تاریخ انتشار:
قانون انتخابات و مشکلات آن در گفتوگو با سخنگوی وزارت کشور در دوره اصلاحات
فضا برای استانی شدن انتخابات مهیا نیست
استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی سالهاست که در کمیسیون شوراهای مجلس خاک میخورد.
استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی سالهاست که در کمیسیون شوراهای مجلس خاک میخورد. هرچند وقت یک بار به عنوان تئوری و ایدهای برای ارتقا سطح و پایگاه نمایندگان مجلس و فراموش کردن درخواستهای منطقهای مطرح میشود و چندی بعد با ایراداتی که به آن گرفته میشود دوباره به محاق میرود. این روزها اما گلایه اصلی دولتیها درخواستهای منطقهای نمایندگان است که هرچند وقت یکبار رنگ و بوی دخالت در امور دستگاههای اجرایی را هم به خود میگیرد و در عزل و نصبهای دولتیها هم دخیل میشود. در همین رابطه با جهانبخش خانجانی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران و سخنگوی وزارت کشور در دولت اصلاحات گفتوگویی کردیم تا روشن شود طرح استانی شدن انتخابات باید از محاق دربیاید یا آنکه همچنان در محاق بماند. خانجانی معتقد است طرح استانی شدن انتخابات مجلس در شرایط فعلی در کشور قابلیت اجرا ندارد و بهتر است که بر تقویت همین ساختار فعلی مجلس تاکید شود. ساختاری که شاید بتوان با تقویت آن کاری کرد که نمایندگان مجلس به مسائل کلانتر بپردازند. متن این گفتوگو را در ادامه با هم میخوانیم.
بحث استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی بارها مطرح شده ولی به نتیجه محکمی نرسیده است، فکر میکنید در شرایط فعلی که بحث پرداختن نمایندگان مجلس به مسائل منطقهای بیش از مسائل کلان و ملی مطرح میشود استانی شدن انتخابات مجلس بتواند به عنوان یک راه چاره برای بالا بردن سطح کار نمایندگان مجلس مطرح شود؟
ببینید، بر مبنای قانون انتخابات و قانون اساسی باید مردم در تعیین سرنوشت خودشان سهیم باشند. یکی از ارکان نمایندگی مردم و تاثیرگذاری آرای آنها هم انتخابات مجلس شورای اسلامی است. در این حوزه به نوعی مردم به طور مستقیم با یک واسطه به قانونگذاری میپردازند و به همین خاطر تاثیر رای مردم خیلی سریعتر و بهروزتر تجلی پیدا میکند. اگر ما بخواهیم انتخابات را به گونهای برگزار کنیم که حقوق آحاد مردم چه در مناطق روستایی، شهری و سایر حوزههای مختلف رعایت نشود با اصل قانون اساسی و قوانین کشور در تضاد قرار میگیرد. اگر چه در نتیجه انتخاباتهای مجلسی که حالا برگزار میشود نمایندگان محترم به جای قانوننویسی، قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون و سایر وظایفی که قانونگذار پیش روی آنان گذاشته است پا را فراتر میگذارند و در حوزههای دیگری به ایفای نقش میپردازند یا در حوزه اجرا دخالت میکنند ولی وظیفه اصلی آنها به نوعی تاثیرگذاری در کلان سیاستگذاری و سیاستورزی کشور است. طبیعی است که مردم در اقصینقاط کشور با این شیوه میتوانند نقشآفرین و تاثیرگذار باشند و چون تقسیمبندی بر اساس حوزه و منطقه است هر گروه و منطقهای ادعا میکند
نمایندهای در مجلس شورای اسلامی دارد.
یعنی شما تصور میکنید با استانی شدن انتخابات مجلس این شرایط متفاوت میشود؟
اگر این انتخابات را استانی بکنید چون شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ما آمادگی لازم را برای آن ندارد و شرایط لازم برای حزبی شدن انتخابات مجلس هم فراهم نشده است طبیعی است که نقاط برخوردار یا پرجمعیت به یک سمت اظهارنظر کنند و کاندیداهایی را انتخاب کنند که مناطق روستایی یا محروم و کمجمعیت چنین ظرفیت یا پتانسیلی را برای عرضه نداشته باشند.
میتوانید در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
طبیعی است که تعداد رایدهندگان و میزان آشنایی کاندیداها در مراکز استانها نسبت به کاندیداها در حوزه شهرستانها و روستاها بیشتر است. در مرکز استانها به دلیل اینکه هم جمعیت استان بیشتر است و هم به دلیل امکاناتی که وجود دارد بیشترین امتیاز برای رایآوری وجود دارد شرایط متفاوت میشود. کسانی که از شهرستانها میآیند وقتی در یک میدان رقابتی با این افراد سرشناس مرکز استانها قرار بگیرند زمینه برای آنها گسترده و فراهم نبوده و ممکن است حق مناطق محروم و شهرستانها ضایع شود.
با توجه به اینکه شرایط سیاسی، حزبی و نهادهای مدنی در جامعه فراهم نشده و زمینه تاثیرگذاری احزاب گسترش پیدا نکرده است، کادرسازی و نیروسازی و حتی آموزش نیروها برای حضور در عرصه سیاسی را فراهم نکردهایم انتخابات به این شیوه استانی نمیتواند جامعالاطراف و مدافع حقوق حداکثری آحاد جامعه در کشور باشد و ممکن است در این شیوه بیعدالتی رخ بدهد. افرادی که از امکانات و مکنت مالی بیشتری برخوردار و در مرکز استان هستند آرای مردم را جلب کرده و به نوعی حق مردم حاشیه و پیرامون ضایع میشود.
یکی از مسائلی که مطرح است این است که استانی شدن قانون انتخابات مجلس باید در کنار طرحی همچون افزایش اختیارات شوراها مطرح شود تا خواستههای منطقهای مردم از طریق شوراها پوشش داده شود و خواستههای ملی و وظایفی همچون قانونگذاری و نظارت از طریق نمایندگان مجلس دنبال شود. چنین راهکاری را قبول دارید؟
ما در یک فرآیند دموکراسیخواهی باید توجه داشته باشیم که همه نهادهای مدنی باید گسترش پیدا کنند. افزایش اختیارات شوراها و سایر نهادهای مدنی و مردمی دیگر یک امر بدیهی است. اگر بخواهیم انتخابات را به صورت استانی برگزار کنیم این همپوشانی و در همکنش آرا و نظرات مثل افزایش اختیارات شوراها منطق مناسبی پیدا نمیکند و نمیتواند به فرجام مناسبی هم برسد.
خب از نظر شما تا زمانی که شرایط مهیا نشود و زمینههای لازم به وجود نیاید نمایندگان نمیتوانند به وظایف ملی برسند؟
اینها یک فرآیند است. فرآیند قانونگذاری یا انتخاباتی شدن جامعه یک فرآیند کند است. اینگونه نیست که ما در کوتاهمدت بتوانیم همه آمارها و آمالمان را در فرآیند انتخاب شدن افراد به دست بیاوریم. طبیعی است که زمان میخواهد اما برخی مواقع ما میتوانیم در فضاسازیها و فرهنگسازی در مجلس به گونهای شرایط را جلو ببریم که نمایندگانی هم که از حوزهای انتخابیه مختلف انتخاب میشوند به جای پرداختن به مسائل خرد به مسائل کلان بپردازند اما این امتیاز را دارد که همه مردم مناطق احساس میکنند که میتوانند در مجلس نماینده داشته باشند.
یعنی روی همین ساختار کار کنیم و استانی شدن انتخابات را فراموش کنیم. اینطور نیست؟
اگر انتخابات استانی شود به عنوان مثال در مرکز استان تهران کاندیداها بیشترین آرا را به خودشان جذب میکنند و کمکم شهرهای کوچک به حاشیه رانده میشوند که این به حاشیه رانده شدن موجب میشود مردم این شهرها تصور کنند در تعیین سرنوشت خودشان موثر نیستند و در همین راستا به یک بیهنجاری سیاسی منجر شود اما در شرایط فعلی همین که مردم احساس میکنند میتوانند در سرنوشت خودشان ولو به صورت حداقلی سهیم باشند میتواند تاثیر فراوان خود را بگذارد.
دیدگاه تان را بنویسید