نیروهای فرامنطقهای و گروهکهای فرقهگرا بر روابط تهران و کابل تاثیر گذاشتهاند
سایه همسایه
«نخستین اولویت دولت وحدت ملی باید رعایت منافع مردم افغانستان باشد.» این بخشی از مکالمه تلفنی حسن روحانی با اشرف غنی احمدزی است که در بیان مواضع ایران در مورد امضای توافق امنیتی کابل و واشنگتن گفته شده است و نشاندهنده دیدگاههای تهران در رابطه با تحولات اخیر افغانستان است. مذاکرات برای امضای توافقنامه امنیتی از سال 2013 مناسبات کابل و واشنگتن را تحتالشعاع قرار داده و بر روابط ایران و افغانستان نیز سایه افکنده بود؛ تهران مخالف ادامه حضور نیروهای خارجی به ویژه آمریکاییها در همسایه شرقی بود و آن را در تناقض با حاکمیت افغانستان و امنیت ملی خود تلقی میکرد. موضوعی که در اظهارات رئیسجمهور تازه به کرسی نشسته افغانستان نیز متجلی است. آنجا که اشرف غنی با درک نگرانیهای روحانی میگوید: «مطمئن باشید هرگونه توافق افغانستان با دیگر کشورها به هیچ عنوان علیه ایران یا به ضرر ملت شما نخواهد بود.»
سایه روشنهای یک توافق
امضای توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا یکی از موضوعات مناقشهبرانگیز سالهای اخیر تهران و کابل بود. ایران ناراضی از این توافق از هر تریبون و محفلی برای بیان مخالفت خود استفاده میکرد و مقامات افغان نیز مراتب اعتراض خود را با احضار سفیر کشورمان نشان میدادند. هرچند که نماینده سیاسی ایران نیز با بیاعتنایی نسبت به اینگونه رویکردها نشان داد تهران در بیان مخالفت خود جدی و مصر است. به نظر میرسد عمده دلایل نگرانی مقامات ایرانی از امضای این توافق احداث پایگاههای نظامی جدید آمریکا در افغانستان است؛ بر پایه این توافقنامه حداقل دو پایگاه آمریکا در نزدیکی مرزهای ایران برقرار خواهد شد. علاوه بر آن، این حضور میتواند بهانه جدیدی برای ادامه فعالیتهای گروههای تروریستی چون طالبان و القاعده و البته شاخه نو رسیده آنها یعنی گروه خراسان در افغانستان باشد. همین ابراز مخالفتها بود که منجر به سفر سال گذشته رئیسجمهور پیشین افغانستان به ایران شد. حامد کرزی در سفر یکروزه خود تلاش کرد تا موضع مثبت ایران را نسبت به امضای توافق امنیتی کابل-واشنگتن به دست آورد اما تنها
عایدی او از این سفر تاکید بر صراحت لهجه تهران نسبت به عدم امضای توافقنامه مذکور بود؛ روحانی با اشاره به مخالفت صریح ایران با هر نوع حضور خارجی در منطقه به ویژه در کشور مسلمان افغانستان گفته بود: «جمهوری اسلامی ایران با حضور هر کشور خارجی در منطقه، خاورمیانه و خلیج فارس مخالف است.» ناخشنودی تهران نسبت به امضای توافقنامه امنیتی کابل-واشنگتن به اندازهای بود که با وجود الزام لویهجرگه به امضای این توافق، حامدکرزی هیچگاه آن را امضا نکرد و میراثی شد برای اشرف غنی احمدزی، رئیسجمهور تازه به عرصه رسیده افغانستان. با وجود آنکه ایرانیها خواهان به قدرت رسیدن عبدالله عبدالله، رقیب انتخابی اشرف غنی بودند اما با حمایت از اهداف و برنامههای رئیسجمهور جدید افغانستان نشان دادند سیاست مصالحهجویانهای با اشرف غنی دارند؛ رضایت به امضای قرارداد امنیتی کابل و واشنگتن نمونه بارزی از این امر است. نشریه فارن پالسی با اشاره به کمکهای ایران در استقرار صلح و ثبات در افغانستان مینویسد: ایران تاریخی طولانی در کمک به دولت آمریکا در افغانستان دارد. در جریان کنفرانس بن، ایران به شکست بنبست برای بر سر کار آمدن نخستین دولت افغانستان
پس از طالبان کمک کرد. جیمز دابینز که در سال 2001، نماینده ویژه آمریکا در افغانستان بود، خاطرنشان میکند روی کار آمدن دولت حامد کرزی در افغانستان، مدیون حضور هیات ایرانی در کنفرانس بن در سال 2001 است. دابینز میگوید، او و جواد ظریف که اکنون وزیر خارجه ایران است، به طور تصادفی با یکدیگر ملاقات کردند و گفتوگوی مهمی را در مورد افغانستان انجام دادند. به گفته وی ایران در نخستین کنفرانس توکیو در سال 2002، متعهد به پرداخت 540 میلیون دلار کمک مالی شد که بیشتر کمک یک کشور غیرعضو در سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی برای افغانستان بود. علاوه بر این پس از حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان در سال 2001، ایران شماری از چهرههای القاعده را دستگیر کرد و به واشنگتن نقشههایی را نشان داد که موقعیت طالبان در افغانستان را قابل شناسایی میکرد. دابینز میگوید ایران پیشنهاد آموزش 20 هزار نیروی افغانی را مطرح کرد. به گفته او حتی امکان همکاریهای بیشتر ایران و آمریکا در این زمینه نیز وجود داشت. در سال 2003، تهران پیشنهاد رسمی برگزاری مذاکرات جامع با واشنگتن را مطرح کرد اما جرج بوش گفت نمیتواند در مورد افغانستان با ایران وارد
مذاکره شود.
فراسوی سیاست
ایران و آمریکا منافع مشترک فراوانی در بهبود وضعیت افغانستان دارند. ایران به دنبال توسعه شبکههای ریلی، خطوط راهآهن و پروژههای تجاری در آسیای مرکزی است. همچنین میخواهد همکاری گستردهتری با هند در ساخت بنادر داشته باشد. این تلاشها با ابتکار عمل آمریکا در جاده ابریشم جدید نیز همراستاست. اقدامی که قرار است با هدف توسعه بازارهای انرژی در آسیای جنوبی و مرکزی انجام شود. البته تحریمهای آمریکا حضور ایران در برخی پروژهها در آسیا را غیرممکن کرده است. اما با توافق هستهای و لغو تحریمها ایران نیز میتواند حضور خود را در این پروژهها پررنگتر کند. تهران یک بازیگر کلیدی در بخش اقتصادی افغانستان به شمار میرود به طوری که روابط تجاری دو کشور در خلال سالهای 2011 تا 2013 دو برابر شده است. مانند بسیاری از همسایگان افغانستان، ایران نیز به طور فعال در این کشور حضور داشته و روابط فرهنگی مشترکی با آن دارد. شهر هرات افغانستان تا سال 1857، بخشی از ایران بوده است. دری نیز که یکی از دو زبان رسمی افغانستان است بخشی از زبان فارسی را تشکیل میدهد. هرچند که برخی از افغانستانیها آن
را نفوذ فرهنگی ایران در کشورشان میدانند. در حال حاضر 20 درصد از جمعیت افغانستان متشکل از شیعیانی است که نقش بسیار موثری در پیگیری اهداف ژئواستراتژیک ایران دارند. تحلیلگران موسسه راند (موسسهای غیرانتفاعی که بر مباحثی چون بهداشت، آموزش، امنیت ملی و... تحقیق میکند) معتقدند ایران به دنبال بسط نفوذ خود فراتر از جمعیت شیعه افغانستان است. تهران به انجیاوها، مدارس و موسسههای رسانهای افغانستان کمک میکند و این امر نقش موثری در جلب افکار عمومی این کشور دارد. هرچند هنوز که هنوز است برخی از مردم افغانستان تحت القائات گروههایی نظیر القاعده و طالبان مخالف نقشآفرینی ایران در کشورشان هستند اما در هر صورت به گمان بسیاری از تحلیلگران سیاستهای ایران موجب خواهد شد این کشور یکی از بازیگران کلیدی افغانستان پس از سال 2014 باشد؛ پکن با وجود نقش اقتصادی گستردهای که در افغانستان ایفا میکند، از نظر سیاسی جایگاه خوبی در این کشور ندارد. اسلامآباد نیز روابط ضعیفی با کابل دارد. دهلینو یک توافقنامه استراتژیک با کابل امضا کرده است اما در مقام مقایسه باید گفت ایران به طور عمیقی در ساختار سیاسی و اقتصادی افغانستان نفوذ
دارد.
مناقشات دوجانبه
اما در یک نگاه کلی به روابط افغانستان و ایران، باید گفت به رغم آنچه در ظاهر دیده میشود، این روابط در باطن، با مشکلات گسترده و عمیقی مواجه است. علاوه بر مسائل سیاسی و دغدغههای امنیتی تهران نسبت به حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، چالشهای لاینحلی چون مشکل آب نیز از جمله مواردی است که نگرانیهایی را در دو طرف به وجود آورده و این نگرانیها حتی در سطح مسائل سیاسی نیز نفوذ کرده است.
در زمینه امور مهاجران افغان هم مشکلاتی وجود دارد. صدها هزار افغان به صورت غیرقانونی در شهرهای مختلف ایران زندگی میکنند که با وجود بازگشت نسبی آرامش به کشورشان حاضر به خروج از این کشور نیستند. موارد ذکرشده در کنار بحثهای روز مبتلا به، مناسبات دوجانبه ایران و افغانستان را با مخاطراتی مواجه کرده است که بعضاً با انتقادها و اعتراضهایی نیز همراه بوده است. هرچند که ایرانیها و افغانها امیدوارند اشتراکات فرهنگی و بعضاً مذهبی دو کشور بتواند تا حدی بر ناکامیهای سیاسی دو کشور پوشش دهد و چهبسا مبارزه با گروههای افراطی و تروریستی منطقه آمریکاییها را نیز با آنها همراه کند.
دیدگاه تان را بنویسید