محمدحسن شانهساززاده موسس شرکت شاتل از تلخ و شیرینهای فعالیت در صنعت تلهکام میگوید
قطعی اینترنت خجالتزدهام میکند
به نظرم اسامی که با حرف «شین» شروع میشود اسامی زیبایی هستند. وقتی میخواستم نام شاتل را انتخاب کنم فرهنگنامه را باز کردم. ۲۰ دقیقه طول کشید تا در قسمت حرف «شین» نام شاتل را پیدا کنم. صفحه اول حرف «شین» را به دقت مطالعه میکردم که به آخر صفحه رسیدم از نام و معنای شاتل بسیار خوشم آمد.
اگر به دنبال سرویسدهنده اینترنتی در کشور بگردیم که خدمات اینترنتی به نسبت مناسب، باکیفیت و سرعت قابلقبول ارائه دهد و قیمت نهچندان گران، شاتل یکی از شرکتهایی است که حتماً از آن نام برده میشود. شاتل در حال حاضر با بیش از یک دهه فعالیت به عنوان بزرگترین شرکت PAP خصوصی و از اولین ارائهدهندگان خدمات اینترنتی در کشور است. شاتل دیگر در بین عموم کاربران اینترنت جامعه ایرانی شناختهشده است. شاید برایتان جالب باشد بدانید شاتل در فرهنگ لغت به معنای دانهایروغنی است که در بیابان رشد میکند و خواص درمانی دارد. این نکته را موسس شرکت شاتل میگوید که در دوره جوانی که وقتی حدود 25 سال داشت، این شرکت را تاسیس میکند. محمدحسن شانهساززاده که اصالتاً اصفهانی است و فوقلیسانس مهندسی صنایع از دانشگاه تهران و حدود 40 سال دارد در گفتوگو با تجارت فردا از فراز و نشیبهایش در عرصه تجارت در حوزه صنعت تلهکام میگوید. شانهساززاده همچنان به عنوان رئیس هیات مدیره شاتل در این شرکت حضور دارد. او در اواخر دوران دانشجویی کار خود را از فروش کارت تلفن بینالملل با تاسیس شرکتی در کانادا در صنعت تلهکام شروع میکند.
راهاندازی اولین سرویس Voice Over IP در ایران تا آزمودن عرصههای واردات و صادرات و در نهایت اخذ مجوز PAP برای شرکت شاتل و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات صنعت تلهکام در ایران و قطعیهای شبکه اینترنت که شاید کمترین تقصیر را در این بین شرکت ارائهکننده خدمات اینترنتی داشته باشد، از جمله مسائلی است که مهندس شانهساززاده طی این گفتوگو به آنها میپردازد.
قبل از اینکه شرکت شاتل را تاسیس کنید، فعالیت کاری خود را از کجا شروع کردید؟
از دوران دانشجویی کارم را با مشاوره مهندسی شروع کردم. زمانی که دانشجوی فوقلیسانس مهندسی صنایع در دانشگاه تهران بودم همزمان کارهای مشاوره مهندسی انجام میدادم. چون موضوع تز فوقلیسانسم درباره برنامهریزی استراتژیک بود در پروژههایی که انجام میدادیم به شرکتی برخوردم که در آن مقطع ماهانه سه میلیون هزینه تلفن بینالملل پرداخت میکرد. این هزینه نقطه ضعف آن شرکت محسوب میشد. به همین جهت کنجکاو شدم و پیگیری کردم که علت این هزینه بالا چیست. اما نمیدانم چه شد که یکباره تصمیم گرفتم به سمت این حوزه بیایم. پس مدتی با همکاری یکی از دوستانم به نام کیارش بدوحی که از نخبگان حوزه IT بود اولین سرویس Voice Over IP در ایران را که امکان تامین مکالمات و ارتباطات بینالمللی در بستر اینترنت را میداد راهاندازی کردیم. در آن مقطع شرکتی را نیز در همین زمینه در کانادا تاسیس کردیم.
در آن زمان شما چند سال داشتید؟
23ساله بودم. حدود 17 سال پیش مباحث حوزه تلهکام و IT در کشورمان ناشناخته بود و کمتر کسی در این عرصه در ایران کار میکرد.
پس کار مشاوره مهندسی را به یکباره کنار گذاشتید؟
اوایل که به سمت ارائه سرویس Voice Over IP رفتیم همزمان کار مشاوره مهندسی با شرکت دلسا انجام میدادم. وقتی کارم در حوزه تلهکام گسترش پیدا کرد دیگر فرصت انجام کارهای مشاوره مهندسی را نداشتم و آن شغل را بهطور کلی کنار گذاشتم.
شما اشاره کردید؛ وقتی 23 سالتان بود شرکتی در کانادا تاسیس کردید. نام آن شرکت چه بود؟
سال 77 وقتی وارد عرصه تلهکام شدم، صنعت Voice Over IP بسیار پردرآمد بود و در دنیا بسیاری از ارائهکنندگان سرویسهای اینترنتی در این زمینه فعالیت میکردند. به همین جهت به موازات فعالیتهایی که در ایران انجام میدادیم شرکتی به نام رویال لاین را در کانادا به همراه دوستم کیارش در همان سال تاسیس کردیم و شروع به فروختن کارت تلفن بینالملل هم در ایران و هم در کانادا کردیم. آن زمان ما 12 کارمند در شرکت رویال لاین داشتیم. اولین شرکتی بودیم که اولین کارتهای رمزدار اینترنت و تلفن بینالملل را در ایران توزیع کردیم.
شرکت شاتل را همزمان در این مقطع تاسیس کردید؟
نه، کمی طول کشید تا شاتل را تاسیس کنیم. در اواخر سال 1377 بود، پس از ارائه سرویس Voice Over IP، شاتل را راهاندازی کردیم. اتفاقاً در آن زمان ایران در مباحث تلهکام و IT به نسبت کشورهای منطقه پیشرو بود. همزمان با تغییرات تکنولوژی در دنیا ما نیز سعی میکردیم فناوریهای جدید را به هر شکلی وارد کشورمان کنیم. حتی یادم هست از امارات که امروز نمایشگاههای بزرگی در عرصه تلهکام و IT برگزار میکند خیلی جلوتر بودیم. حتی آن زمان به فکر اقامت گرفتن در امارات نبودم. میگفتم آنها که از ما عقبتر هستند ما به راحتی در رفت و آمد به کانادا هستیم و همزمان در ایران و کانادا سرویسهای اینترنتی ارائه میدهیم. اما بهتدریج با پیشرفت و گسترش کارهای شرکت شاتل مجبور شدم تا اقامت دوبی را بگیرم.
در امارات هم شرکت دارید؟
به علت گستردهتر شدن کارهای شاتل و همکاریهایی که نیاز داشتیم در دوبی هم شرکتی به نام رویال را حدود 12 سال پیش تاسیس کردیم. شاید اگر تحریمهای اقتصادی نبود ما در زمینه تلهکام و IT در دنیا میتوانستیم رقابت کنیم.
پس درآمد بالا شما را وسوسه کرد که از حوزه برنامهریزی استراتژیک به صنعت تلهکام وارد شوید؟
یکی از دلایل اصلی برای ورود به عرصه جدید، کمهیجانی در حوزهای بود که در آن تحصیلکرده بودم. برایم مشاوره مهندسی و برنامهریزی استراتژیک یک روند روزمره و تکراری بود. اتفاقاً در مقطعی که دانشجو بودم از طریق مشاوره مهندسی حدود 18 سال قبل حدود سه تا چهار میلیون تومان در ماه درآمد داشتم. در زمان خود درآمد بالایی محسوب میشد. من حتی پروژههای بزرگی هم در زمینه برنامه استراتژیک برای چند شرکت معروف اقتصادی کشور اجرایی کردم. اما صنعت تلهکام جذابیتهای بسیاری داشت و هر کاری هم انجام میدادیم کار جدید و نو بود و در کشور سابقه و تجربه قبل از آن وجود نداشت. من همیشه چالشپذیر و دائماً به دنبال نوآوری و تجربه کسب کردن بودم. نمیتوانستم به کار روزمره عادت کنم که سر ساعت مشخصی به سرکار بروم و ساعت کاری که تمام شد به خانه برگردم. گفتم که یک اتفاق باعث شد مسیر کاری متفاوت در پیش بگیرم. البته درآمد بالا هم بیتاثیر نبود که کلاً حجم کارهایم را در این عرصه گسترش دهم.
وقتی در کانادا در زمینه توزیع کارت تلفن کار میکردید، چقدر درآمد داشتید؟
ما حدود 16 سال پیش از طریق فروش کارت تلفن بینالملل در ایران و کانادا بالای چند میلیون دلار درآمد داشتیم. به هر حال حوزه تازهای بود و رقیب هم کم داشتیم. به قدری درآمدمان بالا بود که در آن مقطع به ما پیشنهاد شد هواپیمای مسافری بخریم. در آن موقع قیمت یک هواپیمای مسافری 100 نفره حدود چهار میلیون دلار بود و از عهده خرید آن برمیآمدیم.
میخواستید شرکت هواپیمایی تاسیس کنید؟
بیمیل نبودیم که عرصههای دیگر تجارت را هم تجربه کنیم. آن موقع دفتر کارمان در شیخ بهایی بود. به ما گفتند برای اینکه در عرصه حمل و نقل هوایی موفق بشوید باید یک آژانس مسافرتی هواپیمایی خریداری کنید. همان موقع سر خیابان شیخ بهایی آژانس هواپیمایی بزرگی وجود داشت. من هم گوشی تلفن را برداشتم با آنها تماس گرفتم و گفتم میخواهم آن آژانس را خریداری کنم. اما پشیمان شدم و به دنبال تجارت در عرصه هواپیما نرفتم.
چرا؟
صنعت تلهکام همیشه جزو صنایع پردرآمد است. با وجود سختیهایی که دارد اما به نسبت بقیه صنایع سریعتر به سوددهی میرسی چرا که تکنولوژی جذابیتهای خاصی دارد و همیشه مشتری دارد. من حتی در مقطعی سراغ بازرگانی هم رفتم.
یعنی کار واردات و صادرات انجام میدادید؟
بله، کارت بازرگانی دارم. در سال 1380 مدتی پارافین به هند صادر میکردم و آنغوزه و ادویهجات به کشور وارد میکردم. اما بسیار کار سختی بود. شرایط خاص نگهداری کالاهای دچار آسیب بسیار مهم بود. ممکن بود کالایی در ترخیص دچار مشکل شود و تا مدتها در انبار باقی بماند. این کارها ریسک بالایی دارد و ممکن است همان قدر که سود ببری همان قدر هم ضرر بدهی. اما صنعت تلهکام و IT در مقایسه با واردات و صادرات سختیهای اینگونه ندارد. هر چند این صنعت هم مسائل خاص خود را دارد.
چرا اینقدر فیلدهای مختلف تجارت را تجربه میکردید؟
گفتم من آدم چالشپذیری هستم. کارهای هیجانانگیز را دوست دارم به همین علت در کنار حرفه اصلیام در صنعت تلهکام و عرصه فناوری اطلاعات تجارت در بخشهای دیگر را حتی شده برای مدت کوتاهی تجربه میکردم.
تا چه مدتی در کانادا فعالیت کردید؟
در کانادا که مشغول به فعالیت بودیم همزمان در ایران هم کارهای مربوط به شرکت شاتل را انجام میدادم و به دنبال توسعه ارائه خدمات اینترنتی در تمام استانهای کشور بودم که رقیب جدیدی در کانادا پیدا کردیم. شرکت گلدلاین آقای معینی وارد رقابت با ما شد. در این مقطع بود که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد ارائه Voice Over IP در حوزه ترمینیشن است و غیرقانونی است.
پس ترمینیشن مانع کار شما در کانادا شد؟
به هر حال در آن مقطع بحث قاچاق مکالمات از خارج به داخل کشور از سوی وزارت ارتباطات مطرح شد و ما نیز علاقهای نداشتیم کار غیرقانونی انجام دهیم. ترجیح دادیم شرکت رویال لاین را متوقف کنیم و با صنعت Voice Over IP خداحافظی کنیم و آمدیم در داخل کشورتا مجوز PAP بگیریم و شرکت شاتل را توسعه دهیم.
در چه سالی؟
در سال 1381 وزارت اعلام کرد که میخواهد مجوز PAP به شرکتهای بخش خصوصی بدهد و ما نیز تمایل داشتیم برای توسعه شاتل این شرکت را از ISP به PAP تبدیل کنیم. ما آن زمان به عنوان یک ISP سرویس اینترنت را از طریق دایلآپ عرضه کردیم. عرضه سرویس دایلآپ مشکلات بسیاری داشت و ما نمیتوانستیم سرعت بیشتری به مشتری بدهیم. مشترک مجبور بود با سرعت خیلی پایین به اینترنت متصل شود. تماسی که از یک خط تلفن معمولی با خط دیجیتال از طریق ISP برقرار میشد، طبیعی بود که با قطعیهای بسیاری مواجه باشد. حتی تلاش میکردیم با کارهایی که نخبگان در المپیادهای علمی انجام میدهند سرعت اینترنت را کمی بالا ببریم اما پاسخگو نبود.
وقتی برای اولین بار میخواستید سرویس ADSL ارائه کنید چقدر طول کشید تا کاربران خانگی سرویس دایلآپ را رها کردند و به سمت سرویس جدید آمدند؟
در آن مقطع اینکه به مردم توضیح دهیم سرویس ADSL چیست کار بسیار سختی بود. چون ما جزو اولین شرکتهایی بودیم که مجوز PAP گرفته بودیم، تعدادمان خیلی کم بود و مردم هم با این فناوری بیگانه بودند. حتی کسی مودم نمیخرید. ما مودم را به شکل امانی به مشتریهایمان میدادیم. اما حالا مردم میدانند برای دسترسی به سرویس اینترنت پرسرعت باید ابتدا یک مودم خریداری کنند.
چقدر در آن زمان هزینه کردید تا شاتل بتواند سرویس اینترنت پرسرعت ارائه کند؟
در آن مقطع برای ارائه سرویس ADSL هزینه سنگینی دادیم. من برای هر مودم 120 دلار هزینه میکردم و خریدار هم نداشت، آن را امانی به مشتری میدادیم. قیمت بالایی در سال 1381 بود اما اکنون هر مودم را به مشتری 50 هزار تومان میفروشیم که اکنون دلار سه هزار تومان است. به هر حال سرمایهگذاری بالایی انجام دادیم تا موفق شدیم پس از مدتی با آشنایی بیشتر مردم و اینکه سرویس اینترنت پرسرعت یکی از نیازهای مهم آنهاست بهتدریج کارهایمان را در عرصه اینترنت کشور توسعه دهیم.
در آن مقطع که وزارت ارتباطات مجوز PAP را واگذار میکرد این شائبه مطرح شد که شرکتهایی که مجوز گرفتهاند جزو شرکتهایی هستند که بخش خصوصی محسوب نمیشوند و به نهادهای خاصی وابستگی دارند. حتی درباره شاتل شایعات بسیاری مطرح شد؟
شاتل یک شرکت کاملاً خصوصی است و به هیچ نهادی وابستگی ندارد. توضیح هم دادم که سیر تحول شرکت شاتل چه بود که امروز به اینجا رسیده است. وقتی وزارت ارتباطات اعلام کرد میخواهد سرویس PAP بدهد اول تصور کردیم به شکل محدود میخواهد این کار را انجام دهد. چون در زمینه ارائه مجوز ISP استان به استان مجوز داده شد اما در PAP هر شرکتی که درخواست مجوز کرد و واجد شرایط بود با ارائه ضمانتنامه به آن مجوز را دادند. میتوانید از آقای داورینژاد که آن زمان رئیس سازمان تنظیم مقررات بودند سوال کنید. اصلاً اینگونه نبود که به شرکتهای خاصی مجوز بدهند. شما اگر در آن مقطع شرکتی را سراغ داشته باشید که ضمانتنامه داده اما مجوز به او ندادهاند نامش را بگویید بنده ثابت میکنم اینگونه نبوده است. اتفاقاً وزارت ارتباطات باید به شرکتهایی مجوز میداد که توانایی و امکانات لازم را داشتند شاید تعداد این
شرکتها بسیار محدود بود اما به علت حجمهایی که در آن زمان مطرح شد ترجیح داد به هر شرکتی ضمانتنامه میدهد مجوز PAP بدهد.
اولین مشتریان شما در سرویس ADSL چه کسانی بودند؟
بیشتر شرکتها مشتریان ما بودند. چرا که در آن زمان هزینه سرویس ADSL برای مردم سنگین بود و نمیتوانستند مبلغ بالایی را برای مودم بپردازند. حتی ما آن موقع نمیتوانستیم اول هزینه مصرف سرویس را بگیریم بعد خدمات ارائه دهیم. برای مردم این مساله عجیب بود و اعتماد نمیکردند تا چیزی را که مصرف نکردهاند برای آن هزینه پرداخت کنند. به هر حال انرژی بسیاری از ما گرفته شد تا به عنوان اولین شرکتهای PAP ضرورت اینترنت پرسرعت را در بین عامه مردم جا بیندازیم. این در حالی بود که در زمینه Voice Over IP بدون دردسر کمتری کار میکردیم و درآمد بیشتری به دست میآوردیم. اما اینجا دائماً باید هزینه میکردیم و سرمایه صرف میکردیم تا فرهنگ استفاده از اینترنت پرسرعت جا بیفتد.
آیا چالشی با مشتریان بزرگ خود در این زمینه داشتید؟
خاطرم هست یک روز ساعت هشت صبح به من گفتند رئیس بانک توسعه صادرات پشت خط تلفن است و بسیار هم عصبانی هستند. در آن زمان آقای طهماسب مظاهری رئیس بانک توسعه صادرات بود. گویا صبح آن روز در جلسهای که پرزنتیشن داشتند به اینترنت متصل شدند اما اخطار قطع به علت بدهی بر ویدئو پروژکتور نقش بسته بود. این مساله در آن زمان برایش عجیب و غریب بود. آقای مظاهری از من خواست چون آن جلسه بسیار مهم بوده به جایش پیغام عذرخواهی بگذارم. من گفتم این کار را انجام نمیدهم به هر حال باید شما در مهلت تعیینشده هزینه سرویس خود را پرداخت میکردید. این پیغام به صورت اتوماتیک برای هر مشتری که هزینه را پرداخت نکرده در زمان مقرر میرود. آقای مظاهری با خنده به من گفت؛ مهندس جان به من نگو اتوماتیک چیست باید کاری را که میگویم انجام دهی. من هم کوتاه نیامدم، گفتم ایشان قبلاً رئیس کل بانک مرکزی بودهاند و باید بدانند هر شرکتی ضوابط و مقررات خاص خود را دارد و باید به قوانین احترام بگذارند. اما در نهایت ایشان از ما شکایت کرد. حتی من سه سال درگیر دادگاه بودم به خاطر شکایتی که آقای مظاهری
از شاتل کرد. به هر حال این ماجرا ختم به خیر شد.
چرا نام شاتل را انتخاب کردید؟
به نظرم اسامی که با حرف «شین» شروع میشود اسامی زیبایی هستند. وقتی میخواستم نام شاتل را انتخاب کنم فرهنگنامه را باز کردم. 20 دقیقه طول کشید تا در قسمت حرف «شین» نام شاتل را پیدا کنم. صفحه اول حرف «شین» را به دقت مطالعه میکردم که به آخر صفحه رسیدم از نام و معنای شاتل بسیار خوشم آمد. تصمیم گرفتم نام شاتل را انتخاب کنم.
معنی کلمه شاتل چیست؟
دانهای روغنی که در بیابانهای ایران رشد میکند. معنی شاتل ایهام داشت و به سختی کار ما در عرصه اینترنت کشور هم بیارتباط نبود. من شاتل را به نام خودم ثبت کردم و هنوز به نام من یعنی محمدحسن شانهساززاده است. در آن زمان نمیدانستم آیا مورد استقبال همکارانم در شرکت قرار خواهد گرفت یا نه. چون در آن زمان نام شرکت آریا رسانا تدبیر بود. برند شاتل که ثبت شد و همکاران نیز با نام شاتل موافقت کردند شرکت آریا رسانا به شرکت آریا شاتل تغییر نام داد. اما از همان ابتدا این شرکت با برند شاتل معروف شد.
در آن مقطع؛ حدود 12 سال پیش که شاتل مجوز PAP گرفت چه افقی را پیش روی خودتان ترسیم کرده بودید که ترجیح دادید کار پردرآمد خارج از کشور را رها کنید؟
همانطور که گفتم ما در زمینه تلهکام و بهطور کلی صنعت IT حدود 16 سال پیش در حال رشد بودیم. تغییرات در حوزه صنعت تلهکام کشور به سرعت شکل میگرفت و نیاز به عرضه فناوری در بین مردم در حال فراگیر شدن بود، با توجه به این مسائل ما تصمیم گرفتیم در چارچوب قانون در کشورمان به فعالیت بپردازیم. ما تمام آمارهای جهانی در آن زمان را بررسی کرده بودیم و تصورمان این بود که به سرعت میتوانیم فاصلهای را که وجود دارد با ارائه سرویس اینترنت پرسرعت تغییر دهیم. فکر میکردیم شاتل با گرفتن مجوز PAP بسیار بزرگتر از امروز شود اما آنقدر سنگ جلوی پایمان انداختند که گاهی میگویم اگر میدانستم تا این اندازه مانع توسعهمان میشوند هیچگاه برنمیگشتم و مجوز PAP نمیگرفتم.
فکر میکنید شکستخوردهاید؟
نه، تصورم این نیست که من شکست خوردهام چرا که شاتل شرکت بزرگی است و کارهایی را در عرصه اینترنت کشور انجام داده است که تا قبل از این تجربهاش وجود نداشت. متاسفانه در ایران اعتقادی به بخش خصوصی وجود ندارد. بهرغم اینکه شعار حمایت از خصوصیسازی و حمایت از تولید میدهند اما در عمل تنها سنگاندازی میکنند. من حتی دو سال پیش کارخانه کاشی و سرامیک خریداری کردم اما بهقدری حمایتها از بخش تولیدی و خصوصی ضعیف است یا اصلاً وجود ندارد که امکان حرکت وجود ندارد. هرکاری را شروع میکنی باید نیمهکاره بگذاری چون برای کسی اهمیت ندارد اگر شرکت بخش خصوصی به رشد و پویایی برسد چه مزایای بالایی برای اقتصاد ملی کشور دارد و نقش قابل توجهی در رشد اقتصادی برجای میگذارد. اما متاسفانه تنها دلسرد شدهایم.
اعتقاد دارید جایگاه واقعی شاتل باید بالاتر از جایگاه امروز میبود اما به علت عدم حمایت بخش خصوصی بهحق خود نرسیدهاید؟
شاتل با توجه به هزینهها و سرمایهای که صرف کرد امروز باید پنج برابر مشترکان کنونی را داشته باشد. ما میلیونها مشترک داریم با آنکه از رقبایمان جلوتر هستیم اما با توجه به جمعیت 75میلیونی کشور این رقم بسیار ناچیز است. باز هم مثال امارات را بزنم تا بدانیم ما با وجود پتانسیل بالایی که داریم اما عقب افتادهایم. مشترکان شرکت اتصالات امارات تعدادشان از مشترکان شاتل کمتر است اما به قدری این شرکت مورد حمایت است که میآید در منطقه خدمات خود را توسعه میدهد. در حالی که ما جلوتر از آنها بودیم و کارهای بزرگتری را انجام میدادیم. اما امروز به علت دست و پا بسته بودن و عدم حمایت از بخش خصوصی و ایجاد مانع بر سر توسعه عقب افتادهایم. چرا نباید اپراتورهای ایرانی در منطقه سرویس ارائه کنند. در حالی که توان و تخصص بالایی دارند اما همیشه عقب نگه داشته شدهاند.
یعنی دچار فرصتسوزی در صنعت IT شدهایم؟
این مساله تنها مختص یک صنعت خاص در ایران نیست. معتقدم کل اقتصاد هم به علت باور نداشتن و عدم اعتماد به بخش خصوصی دچار فرصتسوزی شده است. جالب است اما امروز خوشحال میشویم شرکتی مانند اتصالات میخواهد در ایران سرویس بدهد. این مساله جای خوشحالی ندارد اتفاقاً عقب افتادن ما را نشان میدهد. ما تمام امکانات و تخصص را داریم ما باید به آنجا میرفتیم و سرویس میدادیم. سالها پیش آنها به دنبال ما بودند. اما چرا باید اینقدر وضع تغییر کرده باشد که آرزو داریم شرکتهای منطقه بیایند در ایران سرویس دهند. اگر از شرکتهای داخلی بخش خصوصی حمایت شود و قوانین و مقررات دستوپاگیر برداشته شود و بگذارند بخش خصوصی نفس بکشد، میتوانیم کارهای بسیار بزرگی را انجام دهیم. حتی علاوه بر منطقه در دنیا هم به رقابت بپردازیم.
با وجود تغییر دولت و وعدههایی که داده شد برای رفع مشکلات شرکتهای PAP با مخابرات آیا هنوز هم بر سر نصب پورتها با مخابرات مشکل دارید؟
بله، ما همچنان مشکل داریم. به هر حال مخابرات خود را رقیب ما میداند و حاضر به عقبنشینی نیست. حتی خودش هم میداند در زمینه خرید تجهیزات ضرر میدهد اما ترجیح میدهد این رویه را ادامه دهد. بهرغم اینکه با تغییر دولت و آمدن آقای دکتر واعظی که علاقهای زیادی به افزایش سرعت اینترنت دارد و به دنبال رفع مشکلات کمبود پهنای باند است اما چون در سالهای گذشته سرمایهگذاری در زمینه زیرساخت انجام نشده است افزایش سرعت به همین سادگی نیست. به هر حال تلاشهایی شده است. جالب است که عرض باند شاتل از سال گذشته بیش از سه برابر شده است در حالی که تعداد کاربران 15 درصد افزایش یافته است. این نشان میدهد فضا کمی باز شده است و مصرف کاربران هم افزایش یافته است.
علت اختلالات اینترنت در ماههای اخیر کمبود عرض باند است؟ بیشتر گلایه مشتریان چیست و بر سر چه مواردی است؟
مساله کمبود عرض باند جدی است. فعلاً قولهایی به ما داده شده است که وزارت ارتباطات با برگزاری مناقصات در این زمینه و جذب سرمایهگذار مساله کمبود عرض باند را به شکلی حل کند. اما در یک سال گذشته بیشتر به ما وعده دادهاند تا اینکه عمل شود. البته ما همچنان امیدواریم. متاسفانه در حال حاضر در روز پنج تا شش بار عرض باند ما قطع میشود قبلاً کمتر این اتفاق میافتاد. این مسائل باعث شده مشترکان ما گلایه کنند. به هر حال این مساله نیاز به سرمایهگذاری دولت در زیرساختها دارد. ما هم از این وضعیت ناراضی هستیم. متاسفانه دولت تنها به ما وعده داده است اما انگار خبری از تحقق وعدهها نیست.
چه تعداد مشترک دارید؟ و چه سهمی از بازار را دارید؟
600 هزار مشترک در حال حاضر داریم. بین شرکتهای PAP ما 25 درصد سهم بازار را داریم اما در مجموع حدود 14 درصد از سهم بازار را شاتل دارد. این نکته را هم تاکید کنم با فاصله جدی از همکارانمان (شرکتهای PAP) در بازار جایگاه اول را داریم. حتی در ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس به عنوان برند برتر و برگزیده در حوزه ICT شناخته شدهایم.
رقیب اصلی شما در حال حاضر شرکتهای PAP هستند یا اپراتورهای تلفن همراه که مجوز ارائه خدمات نسل سوم و چهارم را دریافت کردهاند؟
ما در مقایسه با شرکتهای PAP بسیار جلو هستیم. اما به نظر میرسد اگر وضعیت به همین گونه پیش رود و هر چه زودتر رگولاتوری به ما مجوز خدمات نسل چهارم یعنی مجوز ارائه LTE FIX را ندهد ایرانسل رقیب جدی برای ما محسوب میشود.
آیا مجوز جدید گرفتهاید؟
فعلاً رگولاتوری در این زمینه در حال بررسی است. به ما وعده امروز و فردا را میدهند. به هر حال اختلافنظرها در زمینه شرکتهای PAP بسیار بالاست. اما در زمینه اپراتورهای تلفن همراه چون تعداد کمتر است با هم سریعتر به نتیجه میرسند. به هر حال آنها زودتر از ما مجوز FIXLTE گرفتهاند و طبیعی است اگر دیرتر مجوز بگیریم از شرکتهای رقیبی چون ایرانسل عقب میمانیم.
مشکل چیست؟
ما پیش وزیر رفتهایم و به آنها گفتهایم اگر به ما مجوز FIXLTE ندهند با مشکل جدی مواجه میشویم. حتی در پروانه قبلی ما ارائه سرویس LTE پیشبینیشده بود اما اکنون رگولاتوری میگوید معلوم نیست در مجوز جدید اجازه ارائه این سرویس را بدهند. به ما میگویند فرکانس نداریم. البته ما قبول نداریم که فرکانس وجود ندارد. برای حل این مشکل حتی گفتیم چند شرکت PAP با هم یکی میشویم. حتی برای آقای وزیر نامهای ارسال کردیم و ایشان هم استقبال کردند. حتی در مراسم افطاری وزارت ارتباطات حدود سه ماه قبل که ما به شکل خصوصی با آقای وزیر صحبت کردیم بسیار موافق این طرح بودند. اما همچنان خبری نیست و ما نیز در انتظار به سر میبریم.
با کدام شرکتهای PAP تصمیم گرفتید مشارکتی فرکانس بگیرید؟
با شرکت پارس آنلاین، های وب و پیشگامان توافق کردیم.
اگر شرکتهای PAP موفق نشوند مجوز LTE بگیرند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟
PAPها اگر مجوز LTE نگیرند حداکثر دو سال بیشتر نمیتوانند در بازار دوام بیاورند. البته ما برنامه داریم در حوزه مجازی بیشتر ورود کنیم. برنامهریزی جدی در زمینه ورود به APPها و محتوا در عرصه مجازی انجام دادهایم و در یک تا دو سال آینده بهطور اساسی وارد این عرصه میشویم. از طرفی هم اطمینان دارم اگر مجوز ارائه سرویس LTE داده شود قطعاً در افزایش سهممان در بازار موفق خواهیم بود. چرا که امکانات لازم را در اختیار داریم و تنها در انتظار رگولاتوری هستیم تا به ما مجوز بدهد.
شما به عنوان موسس و مدیر یک شرکت اینترنتی تا چه میزان گلایههای کاربران خود را بحق میدانید؟ آیا لطیفهها و طنزهایی را که در این زمینه نقل میشود، قبول دارید؟
اتفاقاً چند روز پیش در وایبر در گروهی عضو بودم. یکی از کاربران مطلبی را نوشته بود با این مضمون: «دیشب اینترنتم قطع شد، رفتم یه ذره با خانواده نشستم، باهاشون آشنا شدم. به نظر آدمای خوبی میان.» من هم پیغام دادم: «آقا، خدا عمر بدهد به شرکتهای اینترنتی و PAP که اینترنت را قطع میکنند تا باعث استحکام خانواده شوند.» حالا از شوخی گذشته من وقتی که اینترنت قطع میشود خجالتزده مشتریانم میشوم و خیلی اذیت میشوم.
در خانواده خودتان در مواقعی که اینترنت قطع میشود به شما چه میگویند؟
دخترم دینا که کلاس اول دبستان است و با اینترنت سروکار دارد هر شب من را به خاطر اینترنت استیضاح میکند. از طرف دیگر من آنقدر درگیر مسائل کاری هستم خانوادهام میدانند برایم چقدر رسیدگی به مشکلات و رفع چالشهای اینترنتی مشتریانم مهم است. حتی شبی زودتر از شبهای قبل به خانه بروم همسرم فکر میکند اتفاقی افتاده نکند شرکت را پلمب کردهاند. همسرم به شکلی با مسائل کاری من کنار آمده است و درک میکند که تا چه اندازه یک شرکت PAP با چالش مواجه است.
همسرتان هم شاغل هستند؟
بله، همسرم پزشک است. اکنون در حال تخصص گرفتن در رشته ژنتیک است و رتبه اول کشوری دارد. با وجود اینکه هردو شغلهایی داریم که با مردم بیشتر سروکار داریم به نوعی همسرم در خانه مدیریت میکند که من با خیال آسوده به مسائل کاریام برسم. اما دخترم هرچقدر بزرگتر میشود دوست دارد پدرش بیشتر در کنارش باشد.
راستی با وجود این همه مشغله کاری آیا فرصت کتاب خواندن و ورزش کردن هم دارید؟
ورزش که قبلاً بیشتر انجام میدادم اما الان نه. اما در بین کارهایم فرصتی بیابم یا در اوقات فراغتم حتماً کتاب میخوانم. عمدتاً هم کتابهایی که مطالعه میکنم مربوط به حوزه کارم در عرصه مدیریتی و راهبری است. درحال حاضر هم کتاب تازهای گرفتهام به نام لغزش برند که مشغول مطالعه آن هستم. البته یک کتاب تاکنون نوشتهام که مربوط به تز فوقلیسانسم بود به نام برنامهریزی استراتژیک.
دیدگاه تان را بنویسید