تاریخ انتشار:
جزییات نشست دوساعته حسین ضراب، علی ضراب و سیدحمید حسینی در استانبول
بابک زنجانی رئیس من نیست
قبل از سفر به استانبول یکی از همکاران آقای حاج حسین ضراب با من تماس گرفت و از مصاحبه من علیه فرزندش رضا با روزنامه تودی زمان ترکیه گلایه کرد.
آقای حسینی پیش از این شما در مصاحبهای با سایت اقتصاد نیوز اعلام کرده بودید که روزنامه زمان قبل از انتخابات ترکیه درخواست مصاحبه به شما داده و قصد داشته است از مصاحبه شما علیه اردوغان استفاده کند. با توجه به این موضوع مقدمات این ملاقات دوساعته چطور مهیا شد؟ آیا مصاحبه شما با روزنامه زمان ترکیه باعث این دیدار بود؟
بله، قبل از سفر به استانبول یکی از همکاران آقای حاج حسین ضراب با من تماس گرفت و از مصاحبه من علیه فرزندش رضا با روزنامه تودی زمان ترکیه گلایه کرد، من به همکار ایشان توضیح دادم که نهتنها من علیه آقا رضا صحبت نکردهام بلکه به علت شرایط ویژه ترکیه و نزدیک بودن به انتخابات از عملکرد ایشان دفاع نیز کردهام و ایشان را به روزنوشت 25 تیرماه امسال که در سایتم موجود است ارجاع دادم (روزنوشت تقریباً دو هفته قبل از چاپ مصاحبه منتشر شده بود). ضمناً اعلام کردم که اواخر شهریور یک سفر کاری به ترکیه دارم و مطلب روزنامه را پیگیری میکنم. در راستای همین موضوع پیشنهاد شد که در استانبول با آقایان حسین و رضا ضراب دیدار داشته باشم که پذیرفتم و مقدمات آن فراهم شد.
البته در زمانی که مصاحبه را انجام دادم به نیت روزنامه زمان برای تخریب دولت اردوغان آگاه بودم و لذا در مصاحبه خود تاکید کردم که رضا ضراب و بابک زنجانی هر دو هم به دولت ایران و هم به دولت ترکیه کمک کردند. بحث من این بود که بدخواهی وجود ندارد ولی روزنامه زمان از اظهارات من علیه اردوغان استفاده کرد و اظهارات من را وارونه انعکاس داده است که موارد این تحریف در جایجای این مصاحبه دیده میشود. بنابراین تصمیم گرفتم مجدداً روزنوشت 25 مردادماه خود را مرور و اعلام کنم که رضا ضراب بدهی به دولت ایران ندارد و فعالیت غیرشفافی را مرتکب نشده است.
جزییات این دیدار چه بوده و موضع ضراب در رابطه با ارتباط او با بابک زنجانی و همچنین مصاحبه شما چه بود؟
قبل از آنکه به جزییات این دیدار بپردازم لازم میدانم از سابقه آشنایی خودم با آقای ضراب پدر سخن بگویم. در سال 75 من با شرکای خارجی خودم یک کار بینظیر و تقریباً شاهکار را در ترکمنستان آغاز کردیم. با همکاری دوست و شریکم آقای حمید قادی از بورس این کشور چند محموله صد هزار تنی نفت خام به قیمت هر تن حدود 20 دلار خریداری کرده و در پالایشگاه سیدی ترکمنستان آن را پالایش کردیم و بابت هر تن شش دلار پرداخت کردیم.
گازوئیل، بنزین بیکیفیت و مازوت محصول این پالایشگاه بود، فاینانس پروژه با شرکای شیعه خارجی از کویت و هند، عملیات اجرایی در ترکمنستان بر عهده شرکت مشترک ما و حمید قادی (الجاری) و فروش محصول در بازار ایران و منطقه بر عهده من بود. لذا سال 76 با شرکت ملی پخش و پالایش (تعاونی صنعت نفت) قرارداد سوآپ نفت کوره را جهت تامین سوخت نیروگاههای استان خراسان منعقد کردیم.
بنزین را به پالایشگاه جلالآباد قرقیزستان فروخته و تقریباً 40 درصد محموله گازوئیل بود که روی دست ما مانده بود و مشتری نداشتیم. خوشبختانه در این سال دولت ترکیه به مرزنشینان اجازه ورود حاملهای انرژی با تعرفه نازل را داد و ما موفق شدیم با همکاری آقای محمدناصر سیدی که در آن زمان مدیر «شاهد ارومیه» بود گازوئیل را با راهآهن از ایران ترانزیت کرده و در مرز رازی تحویل خریداران ترک دهیم و در مدت کوتاهی تجارت عظیمی بین ایران و ترکیه در این زمینه آغاز شد. در آن زمان خریداران ترک پول محموله را به چند صراف معروف و شناختهشده از جمله آقای حسین ضراب امانت میسپردند و پس از دریافت محموله وجه به حساب ما واریز میشد و لذا از آن تاریخ با آقای حسین ضراب رابطه کاری داشتم ولی هیچوقت ایشان را ملاقات نکرده بودم. ضمناً از سال 68 بسیاری از کارهای ارزیمان را در دوبی با صرافی نفیس انجام میدادم که یکی از معتبرترین صرافیهای دوبی بود و اطلاع داشتم که ایشان یک کارخانه نورد 300 هزارتنی در بستانآباد تبریز احداث کرده که بیش از 200 نفر در آن شاغل هستند و برای احداث آن هیچ وام یا اعتباری از دولت نگرفته و حتی زمین کارخانه را از مردم
خریداری کرده است.
لذا من یک ذهنیت مثبت نسبت به این خانواده داشتم و وقتی در روز شنبه 22 شهریورماه در هتل محل اقامتم «رادیسون بلو» استانبول با ایشان دیدار کردم، جریان مصاحبه با روزنامه «تودی زمان» ترکیه را شرح دادم و گفتم که با توجه به حساسیت انتخابات ترکیه در این مصاحبه هیچ مطلبی علیه ایشان نگفتهام و آمادگی دارم پس از مطالعه مصاحبه آن را تکذیب کنم. وقتی ایشان در جریان مصاحبه قرار گرفت با آقا رضا تماس گرفت و ایشان به جمع ما اضافه شد.
شما تا آن زمان روزنامه را مطالعه نکرده بودید. آیا مطالبی که چاپ شده بود با آنچه شما در مصاحبه گفته بودید، تفاوت داشت؟ زیرا در این صورت این طور برداشت میشود که مخالفان اردوغان از مصاحبه شما به نفع خود استفاده کردهاند که البته خود شما نیز این موضوع را بارها تاکید کردهاید.
بله، من تا آن لحظه روزنامه را ندیده بودم و آقا رضا مصاحبه من با روزنامه «تودی زمان» را با خود آورده بود، روزنامه مصاحبه من را همراه با یک عکس بزرگ و عکسهایی از رضا ضراب و بابک زنجانی در تاریخ 25 جولای چاپ کرده بود. من که به زبان ترکی آشنایی نداشتم خواهش کردم مطلب را ترجمه و ارسال کنند، نکاتی از مصاحبه را که توسط روزنامه «تودی زمان» تحریف شده بیان میکنم تا از شیطنت و بیاخلاقی مخالفان اردوغان مطلع شوید و از علت تلاش من برای جبران لطمهای که به اعتبار یک تاجر بانفوذ ایرانیالاصل خورده است آگاه شوید. اولاً در این روزنامه آمده است که وقتی من شنیدم ضراب در ترکیه به چهار وزیر رشوه داده است حتی ذرهای تعجب نکردم. دوماً این روزنامه به نقل از من گفته است که بسیاری از تجار که انتقال پول به ایران در دوره تحریم را ضروری میدانند، معتقدند اقدامات غیرقانونی زنجانی و ضراب و فعالیتهای انتقال پول آنها باید در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد.
سوم اینکه بسیاری از تراکنشها روی کاغذ بوده و فقط بخشی از طلاها به ایران رسید و بخش دیگری نیز به دوبی منتقل شد. مورد چهارمی که این روزنامه صراحتاً به دروغ گفته این است که سخنان حسینی درباره نقش واسطههایی مانند ضراب این پتانسیلها را دارد که مسیر تحقیقات در پرونده ضراب را تغییر دهد.
پنجم اینکه حسینی معتقد است، سخنان ضراب مبنی بر اینکه زنجانی رئیس من بوده صرفاً برای منحرف کردن افکار است. آنها با یکدیگر همکاری میکردند، اما فکر نمیکنم ضراب برای زنجانی کار میکرده در بسیاری از موارد حتی زنجانی از ارتباطات ضراب استفاده کرده است، ضراب بیش از آنچه فکر میکنید اهمیت داشته است.
ششم آنکه او از یک خانواده مطرح در بین صرافان میآید و روابط نزدیکی با مقامات ترکیه داشته است. و در آخر این روزنامه در ادامه تحریفها من را نیز یک صراف معرفی کرده و نهایتاً از قول من نوشته اگر ضراب همانطور که به مقامات ترکیه رشوه داد، در ایران نیز رشوه داده باشد باید در ایران محاکمه شود ولی تا جایی که من میدانم چنین کاری در ایران صورت نگرفته است.
گویا این روزنامه طوری وانمود کرده که شما انتقال پول به ایران از سوی زنجانی را در شرایط تحریم قابل تقدیر دانستهاید، آیا این مورد نیز تحریف شده است؟
اتفاقاً این مورد نیز از مواردی است که تحریف شده و من همچنین چیزی نگفتهام. این روزنامه در کنار موارد دیگر که تحریف کرده است از قول من نوشته که انتقال پول ایران به کشور در دوران تحریمها به مثابه کمک به کشور محسوب میشده و این کار شایسته تقدیر است. اگر شما هم جای رضا ضراب بودید و این مصاحبه را در تیراژ وسیعی در دو هفته مانده به انتخابات ترکیه میدیدید حق داشتید گلایه کنید و آن را غیرمنصفانه و ناعادلانه بدانید.
از جزییات این ملاقات بیشتر بگویید. آیا تمام مصاحبه منتشر شده در روزنامه زمان ترکیه تحریف شده است؟ واکنش ضراب به این موضوع که مصاحبه شما تحریف شده است، چه بود؟
ملاقات من با ایشان حدود دو ساعت به طول انجامید. من مطرح کردم که به علت آگاهی از حساسیت انتخابات ترکیه در مصاحبه حتی در دفاع از شما اغراق کردم ولی این روزنامه مطالب و حرفهای من را تحریف کرده و اصلاً مصاحبه را چاپ نکرده، برداشت خودش را منتشر کرده است. توضیح دادم که در تاریخ 25 تیرماه پس از مصاحبه با این روزنامه در روزنوشتم به این مصاحبه اشاره کردهام و بخشی از مطالب بیان شده در مصاحبه را بیان کردهام و حتماً آن را مطالعه کنید.
واکنش ضراب به حرفهای شما چه بود؟
رضا ضراب از مصاحبههایی که در ایران علیه ایشان صورت میگیرد گلایهمند بود و مدعی بود که با توجه به خدماتی که در توسعه روابط ایران و ترکیه انجام داده مستحق این موضعگیریها نیست و از اینکه نام ایشان با بابک زنجانی با هم برده میشود دلخور بود و این خبر را که ایشان در موقع دستگیری بابک زنجانی را رئیس خود معرفی کرده تکذیب میکرد و آن را ساختهوپرداخته روزنامه تودی زمان میدانست.
تنها دلخوشی ایشان مصاحبه سفیر ایران در ترکیه بود که به طور هوشمندانه به اتهامات این پرونده و عملکرد رضا ضراب اشاره کرده و با تاکید بر حفظ روابط تجاری ایران و ترکیه از عدم وجود مدرک معتبر مبنی بر ارتباط میان رضا ضراب و بابک زنجانی خبر داده بود. او همچنین خواستار حمایت از افرادی شده بود که به گسترش تجارت و همکاری اقتصادی میان دو کشور کمک کردهاند. سفیر ایران در مصاحبه خود با روزنامه شرق اتهام ضراب را در ترکیه فساد ندانسته و آن را دور زدن تحریمها دانسته ولی پرونده زنجانی را در ارتباط با فساد دانسته و کلاً پرونده رضا ضراب در ترکیه را به ایران مربوط نمیداند زیرا ایشان یک تبعه ترک است.
جالب اینجاست که رضا ضراب در لیست تحریمها قرار نگرفته و صادرات طلا بهطور قانونی انجام شده، در یک مورد با بابک زنجانی همکاری داشته که عاقبت خوبی نداشته و لذا ایشان از دو سال قبل به مسوولان ذیربط در وزارت نفت، وزارت خارجه و دستگاههای ذیربط هشدار لازم در مورد عاقبت همکاری با بابک زنجانی را داده و مدارک آن را در اختیار دارد.
او اعلام کرد که پروندهاش در دادگاه ترکیه مختومه و از اتهام دور زدن تحریمها و پولشویی تبرئه شده و از اعتبار لازم در جامعه، دولت و بازار ترکیه و ایران برخوردار است و به اتفاق حاجآقا عازم حج واجب است.
ایشان به نسبت چند ماه قبل لاغرتر شده بود و به نظرم عصبی و آشفته بود و از اینکه مرتب خبرنگاران او را رصد میکنند، ناراحت است. در مجموع او را جوانی مودب و خاکی دیدم.
البته منتشر شدن روزنوشت شما بازخوردهای زیادی در رسانههای ایرانی به دنبال داشت، آیا آقای ضراب مایل به مصاحبه با روزنامههای ایرانی در این زمینه است؟
پس از قرار دادن روزنوشت دو ماه قبل با عکس رضا ضراب رسانهها به سرعت اقدام به بازانتشار و تحلیل آن کردند و بعضی از نشریات اصرار داشتند که من امکان مصاحبه آنان با ضراب را فراهم کنم، اغلب سایتها خبر را بدون تفسیر منتشر کرده بودند ولی یک سایت خبری که عداوت و رویکرد منفیاش نسبت به اصلاحطلبان و خانواده هاشمیرفسنجانی بر همگان روشن است تیتر خبر را دیدار عضو خانواده هاشمیرفسنجانی با رضا ضراب قرار داد و بدون توجه به زمان و مکان مصاحبه و حساسیت انتخابات ترکیه مدعی شده که من تلاش کردهام ضراب و زنجانی را تبرئه کنم. اولاً که ضراب متهم نیست و نماینده تامالاختیار جمهوری اسلامی در ترکیه آن را رسماً اعلام کرده ثانیاً من اولین کسی بودم که رسماً اعلام کردم اسناد اعتباری بابک زنجانی قلابی است و ایشان قادر به بازپرداخت پول نفت نیست. هنوز شکایت ایشان علیه من در دادگاه به جرم افترا و تهمت مختومه نشده پس چطور این دوستان را که طرفدار پر و پا قرص دولت احمدینژاد بودند و زنجانی محصول سوءمدیریت دولت قبل بوده به اصلاحطلبان و هاشمی نسبت میدهند. یکی از بازدیدکنندگان این سایت در این باره اظهار نظر جالبی کرده و نوشته: «از
مخالفین هاشمی جز این نمیشه توقع داشت، ضربهای که از هاشمی خوردن توان تفکر را ازشون گرفته» یکی دیگر از بازدیدکنندگان نوشته «این تیتر بسیار ناجوانمردانه است» دیگری نوشته «تیتر و متن نهایت بیتقوایی شما را نشان میدهد» و از همه جالبتر یکی نوشته «دست در دست هم دهیم به ظلم تا اقتصاد مملکت خویش کنیم خراب».
دیدگاه تان را بنویسید