شناسه خبر : 4875 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درسی از الجزایر

دموکراسی عربی

بسیاری از افراد چنین عقیده دارند که بهتر بود بهار عربی هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتاد. آنها به آشوب‌ها و بحران‌هایی اشاره می‌کنند که مصر و سوریه می‌توانستند از آن اجتناب کنند یا از وضعیت لیبی، یمن و بحرین یاد می‌کنند که در آن طبقه خشمگین و ناراحت به نام دموکراسی آشوب و هرج و مرج درست کردند.

ترجمه: جواد طهماسبی/اکونومیست

بسیاری از افراد چنین عقیده دارند که بهتر بود بهار عربی هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتاد. آنها به آشوب‌ها و بحران‌هایی اشاره می‌کنند که مصر و سوریه می‌توانستند از آن اجتناب کنند یا از وضعیت لیبی، یمن و بحرین یاد می‌کنند که در آن طبقه خشمگین و ناراحت به نام دموکراسی آشوب و هرج و مرج درست کردند. چقدر دولت‌های غربی به ویژه آمریکا و بریتانیا احمق بودند که به متحدان‌شان مانند حسنی مبارک خیانت یا از گروه اخوان‌المسلمین حمایت کردند یا اجازه دادند گروه‌های اسلامگرای کوته‌فکر تقویت شوند. باید سپاسگزار بود که مصر یک‌بار دیگر و تحت حکومت یک ژنرال به شرایطی بهتر دست یافته است و بسیاری از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس توسط شاهزاده‌های میانه‌رو و غربگرا اداره می‌شوند.
به هر حال مردم در محافل خصوصی چنین استدلال می‌کنند که فرهنگ عرب برای دموکراسی مناسب نیست. این ادعا تا حدی توجیه‌پذیر است. هچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که سوریه آغشته به خون فقط یک داستان غم‌انگیز است. در مصر، آزادیخواهان ساده‌لوحانه فکر می‌کردند دموکراسی یک‌شبه برقرار می‌شود. اما بسیاری از انتقادات کنونی در مورد بهار عربی خود ساده‌لوحانه است چرا که آنها از یاد می‌برند که نظام دیکتاتوری جایگزین خود فاسد، سرکوبگر و محکوم به نابودی است.
این درسی است که می‌توان از انتخابات نمایشی الجزایر گرفت. نظام الجزایر نظامی است که افراد واقع‌گرا می‌پذیرند. این کشور در گذشته پر از هرج و مرج بود. در انتخابات سال 1991 اسلامگرایان به پیروزی رسیدند اما ژنرال‌های ارتش این پیروزی را نپذیرفتند و در نتیجه حدود 200 هزار نفر در جنگ داخلی کشته شدند. اما در 15 سال گذشته رئیس‌جمهور عبدالعزیز بوتفلیقه آرامش را برقرار کرد. بهار عربی از کنار الجزایر گذشت.
اما به چه بهایی؟ آقای بوتفلیقه برنده انتخابات است؛ هر چند او پیر‌مردی 77ساله و بیمار است که به ندرت در میان جمع دیده می‌شود. سال گذشته او سه ماه در بیمارستانی در پاریس بستری بود. او برای مبارزات انتخاباتی به خود زحمتی نداد و این وظیفه را بر عهده کارکنان دولت گذاشت. کشور الجزایر با وجود منابع زیاد گاز باید ثروتمند باشد اما اقتصاد این کشور همانند سیاستش بیمار و لبریز از فساد است. الجزایر پر از جوانان سرخورده‌ای است که در رویای عبور از عرض مدیترانه و در جست‌وجوی کار و آزادی هستند.
آقای بوتفلیقه حداقل این جسارت را داشت که نامش را بر روی برگه‌های رای چاپ کند. در عربستان سعودی شاه عبدالله برادر ناتنی 69‌ساله خود به نام مکرین را به عنوان جانشین دوم خود تعیین کرد که پس از شاهزاده سلمان ولیعهد 78‌ساله در نوبت قرار می‌گیرد. بخش‌های زیادی از سیاست عربی هنوز گرفتار است. از 22 کشور عضو جهان عرب فقط تونس توانست به دموکراسی دست یابد که نمونه‌ای نادر در بهار عربی بود.
آشتی در جهان عرب؟کسانی که نظریه دموکراسی عربی را مردود می‌دانند این سوال را مطرح می‌کنند: آیا کسی هست که عقیده داشته باشد حاکمیت دیکتاتورها -هرچند بخشنده و دست و دلباز- دوامی داشته باشد؟ ثبات ظاهری الجزایر در دراز‌مدت فقط یک توهم است. ژنرال‌ها و قدرتمندانی که بازیگردان هستند و به ویژه ژنرال محمد توفیق 75‌ساله رئیس اداره امنیت برای جانشینی در حکومت تلاش می‌کنند. یأس و ناامیدی در چشم‌انداز پنج سال رکود دیگر تحت حاکمیت بوتفلیقه می‌تواند آتش اعتراضات عمومی را شعله‌ور کند. سقوط حسنی مبارک در مصر ثابت کرد نظام‌های ثابت -هرچند از نظر نظامی قدرتمند باشند- همیشگی نیستند. آخرین فرد قدرتمند مصر ژنرال عبدالفتاح السیسی که رهبری کودتای برکناری محمد مرسی را برعهده داشت ممکن است در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده پیروز شود. اما اگر نتواند اقتصاد کشور را ترمیم کند همانند حسنی‌ مبارک به زودی محبوبیت خود را از دست خواهد داد.
این استدلال که برخی تمدن‌ها با دموکراسی سازگاری ندارند قبلاً در مورد تایوان و آفریقای جنوبی هم به کار رفته بود اما این نظریه برای همیشه پایدار نیست. تاکنون بهار عربی فقط یک افتضاح بزرگ بوده است. اما محکوم کردن اعراب به بردگی سیاسی نمی‌تواند پاسخی برای این معضل باشد. این کار فقط انفجار بزرگ را به تاخیر می‌اندازد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها