شناسه خبر : 18997 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا روابط ایران و کانادا در سال ۱۳۹۵ گرم خواهد شد؟

درانتظار سیاست‌های نو

روابط ایران و کانادا طی یک دهه اخیر رو به تیرگی نهاد تا جایی که سفارتخانه کانادا در تهران و پس از آن سفارت ایران در اتاوا تعطیل شد. اما بر اساس آنچه در سال ۹۴ در نوع روابط ما با کشورهای غربی صورت گرفت و توافقی که حاصل شد، می‌توانیم آینده متفاوت از این بازه زمانی را برای روابط ما با کانادا متصور باشیم.

index:1|width:50|height:50|align:right داوود هرمیداس‌باوند/تحلیلگر مسائل بین‌المللی
روابط ایران و کانادا طی یک دهه اخیر رو به تیرگی نهاد تا جایی که سفارتخانه کانادا در تهران و پس از آن سفارت ایران در اتاوا تعطیل شد. اما بر اساس آنچه در سال ۹۴ در نوع روابط ما با کشورهای غربی صورت گرفت و توافقی که حاصل شد، می‌توانیم آینده متفاوت از این بازه زمانی را برای روابط ما با کانادا متصور باشیم. در زمینه نوع روابط ما با کشور کانادا در بازه زمانی کوتاه‌مدت مثلاً ظرف یک سال آینده باید به دو نکته اشاره کرد؛ اول، تغییر دولت محافظه‌کار به نخست‌وزیری استفن هارپر در کانادا و روی کار آمدن دولتی لیبرال با نخست‌وزیری جاستین ترودو. چنانچه این دولت جدید با سیاست خارجه دولت محافظه‌کار موافق نیست، بنابراین طبیعی است که در این تغییر خط مشی سیاست خارجی کانادا، روابط با ایران نیز دستخوش تغییر شود. تاکنون که به نظر می‌آید نگاه دولت لیبرال به گونه‌ای است که علاقه‌مند به عادی‌سازی روابط و حتی بازگشایی دوباره سفارت در تهران است اما این مساله‌ به میزان قابل توجهی به نتایج مذاکرات و برجام باز می‌گردد. دوم، مساله‌ توافق هسته‌ای برجام و آنچه با کشورهای 1+5 به نتیجه رسید، است. چنانچه می‌دانیم بر اساس این اتفاقات روابط ما با اتحادیه اروپا و کشورهای آمریکای شمالی نسبت به گذشته بهبود یافته است. در این میان با توجه به اینکه دولت اوباما هم نگاه متفاوتی به این توافق داشته است و برای حفظ این تغییرات هم تلاش می‌کند، بنابراین برای کانادا بازگرداندن رابطه با ایران دور از ذهن نیست و احتمال اینکه حتی در بعد اقتصادی تعاملات جدیدی در سال آتی شکل گیرد، ممکن است. همین مساله‌ موجب اعزام گروه‌های مختلف برای سرمایه‌گذاری و مذاکرات با ایران شده است. دولت لیبرال کانادا نیز به دنبال بهبود شرایط و گفتمان سازنده و احتمالاً نوعی سرمایه‌گذاری در ایران است که این موارد می‌تواند در بازه زمانی مورد نظر شکل گیرد. البته همه این موارد بستگی به منافع ملی کشورها دارد و بر مبنای آن تغییرات شکل خواهد گرفت.

تهدیدها و فرصت‌های بهبود روابط ایران و کانادا
اگر نگاهی به آنچه طی سال‌های اخیر به عنوان عوامل اختلاف میان دو کشور و تیرگی روابط مطرح بود، داشته باشیم، این موانع در ابعاد گسترده‌ای رفع شده و راه برای برقراری نوعی روابط دیپلماتیک جدید و گفت‌وگوی سازنده میان ایران و کانادا باز شده است. البته این مسائل کلیات آن چیزی است که با ثبات شرایط کنونی در سال آتی محقق می‌شود اما مواردی نیز در این میان وجود دارد که می‌توان از آنها به عنوان تهدید شرایط به وجود‌آمده و بر هم‌زننده موقعیت فعلی برای برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور نام برد.

عوامل اثرگذار داخلی
در داخل ما با نهادهایی روبه‌رو هستیم که رفتار و رویکردهای آنها می‌تواند در نوع روابط ما با هر کشوری اثرگذار باشد، مثلاً اگر مجلس دهم با همین رویکرد مجلس نهم بخواهد پیش برود، همین می‌تواند باعث بازگشت به همان شرایط سابق شود. در آن رویکرد سابق، نگاه منفی به کشورهای غربی، چه اتحادیه اروپا و چه آمریکای شمالی وجود داشت و همین مساله‌ خود بر طبل اختلافات می‌کوبید، حال اگر مجلس جدید هم بخواهد همین نگاه را دنبال کند، برخلاف انتظار برجام خواهد بود و یک نگاه ثانوی بار دیگر حاکم می‌شود. در چنین شرایطی مطمئناً دولت کانادا هم با رویکردی متفاوت در برابر ایران قرار می‌گیرد. فضای کنونی با ارزیابی‌های جدید مساعد برای ایجاد یک ضوابط جدید مثبت و سازنده است. اگر در سال ۹۵ سیاست تعدیل و تعادل در پیش گرفته شود بهبود روابط قطعی است.
البته باید به این نکته توجه کنیم که قرار بر این بود که برجام در کشور نیز تغییر و تحولاتی ایجاد کند که در کوتاه‌مدت این تغییر و تحولات قابل پیش‌بینی نیست. اهمیت این موضوع از آن است که تغییر روابط بین‌الملل با ترسیم چشم‌اندازها در آینده منطقی می‌شود و طبیعتاً بازگشت به شرایط پیش از دولت یازدهم برای کشورهایی که قصد ارتباط با ما در سطح بین‌المللی را دارند، تهدیدی به شمار می‌آید. کانادا هم که طی دو دولت قبل سفارتش را در تهران بسته بود و روابطش را با ایران به حداقل رسانده بود، حال که به دنبال ترمیم این روابط است، قطعاً به سیاست داخلی ایران نگاه خواهد کرد و مطمئناً مجلس دهم یکی از مواردی است که رویکرد آن می‌تواند بر اتخاذ سیاست‌ها اثر بگذارد. خوشبختانه می‌توانیم این تصور را داشته باشیم که در بلندمدت برجام اثراتی بر نوع روابط ما با چنین کشورهایی خواهد داشت اما متاسفانه در کوتاه‌‌مدت نمی‌توان خوش‌بین بود. به ویژه اینکه اولین بزنگاه ما بعد از برجام انتخابات مجلس دهم بود. حال مجلس دهم اگر رویکردی اعتدال‌گرایانه را در پیش گیرد، قطعاً کانادا که به دلایل سیاسی روابطش را باماقطع کرده بود با دیدن این تغییرات هم از لحاظ اقتصادی و هم دیپلماتیک به گسترش روابط میل پیدا خواهد کرد. با این تفاسیر نحوه تعامل میان دو کشور و سرعت تغییرات و بهبود روابط به آنچه در کشور ما در حال وقوع است باز می‌گردد. همچنین باید در نظر گرفت، دولت جدید کانادا که با شعارهایی متفاوت با دولت سلف خود به قدرت رسیده ‌است، تا چه اندازه می‌خواهد در نوع تعاملات خارجی خود تحول ایجاد کند. به هر صورت این دولت در مسائل داخلی نیز چالش‌های فراوانی دارد. این چالش‌ها ممکن است سبب شود تا چالش‌های دیپلماتیک از فهرست اولویت‌های این دولت خارج شود. در این صورت احتمالاً نباید زیاد انتظار اشتیاق از جاستین ترودو، نخست‌وزیر این کشور داشت که موانع روابط با ایران را برطرف کند. در این زمینه نوع تعامل ایران و میزان اشتیاق این کشور برای ترمیم روابط می‌تواند تا حدود زیادی تاثیر‌گذار باشد. اشتیاقی که گرمای آن می‌تواند تا حدود زیادی موجب آب شدن یخ‌های روابط ایران و کانادا شود.

عوامل اثرگذار بین‌المللی
در سطح بین‌المللی هم موارد متعددی در نوع روابط ما با کانادا اثرگذار است. البته این موارد به نسبت آنچه ما در سطح منطقه با کشوری مانند آمریکا یا برخی کشورهای اروپای غربی داریم متفاوت است. مثلاً اگر آنچه درباره سوریه وجود دارد و برنامه‌ای که مطرح است به موفقیت دست یابد، با توجه به اینکه ایران در این میان اعتبار دارد، می‌تواند اثرات مثبتی در روابط ما با همه کشورها به ویژه اتحادیه اروپا و کانادا داشته باشد. کشوری مانند کانادا بیشتر بنا بر تصمیماتی که جامعه بین‌المللی در قبال ما طی یک دهه اخیر اتخاذ کرده بود و آنچه در دولت قبل در رابطه با سفارت انگلیس صورت گرفت، به محدودسازی روابط دست زد، بنابراین ترمیم روابط آنها به مراتب آسان‌تر از کشورهایی همچون آمریکاست که اختلافات عمیقی از گذشته موجب قطع روابط شده یا کشوری همچون عربستان است که منافع منطقه‌ای و مشکلات کنونی عامل قطع روابط شده است. پس بهبود روابط با کانادا به ویژه با دولت جدید آن در سال آتی ممکن است. البته هر آنچه باقی می‌ماند به نوع رفتار ما، نقش‌آفرینی مجلس دهم و رویکرد آن باز می‌گردد.
با همه این احوال نباید از این مساله به سادگی گذر کنیم که در حال حاضر و پس از ورود ما به فاز اجرایی برجام نوعی ولع در میان سرمایه‌گذاران غربی برای حضور در بازار ایران فراهم شده است. اشتیاقی که به بسیاری از کشورهایی که رابطه کمتری با ایران داشته‌اند نیز سرایت کرده است و در نتیجه نوعی فشار از سوی صاحبان سرمایه به دولت‌ها برای تامین امنیت سرمایه‌گذاری آنها در بازار جدید به‌نام ایران به وجود آمده است. منطق بازار حکم می‌کند که این دولت‌ها تلاش کنند رابطه بهتری با کشور میزبان سرمایه‌گذاری ایجاد کنند. با این تحلیل منطقی است که دولت اتاوا با وجود همه سوءتفاهمات در روندی معقول و تدریجی یخ‌های روابط دو کشور را آب کرده و به سوی عادی‌سازی روابط با ایران گام بردارد. با این حال نباید از این نکته گذر کرد که این عادی‌سازی ممکن است در سال آینده محقق نشده و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم محقق شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها