تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
چاوس گفت امام مهدی(عج) خواهد آمد
نوشت: محمود احمدینژاد در سخنرانی جدیدش در جمع وبلاگنویسان که نام و نشان آنها ذکر نشده است، گفت: «...ما گفتیم چاوس هم منتظر ظهور بوده است، عدهای آنقدر کوتهفکرند که تحمل شنیدن این حرفها را نداشتند و فکر میکردند که فقط خودشان انسان هستند که باید منتظر ظهور باشند. یکی از دوستان ما اخیراً به ونزوئلا سفر کرده است، به وی گفته بودند به فلانی سلام برسان و بگو ما هم منتظر امام مهدی (عج) هستیم؛ وقتی آقای چاوس درگذشت همه انسانهای انقلابی در ونزوئلا مات و مبهوت مانده بودند، چون چاوس ستونی محکم و انقلابی بود. چاوس قبل از فوتش به آنان گفته بود که اگر من رفتم نگران نباشید
امام مهدی(عج) خواهد آمد... »
دولت در برابر مخالفان منتقدنما
نوشت: ...از نظر کارشناسان شرط اصلی انتقاد، دارا بودن زبان ادب و ارائه راهکار است. اما متاسفانه برخی مخالفان منتقدنما نهتنها به این اصول معتقد نیستند بلکه در این پوشش دیدگاه شکستخورده سابق خود را بزک کرده و چون جرات ندارند به مردم بگویند که نتیجه دیپلماسی آنها، پرهزینه شدن فعالیتهای هستهای، عقب ماندن کشور در منطقه، قفل شدن بسیاری از مناسبات بینالمللی کشور و افزایش فشارهای اقتصادی است، تمام تلاش خود را برای تخریب و مشوه جلوه دادن دیپلماسی اعتدال به کار گرفتهاند. اینان به جای پاسخگویی در برابر گذشته خود، به فرار رو به جلو روی آوردهاند...آنها برخلاف همه توصیههای رهبری انقلاب رفتار کردهاند... سیاست دولت در قبال منتقدان استقبال و در برابر مخالفان بهانهجو ایستادگی بر سیاستهای معقول و منطقی بوده است.
نوشت: ...از نظر کارشناسان شرط اصلی انتقاد، دارا بودن زبان ادب و ارائه راهکار است. اما متاسفانه برخی مخالفان منتقدنما نهتنها به این اصول معتقد نیستند بلکه در این پوشش دیدگاه شکستخورده سابق خود را بزک کرده و چون جرات ندارند به مردم بگویند که نتیجه دیپلماسی آنها، پرهزینه شدن فعالیتهای هستهای، عقب ماندن کشور در منطقه، قفل شدن بسیاری از مناسبات بینالمللی کشور و افزایش فشارهای اقتصادی است، تمام تلاش خود را برای تخریب و مشوه جلوه دادن دیپلماسی اعتدال به کار گرفتهاند. اینان به جای پاسخگویی در برابر گذشته خود، به فرار رو به جلو روی آوردهاند...آنها برخلاف همه توصیههای رهبری انقلاب رفتار کردهاند... سیاست دولت در قبال منتقدان استقبال و در برابر مخالفان بهانهجو ایستادگی بر سیاستهای معقول و منطقی بوده است.
در مورد رحیمی، لااقل بامعرفت باشید
در یادداشتی نوشت: «پرونده معاون اول آقای احمدینژاد سرانجام با محکومیت حبس پنجساله و جریمه نقدی بسته شد. او در تمام سمتها منتسب به جناح اصولگرا بوده است... اینکه جمعی از اصولگرایان احمدینژاد را اصولگرا نمیدانند، صرفاً برمیگردد به یکی دو سال آخر دولت دهم. وگرنه از سال 84 تا سال 90 کسی در اصولگرا بودن او تردید ندارد. بنابراین حداکثر میتوان گفت رحیمی هم فقط دو سال اصولگرا نبوده و بدین ترتیب از سال 58 تا سال 90 یعنی به مدت 32 سال اصولگرا بوده است. این نامردی است که وقتی کسی از جناحمان به هر دلیل دچار مشکل میشود، بگوییم از روز اول هم با ما نبوده یا نفوذی بوده یا سهمیه فلانی بوده و...! اگر دین نداریم و آزادگی بلد نیستیم، یک جو معرفت داشته باشیم.»
در یادداشتی نوشت: «پرونده معاون اول آقای احمدینژاد سرانجام با محکومیت حبس پنجساله و جریمه نقدی بسته شد. او در تمام سمتها منتسب به جناح اصولگرا بوده است... اینکه جمعی از اصولگرایان احمدینژاد را اصولگرا نمیدانند، صرفاً برمیگردد به یکی دو سال آخر دولت دهم. وگرنه از سال 84 تا سال 90 کسی در اصولگرا بودن او تردید ندارد. بنابراین حداکثر میتوان گفت رحیمی هم فقط دو سال اصولگرا نبوده و بدین ترتیب از سال 58 تا سال 90 یعنی به مدت 32 سال اصولگرا بوده است. این نامردی است که وقتی کسی از جناحمان به هر دلیل دچار مشکل میشود، بگوییم از روز اول هم با ما نبوده یا نفوذی بوده یا سهمیه فلانی بوده و...! اگر دین نداریم و آزادگی بلد نیستیم، یک جو معرفت داشته باشیم.»
زوال اخلاق
در سرمقاله خود نوشت: «اظهارات رئیس بازرسی کل کشور درباره میزان جرائم برخی صاحبنامان و صاحبمنصبان و تهدید برخی به فاش کردن جرائم و تخلفاتی بزرگتر، نشانههایی کتمانناپذیر از زوال الگوهای اخلاق در سطح جامعه و حتی خواص است... همه اینها، نشانههای خطرناکی است که آشکار میسازد مجموعه تصمیمگیران کشور، طی سالیان دراز و بهویژه پس از پایان جنگ، به همان اندازه که در چالش مسائل اقتصادی و توسعهای و سیاسی شناور شدهاند، اخلاق را رها و فراموش کردهاند... برای بازگرداندن قطار جامعه به ریل سلامت، دو کار اساسی باید کرد. دو کاری که ظاهراً متولی مشخصی هم ندارد: اول-ابتدا نظام بوروکراتیک اقتصادی کشور باید اصلاح شود. دوم-بازگرداندن اخلاق به جامعه.»
در سرمقاله خود نوشت: «اظهارات رئیس بازرسی کل کشور درباره میزان جرائم برخی صاحبنامان و صاحبمنصبان و تهدید برخی به فاش کردن جرائم و تخلفاتی بزرگتر، نشانههایی کتمانناپذیر از زوال الگوهای اخلاق در سطح جامعه و حتی خواص است... همه اینها، نشانههای خطرناکی است که آشکار میسازد مجموعه تصمیمگیران کشور، طی سالیان دراز و بهویژه پس از پایان جنگ، به همان اندازه که در چالش مسائل اقتصادی و توسعهای و سیاسی شناور شدهاند، اخلاق را رها و فراموش کردهاند... برای بازگرداندن قطار جامعه به ریل سلامت، دو کار اساسی باید کرد. دو کاری که ظاهراً متولی مشخصی هم ندارد: اول-ابتدا نظام بوروکراتیک اقتصادی کشور باید اصلاح شود. دوم-بازگرداندن اخلاق به جامعه.»
دیدگاه تان را بنویسید