تاریخ انتشار:
آیا مخالفان برجام آرام میگیرند؟
ادامه بازی گذشته
سال ۱۳۹۴ را باید نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی ایران دانست. سالی که در آن، جنجالی ۱۲ساله به فرجام رسید و برجام تصویب شد تا ایران، فصل جدیدی از معادلات بینالمللی را آغاز کند؛ فصلی که در آن، گشوده شدن درهای معامله و مفاهمه با بسیاری از کشورهای دنیا، یکی از دستاوردهای ویژهاش به حساب میآید و خروج ایران از مظان اتهام واهی تلاش برای رسیدن به سلاح هستهای یکی از محسناتش بود.
سال 1394 را باید نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی ایران دانست. سالی که در آن، جنجالی 12ساله به فرجام رسید و برجام تصویب شد تا ایران، فصل جدیدی از معادلات بینالمللی را آغاز کند؛ فصلی که در آن، گشوده شدن درهای معامله و مفاهمه با بسیاری از کشورهای دنیا، یکی از دستاوردهای ویژهاش به حساب میآید و خروج ایران از مظان اتهام واهی تلاش برای رسیدن به سلاح هستهای یکی از محسناتش بود. برجام، به اعتقاد بسیاری از افراد، از یکسو محصول تلاشی است که کاردانان حوزه دیپلماسی ایران انجام دادند و از سوی دیگر، ثمره هدایتهایی است که مقام معظم رهبری در طول دوره مذاکرات داشتند؛ اما با این حال، چه در طول دوره مذاکرات، چه بعد از رسیدن به توافق اولیه و چه پس از رسیدن به نتیجه مذاکرات (برجام) بودند و هستند افرادی که با موضعگیریهای بعضاً تند با این اتفاق مواجه شدند. اتفاقاتی که در طول مدت مذاکرات هستهای و اجرای برجام در مجلس شورای اسلامی، محافل سیاسی و بحثهای حزبی و جناحی، عملاً فضایی دوجانبه را به وجود آورد که یکسوی آن را همراهان برجام و سیاستهایش تشکیل میدادند و سوی دیگر آن از افرادی تشکیل شده بود که از هر کوششی برای نقد برجام،
چه منصفانه و چه غیرمنصفانه، فروگذار نکردند. نقطه اوج این مخالفتها را میشد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی دید.
جایی که یک نماینده حتی توهین به وزیر امور خارجه در پشت تریبون را روا دانست؛ دیگری او را خائن نامید و سومی، رئیس سازمان انرژی اتمی را تهدید به مرگ کرد. مخالفان برجام از همان زمانی که زمزمههای رسیدن به توافق به گوش رسید، بر سرنای مخالفت دمیدند و به همین دلیل میتوان انتظار داشت که راهشان ادامه داشته باشد و مسیرشان برای مخالفت با مهمترین وعده به سرانجامرسیده دولت یازدهم، طولانی و بدون وقفهتر. همانهایی که حالا و با نتایجی که بعد از انتخابات مجلس شورای اسلامی به دست آمد، پایان دوره حضور همراهانشان در قوه مقننه، در راه است و شکی نیست که در روزهای پیش رو تمام تلاششان را به کار میگیرند تا هر چه در چنته دارند، رو کنند و از همراهی همراهانشان که در دو سال گذشته کنارشان بودند، به خوبی استفاده ببرند. اما در این میان، میتوان این تصور را هم داشت که مخالفان برجام، که عموماً از دستهای بودند که راه ورود به مجلس، توسط مردم، بر آنها بسته شد، در اولین گام مخالفتهایشان ناکام ماندند، در سال پیش رو، از هر بزنگاهی استفاده میکنند تا این روند را در حوزههای دیگر تکرار کنند. بدون شک، این تصور قوت مییابد که آنها در
اولین گام، در مقابل رونق اقتصادی ناشی از پایان تحریمها، رویکردی متفاوت از رویکرد دولتمردان برگزینند.
آنهایی که در جریان دو سفر رئیسجمهوری به فرانسه و ایتالیا، موضعی تند اتخاذ کردند و در مقابل قراردادهای اقتصادی که در طول این سفرها منعقد شده بود، بر طبل مخالفت کوبیدند، بدون شک، در ادامه مسیر و در سال 1395 که دولت، با توجه به نتایج انتخابات مجلس، به دنبال تحقق وعده دومش، یعنی بهبود وضعیت اقتصادی است هم فعالیتهایی را از سر میگیرند که میتواند قوه مجریه را به دردسر بیندازد. با وجود این، انتظار اینکه دولت با توجه به موفقیتهایی که در طول سال 1394 به دست آورد و دامنهاش به سال 1395 کشیده میشود، در تحقق این وعده هم موفق شود، دور از انتظار نیست، اما اینکه در این راه، چه سنگلاخهایی انتظارش را میکشد، موضوعی است که باید با دقت بیشتری به آن توجه شود. مخالفان برجام، به خصوص آنهایی که از جان مایه گذاشتند تا مذاکرات هستهای به خواست آنها و نه به خواست دولت، پیش برود، با توجه به دور شدن از بطن سیاست ایران، فرصت مناسبی برای تجدید قوا دارند تا نیرویشان را متمرکز و عزمشان را جزم کنند و به شکلی دیگر، با ابزاری متفاوت و رویکردی جدید، نسبت به اتفاقات کشور، موضعگیری کنند. در این میان، برجام، به عنوان تعهدی دوطرفه که با
وجود الزامات بینالمللی و بازرسیهای پیاپی، میتواند در صورت هرگونه تغییر روند، به یکی از شکنندهترین قراردادها و تفاهمنامههای ایران و غرب تبدیل شود، شاید نقطهای باشد که پس از حوادث سال 1395، مورد توجه مخالفان توافق هستهای و همراهانشان قرار گیرد. فشارهایی که گرچه دولت در این مدت نشان داده میتواند از پس آنها بربیاید و با اتکا به ابزارهای قانونی و لابیهای موثری که در سطوح مختلف نظام داشته، آنها را دور کند، اما قطعاً کار دولت را در سال پیش رو، سختتر خواهد کرد. از اینها گذشته، بسیاری از افراد بر این باورند که برجام، آغاز راهی برای پایان تنش میان ایران و غرب است. پایان تنشی که میتواند نوید ارتباطات گستردهتری را فراهم سازد و بستری را پهن کند که بازی برد-برد دولت روحانی در عرصه بینالمللی را محقق سازد.
اما مخالفان برجام در تمام این ماهها نشان دادهاند که روابط نزدیک با کشورهایی که چه بخواهیم و چه نخواهیم، از قدرت قابل توجهی در دنیا برخوردارند، برایشان غیرقابل پذیرش است. در چنین شرایطی، حتماً در سال آینده و با وجود اتفاقاتی که به آنها اشاره کوتاهی داشتیم، میتوانیم به این نتیجه برسیم که مخالفان توافق هستهای، با هر ارتباط نزدیکی که به سبب رفع محدودیتهای سالهای گذشته ایران به وجود آمده به مخالفت برمیخیزند و در این راه، با اتکا به رسانههای مختلف و تریبونهای فراوانی که دارند، تلاش میکنند تا صدایشان را به گوش مردم برسانند. اما ذکر این نکته در اینجا ضروری به نظر میرسد که دولت هم در مقابل، توانسته با برنامهریزیهای گسترده و ایجاد بسترهای حمایتی قابل توجه، شرایطی را برای خود به وجود آورد که در نتیجه آن، میتواند گردنههای سخت ناشی از اینگونه مخالفتها را پشت سر بگذارد. با وجود این، زورآزمایی بین دو قشر موافق و مخالف برجام در سال آینده به شدت مشاهده خواهد شد و شرایط به گونهای پیش میرود که در نتیجه این اتفاق، حتماً یکی از دو گروه، عرصه را به دیگری میبازد. اگر دولت بتواند با عمل کردن به شعارها و
وعدههای خود، شرایط جدیدی را در صحنه اقتصادی و سیاسی کشور به وجود آورد، قطعاً پیروزی قابل ملاحظهای را به دست خواهد آورد و در مقابل اگر جناحی که مخالف سیاستهای برجام بوده و هستند هم در این زورآزمایی، قدرت بیشتری داشته باشند و تلاششان به تلاشهای دولت بچربد، قطعاً شاهد اتفاقی خواهیم بود که به نفع دولت تدبیر و امید نیست.
دولتی که اگر بخواهیم مخالفانش را دستهبندی کنیم، حتماً یکی از مهمترین مخالفانش، منتقدان جدی برجام هستند و حالا و در شرایطی که پایگاههای سیاسیشان را از دست دادهاند، میتوانند با برنامهریزیهای بیشتر، راه رسیدن به آرمانشهری را که دولت به دنبال آن است، ناهموار کنند. آرمانشهری که در آن نه خبری از وضع تحریمهای تازه است، نه تورم و نه افزایش نرخ رکود.
در پایان باید تاکید کرد با خروج بسیاری از منتقدان دولت از مجلس قاعدتاً، این چهرهها برای مخالفت خود به ویژه در بحث برجام به دنبال تریبونهای جدید خواهند گشت. با این تحلیل باید در سال 1395 بیش از سه سال پیش شاهد برپایی همایشهای گروههای منتقد موسوم به دلواپس درباره مسائل مختلف به ویژه برجام باشیم. حرکات کف خیابانی این گروهها نیز احتمالاً رشدی تصاعدی خواهد داشت. به ویژه که از ماههای آخر سال 1395 کشور وارد فضای انتخاباتی ریاستجمهوری خواهد شد و این گروهها برای ناامید کردن ملت از دولت و کاهش رای حسن روحانی برنامههای متعدد و پرحجمی را کلید خواهند زد. آنان به نیکی دریافتهاند که در صورت ادامه روند موجود، کشور به سوی ثبات حرکت کرده و همین امر موجب تسریع در سرعت چرخ اقتصادی ایران خواهد شد. گردش چرخ اقتصاد نیز عملاً موجب رضایت شهروندان و افزایش سطح حمایت مردمی از دولت خواهد شد. این تحول عملاً موجب تمدید اجارهنامه پاستور برای چهار سال دیگر خواهد شد. با این تحلیل بهترین راه جلوگیری از تثبیت ثبات در کشور خواهد بود. باید منتظر ماند و دید رئیسجمهوری و تیم همراهش چه برنامهای برای این قبیل تنشآفرینیها تدوین
کردهاند و زورآزمایی آنان و منتقدان آنها چه سرنوشتی را برای کشور رقم خواهد زد.
دیدگاه تان را بنویسید