سوال اصلی این است که آیا ما در مورد رادیکالیزه شدن فضای سیاسی ایران صحبت میکنیم؟ یا در مورد تعارضات ایران با جامعه بینالمللی.
سعید لیلاز/ اقتصاددان
سوال اصلی این است که آیا ما در مورد رادیکالیزه شدن فضای سیاسی ایران صحبت میکنیم؟ یا در مورد تعارضات ایران با جامعه بینالمللی. چرا که این دو با هم تفاوتهای کلیدی دارند. مشکلات بین ایران و آمریکا، از هفت، هشت سال آخر دوره پهلوی رو به افول رفت. شاید پیش از آن چون ایران به کشور قدرتمندی در منطقه تبدیل نشده بود این مشکلات در این سطح نبود اما میبینیم ما از اواخر دوره شاه تاکنون، با آمریکا دارای مشکلات اساسی هستیم. از آن دوره تاکنون مناقشات ایران و آمریکا واقعی است که با تغییر رویکرد در سیاست داخلی یا خارجی قابل حذف نیست. طبیعتاً در این بین گروههایی هستند که از این مناقشات سود میبرند و برخی هم ضرر میکنند و موازنه بین این دو گروه متناوب کم و زیاد میشود. اما باید در نظر داشته باشیم که بخشی از مناقشات ژئوپولتیک است و وابسته به سناریوهای مختلف اقتصاد سیاسی است. به عنوان نمونه به مناقشات بین ایران و عربستان نگاه کنید. آیا مناقشه بین ایران و عربستان ذاتی است؟ به نظر میرسد که همینطور است. وقتی سیاست خارجی دوران شاه با اعراب را بررسی میکنیم، میبینیم که شاه آنقدر با اعراب مساله داشت که امروز روحانی سید
قرآندوست، با اعراب مشکل دارد. پس این سطح دوم از مناقشات، یک نوع مناقشات ژئوپولتیک است. به عنوان نمونه دیگر به رابطه بین ایران و ترکیه در 400 سال گذشته نگاه کنید. ما در تمام این سالها مناقشات جدی ژئوپولتیک با این کشور داریم. البته این مناقشات گاه کم و گاه زیاد میشود. به عنوان نمونه میبینید که طی سه رژیم گذشته - روسیه تزاری، شوروی و روسیه پوتین- رابطه بین روسیه و آمریکا یک نوع است. رابطه ایران با روسها هم همیشه در سه حوزه اختلافبرانگیز بوده؛ آسیای میانه، قفقاز، دریای خزر. رادیکالیزه شدن فضای رابطه، هم سودبرنده داخلی دارد و هم خارجی؛ به صراحت میتوانم بگویم در تمام دنیا هیچ کشوری علاقه ندارد رابطه ایران و آمریکا عادی شود. به عبارتی از حالت تخاصم به حالت رقابت در بیاید. دقت کنید من نمیگویم رابطه دوستانه؛ چون تصور میکنم در بهترین حالت ممکن، رابطه این دو کشور از تخاصم به رقابت تبدیل خواهد شد. غیر از این را نه ممکن میدانم و نه مفید. بسیاری از کشورهای خارجی از رادیکالیزه شدن این فضا سود میبرند. البته درجه سود متفاوت است. اولین زیانکننده از بهبود روابط ایران- آمریکا، اسرائیلیها هستند. بعد به ترتیب اولویت،
اعراب، روسیه، چین، ترکیه، اتحادیه اروپا و بریتانیا. در داخل کسانی از انزوای سیاسی ایران بهطور کلی-نهتنها در مورد آمریکا- سود میبرند که برای خودشان از تنش موجود منافع اقتصادی حاصل میکنند. از سویی افرادی هم که از رادیکالیزه شدن برای توجیه قدرتمندیشان سود میبرند. به عبارتی بر اریکه قدرت ماندن یا توجیه ضعفهایشان در اداره کشور ایجاب میکند که همیشه ایران با تمام دنیا در تنش باشد. در مورد تحریم دیدیم که افرادی ادعا میکردند تحریم روی مسائل اقتصادی اثر دارد که تلاش داشتند برای لاپوشانی ضعفهای دولت احمدینژاد در بخش اقتصاد، تحریم را بهانه کنند. هیچ وقت هم جواب ندادند اگر مشکل تحریم است چطور در سال 87 که تحریم نبود، رکورد بدترین وضعیت اقتصادی را داشتیم؟ جز اینکه 87 حاصل عملکرد بسیار منفی احمدینژاد در عرصه اقتصادی بود؟ ظرف سه سال گذشته چند گروه دلال پدید آمدند که اعتبار چهار هزار ساله ایران را به خودشان منتقل کردند. در حالی که ایران با ذخایر ارزی بالایی که دارد، این توانایی را دارد که دنیا را کانفرم کند، حالا باید منتظر این باشد که چند شرکت دلالی بیایند و السی ایران را تایید کنند و در این بین پنج درصد تا 10
درصد سود ببرند. ایران 100 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد. اما برای 10 درصد السی، مجبور میشود 100 درصد پول را بدهد به فروشنده. به عبارتی بدون اینکه فروشنده را بشناسیم، پول را میدهیم و میرود. در همین چند سال ببینید چه گروههایی میلیاردر به دلار شدند. به بهانه اینکه پول ایران را به داخل یا خارج منتقل میکنند پنج تا هفت درصد پورسانت میگیرند. مثلاً یک محموله نفت را میبرند که برای ایران بفروشند اما جالب است که کسی نمیداند، دلال، نفت را با کشتی گرفته و برده و کشتی را هم پس نداده است. 12 میلیون دلار نفت و کشتی از بیتالمال میرود به جیب دلال. واردات کالاهای مورد نیاز کشور را انجام میدهند و بین 25 تا 30 درصد سود میبرند و سبب گرانی کالا میشوند. 20 تا 30 میلیارد دلار در سال از این طریق دزدی شده. به عبارتی کشور غارت شده است. در بخش پتروشیمی گروهی در دو مورد 400 میلیون دلار از دو شرکت بردند. اختلاس از این روشنتر؟ ممکن است برخیها بدشان بیاید اما من معتقدم که دولت آمریکا با اینها شریک است. مواضع ضدآمریکایی من برای خیلیها مشخص است. اما آمریکا با دزدهای ایران شریک است. همانطور که برخی افراد در دولت قبلی در این
دزدیها شریک بودند. شما دیدید که تحریمها چه نتایجی داشت؟ محافظهکاران برنده بودند و اصلاحطلبها باختند. دموکراسی و هر روندی که به این سمت در حرکت بود با این تحریمها با چه سرنوشتی روبهرو شد؟
دیدگاه تان را بنویسید