تاریخ انتشار:
دعوت ایران به نشستهای سازمان ملل برای بحران سوریه
کلید بحران سوریه
۱۳۹۴، سال قدرتنمایی دیپلماسی منطقهای و بینالمللی ایران بود. بعد از آنکه تهران توانست با تکیه بر ابزار دیپلماسی، پرونده هستهای خود را با قدرتهای جهانی حلوفصل کند، زمینه برای پذیرش نقش ایران در مدیریت بحران سوریه نیز فراهم شد و سرانجام بعد از پنج سال تلاش برای نادیده گرفتن تهران، کشورهای
1394، سال قدرتنمایی دیپلماسی منطقهای و بینالمللی ایران بود. بعد از آنکه تهران توانست با تکیه بر ابزار دیپلماسی، پرونده هستهای خود را با قدرتهای جهانی حلوفصل کند، زمینه برای پذیرش نقش ایران در مدیریت بحران سوریه نیز فراهم شد و سرانجام بعد از پنج سال تلاش برای نادیده گرفتن تهران، کشورهای دخیل در بحران سوریه مجبور شدند جمهوری اسلامی را برای نقشآفرینی در حل بحران سوریه به یاری بطلبند.
از میان دهها نشستی که تاکنون درباره سوریه تشکیل شده، شاید مهمترین آنها نشست ژنو1 و ژنو2 بود که هر دو آنها نیز راه به جایی نبرد. اولی 30 ژوئن 2012 به دعوت کوفی عنان نماینده وقت سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه برگزار شد که هدفش یافتن راهی برای پایان دادن به بحران سوریه بود. در آن زمان یکی از مهمترین موارد اختلافی میان آمریکا و روسیه، بحث حضور یا عدم حضور ایران در این نشست بود. روسیه پیشنهاد کرده بود نشست ژنو با حضور کشورهای تاثیرگذار در حل بحران سوریه از جمله ایران برگزار شود. با وجود تاکید روسیه و عنان بر ضرورت حضور ایران، فشار آمریکا باعث شد تا از ایران برای حضور در این نشست دعوت نشود. ماحصل این نشست یک طرح ششبندی به پیشنهاد عنان بود که به دلیل اختلافات موجود میان طرفین درگیری و حامیان آنها، راه به جایی نبرد و این مساله باعث شد، نشست بعدی با یک سال تاخیر، یعنی 22 ژانویه 2013 برگزار شود.
در ژنو۲ نیز همچون ژنو۱ یکی از مهمترین مباحث مقدماتی، حضور یا عدم حضور ایران بود. اگرچه در روزهای منتهی به نشست، دبیر کل سازمان ملل از ایران برای حضور در ژنو۲ دعوت به عمل آورد، اما ۲۴ ساعت بعد، نماینده وی مجدداً در جمع خبرنگاران حاضر شد و خبر داد که بانکیمون دعوت خود را از ایران پس گرفته است.
ماهها بعد، حضور نظامی روسیه در سوریه موازنه تازهای میان نیروهای موافق و مخالف دولت بشار اسد برقرار کرد و بحران به تدریج در وضعیتی قرار گرفت که طرفهای درگیر بهتدریج گزینه دیپلماسی را دارای منفعت نسبی و هزینه کمتری دیدند. دعوت از ایران برای حضور در مدیریت بحران سوریه را نیز میتوان در همین چارچوب تحلیل کرد. به این ترتیب بود که محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران و هیات همراه او در هر سه نشست وین1، وین2 و مونیخ درباره بحران سوریه شرکت کردند؛ نشستهایی که در نخستین آنها، طرف غربی و متحدان منطقهای آن از جمله عربستان، مُصر به کنار رفتن بشار اسد از قدرت بودند و در مقابل ایران و روسیه خواستار مبارزه جدی با تروریستها از جمله داعش و نیز سپردن تصمیمگیریها به مردم سوریه شدند. شاید تفاوت این دور از مذاکرات نیز در همین نکته نهفته بود. این بار بر خلاف اغلب نشستهای پیشین، در توافق پایانی حرفی از کنار گذاشتن اسد از قدرت به میان نیامد؛ نکتهای که حسین امیرعبداللهیان، معاون وزیر خارجه ایران نیز به آن اشاره کرد و گفت: «برخی کشورها زمانبندی برای کنارهگیری بشار اسد از قدرت را در دستور کار داشتند که با تلاش آقای ظریف، این
جدول زمانبندی در متن توافق گنجانده نشد.»
البته این تنها مزیت حضور ایران در نشستهای پیرامون سوریه نبود. جمهوری اسلامی به عنوان یکی از بازیگران تاثیرگذار در اوضاع سوریه، با طرح چهارمادهای خود که چند ماه قبل ارائه کرده بود، وارد مذاکرات شد؛ طرحی که به موجب آن، باید آتشبس در سراسر سوریه برقرار و یک دولت انتقالی به ریاست بشار اسد تشکیل شود. آنگاه بعد از تعدیلاتی در قانون اساسی سوریه، انتخاباتی آزاد با حضور همه طیفهای سیاسی در این کشور برگزار شود.
این طرح هر چند در همان ابتدا با مخالفت برخی کشورها روبهرو شد اما به نظر میرسد به دلیل همخوانی آن با واقعیتهای میدانی بود که باعث شد در توافق 9بندی نشست وین1، بخش قابل توجهی از پیشنهادهای ایران در آن گنجانده شود. نکته قابل تامل اینکه پذیرش نقش جمهوری اسلامی در حل ناآرامیهای سوریه در حالی صورت گرفت که تغییری در مواضع ایران نسبت به تحولات سوریه مشاهده نمیشد.
دیدگاه تان را بنویسید