تاریخ انتشار:
محسن بهرامیارضاقدس از روند رو به توسعه روابط ایران و افغانستان در دوره احمدزی میگوید
انتظار بهبود
معتقد است که حتی با وجود حضور تجار و بازرگانان خارجی در افغانستان، افغانها ترجیح میدهند مبادلات تجاری و بازرگانیشان را با ایران به پیش ببرند.
معتقد است که حتی با وجود حضور تجار و بازرگانان خارجی در افغانستان، افغانها ترجیح میدهند مبادلات تجاری و بازرگانیشان را با ایران به پیش ببرند. بر این مساله تاکید میکند که ائتلاف هوشمندانه اشرف غنی با عبدالله عبدالله در تقسیم قدرت با حمایت ایران و تمامی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای همراه است و امیدوار است که با حضور رئیسجمهور جدید افغانستان افقهای جدیدی پیش روی مناسبات تهران و کابل گشوده شود. محسن بهرامیارضاقدس که معاونت وزیر بازرگانی و مشاورت وزیر نفت را در کارنامه خود دارد با بیان مباحث فوق معتقد است که اشرف غنی احمدزی پیشینه مناسبی در حوزههای اقتصادی دارد و ما منتظر افزایش روابط تجاری تهران و کابل در دوره ریاستجمهوری او هستیم. او که هماکنون رئیس کمیسیون تجارت اتاق تهران است میگوید زنگها برای بهبود مناسبات تهران و کابل به صدا درآمده است.
به نظر میرسد که رئیسجمهور جدید افغانستان با علقههای زبانی و مذهبی وابستگی بیشتری به گروههای مخالف ایران داشته باشد. شاید حمایت تهران از گزینه عبدالله عبدالله نیز بر همین اساس صورت میگرفت. مناسبات ایران و افغانستان پس از روی کار آمدن اشرف غنی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست کلی دولت تدبیر و امید در رابطه با کلیه کشورهای جهان به ویژه همسایگان توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه است که این اصل نهتنها در مباحث سیاسی بلکه در موضوعات اقتصادی نیز قابل پیگیری است. این سیاست در رابطه با کشوری چون افغانستان که دارای علایق مشترک فرهنگی، دینی و زبانی با ماست بیشتر ظهور و بروز پیدا میکند. بیش از 5/3 میلیون نفر از مردم افغانستان سالهای سال است که میهمان کشور ما هستند و برخی از آنها پس از ازدواج با یکی از دختران و پسران ایرانی ساکن کشور ما شدهاند. پس میبینید که مناسبات سیاستمداران و نوع روابط آنها تاثیر چندانی بر رویکرد مردم دو کشور نداشته است. اما در مورد اینکه پرسیدید با روی کار آمدن رئیسجمهور جدید افغانستان مناسبات سیاسی و اقتصادی تهران و کابل به چه سمت و سویی هدایت میشود نیز معتقدم همانطور که روسای جمهور دو کشور در گفتوگوی تلفنی اخیر خود تاکید کردند این مناسبات در روندی رو به جلو و مثبت در حرکت است که دموکراتیزه شدن سیستم دولتی افغانستان نیز آن را تشدید کرده است. ایران و افغانستان چه در گذشته و چه در زمان روی کار بودن دولت 13 ساله حامد کرزی از بهترین روابط و مناسبات دوجانبه برخوردار بودند. این روابط حالا و در زمان ریاستجمهوری اشرف غنی در بهترین حالت خود قرار دارد و معتقدم روند امور اجرایی افغانستان بیش از پیش برای گسترش مناسبات با ایران مهیاست. ائتلاف هوشمندانه اشرف غنی با عبدالله عبدالله در تقسیم قدرت با حمایت ایران و تمامی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای همراه است و به گمان بنده این شیوه تقسیم قدرت میتواند علاوه بر ایجاد اتحاد در افغانستان کشورهای بیشتری را نیز با خود همراه کند. به هر حال رئیسجمهور و رئیس قدرت اجرایی این کشور از جمله چهرههای سرشناسی هستند که هر یک از حمایت تعدادی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردارند و این امر میتواند در کاهش آشوب و هرج و مرجهای احتمالی که با دعواها و مناقشات قومی و قبیلهای به وجود میآمد، تاثیرگذار باشد. ایجاد آرامش زمینهساز رشد تجاری و بازرگانی و البته توسعه و تجهیز زیرساختهای اقتصادی افغانستان است.
اما با وجود روابط خوب سیاسی و فرهنگی ایران و افغانستان این چینیها هستند که یکهتاز فعالیتهای اقتصادی این کشور هستند و در تمام حوزهها اعم از تجاری و بازرگانی یا فنی و مهندسی افغانستان حضور دارند.
من در این ادعا تردید دارم اما در هر صورت شاید اگر نگاهی به مجموعه فعالیتهای اقتصادی چینیها در جهان و در سطحی کوچکتر در همین منطقه خودمان بیندازیم، میبینیم که چینیها گزینه نخست واردات کالای تمامی این کشورها هستند. در همین کشور خودمان نیز ما بیشترین واردات را از چینیها داریم. شاید در حوزههایی که خودمان از قابلیت تهیه و تولید کالای موردنظر برخورداریم نیز شاهد واردات کالای چینی هستیم. پس میبینید که روند واردات کالای چینی تنها منحصر به افغانستان نیست. اما به طور کلی معتقدم با توجه به مرز طولانی ایران و افغانستان و چسبندگی که میان بحثهای فرهنگی و سیاسی دو کشور وجود دارد در کنار مباحثی چون سهولت در رفت و آمد، افغانها ترجیح میدهند که مناسبات تجاری و بازرگانیشان را با ایرانیها به پیش ببرند. تهران و کابل در زمینههای دیگری چون صنعت نوپای معدن، مساله آب و مهاجران افغان و البته بسیاری از موضوعات دیگر امکان بحث و تبادل نظر دارند. وضعیت مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان در حال حاضر بهگونهای است که افغانها میتوانند به راحتی کالای مورد نظر خود را بدون دخالت ارز خارجی و به ریال خریداری کنند. ایران در بحث حمل و نقل سوآپ برخی محصولات از جمله فرآوردههای نفتی مسیر بسیار به صرفهای برای افغانهاست. یعنی میتواند علاوه بر تامین سوخت مورد نظر آنها، مسیر ترانزیت بسیار خوبی برای حمل نفت و گاز کشورهای دیگر نیز باشد. افغانها به خوبی میدانند خدماتی که ایرانیها به آنها میدهند توسط هیچ کشور دیگری ارائه نمیشود و بر همین اساس نیز بود که آقای احمدزی در تماس تلفنی با آقای روحانی از لزوم ارتقای مناسبات دوجانبه در تمامی زمینهها سخن گفت. خوشبختانه رئیسجمهور جدید افغانستان پیشینه مناسبی در حوزههای اقتصادی دارد و ما منتظر افزایش روابط تجاری تهران و کابل در دوره ریاستجمهوری او هستیم.
به همپوشانی موضوعاتی چون آب یا مساله مهاجران افغان در مناسبات ایران و افغانستان اشاره کردید اما همین مسائل عمدهترین کشمکشها را در روابط دوجانبه تهران و کابل به همراه داشته است.
مشکل خاصی در این زمینهها وجود ندارد و ما در مذاکرات دوجانبه با طرفهای افغان در حال حل و فصل موضوعات مورد بحث هستیم. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که افغانها برای توسعه کشورشان نیازمند دسترسی به آبهای آزاد هستند. بندری مانند چابهار را میخواهند که در کوتاهترین زمان ممکن به آبهای آزاد راه پیدا کنند. ایران این بندر را در اختیار دارد و میتواند در مذاکراتی دوستانه امکانات مورد نظر را در اختیار طرف افغانی قرار دهد. بعد هم همانطور که اشاره کردم افغانها از معادن غنی سنگی و آهنی برخوردارند اما امکانات بهرهبرداری و ماشینآلات تبدیل این سنگها را در اختیار ندارند و میخواهند که از توان فنی و مهندسی ایران در استخراج این معادن برخوردار شوند. تجار افغانی بنای توسعه و گسترش روابطشان با ما را دارند و میدانند حتی برای ارتباط با کشورهای آسیای میانه باید از مسیر ایران استفاده کنند.
عمده محصولات صادراتی ما به افغانستان چه کالاهایی است و تراز تجاری دو کشور به چه صورتی است؟
تراز تجاری ما با افغانها به نفع ایران و مثبت است. عمده محصولات صادراتی ما هم مصالح ساختمانی و محصولات غذایی است. اما به جهت آنکه این خریدها به صورت ریالی است شاید انتظار بازگشت ارزی حاصل از فروش این نوع از کالاها و محصولات وجود نداشته باشد. اما در هر صورت افغانستان جزو شرکای بزرگ ما به ویژه در حوزه محصولات سبک است. به دلیل تشابه الگوی مصرف ایرانیها و افغانیها، ما تامینکننده بسیاری از اقلام مورد نیاز مردم افغانستان هم هستیم و تجار و بازرگانان افغانی هم به دلیل صرفه اقتصادی ترجیح میدهند که از ما خرید کنند. ایرانیها در بخش صدور کالاهای فنی و مهندسی نیز حضور پرقدرتی در افغانستان دارند و در ساخت جادهها و راههای این کشور فعال هستند.
اما به نظر میرسد که جاده مناسبات ایران و افغانستان یکطرفه باشد و ایرانیها از مناسبات فعلی افغانها با غربیها به ویژه آمریکاییها استقبال نمیکنند.
ما هیچ مخالفتی با مراودات افغانها با تجار کشورهای دیگر نداریم و معتقدیم در یک فضای رقابتی هم امکان حضور موفق در بازار کشورهای دیگر را داریم. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که مزیتهای اقتصادی ایران به اندازهای است که نهتنها افغانها بلکه تجار و بازرگانان هیچ کشوری نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند و این امر خود موجب بقا و دوام ما در بازار کشورهای همسایه میشود.
آینده مناسباتمان با افغانها را چطور ارزیابی میکنید؟
حضور عبدالله عبدالله به عنوان یکی از بازوهای قدرت اجرایی افغانستان و تمایل طیف کلی دولتمردان این کشور برای بهبود مناسبات با ایران آینده رو به رشدی را پیش روی مناسبات ایران و افغانستان قرار میدهد.
به نظر میرسد که رئیسجمهور جدید افغانستان با علقههای زبانی و مذهبی وابستگی بیشتری به گروههای مخالف ایران داشته باشد. شاید حمایت تهران از گزینه عبدالله عبدالله نیز بر همین اساس صورت میگرفت. مناسبات ایران و افغانستان پس از روی کار آمدن اشرف غنی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست کلی دولت تدبیر و امید در رابطه با کلیه کشورهای جهان به ویژه همسایگان توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه است که این اصل نهتنها در مباحث سیاسی بلکه در موضوعات اقتصادی نیز قابل پیگیری است. این سیاست در رابطه با کشوری چون افغانستان که دارای علایق مشترک فرهنگی، دینی و زبانی با ماست بیشتر ظهور و بروز پیدا میکند. بیش از 5/3 میلیون نفر از مردم افغانستان سالهای سال است که میهمان کشور ما هستند و برخی از آنها پس از ازدواج با یکی از دختران و پسران ایرانی ساکن کشور ما شدهاند. پس میبینید که مناسبات سیاستمداران و نوع روابط آنها تاثیر چندانی بر رویکرد مردم دو کشور نداشته است. اما در مورد اینکه پرسیدید با روی کار آمدن رئیسجمهور جدید افغانستان مناسبات سیاسی و اقتصادی تهران و کابل به چه سمت و سویی هدایت میشود نیز معتقدم همانطور که روسای جمهور دو کشور در گفتوگوی تلفنی اخیر خود تاکید کردند این مناسبات در روندی رو به جلو و مثبت در حرکت است که دموکراتیزه شدن سیستم دولتی افغانستان نیز آن را تشدید کرده است. ایران و افغانستان چه در گذشته و چه در زمان روی کار بودن دولت 13 ساله حامد کرزی از بهترین روابط و مناسبات دوجانبه برخوردار بودند. این روابط حالا و در زمان ریاستجمهوری اشرف غنی در بهترین حالت خود قرار دارد و معتقدم روند امور اجرایی افغانستان بیش از پیش برای گسترش مناسبات با ایران مهیاست. ائتلاف هوشمندانه اشرف غنی با عبدالله عبدالله در تقسیم قدرت با حمایت ایران و تمامی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای همراه است و به گمان بنده این شیوه تقسیم قدرت میتواند علاوه بر ایجاد اتحاد در افغانستان کشورهای بیشتری را نیز با خود همراه کند. به هر حال رئیسجمهور و رئیس قدرت اجرایی این کشور از جمله چهرههای سرشناسی هستند که هر یک از حمایت تعدادی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردارند و این امر میتواند در کاهش آشوب و هرج و مرجهای احتمالی که با دعواها و مناقشات قومی و قبیلهای به وجود میآمد، تاثیرگذار باشد. ایجاد آرامش زمینهساز رشد تجاری و بازرگانی و البته توسعه و تجهیز زیرساختهای اقتصادی افغانستان است.
اما با وجود روابط خوب سیاسی و فرهنگی ایران و افغانستان این چینیها هستند که یکهتاز فعالیتهای اقتصادی این کشور هستند و در تمام حوزهها اعم از تجاری و بازرگانی یا فنی و مهندسی افغانستان حضور دارند.
من در این ادعا تردید دارم اما در هر صورت شاید اگر نگاهی به مجموعه فعالیتهای اقتصادی چینیها در جهان و در سطحی کوچکتر در همین منطقه خودمان بیندازیم، میبینیم که چینیها گزینه نخست واردات کالای تمامی این کشورها هستند. در همین کشور خودمان نیز ما بیشترین واردات را از چینیها داریم. شاید در حوزههایی که خودمان از قابلیت تهیه و تولید کالای موردنظر برخورداریم نیز شاهد واردات کالای چینی هستیم. پس میبینید که روند واردات کالای چینی تنها منحصر به افغانستان نیست. اما به طور کلی معتقدم با توجه به مرز طولانی ایران و افغانستان و چسبندگی که میان بحثهای فرهنگی و سیاسی دو کشور وجود دارد در کنار مباحثی چون سهولت در رفت و آمد، افغانها ترجیح میدهند که مناسبات تجاری و بازرگانیشان را با ایرانیها به پیش ببرند. تهران و کابل در زمینههای دیگری چون صنعت نوپای معدن، مساله آب و مهاجران افغان و البته بسیاری از موضوعات دیگر امکان بحث و تبادل نظر دارند. وضعیت مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان در حال حاضر بهگونهای است که افغانها میتوانند به راحتی کالای مورد نظر خود را بدون دخالت ارز خارجی و به ریال خریداری کنند. ایران در بحث حمل و نقل سوآپ برخی محصولات از جمله فرآوردههای نفتی مسیر بسیار به صرفهای برای افغانهاست. یعنی میتواند علاوه بر تامین سوخت مورد نظر آنها، مسیر ترانزیت بسیار خوبی برای حمل نفت و گاز کشورهای دیگر نیز باشد. افغانها به خوبی میدانند خدماتی که ایرانیها به آنها میدهند توسط هیچ کشور دیگری ارائه نمیشود و بر همین اساس نیز بود که آقای احمدزی در تماس تلفنی با آقای روحانی از لزوم ارتقای مناسبات دوجانبه در تمامی زمینهها سخن گفت. خوشبختانه رئیسجمهور جدید افغانستان پیشینه مناسبی در حوزههای اقتصادی دارد و ما منتظر افزایش روابط تجاری تهران و کابل در دوره ریاستجمهوری او هستیم.
به همپوشانی موضوعاتی چون آب یا مساله مهاجران افغان در مناسبات ایران و افغانستان اشاره کردید اما همین مسائل عمدهترین کشمکشها را در روابط دوجانبه تهران و کابل به همراه داشته است.
مشکل خاصی در این زمینهها وجود ندارد و ما در مذاکرات دوجانبه با طرفهای افغان در حال حل و فصل موضوعات مورد بحث هستیم. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که افغانها برای توسعه کشورشان نیازمند دسترسی به آبهای آزاد هستند. بندری مانند چابهار را میخواهند که در کوتاهترین زمان ممکن به آبهای آزاد راه پیدا کنند. ایران این بندر را در اختیار دارد و میتواند در مذاکراتی دوستانه امکانات مورد نظر را در اختیار طرف افغانی قرار دهد. بعد هم همانطور که اشاره کردم افغانها از معادن غنی سنگی و آهنی برخوردارند اما امکانات بهرهبرداری و ماشینآلات تبدیل این سنگها را در اختیار ندارند و میخواهند که از توان فنی و مهندسی ایران در استخراج این معادن برخوردار شوند. تجار افغانی بنای توسعه و گسترش روابطشان با ما را دارند و میدانند حتی برای ارتباط با کشورهای آسیای میانه باید از مسیر ایران استفاده کنند.
عمده محصولات صادراتی ما به افغانستان چه کالاهایی است و تراز تجاری دو کشور به چه صورتی است؟
تراز تجاری ما با افغانها به نفع ایران و مثبت است. عمده محصولات صادراتی ما هم مصالح ساختمانی و محصولات غذایی است. اما به جهت آنکه این خریدها به صورت ریالی است شاید انتظار بازگشت ارزی حاصل از فروش این نوع از کالاها و محصولات وجود نداشته باشد. اما در هر صورت افغانستان جزو شرکای بزرگ ما به ویژه در حوزه محصولات سبک است. به دلیل تشابه الگوی مصرف ایرانیها و افغانیها، ما تامینکننده بسیاری از اقلام مورد نیاز مردم افغانستان هم هستیم و تجار و بازرگانان افغانی هم به دلیل صرفه اقتصادی ترجیح میدهند که از ما خرید کنند. ایرانیها در بخش صدور کالاهای فنی و مهندسی نیز حضور پرقدرتی در افغانستان دارند و در ساخت جادهها و راههای این کشور فعال هستند.
اما به نظر میرسد که جاده مناسبات ایران و افغانستان یکطرفه باشد و ایرانیها از مناسبات فعلی افغانها با غربیها به ویژه آمریکاییها استقبال نمیکنند.
ما هیچ مخالفتی با مراودات افغانها با تجار کشورهای دیگر نداریم و معتقدیم در یک فضای رقابتی هم امکان حضور موفق در بازار کشورهای دیگر را داریم. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که مزیتهای اقتصادی ایران به اندازهای است که نهتنها افغانها بلکه تجار و بازرگانان هیچ کشوری نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند و این امر خود موجب بقا و دوام ما در بازار کشورهای همسایه میشود.
آینده مناسباتمان با افغانها را چطور ارزیابی میکنید؟
حضور عبدالله عبدالله به عنوان یکی از بازوهای قدرت اجرایی افغانستان و تمایل طیف کلی دولتمردان این کشور برای بهبود مناسبات با ایران آینده رو به رشدی را پیش روی مناسبات ایران و افغانستان قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید