تاریخ انتشار:
پیروزی غیرقابلپیشبینی
انقلاب عوامگرایی
پیروزی دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا محصول تواناییهای او نبود بلکه از ضعف هیلاری کلینتون ناشی میشد.
پیروزی دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا محصول تواناییهای او نبود بلکه از ضعف هیلاری کلینتون ناشی میشد. پیروزی او ایالات متحده را به یک بحران عمیق فرو میبرد و هیچکس -شاید حتی خود دونالد ترامپ- نمیداند که او چگونه کشور را اداره خواهد کرد. لحظاتی پس از پیروزی در ساعات اولیه صبح روز چهارشنبه هنگامی که دونالد ترامپ به سمت هتل هیلتون در منهتن میرفت، گروهی از مردان هیجانزده با صدای بلند و خشن شروع به شعار دادن کردند. این شعار به سرعت در میان مردم گسترش یافت و هدف آن رقیب سرسخت ترامپ یعنی خانم هیلاری کلینتون بود: «او را زندانی کنید». به هر حال این ترامپ بود که وعده چنین کاری را قبلاً داده بود. اینکه بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت در 20 ژانویه رقیب سیاسی خود را به زندان بیندازد. کاری که ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان در مسکو و آنکارا با مخالفانشان انجام میدهند. بدین ترتیب بود که با پایان یافتن کارزار انتخاباتی ساعت صفر در دوران آمریکای جدید آغاز شد. با تهدیدی که بیمحابا بر سر راه آشتی قرار گرفت و یادآور دیکتاتوریهای گذشتههای دور بود. با این حال ترامپ بعدها تلاش کرد تا کنترل
شعارها را در دست گیرد و از «بستن زخمهای تفرقه» و «گردهم آمدن به شکل یک ملت متحد» سخن گفت. پیروان ترامپ پیروزی او را نشانهای بر یک آغاز میدانستند نه یک پایان. آنها هنگامی که ساختمان امپایر استیت به رنگ قرمز درآمد و تصویر بزرگ رهبرشان در تاریکی شب بر نمای ساختمان جلوهگر شد، فریاد شادی سر دادند. در آن روز عصر آمریکا یک انقلاب را تجربه کرد. کشوری که الگوی موفق پس از جنگ جهانی بود و ریشههایش در پویایی، شکوفایی و تاثیرگذاری فراگیر قرار داشت، ناگهان به خاطر رای معترضان خشمگین به انقباض عضلانی دچار شد. این رای عدم اعتماد به سرمایهداری جهانی بود، نشانهای از تفکیک آمریکا به شهرهای آزاد و مناطق روستایی عقبمانده. با این انتخابات اکثریت سفیدپوست کشور تلاش کردند هویت خود را بازیافته و از آن محافظت کنند.
نظام سیاسی آمریکا یک فرآیند مشروعیتزدایی از دموکراسی تجربه کرد. فرآیندی که باعث میشود این نظام نتواند همانند گذشته عمل کند. این فرآیند مشروعیتزدایی از طبقه حاکم بود که هیلاری کلینتون در راس آن قرار داشت. زنی که بیش از هر سیاستمدار دیگری این نظام را نمایندگی میکرد. انتخابات آمریکا چیزی فراتر از صرف تغییر دولت بود. این انتخابات یک تحول تاریخی را تکمیل کرد. انقلاب ترامپ محافظهکاری جمهوریخواهان، ایمان به تجارت آزاد و مزایای جامعه چندفرهنگی را زیر و رو کرد. در عصر روز پنجشنبه ملیگرایی پرخاشگرایانه به کاخ سفید بازگشت.
رئیسجمهور شکستخوردگان
ترامپ رئیسجمهور شکستخوردگان است: طبقه متوسط و کارگر سفیدپوستی که در میان بازندگان اقتصادی جهانیسازی و بازندگان فرهنگی تحولات جمعیتی قرار دارند. تحولاتی که جامعه آمریکا را متنوعتر میسازند. بسیاری از این «مردان و زنان فراموششده» (عنوانی که ترامپ در شب انتخابات برای توصیف حامیانش به کاربرد) از طبقه متوسط به پایین هستند که میترسند شغل و جایگاه خود را در جامعه از دست بدهند. آنها با خشم و نومیدی به پاخاستند تا کشورشان را پس بگیرند؛ کشوری که به اعتقاد آنها اوباما و اقلیتها از آنها گرفته بودند. آنها ترامپ را رهبری دارای کاریزما و اقتدار میدانستند. او نتوانست رای عموم را به دست آورد اما رای الکترال برای پیروزیاش کافی بود. صداهای رایدهندگان به او همگی خواستار تغییر بودند. این حقیقت دارد: بسیاری در آمریکا بر این باورند که نظام حکومتی دیگر به شهروندان خدمت نمیکند بلکه درصدد حفظ و تقویت منافع گروه کوچکی است که قدرت و اقتصاد را در کنترل دارند. کسانی که از شهرهای اشباح در منطقه راست بلت (Rust Belt) در شمال غرب کشور بازدید کرده باشند، میدانند آنجا مکانی است که مرگ صنعت آمریکا رقم خورد. جایی که طرفداران اصلی
ترامپ زندگی میکنند. آنها تعجب نمیکنند از اینکه ببینند مردم آن مناطق روزی به پا خواهند خاست. موضوع تعجبآور زمان و چگونگی وقوع این رویداد است و اینکه چگونه فردی همانند ترامپ توانست از نومیدی عمیق مردم به نفع خود بهره برد. او یک میلیاردر بیآبرو بود که مردم را مقابل یکدیگر قرار داد. با این حال تحقیق در مورد چرایی پشتیبانی رایدهندگان از ترامپ، نباید این حقیقت را بپوشاند که حدود 60 میلیون آمریکایی یک فرد نژادپرست و میهنپرست متعصب را به کاخ سفید بردند. او مردی است که در کمال پررویی از دیدگاههای نئوفاشیست حمایت میکند. پس از سه مناظره خشن تلویزیونی و اعلام نظر آشکار ترامپ مبنی بر اینکه اجازه نخواهد داد مسلمانان به ایالات متحده سفر کنند، دیگر هیچکس نمیتواند بگوید نمیداند فردی که به عنوان چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد، چگونه آدمی است. حتی دونالد ترامپ هنگامی که روز پنجشنبه در کنار باراک اوباما در دفتر کار نشست، خودش باورش نمیشد چه اتفاقی افتاده است. او در کنار اوباما اندکی خمیده بود و هنگام صحبت اوباما دستانش را روی زانو قرار داد. وقتی نوبت صحبت به او رسید، دیگر آن شجاعت قبلی را نداشت. او بعدها
درباره آن جلسه گفت: من احترام زیادی برای رئیسجمهور قائلم. تا جایی که به من مربوط میشود، آن جلسه میتوانست بسیار طولانیتر باشد. اوباما ساعت 30 /3 صبح به ترامپ زنگ زد تا او را به کاخ سفید دعوت کند. اکنون قرار است فردی بالاترین مسند کشور را در دست گیرد که کل کارزار انتخاباتی خود را علیه نظام پیش برده بود و تا لحظه آخر خود را فردی خارج از نظام معرفی میکرد. او در یکی از شعارهای خود با اشاره به واشنگتن میگفت: باتلاق را تخلیه کنید. اما او در ماههای آتی چه اندازه از کارزارهای عوامگرایانهاش را به واقعیت تبدیل خواهد کرد؟ ریاستجمهوری ترامپ چگونه خواهد بود؟
منبع: اشپیگلآنلاین
منبع: اشپیگلآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید