تاریخ انتشار:
بازگشت فعالانه نیروهای خودسر به عرصه سیاست ایران
خودنمایی خودسرها
پارسال همین موقعها بود که علی مطهری به دعوت انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز برای سخنرانی به این شهر رفت، اما با استقبال موتورسواران خشمگینی مواجه شد که در فرودگاه با سنگ و چوب به خودرو حامل او حمله کردند
پارسال همین موقعها بود که علی مطهری به دعوت انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز برای سخنرانی به این شهر رفت، اما با استقبال موتورسواران خشمگینی مواجه شد که در فرودگاه با سنگ و چوب به خودرو حامل او حمله کردند؛ افرادی که در ادبیات سیاسی ایران به نام «خودسر» مشهورند، اما علی مطهری در گزارشی که از حادثه داد، آنها را «دستورگرفته» معرفی کرد: «ظاهراً یک اصل پذیرفته شده بود که این افراد که از تجهیزاتشان مانند موتورهای سنگین و گاز فلفل معلوم بود از چه نهادی دستور گرفتهاند، در اینگونه کارها آزادند و کسی حق مزاحمت برای آنها ندارد؛ مگر اینکه فرد مورد تهاجم از شدت ضربات از دنیا برود.»
این اتفاق اگرچه در اسفندماه سال 1393 رخ داد، اما به مصداقی برای ضربالمثل «سالی که نکوست از بهارش پیداست» تبدیل شد و تقریباً در تمام یک سال بعد از آن، از هر گوشه ایران سروصدای نیروهای اینچنینی شنیده میشد. و البته چون سال، سال انتخابات بود، هرچه به اسفندماه 1394 نزدیکتر شدیم، تب و تاب حضور خودسرها نیز بیشتر شد. این خودسریها عمدتاً دامن گروههای اصلاحطلب را میگرفت: یکی دو بار به عبدالواحد موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات حمله شد، یکبار سخنرانی آذر منصوری در یاسوج با حضور خودسرها به هم ریخت و بار دیگر مراسمی با حضور فیاض زاهد در لاهیجان مورد تهاجم قرار گرفت. جالب آنکه در جریان برخی از این حملات نیز رد پای گروههای سیاسی مخالف دولت مشاهده میشد. از جمله در جریان تهاجم خودسرها به جلسه سخنرانی موسویلاری در ورامین -که باعث شد عمامه این روحانی بلندپایه اصلاحطلب نیز از سرش بیفتد- تصاویری از اجتماع نیروهای خودسر منتشر شد که نشان میداد یکی از نمایندگان مجلس -که از قضا در جریان تصویب برجام در مجلس هم نقشی فعال در مخالفت با آن بازی میکرد- در جمع آنها حضور داشته است.
میزان خشونت تحرکات این گروهها بعضاً شدتی کمنظیر داشت: در ماجرای حمله به سخنرانی آذر منصوری در یاسوج، دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه آزاد این شهر روایت کرد که «یکی از دانشجویان با چاقو ضربه خورده است. ظاهراً دلیل این حادثه آن است که وقتی یک خانمی با چاقو به خانم منصوری حمله کرده بود، ایشان خود را حائل قرار داده بود.»
اما شاید نقطه اوج خودسریهای سال 1394 در واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد نمایان شد که عواقب سیاسی و دیپلماتیک متعددی نیز برای کشور داشت. این اتفاق البته از یک نظر نیز سبب خیر شد؛ از این نظر که تقریباً تمام ارکان نظام را به اعلام مخالفت علنی با اقدامات خودسرانه واداشت. نخستین کسی که واکنشی شدیداللحن به این اقدام نشان داد، حسن روحانی بود که در بیانیهای تاکید کرد: «حرکت جمعی این افراد افراطی به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و قبل از هر چیزی توهین به نظام و لطمه به آبروی جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود و همه مسوولان نظام، عزم قاطع دارند که با این خودسریها و اعمال مجرمانه برخورد جدی شود.» رئیسجمهور در این بیانیه که فردای روز حمله به سفارت عربستان صادر شد، از وزیر کشور خواست که «با همکاری قوه محترم قضائیه و وزارت محترم اطلاعات و با قاطعیت کامل، عاملان این تهاجم را شناسایی و برای اجرای عدالت به دستگاه قضایی معرفی کنند تا برای همیشه به اینگونه اعمال زشت پایان داده شود.» علاوه بر رئیسجمهور، مقامات مختلف کشوری و لشگری در سطوح مختلف نظام هم اینگونه اقدامات را محکوم کردند و در نهایت
مقام معظم رهبری نیز تاکید کردند: «سفارت عربستان که هیچ، در سفارت انگلیس هم که چند سال پیش آن اتفاق افتاد، بنده بدم آمد؛ اصلاً هیچ قابل قبول نیست اینجور عملیات؛ این عملیات بسیار بدی است، به ضرر کشور و به ضرر اسلام و به ضرر همه است.»
دیدگاه تان را بنویسید