تاریخ انتشار:
سعید شیرکوند معتقد است ۲۵ درصد افزایش هزینه واردات به جیب دلالان تحریم ریخته شده
به نام مردم به کام دلالان تحریم
سعید شیرکوند، استاد اقتصاد و معاون برنامهریزی سازمان گردشگری، روایت جالبی در مورد مافیای اقتصادی داخل ایران دارد؛ مردانی که به اسم دور زدن تحریم، کالاهای وارداتی را ۲۵ درصد گرانتر دست مردم میرساندند و از این فضا صاحب ثروت چندده میلیارددلاری شدند. مافیایی که میتواند، بخش سیاسی و حتی رسانهای را همراه خود کند و به تقابل با هر نوع تنشزدایی بپردازند.
سعید شیرکوند، استاد اقتصاد و معاون برنامهریزی سازمان گردشگری، روایت جالبی در مورد مافیای اقتصادی داخل ایران دارد؛ مردانی که به اسم دور زدن تحریم، کالاهای وارداتی را 25 درصد گرانتر دست مردم میرساندند و از این فضا صاحب ثروت چندده میلیارددلاری شدند. مافیایی که میتواند، بخش سیاسی و حتی رسانهای را همراه خود کند و به تقابل با هر نوع تنشزدایی بپردازند. دلالانی که نانشان از تحریم و تنش چرب میشود. شیرکوند در این گفتوگو برای تجارت فردا تشریح میکند که چطور این مافیای اقتصادی در داخل و خارج با هم گره خورده و چطور هر کدام از ابزار سیاسی و رسانهای خود برای ضربه زدن به بهبود مناسبات ایران با جامعه بینالملل استفاده میکنند. به قول وی مخالفان عادیسازی روابط در خارج پاس میدهند و همتایانشان در داخل آبشار میزنند.
به نظر میرسد گروههایی در ایران و هم در جامعه بینالمللی هستند که مخالف کاهش تنشها در روابط بین ایران و آمریکا هستند و آن مخالفتشان هم بیشتر ریشه در مسائل اقتصادی دارد. آیا میتوانیم بگوییم یکسری جریانهای مالی هم در بخش شبهدولتی و هم در بخش خصوصی هستند که از تحریمها درآمدهای میلیارددلاری از بازارهای تحریم کسب کردند؟
از تجربههای سالهای گذشته میتوان نتیجهگیری کرد که از وجود تنش در روابط ایران با سایر کشورها و افزودن بر این تنش برخی گروهها سود میبرند. طیفهایی که تاکیدشان بر شکلگیری و تداوم تحریمهای مختلف هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه اقتصادی است. متاسفانه از این امر، اشخاص حقیقی و حقوقی فراوانی منتفع شدند. در حوزه سیاسی که البته متخصصان و کارشناسان علوم سیاسی باید به این سوال جواب دهند، میتوانیم از کشورهایی مثل روسیه، چین و در سطح منطقهای ترکیه، عربستان، امارات و امثالهم یاد کنیم. در حوزه اقتصادی هم بسیاری از شرکتهای واسطهای که طی سالهای گذشته در خارج و در داخل ایران فعالیت کردند، از این روند منتفع شدند.
این روند از چه زمانی سرعت گرفت؟ همزمان با تحریمهای 90 یا پیش از آن؟
وقتی شرایط اقتصادی کشور را در سالهای 90 و 91 بررسی کنیم و حتی قبل از آن در سالهای 86 و 87 که تنشزدایی به گونهای در دستور کار دولت بود، میبینیم که این روند رخ داده است. بر اساس گزارشهایی که منتشر شده ما مجبور بودیم بسیاری از کالاها، تجهیزات، تکنولوژی و مواد اولیه را از روشهای متفاوت، متنوع و غیررسمی به داخل کشور هدایت کنیم.
توجیه دولت این بود که چون تحریم هستیم این دلالها به دور زدن تحریم کمک میکنند تا کالاها وارد کشور شود و با کمبود و تورم روبهرو نشویم؛ آیا همین شد یا برعکس، با خودشان تورم آوردند؟
هر کالایی که به گونه غیررسمی وارد کشور شد، با یک افزایش هزینهای روبهرو شد که بخش زیادی از این افزایش هزینه منفعتی بود که نصیب اشخاص حقیقی و حقوقی میشد. این گروهها در داخل کشور و در تعامل با خارج کشور به این منفعت دست مییافتند.
کاسبینی که گرانی هم آوردند و حالا ترسیدهاند؟
از مجموع واردات کشور بین 25 تا 30 درصد ارزش تمامشده آن کالای وارداتی مربوط به این شرایط نامناسب بینالمللی حاکم بر روابط ماست و اگر ما این روابط را در یک مسیر صحیح در چارچوب منافع ملی بتوانیم مدیریت کنیم، بسیاری از این هزینهها کاهش پیدا خواهد کرد. وقتی که قرار باشد ما با دنیا بر مبنای یک روابط بینالملل هوشیارانه و مبتنی بر منافع ملی، وارد تعامل شویم و سعی کنیم بسیاری از هزینههای غیرضروری در این روابط را کاهش دهیم، طبیعی است که ساز و کارهای واردات و صادرات ما هم به صورت رسمی خواهد بود و بسیاری از این واسطهگریها و دلالیهایی که تاکنون بوده است از بین خواهد رفت. جیغ بنفشی که در برخی از جاها دیده میشود که یک عدهای میکشند، طبیعی است که وقتی ببینند دولت جدید روی کار آمده و تنشزدایی را در دستور کار خود قرار داده و با اتخاذ مواضع اصولی مبتنی بر همان سه اصل کلی عزت، حکمت و مصلحت به دنبال این است که بسیاری از آن تردیدها و نگرانیها و ایرانهراسیهایی را که در دنیا شکل گرفته بود مدیریت کند، با آن سر ناسازگاری میگذارند. دولت جدید میخواهد در شرایط موجود تنشها را کاهش دهد. اما شما میبینید که بخشهای زیادی به مخالفت برخاستند. از فعالیت گستردهای که رژیم صهیونیستی انجام داد تا مانعتراشیهای گستردهای که کشورهایی مانند ترکیه، عربستان، امارات، چین و روسیه انجام میدهند. در داخل کشور هم به همین ترتیب. ممکن است که به صورت ظاهری نشود خاستگاه آن را پیدا کنیم ولی اگر یک مقداری عمیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که آن کسانی که تاکنون توانستهاند با واسطهگری و دلالی، میلیاردها سود ببرند، مخالف تغییر این روند هستند.
و نظام متوجه سود بسیار این دلالها بود اما چارهای نداشت یا میتوانست کنترل کند؟
خب اینها در گزارشهای رسمی که در کشورمان منتشر شده است. یکی از این گزارشها را مرکز پژوهشهای مجلس چند سال قبل تهیه کرده است. به طور واضح در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بود که به خاطر این مسیرهای پنهان و تودرتو و غیررسمی در واردات کالا، ما ناچاریم از این روشها استفاده کنیم.
با این روند ادامه یافتن تحریمها، یعنی دولت جدید هم باید به این بازی مافیای اقتصادی تن دهد؟
بسیاری از این واسطهگریها و دلالیها و کورهراههایی که عدهای برای رسیدن به منافع شخصی خودشان، اقتصاد کشورمان را به آن مسیر بردند، از بین خواهد رفت.
اما مخالفتهایشان با تغییر در سطوح دیپلماسی بسیار جدی است و لابیهای قوی دارند. آیا مافیای اقتصادی از دیپلماسی روحانی شکست میخورد ؟
من نمیخواهم همه کسانی را که مخالف این مذاکرات فعلی هستند برانم، قطعاً در این بین کسانی هستند که به واسطه نوع نگاهشان یا به واسطه کمبود اطلاعاتشان یا به واسطه ذهنیت منفی که به دولت دارند یا به واسطه موضعگیری سیاسیشان به جرگه مخالفان این مذاکرات پیوستند و سعی میکنند دائماً این مذاکرات را به نوعی کند کنند یا حتی متوقف کنند. من این افراد را کنار میگذارم ولی به جد معتقدم که این افراد که به نوعی تحت تاثیر جریان دومی هستند که طی این سالها از تنش ایران با جامعه جهانی سود سرشاری بردند. یعنی به خاطر وجود این تحریمها، به خاطر وجود این مبادلات پنهانی و غیررسمی توانستند میلیاردها دلار سود ببرند، حالا سعی میکنند برای اینکه این شرایط تغییری نکند از همه ابزارها استفاده کنند. البته چهبسا که بعضی از افراد هم که نگاه سیاسی یا اعتقادی برای مخالفت دارند، به نوعی از سوی همین مافیای اقتصادی پشتیبانی و حمایت شوند.
