تاریخ انتشار:
پوستاندازی کارگزاران
مرعشی از برنامه جدید کارگزاران میگوید
اولین سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سبب شد شخصیتها، احزاب و گروههای سیاسی در روزهای اخیر مستقیم یا غیرمستقیم و به فراخور تعلق سیاسی و جناحی خود به این موضوع بپردازند.
اولین سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سبب شد شخصیتها، احزاب و گروههای سیاسی در روزهای اخیر مستقیم یا غیرمستقیم و به فراخور تعلق سیاسی و جناحی خود به این موضوع بپردازند. تحولخواهان که موضع حمایتآمیزی نسبت به دولت دارند به استقبال این مناسبت شتافتند و با برگزاری مراسم مختلف بر پشتیبانی خود از سیاستها و برنامههای روحانی تاکید کردند. این گردهماییها که از تعرض گروههای فشار نیز مصون نماند در شهرهای مختلف با محوریت تقویت اعتدالگرایی برپا شد. از جمله سید عبدالواحد موسویلاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز که در همایش «نقش احزاب در تبیین گفتمان اعتدال» سخن میگفت با اشاره به کارکرد احزاب در شفافسازی، نظارت و تبیین گفتمان اعتدال افزود «اگر احزاب را بهطور قانونی بپذیریم به معنای آن است که فردمحوری در جامعه وجود ندارد و تودههای مردم از طریق احزاب و تشکلها میتوانند حرف خود را بیان کنند که این همان امری است که از اعتدال انتظار داریم.» افزون بر آن انتشار بیانیههای احزاب یا اعلام مواضع اعضای ارشد تشکلهای سیاسی در مورد سالروز پیروزی کاندیدای تدبیر و امید نیز قابل توجه بود. بهعنوان مثال
«حزب وحدت و همکاری ملی» در بیانیهای سالروز خیزش عقلانیت، اعتدال و امید را گرامی داشته و بر این نکته تصریح کرده که تداوم موفقیت دولتها در «بهرهگیری از خرد جمعی و همفکری با نخبگان و مشارکت دادن همه سلایق سیاسی در اداره امور اجرایی کشور و پرهیز از انحصارطلبی است». حزب مردمی اصلاحات نیز با صدور بیانیهای ضمن اعلام حمایت از دولت و تشکر از «حضرت آیتالله هاشمیرفسنجانی و آقای دکتر عارف که از خواستههای خود گذشتند تا بار دیگر نور اصلاحات معتدل در سراسر میهن دمیده شود»، نه به افراطگرایی و تاکید بر انسجام ملی را از نتایج آن انتخابات برشمرده است. همچنین محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه اسلامی از تشکلهای اصولگرا در خاتمه نشست دبیران این حزب از «حمایت حکیمانه، همکاری صمیمانه، نقد مشفقانه و رصد هوشمندانه» بهعنوان سرفصل مواضع حزب موتلفه در قبال دولت نام برد.
اصولگرایان و نخ تسبیح اتحاد
آینده اصولگرایی نهتنها برای فعالان سیاسی این طیف بلکه برای عموم مردم و رقبای سیاسی آنها نیز حائز اهمیت است. بدون تردید وجود احزاب و سازمانهای نیرومند و فراگیری که ملتزم به قواعد رقابت سیاسی و متکی به آرای شهروندان باشند و به صورت شفاف برنامهها، اقدامات، پرایشهای سیاسی و منابع مالی خود را به اطلاع مردم برسانند و منافع بخش مشخصی از طبقات اجتماعی را نمایندگی کنند، نقش مهمی در تحکیم مبانی نظام جمهوری اسلامی یعنی مردمسالاری دینی دارد. لذا هرگونه تلاش برای هموار کردن چنین مسیری آثار و نتایج مثبتی به همراه میآورد و باید مورد تحسین و تمجید قرار گیرد. در این میان ایجاد همگرایی در میان احزاب و تشکلهای موجود که عملاً ذیل یک طیف سیاسی تعریف میشوند از جمله مهمترین این اقدامات است. این همگرایی میتواند درجات مختلفی از ائتلاف، اتحاد یا وحدت به خود بگیرد. این در واقع همان فرآیندی است که شخصیتها و چهرههای موثر اصولگرایی آغاز کرده و بر توفیق آن امید بستهاند. گفتوگوی پایگاه خبری «پارس» با غلامعلی حدادعادل نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی که به بهانه تحلیل نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته و عدم توفیق
کاندیداهای اصولگرا صورت گرفته به این بحث نیز میپردازد. این نماینده اصولگرای مجلس تشتت اصولگرایان و عملکرد خسارتبار احمدینژاد در دومین دوره مسوولیتش را از عوامل ناکامی جریان متبوع خود در انتخابات گذشته میداند و با بینتیجه خواندن روشهای قبلی برای ایجاد ائتلاف از دستور کار جدید اصولگرایان جهت «یافتن الگویی برای وحدت و ائتلاف» خبر میدهد. به گفته حدادعادل، رهنمود رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر تلفیق «تکلیفگرایی و واقعبینی» میتواند مبنای این فرآیند باشد. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه بر این موضوع تاکید میکند که «باید فرد یا افرادی تلاش کنند این جمعها و افراد جداافتاده یا به اصطلاح مهرههای پراکنده را با یک نخ تسبیح در یک حلقه منسجم قرار دهند و یک آرایش مناسب برای تحول در کشور به آنها دهند که در آن صورت حتماً احتمال پیروزی نیروهای انقلاب بیشتر خواهد شد». بدون شک همگرایی در این جریان سیاسی بهویژه حول محور تشکلهای ریشهداری چون جامعتین اتفاق خوبی برای سیاست کشور است اما احتمالاً لوازمی نیز برای نیل به آن مورد نظر است که از آن جمله، پرهیز از هزینهکرد سرمایهها و شخصیتهای ملی و
فراحزبی برای پیشبرد اهداف گروهی، پذیرش مسوولیت مستقیم در قبال عملکرد دولت احمدینژاد، گشودن باب گفتوگوی درونجناحی و برونجناحی، التزام به تصمیم جمعی و تلاش برای گشایش هر چه بیشتر در فضای سیاسی واجد اهمیت و تاثیر بیشتری هستند. در این صورت هم وجهه و اعتبار اصولگرایی صعودی چشمگیر خواهد داشت و هم امکان سوء استفاده افراد بیهویتی که اصولگرایان اصیل را با موجسواری و هیاهو پس میزنند تا منافع فرقهای و باندی خود را تامین کنند از میان خواهد رفت. با این حال اختلافات میان اصولگرایان تا تشکلهای باسابقهای چون جامعه روحانیت مبارز نیز تداوم یافته چنان که سیدمهدی طباطبایی در گفتوگو با اعتماد از عدم شرکت ناطق نوری در جلسات شورا به خاطر «یک اعتراض» خبر میدهد.
پوستاندازی کارگزاران
نزدیک به دو دهه از تشکیل کارگزاران سازندگی که بعدها ساختار حزبی به خود گرفت میگذرد. این حزب ابتدا با هدف پیشبرد توسعه اقتصادی بر مبنای اقتصاد بازار به فعالیت پرداخت و خصلتی تکنوکراتیک از خود به نمایش گذاشت اما اخیراً گرایشهای سیاسی این حزب نیز پررنگتر شده و اقداماتی برای بازسازی و توسعه تشکیلات نیز انجام داده است. حسین مرعشی جانشین سابق دبیر کل حزب کارگزاران در گفتوگو با روزنامه اعتماد از انتظار و دعوت جبهه اصلاحات و فعالان سیاسی برای بازگشت دوباره کارگزاران به سپهر سیاست گفته و ترمیم شورای مرکزی این حزب را پاسخی به آن انتظارات عنوان کرده است. آقای مرعشی در این مصاحبه حرفهای شدن تدریجی احزاب را لازم دانسته که شفاف شدن گرایشهای سیاسی اولین گام تحقق آن محسوب میشود. او در توضیح لیبرال دموکراسی اسلامی مد نظر کارگزاران سازندگی میگوید «ما بر روی آزادی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... و در کنار آن بر آزادسازی اقتصادی و اقتصاد آزاد که در آن رقابت وجود داشته باشد و این زمینه را فراهم کند که هزینههای زندگی کاهش پیدا کند، درآمد مردم افزایش پیدا کند و بهرهوری اقتصادی بهینه شود، تاکید داریم» و اضافه میکند که
پایبندی به احکام اسلامی همواره یکی از اصول لازمالرعایه حزب کارگزاران سازندگی بوده است. این فعال سیاسی بر گسترش آزادی سیاسی تاکید کرده و با پیشتاز خواندن حزب کارگزاران سازندگی و تلاش برای زیر پوشش درآوردن سلایق این طیف میافزاید: «در حال حاضر یک عدهای برای حفظ حاکمیت محدود خودشان و استمرار آن اصرار دارند که رقبا را حذف و آزادیها را محدود کنند. ما میگوییم هیچ ضرورتی ندارد که چنین اتفاقی بیفتد، چراکه هیچ امری نظام و انقلاب را تهدید نمیکند و آن چیزی که نظام، انقلاب و جمهوری اسلامی را تهدید میکند، بیکفایتیهای درونی نظام است؛ بیکفایتیهایی که به خاطر نبود رقابتهای سیاسی به وجود آمده است.» او همچنین از رئیسجمهوری میخواهد پس از فراغت از پرونده هستهای زمینه یک گفتوگوی ملی میان اصلاحطلبان و نظام را فراهم کند تا دغدغهها بازگو و نگرانیهای احتمالی رفع شود. اما روزنامه آرمان در یادداشتی به انتقاد از سخنان مرعشی درباره جایگاه کارگزاران سازندگی در منظومه اصلاحطلبی پرداخته و پرسیده مگر این حزب در سالهای گذشته چه فعالیتی داشته که اکنون در فضای اعتدال مترصد «پدرخواندگی» اصلاحطلبان شده است؟ به نوشته
«آرمان» تفرق اعضای کارگزاران در انتخابات سال 1388 امکان ایجاد هماهنگی میان چندین گروه اصلاحطلب در شرایط کنونی را سخت میکند. حال باید دید در شرایطی که اصولگرایان به دنبال همگرایی برای حضور در انتخابات آینده هستند، اصلاحطلبان میتوانند همسویی موجود را حفظ کنند یا هر یک ساز جداگانهای کوک خواهند کرد.
جریانهای سیاسی دستخوش تغییر؟
جناحبندی کلاسیک در جمهوری اسلامی حول محور دو طیف اصولگرا (قبلاً راست اسلامی یا محافظهکاران) و اصلاحطلب (قبلاً چپ اسلامی یا خط امام) قوام یافته است. از آنجا که این دو جریان سیاسی از تحولات بیرونی و درونی تاثیر میپذیرند و واجد پویایی و دینامیسم مخصوص به خود هستند، در مواقعی نمیتوان مرزهای روشنی برای تفکیک آن دو ترسیم کرد؛ چنان که زمانی سخن از ایجاد جریانهای جدید به میان میآید و گاه برآیند هر دو طیف ذیل اعتدالخواهی سر برمیآورد. اما مقوله اعتدال را که به گفته احمد نقیبزاده استاد دانشگاه تهران بر خردمحوری و نفی افراط و تفریط استوار است و چون به یک حالت و روش دلالت دارد محتاج «نظریهپردازی» هم نیست باید از شکلگیری جریانهای سیاسی متفاوت دید. زیرا جریان سیاسی بر محوریت یک اندیشه یا ایدئولوژی ساخته و پرداخته میشود و علاوه بر محتوای روشی دربردارنده محتوای بینشی و گفتمانی نیز هست. از این رو در اطلاق جریان سیاسی به هر پدیدهای باید محتاط بود. بهعنوان مثال چند سال پیش طیفی از فعالان سیاسی «جبهه ایستادگی» را تشکیل داده و به معرفی کاندیدا برای انتخابات مجلس پرداختند. این جبهه که متشکل از چند حزب سیاسی است
هفته گذشته در دیدار با محسن رضایی از وی خواست تا مسوولیت آن را بر عهده بگیرد. اساساً تشکیل جبهه ایستادگی از ایده «جریان سوم» نشات میگرفت که قبل از آن توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان شده بود اما با پذیرش منشور جامعتین توسط این جبهه و تعریف آن ذیل دایره اصولگرایی ایده جریان سوم عملاً بایگانی شد. با این حال ایجاد تشکلها، احزاب و جبهههای جدید در ایران دلایل متعددی دارد. یکی از عوامل مهم در تبدیل و تبدل آرایش سیاسی قبض و بسط مفاهیم و هنجارهایی است که عمل سیاسی حول آنها شکل میگیرد. بر این اساس صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به «فرارو» میگوید از جلوداری جریانهای ناسیونالیستی، مارکسیستی و اسلامی در منطقه خاورمیانه عبور کردهایم و به مرحله دموکراسیخواهی قدم گذاشتهایم لذا به اقتضای این تغییر ذهنی، جریان سیاسی جدیدی در کشور رو به طلوع است که عیار دموکراسیخواهی آن خیلی بیشتر از دوم خرداد و جریان اصلاحطلبی است. البته روند تحولات در کشورهای عربی خاورمیانه قرائنی بر ضد این تحلیل ارائه میکند ولی تشدید تعارضها و درگیریها ممکن است در آینده طرفین منازعات و بازیگران منطقهای و بینالمللی را به
مطلوبیت گفتوگو و پرهیز از تنش واقف کند. ضمن آنکه دموکراتیزاسیون در یک کشور احتمالاً موجب تقویت جریانهای دموکراسیخواه در منطقه فرهنگی و سیاسی و جغرافیایی مرتبط با آن خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید