تاریخ انتشار:
طائب: میرحسین میخواست ساپورتپوشها به قدرت برسند
اگر هاشمی حرف بزند خیلیها روسیاه میشوند
رسانهها و فضای سیاسی کشور در ابتدای هفته پیش همچنان متاثر از حوادثتروریستی پاریس و همچنین توهین برخی رسانههای غربی به ساحت پیامبر رحمت بود. فضایی که موجب شد چندین تجمع در اعتراض به اقدامات توهینآمیز علیه پیامبر اسلام در شهرهای مختلف برپا شود. در هفته پیش خبری نیز درباره وضعیت مهدی کروبی رئیس اسبق مجلس در رسانهها منتشر شد.
رسانهها و فضای سیاسی کشور در ابتدای هفته پیش همچنان متاثر از حوادث تروریستی پاریس و همچنین توهین برخی رسانههای غربی به ساحت پیامبر رحمت بود. فضایی که موجب شد چندین تجمع در اعتراض به اقدامات توهینآمیز علیه پیامبر اسلام در شهرهای مختلف برپا شود. در هفته پیش خبری نیز درباره وضعیت مهدی کروبی رئیس اسبق مجلس در رسانهها منتشر شد. روزنامه جمهوری اسلامی در این باره نوشت: «سیدحسن قاضیزادههاشمی وزیر بهداشت، چشم مهدی کروبی را معاینه کرد. کروبی چند روز پیش در کلینیک تخصصی نور مورد معاینه چشم قرار گرفت.» بنابر این گزارش، چشم کروبی دچار آبمروارید شده و هم اشکالاتی دیگر دارد و وزیر هم فعلاً دارو تجویز کرده است. وزیر بهداشت و درمان به کروبی گفته است که پس از استفاده از دارو، در زمان مناسب عمل خواهد شد.
در هفته پیش ششمین نطق سالانه باراک اوباما در مقام ریاستجمهوری ایالات متحده در کنگره نیز ایراد شد. نطقی که بخشی از آن به ایران مرتبط بود. او در این نطق بار دیگر اعلام کرد در صورت تصویب طرح جدیدی در کنگره آمریکا برای تحریم ایران، این طرح را وتو خواهد کرد. او تصریح کرد:
«... تصویب تحریمهای تازه در کنگره و در این مقطع زمانی، مساله دیپلماسی را با شکست مواجه خواهد کرد، ایالات متحده را در بین متحدانش منزوی کرده و سبب میشود ایران برنامه اتمی خود را از سر بگیرد. این کار معنا ندارد. همین جهت من هر طرح تحریمی که این پیشرفت را تهدید کند وتو خواهم کرد.» چند روز پیشتر نیز اوباما در کنفرانس خبری با دیوید کامرون نخستوزیر بریتانیا همین سخنان را بر زبان جاری کرده بود. کامرون نیز در اظهاراتی بیسابقه از لابیگری مستقیم خود با چند نماینده کنگره ایالات متحده برای جلوگیری از تصویب تحریم جدید علیه ایران خبر داده بود. نفس تماس مستقیم نخستوزیر بریتانیا با دو نماینده کنگره برای بسیاری از رسانههای جهانی جالب بود و در اینباره تحلیلهای متفاوتی ارائه دادند. در هفته گذشته سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه نیز به تهران سفر کرد. با توجه به اینکه این سفر پس از 13 سال انجام شده است، میتوان آن را مورد توجه ویژه قرار داد. روسیه که این روزها به شدت تحت فشار تحریمهای غرب و تبعات کاهش شدید قیمت نفت است، به دنبال تحکیم روابط با دوستان قدیمی است. طبق گزارش رسانهها در این سفر درباره سامانه S300 هم توافقاتی
حاصل شد.
نگرانی تلآویو از اقدام تلافیجویانه ایران و حزبالله
در هفته پیش رویدادی به سرعت به خبر نخست بسیاری از رسانههای جهان مبدل شد. از قرار معلوم هلیکوپترهای رژیم اسرائیل در بلندیهای جولان یکی از کاروانهای حزبالله را مورد هدف قرار دادند. کاروانی که در آن محمدعلی اللهدادی -یکی از فرماندهان سپاه- فرزند شهید عماد مغنیه -از فرماندهان حزبالله که توسط اسرائیل ترور شد- و چند فرمانده دیگر حزبالله به شهادت رسیدند. این اقدام با واکنش تند سیاسی ایران، لبنان، عراق و سوریه مواجه شد. محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه در این زمینه در پیامی اعلام کرد:
«...سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همانطور که در صحنه جنگهای گذشته لبنان و فلسطین نشان داده است، تا آخر پای فروپاشی رژیم صهیونیستی خواهد ایستاد و با استمرار و عمقبخشی به حمایتهای خود از مبارزان و مجاهدان مسلمان منطقه، تا حذف کامل این جرثومه فساد از جغرافیای سیاسی منطقه از پا نخواهد نشست. یقیناً این خونهای نابحقریخته برجستگان و برگزیدگان امت اسلامی، وعده حضرت امام خمینی(ره) را در آزادی قدس شریف، به موعد خود نزدیکتر میکند.»
با توجه به فضای رعبآلودی که در مناطق اشغالی حاکم شده است، به نظر میرسد نیروهای رژیم اسرائیل تلاش دارند به هر صورت ممکن از خشم ایران و حزبالله بکاهند. به طور مثال میتوان به خبری که توسط رویترز به نقل از یک مقام آگاه اسرائیلی منتشر شد، اشاره کرد. این خبرگزاری نوشت: «...یک منبع امنیتی رژیم اسرائیل در مصاحبه با رویترز مدعی شده است اسرائیل از حضور سردار اللهدادی در خودرو حامل فرماندهان حزبالله در منطقه قنیطره در جولان سوریه اطلاع نداشته است... نیروهای اسرائیل بر این گمان بودند که کاروان حامل جمعی از اعضای ردهپایین حزبالله است که در جنگ داخلی سوریه در کنار نیروهای بشار اسد میجنگند. ما انتظار نداشتیم کشتهشدهها از فرماندهان ردهبالای حزبالله باشند به ویژه اینکه اصلاً انتظار نداشتیم سرداری ایرانی در بین آنها باشد. ما بر این گمان بودیم که با یک واحد دشمن روبهرو هستیم که میخواهد به حصار مرزی ما در جولان حمله کند... ما متوجه حضور کاروان خودروها شدیم. آن را ردگیری و شناسایی کردیم احساس خطر کرده و هدفگیری کردیم و در نهایت شلیک کردیم. ما این کار را یک عملیات تاکتیکی محدود میدیدیم.»
اگر هاشمی حرف بزند خیلیها روسیاه میشوند
ماجرای مکفارلین با وجود گذشت سه دهه از وقوع آن هنوز نیز برای مخاطبان ایران جذاب و ابهامآمیز است. هفته پیش روزنامه جمهوری اسلامی گفتوگوی مفصلی با محسن کنگرلو از فعالان اصلی موضوع این پرونده داشت. در بخشی از این مصاحبه آمده بود: «...قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آقای مهندس مهدی بازرگان به نمایندگی از سوی نهضت آزادی ایران برای آشنایی و پی بردن به ماهیت گروه «فجر اسلام» چند سوال برای گروه ما فرستاد. یکی از سوالات آقای مهندس بازرگان از ما این بود: اگر ما پیروز بشویم، از ناحیه چه کشوری مورد حمله قرار میگیریم؟ من در جواب آقای بازرگان گفتم: عراق... ماجرای مکفارلین این گونه آغاز شد که از طریق منابعی، آقای قربانیفر با ما تماس گرفت. و من مسوول برقراری ملاقات با ایشان در پاریس شدم... قربانیفر نماینده رسمی آمریکا نبود. واسطه بود. در پس پرده خواستههایش، انگیزه و عرق وطنپرستی هم وجود داشت.» او در بخش دیگری از این گفتوگو تاکید کرد: «تمام مراحل مذاکرات با آقای هاشمی هماهنگ میشد. آقای رفسنجانی در جریان کارشکنیها بودند. شاید خودشان روزی صلاح بدانند و آنها را معرفی کنند. آقای رفسنجانی حرفهای زیادی در این زمینه
دارند که اگر بزنند روسیاهی برای خیلیها باقی میماند. ما هدفمان این بود که در این ماجرا پیروز جنگ بشویم، نه اینکه پیروز یک یا دو عملیات جنگی. متاسفانه نگذاشتند. کارشکنی کردند. مثلاً آمدند گفتند که موشکهای تاو اسرائیلی است. در صورتی که موشکهای تاو آمریکایی هستند. با این بهانهها جلوی پیروزی ایران را گرفتند... آقای مهندس میرحسین موسوی -نخستوزیر- اصلاً کاری به کار ما نداشت و ما را آزاد گذاشته بود و میگفت با آقای هاشمی هماهنگ باشید کافی است و نیازی به مذاکره با من نیست. آقای مهندس موسوی میگفت کار دست آقای هاشمی است و ایشان کار را پیش میبرد. دخالت نمیکرد. آقای سیداحمد خمینی هم از طرف امام در جلسات سران قوا حضور داشتند و در جریان مذاکرات بودند.» او درباره علل شکست این پروژه نیز گفت: «تحلیل من این است که مسوولان ایرانی باور نمیکردند که میتوانند پیروز شوند و آمریکا با آن قدرت حاضر به مذاکره با ایران شده است. بعضی از مسوولان آن زمان بهویژه مسوولان نظامی خواب میدیدند. نمیتوانستند باور کنند که جنگ دارد با پیروزی ایران تمام میشود. تحلیل بدبینانه من این است که یک عده منافعشان در ادامه جنگ بود. آنها قدرت و
ثروت خودشان را در ادامه جنگ میدیدند. حیات بعضی از جریانهای سیاسی در ادامه جنگ بود... آقای هاشمی همیشه ناراحت است که چرا اجازه ندادند مذاکرات به نتیجه برسد و جنگ به پیروزی برسد، اما اسمی از افراد نمیبرند.»
انتقادهای جدید کیهان از دولت
کیهان در سرمقاله خود با عنوان «حاشیهسازی با هدف فرار از وعدهها» به وعدههای رئیسجمهور پرداخته و مینویسد: «حدود یک سال و نیم پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و گذشت بیش از یکسوم از عمر مفید دولت، انتظار برای عملیاتی شدن وعدههای دادهشده، همچنان ذهن جامعه را به خود مشغول کرده و معلوم نیست برای اجرای آن چقدر دیگر باید صبر کرد!؟ در مقابل و برای فرار از مطالبه و پرسشگری عمومی، شاهد ایجاد حاشیهها و پیرایههایی هستیم که هر روز بیشتر از گذشته در دستور کار برخی چهرههای نزدیک به دولت و ستاد عملیات روانی آنها قرار گرفته و در جواب همه مطالبات مردمی هرچه بیشتر بر طبل هیاهو و جنجال کوبیده میشود. مروری بر وعدههای دولت در ایام تبلیغات انتخاباتی نشان میدهد با وجود همه ادعاها، در عرصه عمل، کمتر خبری از تحقق آنهاست... . دکتر روحانی در ایام تبلیغات انتخاباتی، در دومین برنامه مناظره نامزدها وعده کرد که ظرف شش ماه پس از تصدی پست ریاستجمهوری، تحول چشمگیری در زندگی مردم ایجاد کند اما با گذشت یک سال و نیم از عمر دولت هنوز خبری از این تحول نیست و به نظر نمیرسد به این زودیها هم از آن خبری بشود!... آخرین نمونه این
حاشیهسازی را میتوان در سخنرانی رئیسجمهور در همایش اقتصاد ایران ردیابی کرد. طرح موضوع بیربط و حاشیهای همهپرسی در همایشی که قرار است راهکارهای حل معضلات اقتصادی کشور در آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد، هرقدر برای مردم بیاهمیت بود اما در مقابل رسانههای زنجیرهای به شکلی گسترده به برجستهسازی و مانور روی آن پرداختند و دامنه استقبال از این حاشیه به رسانههای آنسوی آب نیز کشیده شد و البته هیچ کدام از مدعیان حمایت از دولت یازدهم نپرسیدند همهپرسی قرار است کدام درد مردم را دوا کند!» کاش عزیزان کیهان نگاهی به آرشیو خود در سال دوم زمامداری محمود احمدینژاد میانداختند و از خود میپرسیدند چرا آن زمان پیگیر وعدههای عجیب و غریب انتخاباتی عزیزکرده خود نبودند. از سوی دیگر به نظر میرسد که این عزیزان رویدادهای مبارکی چون کاهش رشد تورم، مثبت شدن رشد اقتصادی و... را زیاد مهم نمیدانند و موفقیت را در توزیع سیبزمینی بین رعایای ممالک محروسه ایران میبینند.
روحانی راه بنیصدر را میرود
مهدی طائب رئیس قرارگاه «عمار» هفته پیش سخنرانی جذابی در حسینیه جوادالائمه داشت. به گزارش انتخاب او در این سخنرانی درباره خیلی از مسائل کشور سخنرانی کرد. در بخشی از این سخنرانی آمده است: «... از عبیدالله بن عباس به امام حسن مجتبی(ع) نزدیکتر میخواهید؟ امام حسن(ع) را به معاویه فروخت. آقای علی مطهری پسر شهید است دیگر. میخواهی چه کارش کنی؟ پسر شهید مطهری را میتوانید بگویید ما فاسدش کردیم؟ نمیدانم آقای مطهری هدفش از این حرفها چیست، ایشان را در این قضیه صاحب هدف نمیدانم و معتقدم خود ایشان نمیداند دارد چه میگوید و پیشنهادم این است که پزشکی قانونی، ایشان را معاینه کند، چون حرفهایی که میزند قواره ندارند... ایشان در همین سخنرانیاش به ساپورت حمله کرده است، یعنی لباس چسبان. از ایشان سوال میکنم طرفداران آقای میرحسین موسوی چه کسانی بودند؟ چه کسانی را آقای میرحسین موسوی به خیابان میکشید؟ همه عالم و آدم فهمیدند ساپورتپوشها چه کسانی هستند. ماشینها را که نگاه میکردی پر از اینها بود و آقای میرحسین موسوی اگر سر کار میآمد، میخواست این تیپ را به قدرت برساند. ...در باب رفراندوم که ایشان [حسن روحانی] دارد
راه آقای بنیصدر را میرود، چون اولین کسی که رفراندوم را مطرح کرد آقای بنیصدر بود و ایشان گفت ایران به بنبست رسیده است و برای خروج از بنبست باید رفراندوم بدهیم. بنبست آقای بنیصدر چه بود؟ او میخواست هرچه میگوید عمل شود. قانون اساسی آن موقع هم رئیسجمهور و نخستوزیر گذاشته بود و اختیارات امر دست نخستوزیر بود... آقای هاشمی اگر قدرت داشت، بعد از رفتن آقای مهدویکنی در این مجلس خبرگان رئیس میشد. دولت که دستشان است، بنابراین باید در مجلس خبرگان موجود رئیس میشد.»
دیدگاه تان را بنویسید