آقای شیرکوند با تایید اینکه یک چنین گروهی وجود دارد، این سوال مطرح میشود که آیا واقعاً از لحاظ اقتصادی دولت نمیتواند ساز و کارهایی پیدا کند که اگر یک بخش شبهدولتی یا خصوصی رفتند سراغ این نوع دور زدن تحریمها، سودبرندگی در این سطح بالا نداشته باشند که معادلش ضرر ملت باشد؟ آیا میتوانست نظارتی روی اینها صورت بگیرد یا یکسری ساز و کار تدوین میشد که حتی اگر بخش خصوصی میآمد به دولت کمک میکرد اینطور یک رانت تشکیل نشود؟
اینطور نیست که ما فکر کنیم فقط این منفعت نصیب کسانی بوده است که عضو دولت نبودهاند. حتی میتوان صریح گفت کسانی از خود مجموعه دولت، درگیر یک چنین فعالیتهایی بودهاند و سعی کردند این فعالیتها را به سمتی سوق دهند که آنها هم به یک منفعتی برسند. یا یک پوششهایی ایجاد میکردند که این پوششها باعث میشد منفعتی به دست بیاید. وقتی که قرار است ما از یک روابط تجاری تعریفشده استفاده نکنیم، مجبورم برویم سراغ راهها و روشها و ابزارهای غیررسمی و در خیلی از این جاها چون دولت مستقیماً نمیتوانسته است خودش وارد عمل شود، مجبور بوده به طرف شرکتها یا اشخاص پوششی برود که این افراد حتی برخیشان ممکن است در زنجیره نظام اداری دولت هم قرار بگیرند.
یعنی دولتی که خود دلالی میکرده؟
شرایط به گونهای بوده است که طی این چند سال گذشته، وقتی هزینه تمامشده یک کالا یا یک نهاده در داخل کشور ناشی از این شرایط ناخواسته بینالمللی 25 تا 30 درصد افزایش داشته است، این سود نصیب کسانی شده که حتی در زنجیره دولت بودند و نصیب برخی از شرکتها یا موسساتی شده است که ظاهراً غیردولتی بودند ولی واقعاً دولتی بودند. بخشی از آن هم به جیب اشخاص حقیقی رفته است که برای پوشش دادن به فعالیتهای مربوط به مبادلات اقتصادی دولت خودش آنها را به این کار گمارده است یا برگزیده یا ماموریتی به آنها داده است. برخی هم در قالب نهادهای عمومی غیردولتی بودند، همه این افراد با هم بودهاند.
آقای شیرکوند، این گروهها که با سخنان شما هم مافیای اقتصادی دارند و هم سیاسی، در عرصه داخلی چقدر قدرت مانور -در دولت روحانی و تلاش برای رفع تحریم- دارند؟
آنچه مهم است این است که 25 درصد واردات ما قیمت تمامشدهاش منفعتی بوده است که به جیب کسانی رفته است که از این شرایط بحرانی و پرتنش بین ما و کشورهای دیگر منفعت بردند. اگر قرار است این روابط تعدیل شود و اگر قرار است در این روابط تنشزدایی صورت بگیرد، اگر قرار است که این تحریمها کمرنگ شود و در نهایت هم لغو شود، طبیعتاً آن 25 درصد از ارزش واردات دیگر وجود نخواهد داشت و این عدد کمی نیست. اگر ما در نظر بگیریم مثلاً در یک سال 70 میلیارد دلار وارد کشور شده است، مفهوماش این است که چیزی حدود 17 میلیارد دلار منفعتی بوده که این گروههای ذینفع بردند و این گروههای ذینفع در یک روابط شفاف اقتصادی حذف میشوند. این عدد کمی نیست. یعنی این عدد آنقدر بزرگ است که آن افراد را برانگیزد که حتی اگر میتوانند به ترتیبی در روزنامههای داخلی مواضعشان را اعلام رسمی کنند. جو رسانهای راه بیندازند. از آن طرف در روزنامههای صهیونیستی، روزنامههای آمریکایی هم کسانی هستند که طرفدار تداوم این وضعیت بحرانی بین ایران و سایر کشورها هستند. این مافیای اقتصادی در هر دو مصداق، روزنامههایشان را ساپورت میکنند تا بتوانند جوسازی کنند و اطلاعات غلط بدهند. برخی از گمانهزنیهای نادرستی را بگویند. در داخل هم یک عدهای بهره ببرند.
یک همپوشانی و همراهی در دو قاب متفاوت؟
شما اگر مقداری دقیقتر نگاه کنید میبینید که تقسیم کار نانوشتهای وجود دارد، خارج از کشور پاس میدهد و برخی در داخل کشور آبشار میزنند. یعنی در آنجا روزنامه ها آرتص یک چیز بیپایه و بیاساس برای ایجاد یک تنش جدید برای بر هم زدن این روند مذاکرات رو به جلو، منتشر میکند. بعد در داخل هم یک روزنامهای عین آن گفتار را تیتر میکند و طبق آن حرف میزند.
این مافیای اقتصادی بیشتر روی جمهوریخواهان در آمریکا اثر دارد؟
تمام کسانی که در گروه به اصطلاح افراطیون دولت آمریکا طبقهبندی میشوند. از جمهوریخواهان جنگطلبشان گرفته، تا جمهوریخواهانی که همواره در مقابل منافع ملی ما به صورت عریان موضع گرفتند تا برخی از کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای منطقه؛ اینها کسانی بودند که در تمام این سالها سعی کردند بر این بحران بیفزایند و به آن دامن بزنند و عمیقترش کنند. در چنین شرایطی خب طبیعی است که همه آنها میکوشند از هر ابزاری که میتوانند استفاده کنند که دوباره این روابط به هم بخورد. دوباره روند مذاکرات باکندی مواجه شود یا به تعطیلی کشیده شود و در داخل هم عدهای با آنها همکاری میکنند. یعنی آنچه آنجا گفته میشود با برخی رفتار مخالفان بهبود روابط در داخل، متاسفانه در یک مسیر است. میتوانم بگویم که دو لبه یک قیچی هستند که قصدشان بریدن آن بند ظریف ایجادشده در روند مذاکرات است.
احتمالاً دولت آقای روحانی دو سال طول بکشد تا علیه تحریمها قدمهای جدی بردارد، اگر نظر شما هم این است که این روند طولانی است با توجه به اینکه هنوز این تحریمها ادامه دارد، دور زدن تحریمها هم همچنان ادامه پیدا خواهد کرد؛ لذا دولت باید چه ساز و کاری ببیند که این گروه هر روز قویتر نشود؟
اینها دو اثر دارند، یک اثر مستقیم و یک اثر غیرمستقیم. اثر غیرمستقیماش در اقتصاد و تجارت ایران تاثیرگذاریاش خیلی بیشتر از اثر مستقیم بوده است. به همین دلیل شما میبینید که به محض اینکه خوشبینی در مذاکرات از سوی مذاکرهکنندگان ایرانی مطرح میشود بازار نسبت به آن سریع واکنش نشان میدهد و در عرصه اقتصادی هم شما اثر آن را مشاهده میکنید. من معتقدم مذاکرات اگر ادامه پیدا کند چندین ماه طول میکشد. اما چندین ماه دیگر این تحریمها آهسته کاهش پیدا میکند تا از بین برود. مهم روندش است. وقتی که روند روبه بهبود باشد وقتی که شرایط رو به تنشزدایی باشد، ما در اقتصاد اثراتش را مشاهده میکنیم. چون خیلی از این شرکتها و بسیاری از کالاها و مواد اولیهای که ما وارد کشور میکنیم، مستقیماً مشمول تحریم نبودند اما فضایی که تحریم ایجاد کرده بود، نقش منفی داشت. ما مجبور شدیم که در آن حوزهها هم بیاییم و هزینه بپردازیم. به همین دلیل است که روند رو به جلوی مذاکرات خودبهخود آن گروههای اقتصادی را در نگرانی و اضطراب ناشی از دست دادن منافع قرار داده است. برای همین است که بسیار عصبانی هستند.
لذا فکر میکنید که اینها قدرتمند نمیشوند؟
قدرت مردم را نادیده نگیرید. قدرت بیشتر در اختیار مردم است. مردم این را درک میکنند، مردم این را متوجهاند، بر اساس امیدواریهایی که داشتند دولت را برگزیدند. حمایتهایشان به گونهایاست که از پس کنار زدن آن قدرت مبتنی بر منفعت مادی آن اخلالگران، بتوانند بربیایند.
به نظر میرسد گروههایی در ایران و هم در جامعه بینالمللی هستند که مخالف کاهش تنشها در روابط بین ایران و آمریکا هستند و آن مخالفتشان هم بیشتر ریشه در مسائل اقتصادی دارد. آیا میتوانیم بگوییم یکسری جریانهای مالی هم در بخش شبهدولتی و هم در بخش خصوصی هستند که از تحریمها درآمدهای میلیارددلاری از بازارهای تحریم کسب کردند؟
از تجربههای سالهای گذشته میتوان نتیجهگیری کرد که از وجود تنش در روابط ایران با سایر کشورها و افزودن بر این تنش برخی گروهها سود میبرند. طیفهایی که تاکیدشان بر شکلگیری و تداوم تحریمهای مختلف هم در حوزه سیاسی و هم در حوزه اقتصادی است. متاسفانه از این امر، اشخاص حقیقی و حقوقی فراوانی منتفع شدند. در حوزه سیاسی که البته متخصصان و کارشناسان علوم سیاسی باید به این سوال جواب دهند، میتوانیم از کشورهایی مثل روسیه، چین و در سطح منطقهای ترکیه، عربستان، امارات و امثالهم یاد کنیم. در حوزه اقتصادی هم بسیاری از شرکتهای واسطهای که طی سالهای گذشته در خارج و در داخل ایران فعالیت کردند، از این روند منتفع شدند.
این روند از چه زمانی سرعت گرفت؟ همزمان با تحریمهای 90 یا پیش از آن؟
وقتی شرایط اقتصادی کشور را در سالهای 90 و 91 بررسی کنیم و حتی قبل از آن در سالهای 86 و 87 که تنشزدایی به گونهای در دستور کار دولت بود، میبینیم که این روند رخ داده است. بر اساس گزارشهایی که منتشر شده ما مجبور بودیم بسیاری از کالاها، تجهیزات، تکنولوژی و مواد اولیه را از روشهای متفاوت، متنوع و غیررسمی به داخل کشور هدایت کنیم.
توجیه دولت این بود که چون تحریم هستیم این دلالها به دور زدن تحریم کمک میکنند تا کالاها وارد کشور شود و با کمبود و تورم روبهرو نشویم؛ آیا همین شد یا برعکس، با خودشان تورم آوردند؟
هر کالایی که به گونه غیررسمی وارد کشور شد، با یک افزایش هزینهای روبهرو شد که بخش زیادی از این افزایش هزینه منفعتی بود که نصیب اشخاص حقیقی و حقوقی میشد. این گروهها در داخل کشور و در تعامل با خارج کشور به این منفعت دست مییافتند.
کاسبینی که گرانی هم آوردند و حالا ترسیدهاند؟
از مجموع واردات کشور بین 25 تا 30 درصد ارزش تمامشده آن کالای وارداتی مربوط به این شرایط نامناسب بینالمللی حاکم بر روابط ماست و اگر ما این روابط را در یک مسیر صحیح در چارچوب منافع ملی بتوانیم مدیریت کنیم، بسیاری از این هزینهها کاهش پیدا خواهد کرد. وقتی که قرار باشد ما با دنیا بر مبنای یک روابط بینالملل هوشیارانه و مبتنی بر منافع ملی، وارد تعامل شویم و سعی کنیم بسیاری از هزینههای غیرضروری در این روابط را کاهش دهیم، طبیعی است که ساز و کارهای واردات و صادرات ما هم به صورت رسمی خواهد بود و بسیاری از این واسطهگریها و دلالیهایی که تاکنون بوده است از بین خواهد رفت. جیغ بنفشی که در برخی از جاها دیده میشود که یک عدهای میکشند، طبیعی است که وقتی ببینند دولت جدید روی کار آمده و تنشزدایی را در دستور کار خود قرار داده و با اتخاذ مواضع اصولی مبتنی بر همان سه اصل کلی عزت، حکمت و مصلحت به دنبال این است که بسیاری از آن تردیدها و نگرانیها و ایرانهراسیهایی را که در دنیا شکل گرفته بود مدیریت کند، با آن سر ناسازگاری میگذارند. دولت جدید میخواهد در شرایط موجود تنشها را کاهش دهد. اما شما میبینید که بخشهای زیادی به مخالفت برخاستند. از فعالیت گستردهای که رژیم صهیونیستی انجام داد تا مانعتراشیهای گستردهای که کشورهایی مانند ترکیه، عربستان، امارات، چین و روسیه انجام میدهند. در داخل کشور هم به همین ترتیب. ممکن است که به صورت ظاهری نشود خاستگاه آن را پیدا کنیم ولی اگر یک مقداری عمیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که آن کسانی که تاکنون توانستهاند با واسطهگری و دلالی، میلیاردها سود ببرند، مخالف تغییر این روند هستند.
و نظام متوجه سود بسیار این دلالها بود اما چارهای نداشت یا میتوانست کنترل کند؟
خب اینها در گزارشهای رسمی که در کشورمان منتشر شده است. یکی از این گزارشها را مرکز پژوهشهای مجلس چند سال قبل تهیه کرده است. به طور واضح در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بود که به خاطر این مسیرهای پنهان و تودرتو و غیررسمی در واردات کالا، ما ناچاریم از این روشها استفاده کنیم.
با این روند ادامه یافتن تحریمها، یعنی دولت جدید هم باید به این بازی مافیای اقتصادی تن دهد؟
بسیاری از این واسطهگریها و دلالیها و کورهراههایی که عدهای برای رسیدن به منافع شخصی خودشان، اقتصاد کشورمان را به آن مسیر بردند، از بین خواهد رفت.
اما مخالفتهایشان با تغییر در سطوح دیپلماسی بسیار جدی است و لابیهای قوی دارند. آیا مافیای اقتصادی از دیپلماسی روحانی شکست میخورد ؟
من نمیخواهم همه کسانی را که مخالف این مذاکرات فعلی هستند برانم، قطعاً در این بین کسانی هستند که به واسطه نوع نگاهشان یا به واسطه کمبود اطلاعاتشان یا به واسطه ذهنیت منفی که به دولت دارند یا به واسطه موضعگیری سیاسیشان به جرگه مخالفان این مذاکرات پیوستند و سعی میکنند دائماً این مذاکرات را به نوعی کند کنند یا حتی متوقف کنند. من این افراد را کنار میگذارم ولی به جد معتقدم که این افراد که به نوعی تحت تاثیر جریان دومی هستند که طی این سالها از تنش ایران با جامعه جهانی سود سرشاری بردند. یعنی به خاطر وجود این تحریمها، به خاطر وجود این مبادلات پنهانی و غیررسمی توانستند میلیاردها دلار سود ببرند، حالا سعی میکنند برای اینکه این شرایط تغییری نکند از همه ابزارها استفاده کنند. البته چهبسا که بعضی از افراد هم که نگاه سیاسی یا اعتقادی برای مخالفت دارند، به نوعی از سوی همین مافیای اقتصادی پشتیبانی و حمایت شوند.
آقای شیرکوند با تایید اینکه یک چنین گروهی وجود دارد، این سوال مطرح میشود که آیا واقعاً از لحاظ اقتصادی دولت نمیتواند ساز و کارهایی پیدا کند که اگر یک بخش شبهدولتی یا خصوصی رفتند سراغ این نوع دور زدن تحریمها، سودبرندگی در این سطح بالا نداشته باشند که معادلش ضرر ملت باشد؟ آیا میتوانست نظارتی روی اینها صورت بگیرد یا یکسری ساز و کار تدوین میشد که حتی اگر بخش خصوصی میآمد به دولت کمک میکرد اینطور یک رانت تشکیل نشود؟
اینطور نیست که ما فکر کنیم فقط این منفعت نصیب کسانی بوده است که عضو دولت نبودهاند. حتی میتوان صریح گفت کسانی از خود مجموعه دولت، درگیر یک چنین فعالیتهایی بودهاند و سعی کردند این فعالیتها را به سمتی سوق دهند که آنها هم به یک منفعتی برسند. یا یک پوششهایی ایجاد میکردند که این پوششها باعث میشد منفعتی به دست بیاید. وقتی که قرار است ما از یک روابط تجاری تعریفشده استفاده نکنیم، مجبورم برویم سراغ راهها و روشها و ابزارهای غیررسمی و در خیلی از این جاها چون دولت مستقیماً نمیتوانسته است خودش وارد عمل شود، مجبور بوده به طرف شرکتها یا اشخاص پوششی برود که این افراد حتی برخیشان ممکن است در زنجیره نظام اداری دولت هم قرار بگیرند.
یعنی دولتی که خود دلالی میکرده؟
شرایط به گونهای بوده است که طی این چند سال گذشته، وقتی هزینه تمامشده یک کالا یا یک نهاده در داخل کشور ناشی از این شرایط ناخواسته بینالمللی 25 تا 30 درصد افزایش داشته است، این سود نصیب کسانی شده که حتی در زنجیره دولت بودند و نصیب برخی از شرکتها یا موسساتی شده است که ظاهراً غیردولتی بودند ولی واقعاً دولتی بودند. بخشی از آن هم به جیب اشخاص حقیقی رفته است که برای پوشش دادن به فعالیتهای مربوط به مبادلات اقتصادی دولت خودش آنها را به این کار گمارده است یا برگزیده یا ماموریتی به آنها داده است. برخی هم در قالب نهادهای عمومی غیردولتی بودند، همه این افراد با هم بودهاند.
آقای شیرکوند، این گروهها که با سخنان شما هم مافیای اقتصادی دارند و هم سیاسی، در عرصه داخلی چقدر قدرت مانور -در دولت روحانی و تلاش برای رفع تحریم- دارند؟
آنچه مهم است این است که 25 درصد واردات ما قیمت تمامشدهاش منفعتی بوده است که به جیب کسانی رفته است که از این شرایط بحرانی و پرتنش بین ما و کشورهای دیگر منفعت بردند. اگر قرار است این روابط تعدیل شود و اگر قرار است در این روابط تنشزدایی صورت بگیرد، اگر قرار است که این تحریمها کمرنگ شود و در نهایت هم لغو شود، طبیعتاً آن 25 درصد از ارزش واردات دیگر وجود نخواهد داشت و این عدد کمی نیست. اگر ما در نظر بگیریم مثلاً در یک سال 70 میلیارد دلار وارد کشور شده است، مفهوماش این است که چیزی حدود 17 میلیارد دلار منفعتی بوده که این گروههای ذینفع بردند و این گروههای ذینفع در یک روابط شفاف اقتصادی حذف میشوند. این عدد کمی نیست. یعنی این عدد آنقدر بزرگ است که آن افراد را برانگیزد که حتی اگر میتوانند به ترتیبی در روزنامههای داخلی مواضعشان را اعلام رسمی کنند. جو رسانهای راه بیندازند. از آن طرف در روزنامههای صهیونیستی، روزنامههای آمریکایی هم کسانی هستند که طرفدار تداوم این وضعیت بحرانی بین ایران و سایر کشورها هستند. این مافیای اقتصادی در هر دو مصداق، روزنامههایشان را ساپورت میکنند تا بتوانند جوسازی کنند و اطلاعات غلط بدهند. برخی از گمانهزنیهای نادرستی را بگویند. در داخل هم یک عدهای بهره ببرند.
یک همپوشانی و همراهی در دو قاب متفاوت؟
شما اگر مقداری دقیقتر نگاه کنید میبینید که تقسیم کار نانوشتهای وجود دارد، خارج از کشور پاس میدهد و برخی در داخل کشور آبشار میزنند. یعنی در آنجا روزنامه ها آرتص یک چیز بیپایه و بیاساس برای ایجاد یک تنش جدید برای بر هم زدن این روند مذاکرات رو به جلو، منتشر میکند. بعد در داخل هم یک روزنامهای عین آن گفتار را تیتر میکند و طبق آن حرف میزند.
این مافیای اقتصادی بیشتر روی جمهوریخواهان در آمریکا اثر دارد؟
تمام کسانی که در گروه به اصطلاح افراطیون دولت آمریکا طبقهبندی میشوند. از جمهوریخواهان جنگطلبشان گرفته، تا جمهوریخواهانی که همواره در مقابل منافع ملی ما به صورت عریان موضع گرفتند تا برخی از کشورهای اروپایی و برخی از کشورهای منطقه؛ اینها کسانی بودند که در تمام این سالها سعی کردند بر این بحران بیفزایند و به آن دامن بزنند و عمیقترش کنند. در چنین شرایطی خب طبیعی است که همه آنها میکوشند از هر ابزاری که میتوانند استفاده کنند که دوباره این روابط به هم بخورد. دوباره روند مذاکرات باکندی مواجه شود یا به تعطیلی کشیده شود و در داخل هم عدهای با آنها همکاری میکنند. یعنی آنچه آنجا گفته میشود با برخی رفتار مخالفان بهبود روابط در داخل، متاسفانه در یک مسیر است. میتوانم بگویم که دو لبه یک قیچی هستند که قصدشان بریدن آن بند ظریف ایجادشده در روند مذاکرات است.
احتمالاً دولت آقای روحانی دو سال طول بکشد تا علیه تحریمها قدمهای جدی بردارد، اگر نظر شما هم این است که این روند طولانی است با توجه به اینکه هنوز این تحریمها ادامه دارد، دور زدن تحریمها هم همچنان ادامه پیدا خواهد کرد؛ لذا دولت باید چه ساز و کاری ببیند که این گروه هر روز قویتر نشود؟
اینها دو اثر دارند، یک اثر مستقیم و یک اثر غیرمستقیم. اثر غیرمستقیماش در اقتصاد و تجارت ایران تاثیرگذاریاش خیلی بیشتر از اثر مستقیم بوده است. به همین دلیل شما میبینید که به محض اینکه خوشبینی در مذاکرات از سوی مذاکرهکنندگان ایرانی مطرح میشود بازار نسبت به آن سریع واکنش نشان میدهد و در عرصه اقتصادی هم شما اثر آن را مشاهده میکنید. من معتقدم مذاکرات اگر ادامه پیدا کند چندین ماه طول میکشد. اما چندین ماه دیگر این تحریمها آهسته کاهش پیدا میکند تا از بین برود. مهم روندش است. وقتی که روند روبه بهبود باشد وقتی که شرایط رو به تنشزدایی باشد، ما در اقتصاد اثراتش را مشاهده میکنیم. چون خیلی از این شرکتها و بسیاری از کالاها و مواد اولیهای که ما وارد کشور میکنیم، مستقیماً مشمول تحریم نبودند اما فضایی که تحریم ایجاد کرده بود، نقش منفی داشت. ما مجبور شدیم که در آن حوزهها هم بیاییم و هزینه بپردازیم. به همین دلیل است که روند رو به جلوی مذاکرات خودبهخود آن گروههای اقتصادی را در نگرانی و اضطراب ناشی از دست دادن منافع قرار داده است. برای همین است که بسیار عصبانی هستند.
لذا فکر میکنید که اینها قدرتمند نمیشوند؟
قدرت مردم را نادیده نگیرید. قدرت بیشتر در اختیار مردم است. مردم این را درک میکنند، مردم این را متوجهاند، بر اساس امیدواریهایی که داشتند دولت را برگزیدند. حمایتهایشان به گونهایاست که از پس کنار زدن آن قدرت مبتنی بر منفعت مادی آن اخلالگران، بتوانند بربیایند.
دیدگاه تان را بنویسید