دولت گرفت توان و زمانی برای ساماندهی امور داخلی به خصوص در زمینههای چالشبرانگیزی همچون احزاب و فعالیتهای سیاسی را تحتالشعاع خود قرار داد.
نباید از یاد برد که توافق هستهای نمیتواند به تنهایی مشکل را حل کند، مگر آنکه در آن منافع ملت دیده شود و دستاوردهای لازم به همراه توافق به دست آید؛ به عبارت دیگر اگر توافق صورت گیرد باید در کنار آن نیز بحثهای مدیریت داخلی ساماندهی جدیتری داده شود.
بدون شک حل مساله هستهای مقدمهای بود برای بهبود وضعیت و نمیتوان با این موفقیت چشم بر مسائل دیگر بست. غیرقابل کتمان است که رویه دولت روحانی در قبال مجلس با رویهای که هشت سال بر مجلس از جانب دولت قبل روا داشته شده بود، متفاوت بوده و هست و نباید از یاد برد که موافقان دولت دیروز، امروز منتقدان سرسخت دولت حسن روحانی و کابینهاش هستند. در کنار این مساله با تمامی احترامی که لازم است دولت روحانی در قبال مجلس به عنوان رأس امور از خود نشان دهد اما در قبال برخی از رفتارهای تندروها کوتاهی و مماشات صلاح نیست. این انفعال بیشک هم به ضرر خود مجلس و هم به ضرر دولت تمام خواهد شد.
اگر چه فضای امید در داخل کشور به شدت مشهود است اما دولت روحانی باید فارغ از ترسها و تهدیدها به ادامه تحقق وعدههای سیاست داخلی خود بپردازد. راه درازی باقی است.
دیدگاه تان را بنویسید