شناسه خبر : 8322 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

علی واعظ می‌گوید گفت‌وگوهای هسته‌ای نه در سوم آذر اما در ۶ تا ۱۲ ماه آینده به نتیجه می‌رسد

ایستادگی تمام‌قد اوباما در برابر کنگره

قطعاً کنگره عامل بازدارنده‌ای در مسیر مذاکرات خواهد بود اما چنانچه طرفین بتوانند با کنار گذاشتن اختلافات به توافقی دست یابند اراده سیاسی دولت‌های ایران و آمریکا می‌تواند بر هر سدی از جمله کنگره فائق آید.

سیده‌آمنه موسوی
نوامبر رسید و انتخابات پر‌سر و صدای کنگره آمریکا برگزار شد. انتخاباتی که نتایج آن از همین حالا موجب رودررویی سناتورهای جمهوریخواه مجالس سنا و نمایندگان این کشور با رئیس‌جمهور دموکرات آن شده است. رودررویی‌ای که به پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات اعضای گروه 1+5 با تهران نیز کشیده شد و دعوای لفظی طرفین این غائله را به دنبال داشت. با علی واعظ، تحلیلگر ارشد گروه بین‌المللی بحران در رابطه با تاثیرات این تغییرات و دیدگاه هیات حاکمه آمریکا در مورد ادامه مذاکرات هسته‌ای ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که بدین شرح است.
به قدرت رسیدن جمهوریخواهان موجب بروز نگرانی‌هایی در ایران نسبت به حصول توافق نهایی هسته‌ای شده است؛ سناتورهای جمهوریخواه تاکید کرده‌اند تمایلی برای کنار آمدن با تهران ندارند و در صورتی که متن نهایی توافق با در نظرگیری مطالبات آنها تنظیم نشود تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال خواهند کرد.
ارزیابی این موضوع نیازمند بررسی‌های تفصیلی است. ابتدا اینکه باید توجه داشت تغییرات اخیر کنگره آمریکا موضوع غیرمنتظره‌ای نبود. نظرسنجی‌های ماه‌های اخیر بر این امر صحه می‌گذاشت که جمهوریخواهان در مجالس سنا و نمایندگان این کشور اکثریت کرسی‌های آن را به دست می‌گیرند و با همین تحلیل بود که مذاکره‌کنندگان توافق ژنو را به جای شش ماه، چهار ماه تمدید کردند. اما در مورد تهدیدات کنگره که به آنها اشاره کردید نیز باید بگویم موضوع جدیدی نیست که به یکباره مطرح شده باشد. کنگره بدبین به مذاکرات اصرار دارد خواسته‌های خود را در تنظیم مفاد قرارداد بگنجاند و در غیر این صورت از دستیابی به توافق جامع جلوگیری می‌کند. البته زاویه دید ایران به این موضوع نیز جالب است؛ اینکه چه برداشتی از این بحث داشته باشند. مثلاً یک بحث این است که رئیس‌جمهور آمریکا در شرایط فعلی قدرتی به مراتب کمتر از گذشته دارد و قادر به لغو تحریم‌ها نیست. همین دیدگاه ممکن است منجر به طرح خواسته جدید مذاکره‌کنندگان ایرانی از اوباما شود. مبنی بر اینکه تصمیمات جدی‌تری در مورد تحریم‌های تهران اتخاذ کند یا پیش از ترک کاخ سفید در ژانویه 2017 پروسه لغو محدودیت‌های اقتصادی ایران را به سرانجام برساند. دیدگاه دیگر نیز آن است که مذاکره‌کنندگان ایرانی به این نتیجه برسند که در صورت شکست مذاکرات، شانس ایران در بردن بازی سرزنش آمریکا و مقصر دانستن آنها بیشتر شده است. به این معنی که حتی اگر دموکرات‌ها پیروز رقابت‌های انتخاباتی آمریکا بودند در صورت شکست مذاکرات تحریم‌های جدیدی علیه ایران وضع می‌شد. اما با توجه به تغییرات به وقوع پیوسته در کنگره آمریکا و لحن تند نمایندگان جمهوریخواه علیه تهران قطعاً ایران راحت‌تر می‌تواند کنگره را مسوول شکست گفت‌وگوها جلوه دهد و در چشم جامعه جهانی تقصیر را به گردن موضع سرسختانه غرب و زیاده‌خواهی‌های آمریکا بیندازد و این امر موضع ایران را در شرایط پس از شکست تقویت خواهد کرد. بنابراین می‌توان گفت انتخابات کنگره در عین تاثیر منفی بر مذاکرات و به چالش کشیدن توافق، در صورت شکست گفت‌وگوها به نفع ایران خواهد شد.

یعنی می‌گویید دیدگاه منفی جامعه جهانی نسبت به مجالس نمایندگان و سنای آمریکا موجب دست برتر ایران در این گفت‌وگوها می‌شود؟
بله، این موضوع مانند یک شمشیر دو‌لبه است. قطعاً حضور جمهوریخواهان در مجالس آمریکا کار را برای کاخ سفید هم سخت‌تر می‌کند. دست بالاتر جمهوریخواهان در کنگره، کاخ سفید را در جایگاه ناخوشایندی قرار داده و آنها را با چالش مواجه می‌کند؛ متاسفانه در صورت حصول توافق اگر محتویات آن مورد پسند کنگره نباشد، نمایندگان می‌توانند از اینکه رئیس‌جمهور از دستور اجرایی برای تعلیق تحریم‌ها استفاده کند جلوگیری کنند. البته با این اقدام، جامعه جهانی متوجه موضع تندروانه کنگره می‌شود. مثلاً زمانی که رئیس‌جمهور تحریم‌های وارد بر صادرات نفتی ایران را به مدت شش ماه به حالت تعلیق در آورد کنگره می‌تواند وارد عمل شود و از تمدید آن تعلیق برای شش ماه دیگر جلوگیری کند. در مقابل رئیس‌جمهور نیز می‌تواند قانون جدید را وتو کند اما در صورتی که همراهی 34 سناتور یعنی بیش از یک‌سوم از کنگره را به دست نیاورد کنگره می‌تواند وتوی اوباما را هم ملغی کند. این همان رودررویی است که بنده به آن اشاره کردم و قطعاً واکنش جامعه جهانی نسبت به آن مثبت نخواهد بود. اگر ایران بتواند افکار عمومی جهان را نسبت به تندروی‌های کنگره متقاعد کند و در مقابل نیز خود دست به اقدام غیرشفاف و جنجال‌برانگیزی نزند قطعاً می‌تواند در شرایط بهتری قرار گیرد.
علاوه بر این باید توجه داشته باشید فردی که جایگزین سناتور منندز در کمیته روابط خارجی سنا می‌شود سناتور کراکر است که دیدگاه‌های بسیار تندروانه‌ای در قبال ایران دارد و به دنبال آن است که حتی اگر توافقی به دست آمد کنگره آمریکا کمیته‌ای را برای نظارت بر اجرای آن تعیین کند. از طرف دیگر قطعاً رئیس بعدی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آقای اد رویس نیز در ایجاد مانع برای دولت آمریکا کوتاهی نخواهد کرد. او فردی است که به تازگی بانی جمع‌آوری امضای نمایندگان برای نامه‌ای شده بود که بر اساس آن بدون حل مسائل مربوط به جنبه احتمالی نظامی پرونده هسته‌ای ایران هیچ توافقی قابل قبول نخواهد بود و از همین حالا هم وعده داده است حتی در صورت حصول توافق حتماً طرح‌های تحریمی جدیدی را در رابطه با حمایت ایران از حماس و حزب‌الله وضع خواهد کرد. بنابراین قطعاً کنگره عامل بازدارنده‌ای در مسیر مذاکرات خواهد بود اما چنانچه طرفین بتوانند با کنار گذاشتن اختلافات به توافقی دست یابند اراده سیاسی دولت‌های ایران و آمریکا می‌تواند بر هر سدی از جمله کنگره فائق آید.

این احتمال چقدر امکان‌پذیر است که طرفین مذاکره‌کننده پرونده هسته‌ای ایران برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی شکست مذاکرات را اعلام نکنند و مانند وین5 این‌گونه عنوان کنند که ما برای دستیابی به توافق نهایی نیازمند ادامه مذاکرات هستیم.
حتی اگر در عرض همین هفته مشکلات باقی‌مانده در مباحثی چون سطح غنی‌سازی یا پروسه رفع تحریم‌ها حل و فصل شود رسیدگی به جزییات و موضوعات فنی قرارداد تا سوم آذرماه امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین حتی در صورت دستیابی به توافق هم ما نیازمند فرصت بیشتری برای تنظیم متن نهایی آن هستیم. اما اگر پیشرفتی در موارد اختلافی به وجود نیاید مجدداً گزینه تمدید مذاکرات بر روی میز قرار می‌گیرد. چرا که در مقایسه با گزینه‌های جایگزین گزینه تمدید از جذابیت بیشتری برخوردار است. با توجه به سرمایه‌گذاری عظیم سیاسی و دیپلماتیک، هیچ‌یک از طرفین مایل نیستند به شرایط پیش از توافق ژنو بازگردند. اما نباید فراموش کرد قرارداد ژنو در سوم آذرماه منقضی می‌شود و به هر حال دیگر نمی‌توان آن را تمدید کرد و اگر مذاکره‌کنندگان ایرانی و اعضای گروه 1+5 خواهان ادامه گفت‌وگوها هستند باید در مورد توافق جدیدی مذاکره کنند که توجیه‌پذیر باشد. قاعدتاً با توجه به عدم اعتمادی که در تهران و واشنگتن وجود دارد طرفین باید امتیازات جدیدی را به یکدیگر ارائه کنند همان‌طور که در تیرماه این‌گونه عمل کردند. با این روش مذاکره‌کنندگان ایران و 1+5 به جای بازگشت به نقطه آغاز و ابتدای مذاکرات به چند گام میانی بازمی‌گردند که به لحاظ منطقی و عرف دیپلماتیک چندان هم غیرمتعارف نیست. قطعاً بحرانی که سنگ‌بنای آن طی 12 سال گذاشته شده است به یکباره قابل حل و فصل شدن نیست. بنابراین ما باید در ابتدا با یکسری توافقات موقت به گام نهایی برسیم و بعد برای مراحل بعدی برنامه‌ریزی کنیم. این موضوع به معنای آن است که طرفین مذاکره‌کننده بتوانند در پایتخت‌هایشان سیاستمداران خود را نسبت به نکات مثبت این توافق (موقت) اقناع کنند؛ اینکه نشان دهند مذاکرات رو به جلو است و باید با ارائه فرصت بیشتری برای حل و فصل اختلافات فی‌مابین به یکسری تفاهمات رسید. مثلاً اینکه مذاکره‌کنندگان بیایند و اعلام کنند که ما تا امروز (سوم آذر) در مساله مذاکرات و تحریم‌ها به پیشرفت‌هایی رسیده‌ایم اما دستاوردهایمان برای توافق نهایی کافی نیست و قصد داریم موضوع تاسیسات اراک و فردو و مواردی اینچنین را که در آن پیشرفت کرده‌ایم به مفاد توافق ژنو اضافه کنیم. البته این اصل توافق بر سر همه یا هیچ را زیر سوال می‌برد، اما فراموش نکنید که توافق ژنو در روز سوم آذر ملغی خواهد شد و مذاکره‌کنندگان نباید اسیر این اصل بمانند. در این صورت است که دولت آمریکا می‌تواند به کنگره بگوید که از چهار مسیری که برای دستیابی احتمالی به تولید سلاح هسته‌ای وجود دارد یعنی تولید اورانیوم، پلوتونیوم، تاسیسات فردو و مسیر مخفی یک یا دو مسیر را مسدود کرده است و در رابطه با موارد دیگر نیز در حال مذاکره و رایزنی است. ایران هم می‌تواند با به عقب برگرداندن بیشتر تحریم‌ها راه را برای لغو نهایی آنها هموارتر کند. حسن این کار در مقایسه با تمدید بدون توافق میانی این است که با چنین اقدامی هزینه به شکست رساندن مذاکرات برای کنگره زیاد می‌شود. چرا که جامعه جهانی را به این نتیجه می‌رساند که شرایط فعلی بهتر از شرایط باخت- باخت گذشته است و باید مذاکرات را در روند فعلی آن ادامه داد.
قطعاً کنگره عامل بازدارنده‌ای در مسیر مذاکرات خواهد بود اما چنانچه طرفین بتوانند با کنار گذاشتن اختلافات به توافقی دست یابند اراده سیاسی دولت‌های ایران و آمریکا می‌تواند بر هر سدی از جمله کنگره فائق آید.


به گام‌های کوچکی اشاره کردید که می‌توان با استمداد به آنها هزینه به شکست رساندن مذاکرات را کاهش داد. مثلاً تغییر در کاربری سایت اراک و مواردی این‌گونه. فکر می‌کنید این موارد تا چه اندازه در متقاعد کردن محافظه‌کاران ایرانی و جمهوریخواهان آمریکایی برای ادامه روند مذاکرات تاثیرگذار است؟
به هر حال هیچ کاری بدون ریسک نیست و باید آن را با گزینه‌های جایگزین مقایسه کرد. بدون شک یکی از گزینه‌های تمدید مذاکرات، ادامه گفت‌وگوها همراه با افزایش تحریم‌هاست. یعنی این شرایط با ادامه فشارها از سوی آمریکا دنبال شود و البته در این وضعیت قطعاً ایرانی‌ها نیز فعالیت‌های هسته‌ای‌شان را مجدداً از سر می‌گیرند. هرچند فکر نمی‌کنم در شرایط فعلی آمریکایی‌ها به دنبال اعمال تحریک‌آمیزی باشند؛ تجربه نشان داده است گزینه فشار هیچ‌گاه به موفقیت نرسیده است. بنابراین دو گزینه تمدید همراه با امتیازات بیشتر یا قطع مذاکرات باقی می‌ماند که چون قطع مذاکرات پیامدهای بسیار ناگواری را برای طرفین مذاکره‌کننده به همراه دارد گمان نمی‌کنم طرفین آمادگی آن را داشته باشند. متاسفانه در حال حاضر منطقه در آتش یک جنگ فرقه‌ای می‌سوزد و طرفین تمایلی به بازگشت به شرایط بحرانی پیش از توافق ژنو ندارند. در این شرایط تنها گزینه بازگشت به میز مذاکرات باقی می‌ماند که به اعتقاد بنده این گزینه نیز باید با ارائه امتیازهای جدید باشد تا در مقایسه با گزینه‌های دیگر پایدارتر شود. البته این گزینه نیز انتخاب میان بد و بدتر است. قطعاً بهترین گزینه دستیابی به توافقی همه‌جانبه تا سوم آذر بود که با شجاعت سیاسی طرفین گفت‌وگو کننده به ثمر می‌رسید اما حالا که به دست نیامد بهترین گزینه تمدید مجدد مذاکرات است.

رویکرد هیات حاکمه آمریکا به این مذاکرات چیست؟
بدون شک مساله مذاکرات هسته‌ای ایران جزو اولویت‌های نخست آقای اوباما در دور دوم ریاست‌جمهوری ایشان بود. این موضوع از همان نخستین روزهای حضور او در کاخ سفید تا به امروز دنبال شد و کماکان نیز به قوت خود باقی است. متاسفانه این برداشت در ایران وجود دارد که به علت موقعیت خاص دولت اوباما، کاخ سفید حاضر است به هر قیمتی با توافق موافقت کند. البته تمایل به توافق در دولت آمریکا امری کتمان‌ناپذیر است اما نه به هر قیمتی. لازمه یک توافق قابل قبول برای آمریکا این است که کاخ سفید بتواند بگوید که مسیر دستیابی احتمالی به سلاح هسته‌ای از راه اورانیوم را با محدود کردن غنی‌سازی آن در ایران مسدود کرده است. مسیر پلوتونیوم را هم با تغییر کاربری تکنیکی در رآکتور اراک مسدود کرده است و راهی را که برای استفاده از تاسیسات هسته‌ای فردو در فعالیت‌های هسته‌ای غیر صلح‌آمیز وجود داشت با تبدیل آن به یک مرکز تحقیق و توسعه بسته است. نهایتاً اینکه با اقدامات شفاف‌سازی و راستی‌آزمایی راه دستیابی به سلاح هسته‌ای از طریق مراکز مخفی را هم مسدود کرده است. در این صورت دولت اوباما با این توجیه که راه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای احتمالی را سد کرده است در کنگره آمریکا حاضر می‌شود و می‌تواند از عملکرد خود در مذاکرات هسته‌ای با ایران دفاع کند. البته اوباما می‌داند میزانی از ریسک در تمامی گزینه‌های موردنظر وجود دارد. مثلاً یکی از این ریسک‌ها غنی‌سازی در سطح صنعتی است که دولت آمریکا فارغ از اینکه در ایران چه دولتی بر سر کار یا چه شرایطی حاکم باشد نمی‌تواند بپذیرد که این اقدام از سوی تهران در آینده خیلی نزدیک دنبال شود. اینها استانداردهای دولت آمریکا در مذاکرات است و دلیل بر سرسختی نیست. اگر بخواهیم نگاه منصفانه‌ای به این گفت‌وگوها داشته باشیم باید گفت رئیس‌جمهور آمریکا چه در نگارش نامه به رهبر ایران، چه در برقراری تماس تلفنی مستقیم با رئیس‌جمهور این کشور و چه اجازه دیدار و ارتباط سطح بالا و دائمی میان وزیر خارجه دولت خود با آقای ظریف عملکرد قابل قبولی داشته که در طول 35 سال گذشته بی‌سابقه بوده است. یعنی با ایستادگی در برابر کنگره و جلوگیری از تصویب لایحه جدید تحریمی ایران و تهدید به وتوی آن در سنا خود را در برابر لابی اسرائیلی قرار داد و آتش خشم اسرائیلی‌ها را به جان خرید. موضوعی که برای نخستین بار بر مناسبات دوجانبه تل‌آویو و واشنگتن سایه انداخت و آن را به وضعیت وخیم فعلی‌اش رساند. شاید این ادعا که هیچ دولتی به اندازه دولت فعلی آمریکا تا این اندازه مایل به حصول نتیجه در مذاکرات هسته‌ای با ایران نبوده است خالی از واقعیت نباشد. اما همین رویکرد نیز به معنای کوتاه آمدن اوباما و تیم او در مذاکرات نیست چرا که آنها با محدودیت‌های جدی داخلی مواجه هستند. این تلقی نیز بسیار نادرست است که گمان کنیم تقسیم قدرتی میان کاخ سفید و کنگره در رابطه با تحریم‌های ایران شکل گرفته است. حقیقت این است که این روابط به قدری بد و ناموزون است که در سال گذشته با بروز اختلافاتی در مورد بحث بیمه درمانی و بودجه آمریکا، کنگره به مخالفت با خواسته دولت این کشور برخاست و آن را به تعطیلی کشاند. حالا باید به این بحث، نامه اخیر اوباما به رهبر ایران را نیز اضافه کنیم که نشان از وجود نوعی جو عدم اطمینان میان قوای مجریه و مقننه ایالات متحده دارد. شکی نیست که اگر اوباما بتواند توافق قابل قبولی در مذاکرات هسته‌ای با ایران کسب کند در دفاع از این توافق تمام‌قد در برابر کنگره می‌ایستد. معتقدم که ایران نباید نگرانی چندانی از وضعیت توافق جامع هسته‌ای در دولت فعلی و آینده آمریکا داشته باشد چرا که حتی اگر رئیس‌جمهور بعدی این کشور بخواهد تعهدات واشنگتن را در قبال توافق هسته‌ای با تهران به صورت یک‌طرفه لغو کند، آمریکا مسوول اصلی مشکلات آتی آن شناخته می‌شود و قطعاً جامعه جهانی نیز از آن حمایت نخواهد کرد. در آن شرایط پرونده هسته‌ای ایران به وضعیت دهه 90 میلادی بازمی‌گردد که آمریکا تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کرده بود اما عملاً هیچ کشوری با آن همراهی نمی‌کرد. در آن دوران حتی اتحادیه اروپا رودرروی آمریکا ایستاد و تهدید کرد علیه این کشور به سازمان تجارت جهانی شکایت می‌کند.

کمتر از دو سال دیگر به زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و کمی بیشتر به رقابت‌های انتخاباتی ایران باقی‌مانده است. آیا پرونده هسته‌ای ایران تا زمان حضور روسای جدید جمهوری در واشنگتن و تهران به سرانجام می‌رسد؟
قطعاً این بحث باید در دوره زمانی شش ماه تا یک سال آینده به نتیجه برسد چرا که در غیر این صورت توجیه ارائه وقت بیشتر به آن از بین می‌رود و در این مرحله کنگره وارد عمل می‌شود. به هر حال سیاستمداران در هر دو سو نمی‌خواهند متهم به ساده‌لوحی و ضعف شوند و از یک مرحله‌ای به بعد چاره‌ای جز اتخاذ مواضع تندروانه نخواهند داشت. اما اگر این توافق حاصل شود آن زمان باید در مورد آینده روابط تهران-واشنگتن نیز سیاستی منطقی اندیشید و در عوض مناسبات کوتاه‌مدت و مقطعی چشم‌اندازی بلندمدت داشت تا در سایه آن، ایران و آمریکا بتوانند سیاست‌های خود را پیش برند. لازمه این امر این است که پس از توافق هسته‌ای ایران و آمریکا هر دو توافق را به درستی اجرا کنند و در عین حال مذاکرات را ادامه دهند. نه در مورد مسائل گذرا و موقتی مثل داعش، بلکه در مورد مسائل راهبردی و اینکه چگونه می‌توان نظم جدیدی را در خاورمیانه طراحی کرد که در آن ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای و آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی بتوانند در کنار هم زندگی کنند و منافع خود را دنبال کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها