شناسه خبر : 19059 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازگشت به عراق

آمریکا و خاورمیانه

آمریکا با ترکیب نیروی نظامی با راهبرد سیاسی خطرناک اما محتاطانه در حال پیشرفت است.

ترجمه: جواد طهماسبی/اکونومیست

آمریکا با ترکیب نیروی نظامی با راهبرد سیاسی خطرناک اما محتاطانه در حال پیشرفت است.
دو رئیس‌جمهور اخیر آمریکا در دو جهت مخالف در عراق مرتکب اشتباه شدند. جرج دبلیو بوش در سال 2003 با 148 هزار سرباز مسلح و تفکری اندک در مورد نحوه ایجاد ثبات پس از شکست صدام حسین به عراق رفت. پیامدها وحشتناک بود.
باراک اوباما رویکرد متفاوتی را اتخاذ کرد. به عقیده او، آمریکا نمی‌توانست صلح را در این منطقه دور، خشن و پیچیده برقرار کند. او بدون توجه به پیامدهای احتمالی به ماموریت سربازان آمریکایی در این کشور پایان داد و همان رویه سوریه را در پیش گرفت، جایی که او حمایت اندکی از مخالفان میانه‌رو بشار اسد به عمل آورد. سیاست او به ظهور داعش منجر شد که یک گروه تروریستی است و بخش‌هایی از عراق و سوریه را به تصرف درآورده است.
اکنون چشم‌انداز حاکمیت یک خلیفه‌گری از سوی افراط‌گرایان که به حمله به غرب کمر بسته است، اوبامای بی‌میل را مجاب کرده است که نمی‌تواند از مقابل این وضع اسفبار به آسانی عبور کند. هم‌اکنون او در حال آزمایش یک تکنیک جدید است که نیروی نظامی حداقلی را با سیاست خطرناک اما محتاطانه درهم‌آمیخته است. با توجه به شرایط کنونی منطقه احتمال موفقیت چندان زیاد نیست اما این اقدامات از هر روش دیگری بهتر به نظر می‌رسند.
شرط‌بندی خطرناک
وقتی 8 آگوست جنگنده‌های آمریکایی از ناوهای مستقر در خلیج فارس مواضع داعش را بمباران کردند و جلوی پیشروی آن را گرفتند، این کار به نظر منتقدان اندک و دیرهنگام بود. مدت دو ماه آمریکا تنها پیشروی داعش و تصرف بخش‌های شمالی عراق را نظاره می‌کرد. متعاقب آن فاجعه‌ای انسانی به وقوع پیوست: هزاران ایزدی کردزبان از حمله پیکارجویان به کوه‌های اطراف پناهنده شدند. داعش تلاش کرد اربیل، پایتخت کردهای عراق را به تصرف درآورد و پناهگاه امن و ثروتمند آنها را تهدید کند.
مطمئناً، اقدامات بیشتری برای ریشه‌کنی افراط‌گرایان نیاز است اما باید از اوباما برای عدم تکرار گذشته تقدیر کرد. او چهارمین رئیس‌جمهور آمریکاست که عراق را بمباران می‌کند. برای توقف این توالی، ایجاد دور دیگری از شوک و وحشت کافی نیست. پیکارجویان مجدداً تشکیل گروه می‌دهند. ایجاد ثبات سیاسی در عراق به‌وسیله دولتی که مردمی و فراگیر باشد، ضروری است.
دولتی که در هشت سال گذشته توسط مالکی اداره می‌شد، به این شکل نبود. او کردها را کنار گذاشت و اهل سنت را که یک‌چهارم جمعیت را تشکیل می‌دادند، حذف کرد. برخی از اهالی اهل سنت از روی اکراه به حمایت از داعش که گاهی اوقات به عنوان تنها دفاع در مقابل دستگاه امنیتی به شمار می‌رفت، روی آوردند. حمله همه‌جانبه و پرقدرت آمریکا در چنین شرایطی می‌تواند به عنوان یک اقدام فرقه‌ای قلمداد شود.
قمار اوباما حمایت نظامی حداقل برای تغییر سیاسی در بغداد بوده است. این راهبرد با هزینه‌هایی همراه بود. داعش تسلط خود بر موصل، دومین شهر بزرگ عراق را محکم کرد و سدی را به تصرف درآورد که بخش اعظم آب آشامیدنی عراق را تامین می‌کند. این گروه به خوبی مسلح است و هزینه‌های خود را پرداخت می‌کند. اما به نظر می‌رسد تغییر سیاسی در بغداد در راه است. مالکی با حیدرالعبادی که چهره‌ای فراگیرتر است، جایگزین شد. آمریکایی‌ها به تنهایی مالکی را به خروج هدایت نکردند. او دشمنانی را برای خود در میان عراقی‌ها از جمله حزب خود به وجود آورد. ایران نیز با او به اختلاف رسید و در این صورت، فشار اوباما بود که به بدرقه او از قدرت کمک کرد.
مالکی نخست‌وزیری بد بوده است. اگر عبادی که شیعه نیز هست، کابینه‌ای انتخاب کند که متشکل از مقامات ارشد اهل سنت در مناصب کلیدی باشد حمایت از داعش کاهش می‌یابد و حتی می‌تواند به ترغیب اهل سنت برای تغییر طرف حمایت خود منجر شود. این امر زمینه را برای اقدام نظامی متمرکز دولت عراق برای بازپس‌گیری مناطق اشغال‌شده توسط داعش فراهم می‌کند. با همراهی آمریکا در حمله هوایی، امکان عقب راندن داعش وجود دارد. تعداد افراط‌گرایان محدود است و تجهیزات آنها با غرب قابل قیاس نیست.
خطراتی در اینجا وجود دارد: اگر بمباران آمریکایی‌ها منجر به کشتار غیرنظامی بسیاری شود، افراط‌گرایان شانس بیشتری برای ترسیم چهره‌ای از خود به عنوان حمایتگر اهل سنت در مقابل یک دولت شیعه و متحدان بی‌وفای آن خواهند داشت. سربازان آمریکایی همچنان در مسیر لطمه خواهند بود. حتی در عصر بمب‌هایی که توسط ماهواره هدایت می‌شوند، حملات دقیق به حضور نیروهای ویژه برای شناسایی اهداف نیاز دارد. اما باید راهی منطقی برای اجبار تروریست‌ها به خروج از عراق یافت.
سوال سخت‌تر برای آقای اوباما این است که اگر عراق نتواند به سطح مورد انتظار دست یابد و نخست‌وزیر بهتر یا دولت فراگیرتری انتخاب کند چه باید کرد. آرزوی داعشی‌ها مبنی بر ایجاد خلیفه‌گری قابل تحمل نیست. اما یک حمله همه‌جانبه ممکن است حمایت اهل سنت از آنها را تقویت کرده و به تجزیه عراق بینجامد. کردها در قلمرو کم و بیش مشخص‌تری زندگی می‌کنند: امکان تصور ایجاد یک دولت مستقل کرد ممکن است اما برای اهل سنت و شیعیان خیر. تفکیک کشور می‌تواند به خونریزی در مقیاس بی‌سابقه‌ای منجر شود. پایتخت و مناطق تحت محاصره بین فرقه‌ها تقسیم شده است. در این صورت ممکن است حضور آمریکا در حد سطح ماموریت‌های تنبیهی که هر از گاهی برای کنترل تروریست‌ها به کار می‌رود، تقلیل یابد.

یک‌بار دیگر سوریه
در همه رخدادها، رهبران غربی باید جامعه را برای یک مشارکت طولانی‌مدت نظامی در این بخش از جهان آماده کنند. افراط‌گرایان حتی اگر با تمام قدرت نظامی آمریکا مواجه شوند، می‌توانند خود را در جمعیت دو میلیون‌نفری موصل، شهری که سال‌ها در آن حضور زیرزمینی خود را حفظ کرده‌اند، گم کنند. همچنین می‌توانند به سمت مرزهای سوریه عقب‌نشینی کنند و در پناهگاه‌های امنی که طی جنگ داخلی به دست آورده‌اند، اتراق کنند و از آنجا به تشدید بی‌ثباتی در عراق
ادامه دهند.
این امر حقیقتی آزاردهنده را برای اوباما آشکار می‌کند. او عقیده دارد تنها با ایجاد ثبات بلندمدت می‌توان با داعش مقابله کرد. وضعیت مشابهی در سوریه وجود دارد. با این حال رئیس‌جمهور مدت زیادی در مقابل مداخله در آن مقاومت کرده و در این راستا، از سوی جامعه آمریکایی خسته از جنگ، کنگره و وکلای بین‌المللی مورد حمایت قرار گرفته است. با این حال، در درازمدت، نامحتمل است که آمریکا بتواند بدون دخالت مستقیم در سوریه از عهده داعش برآمده و آنها را نابود کند.
رویکرد جدید اوباما در عراق به نظر نتیجه‌بخش است. اما اقدامات مقتدرانه بیشتری علیه داعش نیاز است. آمریکایی‌ها به زمین ‌بازی برگشته‌اند و تا مدتی آنجا خواهند بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها