تاریخ انتشار:
نگاهی به جرائم پرتعداد در پایتخت ایران
شبهای تهران زیبا نیست
با اینکه نمیتوان به راحتی از فضای این فیلم، شباهت بیرونی پیدا کرد؛ اما شاید برخی از مناطق پایتخت ایران، به لحاظ جغرافیایی و بافت فرهنگی، آنقدر به هم ریخته و ناامن باشد که ردپایی مثل آنچه در فیلمها میگذرد را بتوان در آن پیدا کرد. حتی اگر خیلیها از زیبایی «شبهای تهران» و شلوغی برخی خیابانها و مراکز خریدش بگویند؛ هیچ چیز نمیتواند ناامنی و وقوع جرم و گاه جنایات هولناک شبانه در گوشه و کنار شهر را بپوشاند.
«شهر گناه» عنوان فیلمی است چنداپیزودی که بر مبنای «کمیک استریپ»های «فرانک میلر» ساخته شده است. داستان این فیلم در فضایی تیره و وهمآلود و تاریک، در شهری به نام «بیسین سیتی» میگذرد که سرشار از خشونت و جرم و جنایت است. شخصیتها عمدتاً از دل تاریکی بیرون میآیند و اتفاقاً اگر قرار باشد شخصیت خوب یا بد هم داشته باشند در همان تاریکی شب باقی میمانند تا «شب» به نمادی از جرم و جنایت در شهری بدل شود که آدمهایش به کشتن و سرقت و زد و خورد عادت کردهاند. به این ترتیب ارتباط میان «شب» با «جرم» باقی میماند تا بیننده این بار که قرار است شبانه به خانه بازگردد؛ به پشت سر نگاهی بیندازد و از امنیت خود اطمینان یابد.
با اینکه نمیتوان به راحتی از فضای این فیلم، شباهت بیرونی پیدا کرد؛ اما شاید برخی از مناطق پایتخت ایران، به لحاظ جغرافیایی و بافت فرهنگی، آنقدر به هم ریخته و ناامن باشد که ردپایی مثل آنچه در فیلمها میگذرد را بتوان در آن پیدا کرد. حتی اگر خیلیها از زیبایی «شبهای تهران» و شلوغی برخی خیابانها و مراکز خریدش بگویند؛ هیچ چیز نمیتواند ناامنی و وقوع جرم و گاه جنایات هولناک شبانه در گوشه و کنار شهر را بپوشاند.
سال 2013 میلادی در ایالات متحده، 11 میلیون و 877 هزار و 218 جرم رخ داده است و «قتل عمد» نخستین رتبه را در میان جرائم آمریکایی دارد. تعداد قتلها در آمریکا، به ازای هر 100 هزار نفر از جمعیت، سه برابر کانادا و شش برابر آلمان است و بیشترین میزان این جرم نیز در مناطقی رخ میدهد که عمدتاً به جرائم سازمانیافته دیگری چون مواد مخدر شناخته میشود.
در ایران آمار جرم و جنایت در ایران با این ارقام حتی به نسبت جمعیت فاصله بسیاری دارد و در بسیاری از ایام به حداقل ممکن میرسد اما در قیاس با تاریخ و تمدن دیرپای این سرزمین زیاد است.
در این میان، بیشترین میزان جرم و جنایت در پایتخت هشت میلیوننفری ایران رخ میدهد. جایی که هر کدام از محلات و مناطقش، «اقلیم» و جغرافیایی متفاوتی دارد و حتی نحوه رفتار و گفتار در آن با یکدیگر فرق میکند. شب تهران، در برخی نقاط زودتر شروع میشود و دیرتر تمام میشود و در برخی دیگر، چنان ساکت و خلوت است که وهم به دل رهگذران میاندازد. اما در تهران چه میگذرد و چه جرائمی است که وجود دارد؟
در پژوهشی که سال 82 بر روی توزیع جغرافیایی جرم در تهران انجام گرفته، مشخص شده که بیشترین تراکم جرم در هر صد هزار نفر جمعیت، حدفاصل خیابانهای امیرکبیر، امام خمینی، حافظ، ابنسینا و انقلاب، خیابان کریمخان زند تا خیابان انقلاب و خیابان شریعتی محدوده خیابان وحید دستگردی اتفاق افتاده است. اما در این پژوهش روی یک نکته مهم دست گذاشته شده است: هرچقدر تراکم جمعیت در ناحیه یا منطقهای از شهر تهران بیشتر باشد؛ احتمال وقوع جرم در آن بیشتر است.
سرقت از خودرو
بیشترین میزان جرم که در تهران رخ میدهد؛ سرقت از خودرو است. سارقان، در این یک مورد بیشتر از آنکه به تاریکی شب نیاز داشته باشند، به جای خلوت و آرام میروند. بسیاری از این سرقتها هم به صورت «خرد» است. یعنی سارق دست به سرقت خودرو نمیزند. درب ماشین را باز میکند و برخی لوازم قیمتی خودرو را برمیدارد و میرود. بنا به گفته پلیس، سرقت خود «یک خودرو»، بیشتر مختص آنهایی است که طعم ماندن در پشت میلههای زندان را چشیدهاند و نیروی انتظامی سرنخی از آنها در دستهبندی بانک اطلاعاتی خود دارد. به گفته پلیس، روزانه کمتر از 30 خودرو در تهران سرقت میشود و در 90 درصد از موارد سرقت خودرو، پلیس میتواند آنها را کشف کند. سارقان خودرو در تهران، بین 200 هزار تا پنج میلیون تومان از سرقت یک خودرو گیرشان میآید. پول خوبی برای یک کار کمدردسر است. ضمن اینکه چرخه جرمی به نام سرقت خودرو به دست مالخرها کامل میشود که پنج میلیون تومان به صورت حداقلی گیرشان میآید. البته پلیس میگوید در حال حاضر سرقت خودرو کمتر انجام میشود و معتادانی که بیش و کم میتوان آنها را در کوچه و خیابان دید، سهم بالایی از سرقت اجزا و لوازم قیمتی خودرو دارند.
این افراد به دلیل تامین هزینههای مصرف مواد مخدر دست به سرقت میزنند و در نبود قانون مستقلی برای جمعآوری معتادان و نگاه فعلی دولت به آنها که مبتنی بر اولویت «بیماری دانستن اعتیاد» است، جولان سارقانی که باید پول مواد مصرفی خود را تامین کنند در شبهای تاریک و خلوت برخی از مناطق تهران، بیشتر از گذشته شده است.
سرقت منزل
در میان مجرمانی که در تهران پرسه میزنند هنوز هستند سارقانی که خطر کرده و وارد یک منزل مسکونی میشوند تا دست به سرقت پول نقد یا طلا و جواهرآلات بزنند. البته، سرقت از منزل، یکی دو سالی است که در میان آمار بانک اطلاعاتی پلیس از رتبه دوم جرائم تهران به رتبه پنجم سقوط کرده است. دلیلش روشن است. در سالهای اخیر، ایمنسازی خانهها و منازل مسکونی به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده است. البته این را هم باید گفت که بیشتر سرقتهای منازل مسکونی مستلزم کار بیوقفه سارقان و رصد آمد و شد و مواردی از این دست است که کار هر کسی نیست. از این رو بیشتر این دست سرقتها از سوی سابقهدارهایی انجام میگیرد که کار خود را بلدند و البته تعدادشان هم کم نیست. به یاد بیاورید بازار پرتلاطم ارز و سکه را در نزدیک به سه سال پیش که موجب شد بسیاری از مردم و شهروندان عادی تهران، دست به نگهداری طلا، سکه، پول نقد و ارز در خانههای خود بزنند و البته گزارشهایی از افزایش سرقت از منازل پس از آن نیز منتشر شد.
ناامنی در خیابان
اما اگر این دو جرم پرتعداد تهران محدود به «حوزه شخصی» مردم باشد و در یک منزل مسکونی یا خودرو شخصی خلاصه شود و بتوان با بالا بردن ضریب ایمنی آنها، شرایط را به گونهای تغییر داد که احتمال سرقت کمتر شود؛ اما دستهای از جرائم در تهران رخ میدهد که به محیط عمومی کشیده شده و در مواردی شهر را در ناامنی و ترس فرو میبرد. این دسته از جرائم تا چند سال پیش شناختهشده نبود و مثلاً عربدهکشی فردی به علت مستی حاصل از خوردن مشروبات الکلی، مختص خاطرات آنهایی بود که به نوشتن نام «طهران» بیشتر عادت داشتند تا «تهران». اما قدرتنمایی اراذل و اوباش، با بدنهایی خالکوبیشده و چاقوها و پنجهبوکسها و قمههایی که در جیب شلوار یا زیر جوراب و پشت کمر مخفی شده، بالا گرفته است. هرچند نیروی انتظامی تلاش کرده با جمعآوری ضربتی اراذل و اوباش و گرداندن آنها در شهر و تحقیرشان در حضور مردم یک محله، قدری از ابهت اوباش یک منطقه بکاهد و شرایط را به نفع مردم پایتخت تغییر دهد؛ اما هنوز هم هستند عدهای که برای قدرتنمایی در محلات، شبانه اقدام به تخریب خودروها میکنند. تخریب خودروهای منطقه قلهک، تخریب خودروهای محدوده بهارستان و میدان شهدا از
مهمترین اتفاقاتی است که در آنها میتوان ردپای اراذل و اوباشی را پیدا کرد که شبانه به 17 خودرو پارک شده در این محدودهها خساراتی وارد کردند. البته پلیس میگوید که برخورد با اراذل و اوباش، یکی از سه اولویت نیروی انتظامی است و در این مورد هیچ اغماضی نخواهد کرد و این سیاست نیز مختص یک روز و دو روز نیست و تا زمانی که تهران از وجود آنها پاک نشود؛ طرح برخورد با اراذل و اوباش نیز ادامه خواهد داشت. اما تجربههایی از این دست و فروش چاقو و قمه، در شهری به مانند تهران که میتوان از یک تکه چوب نیز آلت قتاله ساخت نشان میدهد پلیس هنوز راه زیادی تا نقطه مطلوب جمعآوری اراذل و اوباش دارد.
سرقتهای خرد
درست است که بیشتر سرقتهای خرد را معتادان به انگیزه تامین پول مواد مصرفی خود انجام میدهند؛ اما به تازگی نوع دیگری از سرقتهای خرد به دست این افراد شکل گرفته که بیشتر در تاریکی شب انجام میشد و حالا به روشنایی روز هم کشیده شده است. این دسته سرقتهای خرد، به مانند سرقت از صندوق صدقات یا مشاعات آپارتمانها به گونهای است که معتادان حتی در مواردی به کفشهای بیرون مانده در یک مسجد به هنگام اقامه نماز نیز رحم نمیکنند. در مورد صندوق صدقات نیز روش کمخرج و حرفهای دارند که وسایلی ابتدایی میخواهد: سر یک سیخ دراز را آدامس چسبانده و به ته صندوق میفرستند و سعی میکنند تا یک اسکناس از صندوق بیرون بکشند. آمار دقیقی از میزان سرقت از صندوقهای صدقات که تعداد آنها در شهری به مانند تهران بسیار زیاد است وجود ندارد. اما گفته میشود تعداد سرقت از این صندوقها توسط هر معتاد کمتر از 10 مورد نبوده است.
مزاحمت برای زنان
این جرم هم به تازگی باب شده و البته برای آن، نیاز به وسیلهای به مانند خودرو است. هوا که تاریک میشود این دسته از مجرمان روانه خیابان میشوند و با مزاحمت برای زنان، گاه فاجعه میآفرینند. پلیس که اولین بار در تابستان سال گذشته با این جرم جدید روبهرو و قدری هم غافلگیر شد؛ اعلام کرد که مجازات مزاحمت برای زنان در تاریکی شب، توقیف دو تا سههفتهای خودرو است. ابتدای تابستان پارسال، پلیس امنیت اقدام به شناسایی 80 منطقه جرمخیز کرد و فقط در شب اول طرحی که برای برخورد با این دسته از مجرمان داشت؛ 100 خودرو توقیف شد. البته این را هم باید گفت که هنوز این جرم در تهران موجود است و تا ریشهکنی آن فاصله وجود دارد.
زورگیری
از جمله جرائمی نوپا در تهران، زورگیری است که در ابتدای شکلگیری، در تاریکی شب رخ میداد و حالا کار بهجایی رسیده که روز و شب نمیشناسد و هر لحظه امکان وقوع آن هست. عمده مجرمانی که در این دسته قرار دارند؛ جوانان بیکاری، گاه با بدنهای عضلانی و ترسناک و مسلح به سلاح سرد هستند که با تهدید قمه یا چاقو، گاه موبایل و پول نقد و اگر فرصت کنند دار و ندار قربانی را در چشم به هم زدنی میبرند و سوار بر موتورسیکلت در شهر محو میشوند. بیشتر کسانی که قربانی این جرم میشوند، به سراغ پلیس و شکایت از ناامن بودن منطقهای که در آن زورگیری رخ داده نمیروند تا زورگیران قمه به دست، با خیال راحت به سراغ طعمه بعدی بروند. آنهایی هم که به دنبال شکایت رفتهاند؛ چیزی گیرشان نیامده و لااقل در این یک مورد، پلیس با نوعی مشکل شناسایی و تعقیب قضایی متهمان روبهرو بوده است. هرچند قوه قضائیه، با صدور احکامی چون اعدام در ملاءعام تلاش کرده تا هزینه ارتکاب جرم زورگیری را بالا ببرد اما تجربه نشان داده که این احکام سنگین نیز در مقابل زورگیران کار چندانی از پیش نبرده است.
رانندگی
شاید عجیب باشد اما تهران یکی از شهرهایی است که در دنیا به رانندگی جرمزا در شب، معروف است. حرکات مارپیچی در هنگام رانندگی، رانندگی در حالت مستی، سرعت زیاد، عبور از چراغ قرمز و دهها مورد دیگر، از جمله جرائمی است که شاید به چشم نیاید، اما مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده است. حتی یکی از معضلات تهران را میتوان تعداد بالای موتورسیکلتهایی دانست که شهر را به شدت ناامن کردهاند. پلیس راهنمایی و رانندگی اعلام کرده به طور متوسط هر شب، بیش از 50 تخلف رانندگی پرخطر در تهران رخ میدهد که خسارات جانی و مالی به جای میگذارد.
ناامنی در بوستانها
تهران شهری است که بوستانهای بزرگ و معروفی هم دارد که میتوان آنها را به نوعی «کوچکترین تفریح» مردم خواند. اما در همین بوستانها، جرائمی نیز رخ داده است که شمال و جنوب شهر هم نمیشناسد و تهران شهری است با بوستانهای ناامن. این را رخدادهای تلخی اثبات میکند که در چند سال اخیر در بوستانهای تهران شدت گرفته است. تهران چندین پارک جنگلی دارد که از دیدگاه جامعهشناسان بافت آن، زمینهساز جرم است. بوستانهای پردیسان، فرحزاد، سرخهحصار، چیتگر و طالقانی، که چندین هکتار مساحت دارد و کار نظارت بر آنها دشوار است و در مواردی جرائمی در آن رخ داده که حتی افکار عمومی را جریحهدار کرده است. آخرین این موارد حمله اراذل و اوباش به یک زن و شوهر جوان بود که در پارک طالقانی به حادثهای تلخ انجامید. گذشته از این در بوستانهای داخل شهر نیز ناامنی با حضور معتادانی که گویی به مهمانان همیشگی این بوستانها تبدیل شدهاند؛ افزایش پیدا کرده است. حتی در مواردی دیده میشود که نقاط خلوت بوستانها تبدیل به محل خرید و فروش مواد مخدر نیز
شده است.
زنان خیابانی
کمتر کسی منکر حضور زنان خیابانی در پاتوقهای از پیش تعیینشده و صف کشیدن خودروهای عبوری برای آنها است. این معضل به مانند زخمی کهنه بر صورت تهران باقی مانده است. ساعات کاری زنانی که دست به این کار میزنند معمولاً 9 شب به بعد است و گزارشهایی در رسانهها در مورد آن منتشر شده است.
تجاوز و قتل
باید قتل را به انواع جرائمی که در تهران رخ میدهد اضافه کرد. طبق آمار پلیس آگاهی تهران، در سال 91 نزدیک به 30 درصد قتلهای تهران، خانوادگی بوده و 24 درصد از مقتولان این دسته قتلها نیز زنان بودهاند. در باقی موارد، قتلها به دلیل ضرب و جرح، حاصل مشاجرات لفظی و دعواهایی با بهانههای کوچک است که آماری تکاندهنده محسوب میشود. البته پلیس آگاهی میگوید در سال 91 تعداد قتلها 10 درصد نسبت به سال 90 کاهش پیدا کرده اما در عوض میزان تعرض جنسی، نزدیک به 5/1 درصد بالاتر رفته است.
این آمار مربوط به دو سال پیش است، شاید این ارقام اکنون بالاتر یا پایینتر از این باشد. اما هر چه که باشد، میتوان صفحات حوادث روزنامهها را ورق زد تا به ردپای این قبیل جرائم رسید که بیگمان، پای ثابت این گونه صفحات است.
یک بار دیگر؛ تهران
اینها فقط چند مورد از جرائمی است که در شهری به مانند تهران رخ میدهد. در شهری که جمعیتاش روز تا شب، تفاوت میلیونی دارد و تغییر میکند؛ این روزها، عبور از یک پل عابر پیاده در تاریکی شب، کاری خطرناک و پراسترس است.
همچنان که شبهای تهران زیباست؛ اما جرائم مختلف، ناامنی و خطر را به رخ شهروندانی میکشد که همزمان با رشد جمعیت تهران، هر روز بیشتر از دیروز، از شرایط زندگی خود در پایتخت ناراضیتر میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید