بررسی تاثیر اعتیاد بر اقتصاد کشور
اعتیاد با اقتصاد چه میکند؟
درباره اینکه سالم نبودن نیروی کار چه تبعات اقتصادی و هزینههای جانبی برای واحدهای اقتصادی و در مجموع اقتصاد کشور دارد میتوان به نکات قابل توجهی اشاره کرد.
درباره اینکه سالم نبودن نیروی کار چه تبعات اقتصادی و هزینههای جانبی برای واحدهای اقتصادی و در مجموع اقتصاد کشور دارد میتوان به نکات قابل توجهی اشاره کرد. از جنبه نظری در بحث اقتصاد سلامت این انتقاد وجود دارد که سلامت نیروی کار به ارتقای بهرهوری او، افزایش توان یادگیری، عمر طولانیتر، امید به زندگی بالاتر، پسانداز و امکان سرمایهگذاری بیشتر میانجامد. سلامتی هرکدام از نیروهای کار باعث میشود این افراد سالم ساعات بیشتری را در محیط کار خود حضور داشته باشند و هرچه حضور آنها پررنگتر و فعالتر شود و با انرژی و نشاط بیشتری کار کنند طبیعتاً نقش فعالتری در صحنه اقتصاد کشور خواهند داشت. در واقع این افراد نقش بیشتری در تولید خواهند داشت و برعکس این قضیه هم صادق است. یعنی هرچقدر که نیروهای کار بیمار و ناتوان باشند، این نبود سلامت سبب میشود ساعاتی که آنها برای کار اختصاص میدهند ساعات مفیدی نباشد و افراد بیشتر از کار خود گرفتار مسائل داخلی و حاشیهای باشند. قطعاً اهمیت چنین مواردی برای کشورهای جهان سوم که کیفیت و دقت نیروی کار باید بالاتر باشد نسبت به کشورهای دیگر زیادتر هم خواهد بود.
تاثیر نبود سلامت بر شاخصهای اقتصادی
نبود سلامت در نیروی کار چه تاثیری بر شاخصهای مهم اقتصادی از جمله بهرهوری و نرخ رشد اقتصادی دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید اشاره کنم که طبیعتاً رشد اقتصادی ناشی از افزایشی است که هرساله در تولید ناخالص داخلی به وجود میآید. با توجه به این موضوع، هرچه افراد بیمارتر باشند نقش کمتری در تولید خواهند داشت. چراکه با بروز بیماریهایی مانند اعتیاد قدرت کار کردن آنها کمتر میشود و به همین نسبت نقش آنها در تولید کمتر خواهد شد. در واقع هرچه نسبت افراد بیمار به سالم بیشتر شود سهم تولید آنها هم کمرنگتر میشود. معمولاً این تاثیرگذاری نیز خیلی زود بروز میکند و به نوعی میتوان اشاره کرد که این اثر در کوتاهمدت هم خود را نشان میدهد و آثار و تبعات بلندمدتی هم دارد. فرض کنید در یک محیط تولیدی یا اداری هرچه افراد بیمار بیشتر باشند طبیعتاً غیبتها هم بیشتر خواهد بود و اگر فرد حضور هم داشته باشد انرژیای برای کار نخواهد داشت و به همین دلیل کیفیت کار آنها کمتر خواهد شود.
پیشگیری، بهترین راهکار
در مورد راهکار این مساله باید اشاره کنم که اساساً مساله اعتیاد را باید پیشگیری کنیم. برای این کار پیشنهاد میکنم از مدرسه شروع کنیم و به کودکان در مدرسه آموزش دهیم که اعتیاد و مواد مخدر چیست و چرا باید از آن دوری کنند؟ البته قبل از آن، از خانه هم میتوان شروع کرد و بعد هم بلافاصله از طریق رفت و آمد با اقوام و همچنین رسانهها به کودکان آموزش بدهند. اینکه اعتیاد یک بیماری است یا نه، در تخصص من اقتصاددان نیست اما باید اشاره کنم چه باشد و چه نباشد، این اعتیاد معمولاً با سیگار شروع میشود. در مورد این موضوع هم باید از طریق رسانهها سرمایهگذاری و اطلاعرسانی کنیم و مردم را از مصرف سیگار برحذر داریم. در حال حاضر مصرف سیگار روز به روز به سنین پایینتر میرسد. البته اخیراً اقدام مناسبی توسط وزارت بهداشت انجام و قرار شد مالیات بر مصرف سیگار بگذارند. کاری که کشورهایی مثل فرانسه، انگلیس، آمریکا و کانادا هم کردهاند و تا 80 درصد قیمت سیگار را مالیات دریافت میکنند تا مردم وسوسه نشوند. اما در ایران نمایندههای مجلس مخالفت کردند. این در حالی است که ما در این مورد
باید از کشورهای پیشرفته الگوبرداری کنیم، چرا که اکنون به خصوص برای جوانان سیگار ارزان و به راحتی قابل دسترس است. حتی در برخی از کشورها خرید و فروش سیگار برای افراد زیر 18 سال ممنوع است و افرادی که قانون را رعایت نکنند جریمه میشوند. به نظر من بحث از مدرسه و خانه شروع میشود و محیطهای اجتماعی و رسانهها هم باید در این زمینه کمک کنند. اما مساله این است که چطور این اقدام پیشگیری را انجام دهیم؟ میتوان پیشگیری از اعتیاد را در دو جهت دنبال کرد. طرف تقاضا و عرضه. طرف تقاضا منظور این است که بررسی کنیم چرا مردم میل دارند مواد مخدر مصرف کنند؟ اما بحث دیگر مربوط به عرضه و توزیع مواد مخدر است که در کشورهایی مثل ما همیشه تلاش در جهت کنترل عرضه و توبیخ توزیعکننده است اما باید توجه کرد که حتی اعدام و زندان هم راهکار جوابگویی نیست. بنابراین باید به بخش تقاضا هم توجه کنیم. چرا که تقاضا برای این مواد وجود دارد و این مساله باید به شدت پیگیری شود. در حال حاضر اعتقاد بر این است که افراد در سه قلمرو فرد، خانواده و اجتماع به اعتیاد رو میآورند. در قلمرو فردی منظور بیشتر این است که افراد به دلیل گرفتاریهای فردی و وقتی به
اشتباه فکر میکنند مواد مخدر راه حل است، به سمت مصرف مواد مخدر میروند، در حالی که این یک راه حل کوتاهمدت است و عواقب بدتری دارد و مساله بزرگتری پیش خواهد آمد. در حوزه قلمرو فردی مساله دیگر این است که نوجوانان کنجکاو هستند و تحت تاثیر قرار میگیرند و ضعف اراده هم دارند و به همین دلیل گرایش به مواد مخدر پیدا میکنند. بعد دیگر هم زندگی روتین و عادی و ناامید بودن از آینده است که در میل به مصرف مواد مخدر تاثیر دارد. وقتی یک جوان میبیند بیکار است و سرمایه ندارد یا اینکه دچار شکست عاطفی میشود ممکن است به مصرف مواد مخدر میل پیدا کند. اما در قلمرو خانوادگی مساله این است که امکان دارد یک فرد معتاد در خانواده حضور داشته باشد؛ به خصوص پدر یا عمو یا برادر بزرگتر فرد که اتفاقاً شخصی با ویژگیهای رفتاری مثبتی هم باشد میتواند الگوی فرد قرار بگیرد. در کنار اینها، نوع شغل پدر و مادر، وضعیت مسکن، محل سکونت، تعداد فرزندان، تبعیضهای در خانواده، احساس تنهایی کردن و موارد دیگر این چنینی هم میتواند منشاء انحراف شود و چه بسا افراد را وادار به مساله اعتیاد کند. اما در قلمرو اجتماعی باید تاکید کنم که نباید این قلمرو اجتماعی
را دست کم گرفت. ما در جامعهای زندگی میکنیم که بیکاری و نابرابریهای اقتصادی در حال بیشتر شدن است. سن ازدواج بالا رفته و دوران مجردی افزایش یافته و با این روند زندگی به نظر میرسد افراد از نظر عاطفی احساس بدی دارند و احساس تنهایی میکنند و همین میتواند عامل مهم دیگر برای میل به مصرف مواد مخدر باشد. راه حل کوتاهمدت در این سه قلمرو این است که ما به تفریح مردم بها دهیم و روی تفریح مردم سرمایهگذاری کنیم، ما از نظر روانشناسی و مسائل روانی در جامعه سرمایهگذاری کمی کردیم و در این زمینهها باید از روانشناسان استمداد بگیریم. ما باید سعی کنیم مردم را از خانههای خود بیرون بیاوریم، چرا که خانه تنها خوابگاه آنها باید باشد نه اینکه مانند اکنون خانهها مجلل باشند. باید فضا به گونهای شود که مردم بیشتر شبها را برای تفریحهای سالم از خانه خارج شوند و به همین دلیل برای این کار نیاز به سرمایهگذاری است.
اعتیاد مساله اجتماعی است، نه فردی
در مورد اعتیاد همچنین باید مدنظر داشته باشیم که معتادان قابل درمان هستند و اعتیاد یک بیماری فردی نیست بلکه اجتماعی است و جامعه باید این هزینه را تقبل کند. مثلاً میتوان مالیاتهایی را که از مردم دریافت میشود صرف درمان کرد و اینکه ما بگوییم فردی را به دلیل اعتیاد اخراج کنیم این مساله حل نمیشود. باید افراد معتاد شناسایی شوند و به آنها کمک کنیم و این در سطح ملی وظیفه رسانههای عمومی و در سطح خرد وظیفه استانداریهاست و دیگر سازمانها هم باید تلاش کنند که این افراد را نجات دهند و این مساله به نظر شدنی میرسد. همان طور که خیلی از معتادان ترک میکنند و راههایی برای ترک اعتیاد وجود دارد، باید کمک کنیم که این بیماری به کلی از کشور ما رخت برببندد. جوانان ما میتوانند سرمایههای کشور ما باشند و قطب توسعه و رشد اقتصادی کشور شوند و اگر ما به آنها بیتوجه باشیم، آن وقت آنها ممکن است درگیر مسائلی شوند که هزینههای اجتماعی برای آنها دربر داشته باشد. به همین دلیل باید بیشتر به فکر آنها بود و همان طور که اشاره کردم در سه قلمرو فردی، خانوادگی و اجتماعی به
مسائلی توجه کنیم که در نهایت اجازه ندهد این جوانان و سرمایههای کشور دچار امراضی مانند اعتیاد شوند که در نهایت هم آنها ضرر خواهند کرد و هم اقتصاد کشور در بخشهایی مانند تولید، بهرهوری و رشد اقتصادی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید