تاریخ انتشار:
پیروزی جمهوریخواهان چه تاثیری بر مذاکره هستهای با ایران دارد؟
شکست در واشنگتن، توافق با تهران
وودرو ویلسون، بیست و هشتمین رئیسجمهور آمریکا قبل از تصاحب قدرت به یکی از دوستانش گفته بود «این طنز سرنوشت است، اگر دولت من مجبور باشد که به طور عمده به امور خارجی بپردازد.»
وودرو ویلسون، بیست و هشتمین رئیسجمهور آمریکا قبل از تصاحب قدرت به یکی از دوستانش گفته بود «این طنز سرنوشت است، اگر دولت من مجبور باشد که به طور عمده به امور خارجی بپردازد.» تقدیر البته چنین حکم کرده بود. باراک اوباما هم احتمالاً احساس بدبختی میکند که خود را گرفتار جنگی -علیه تروریسم- میبیند که قصد داشت آمریکا را از آن خلاص کند. علاوه بر آن با شکستی که دموکراتها در واشنگتن متحمل شدند، کاملاً منطقی است که تنها فرصت باقیمانده برای انجام یک کار واقعاً مهم در دور دوم ریاستجمهوری او در ایران، عراق و سوریه باشد.
پس از صحبت با برخی مقامات در دولت و ارتش، دیپلماتها و کارشناسان منطقهای، برداشت من این است که اوباما شانس این را دارد که خاورمیانه را به مکانی به مراتب بهتر تبدیل کند اگر خوششانس باشد که البته به طور کلی نبوده و اگر از خودش عزم و اراده نشان دهد که اغلب اوقات اینطور نبوده است.
اجازه دهید این شرایط را یکبهیک بررسی کنیم.
عراق
عراق یک متحد منطقهای مهم است که تمامیت ارضیاش به طور بنیادین از سوی گروه مرگبار داعش تهدید میشود. اوباما به درستی از دورنمای مداخله آمریکا به عنوان اهرمی برای کنار گذاشتن نوریالمالکی، نخستوزیر عراق از قدرت و جایگزینی حیدرالعبادی استفاده کرد. ائتلافی که اوباما حال برای مبارزه علیه داعش به راه انداخته، در مورد اهداف اساسی که ممانعت از پیشروی داعش در قلب عراق است، توافق کرده است. دلایل بسیاری را میتوان برای احتمال شکست این تلاشها مطرح کرد اما نشانههایی از موفقیت آن در ممانعت از پیشرفتهای داعش به چشم میخورد.
سوریه
دولت اوباما طی سه سال گذشته در سیاستگذاریاش در قبال سوریه همانقدر دودل بوده که منتقدانش مدعی هستند. رئیسجمهوری آمریکا هرگز به اندازه آگوست گذشته تحت تاثیر شرایط قرار نگرفت، زمانی که آماده بمباران سوریه در صورت عبور از خط قرمز استفاده از تسلیحات شیمیایی میشد و در مواجهه با اپوزیسیون آن را لغو کرد و به ولادیمیر پوتین اجازه داد او را از بنبست نجات دهد. تهدید داعش اوباما را مجبور به انجام اقدامات در این جهت کرد.
طی هفته جاری از مارتین دمپسی، فرمانده ستاد مشترک ارتش در مورد برنامه نظامی برای سوریه پرسیدم. او گفت: «استراتژی عقلانی و منسجمی در مورد شرق وجود دارد. اما در حال حاضر در مورد منطقه شمال هیچ مکانیسم دفاعی نداریم.» در بخش شمالی این کشور بمبارانهای آمریکا بیش از آنکه یاریدهنده باشد به غیرنظامیان آسیب خواهد رساند و لطمه چندانی متوجه داعش نخواهد بود. دمپسی گفت که هنوز خودش به شخصه توصیهای در مورد اقدامات در بخش شمالی سوریه به رئیسجمهوری آمریکا نداشته است. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم، استراتژی کوتاهمدت در مورد سوریه همان عراق است و استراتژی درازمدت آموزش پنج هزار نیروی میانهروی مخالف به طور سالانه است. البته این استراتژی نیز کاملاً مشخص نیست چرا که مخالفان در حال حاضر بیش از آنکه بخواهند به دنبال مبارزه با رژیم باشند، داعش را به چالش میکشند.
ایران
یکی از دلایلی که اوباما در مورد حمایت از مخالفان بیمیل است، این است که نمیخواهد مذاکرات هستهای با ایران -مهمترین حامی بشار اسد در منطقه- را به مخاطره بیندازد. مقامات دولت آمریکا مدتهاست که گمان میکنند موفقیت در زمینه هستهای میتواند منجر به روابط گستردهتر با ایران شود. با خیزش داعش، ایران ناگهان به کلیدی برای حل مساله سوریه تبدیل شده است. این احتمال وجود دارد که مکعب روبیک را به شکلی بچرخانیم که همه رنگها درست شوند. این همان چیزی است که مخالفان و همچنین متحدان حوزه خلیج فارس آمریکا را به وحشت میاندازد. به هر حال کاستن از تهدید هستهای ایران مانند از بین بردن داعش یکی از مهمترین مسائل امنیت ملی آمریکاست، اما رهایی از دست بشار اسد نه.
دیدگاه تان را بنویسید