تاریخ انتشار:
سیاستمداران به هوش باشند
راهپیمایی اعتراض
چهره آشنایی در اکثر اعتراضات شهرهای مختلف سه قاره جهان دیده میشود: نقاب گایفاکس با لبخند تمسخرآمیز و سبیلی به نازکی خط قلم. این نقاب متعلق به وی(v) است. شخصیتی در رمانی از دهه ۱۹۸۰ که بعدها نماد گروه هکرهای گمنام شد.
آنلاین و در خیابانها
فناوری به روند اعتراضات سرعت داده است. نقاب وی را هم در سائوپائولو و هم در استانبول میتوان دید چرا که معترضان از طریق شبکههای اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند، اطلاعات را پخش میکنند، یکدیگر را به تقلید از هم تشویق میکنند و دلایل مشابهی برای کارهای خود پیدا میکنند. هر کس که تلفن همراه هوشمند داشته باشد میتواند اخبار را نشر دهد هر چند که همه اخبار معتبر نیست. هنگامی که در 31 ماه می پلیس چادرهای معترضان پارک گزی در استانبول را به آتش کشید تصاویر آن بلافاصله در توییتر پخش شد. هنگامی که ترکها برای ابراز عصبانیت خود به خیابانها ریختند اخبار حاکی از کشته شدن چند نفر در شعلههای آتش عصبانیت آنها را بیشتر کرد. با وجود اینکه بعدها مشخص شد اخبار کاملاً دروغ بودند اما انتشار آنها باعث راهپیماییهای عمومی گسترده شد. اعتراضات دیگر توسط اصناف یا لابیها سازماندهی نمیشوند. این اعتراضات توسط گروههای کوچکی که هدف خاصی را دنبال میکنند آغاز میشوند. به عنوان مثال تعدادی از مردم در ابتدا علیه افزایش کرایه اتوبوسها در سائوپائولو قیام کردند اما اخبار چنان به سرعت پخش میشوند که هسته اولیه سازماندهنده پس از مدتی اهمیت
خود را از دست میدهد. فیالبداهه بودن اعتراضات باعث میشود همواره امکان وقوع آنها وجود داشته باشد. اما فقدان سازماندهی هدف اصلی آنها را کمرنگ میکند. اعتراضات به کرایه اتوبوس در برزیل به محکومیت همه چیز از فساد گرفته تا خدمات عمومی منجر شد. در بلغارستان دولت تسلیم خواسته مردم شد و رئیس نیروهای امنیتی را از کار برکنار کرد. اما تا آن زمان درخواستهای مردم بیشتر شده بود و آنها به حرف کسی گوش نمیدادند. این نوع فعالیتهای گسترده ممکن است به همان سرعتی که آغاز شدهاند از بین بروند. این وضعیت در سرنوشت کسانی که در شهرهای غربی در 2011 چادر زده بودند دیده میشود. اما این دفعه نارضایتی معترضان عمیقتر است. ناکامی دولت مصر در تمام سطوح فاجعهبار شده و راهپیماییها جایگزینی برای مخالفت سازمانیافته است. در اروپا جدال بر سر آن است که چگونه دولت کوچکتر شود. هر دفعه اعتراضات هدفی جدیدتر پیدا میکند و راهپیماییها دوباره از سر گرفته میشوند. در تازهترین مورد تلویزیون ملی یونان عامل اعتراض بود. گاهی اوقات همانند شورش مهاجران در حومه شهرهای سوئد در ماه می و اعتراضات جوانان بریتانیایی در سال 2011 حاکی از آن است که این
گروهها در جامعه به حاشیه رانده شده بودند و از منافع رشد و توسعه بهرهای نبردهاند. سوئد بیشترین نسبت بیکاری جوانان به کل بیکاران کشورهای سازمان توسعه و همکاریهای اروپا را دارد. جوانان بریتانیایی زیادی از دسترسی به تحصیلات مناسب محروم هستند و امیدوارند خود را به همتایان خود برسانند. در اقتصادهای نوظهور رشد سریع و واقعی باعث شده است مردم همیشه انتظار داشته باشند استانداردهای زندگیشان بهبود یابد. شکوفایی اقتصادی خود را در خدمات عمومی نشان میدهد که در جامعهای نابرابر مانند برزیل باعث میشود شکاف بین فقیر و غنی باریکتر شود اما تهدیدهایی بر سر راه آن دیده میشود. در برزیل تولید ناخالص داخلی از 5/7 درصد سال 2010 روندی کاهشی در پیش گرفت و در سال گذشته به 9/0 درصد رسید. در اندونزی که تولید ناخالص ملی سرانه پنج هزار دلار است خانوارهای معمولی به سرعت تاثیر فقدان یارانههای سوخت را احساس میکنند. آنچه در جهان نوظهور قدرت بیشتری گرفته است انتظارات سیاسی طبقه متوسط رو به رشد است. در پایان سال گذشته جوانان تحصیلکرده هندی در خیابانهای چندین شهر بزرگ به تجاوز گروهی تبهکاران به یک دانشجوی 23 ساله اعتراض کردند. آنها
از این ناراحت بودند که دولت نمیتواند از زنان محافظت لازم را به عمل آورد. اعتراضات بزرگتر در 2011 کشور را دربر گرفت و طبقه متوسط علیه فساد فراگیر مقامات دولتی در تمام سطوح به خیابانها ریختند. در ترکیه شمار جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی از سال 1995 هر سال8 درصد افزایش یافته است. جوانان طبقه متوسط با محافظهکاری مذهبی نخستوزیر رجب طیب اردوغان که خواهان خانوادههای بزرگ و کنترل مشروبات الکلی است اصطکاک پیدا کردهاند. 40 میلیون برزیلی که در هشت سال گذشته از فقر رها شدند برای اولین بار فرصت پیدا کردهاند تا جامعهای را که برای خدمات آن مالیات میپردازند به نقد بکشند. آنها خواستار خدمات عمومی مناسب هستند اما به جای آن ورزشگاههای پرهزینه دریافت میکنند.
مشکلات در بروکسل و پکن
اعتراضات امسال چه پیامی دارند؟ یک نتیجهگیری آن است که کار دموکراسیها سختتر شده است: تخصیص منابع بین گروههای رقیب سختتر میشود چرا که میلیونها نفر میتوانند ظرف چند روز به خیابانها بریزند. در این شرایط منطقه یورو تابستان پرتلاطمی در پیش دارد. سیاستمداران قاره تاکنون موضع ملایمی داشتهاند. اما هرگاه هزینههای عمومی در مقایسه با گذشته از 5 درصد تولید ناخالص داخلی کمتر شود بیثباتی اجتماعی فزونی مییابد. رهبران اروپا گاهگاهی مجبور میشوند هزینههای زیاد رفاه اجتماعی را مهار کنند تا بتوانند با ضعف نهادی اروپا مقابله کنند اما در آن زمان ناآرامیها آشکار میشوند. خوشبختانه دموکراسیها توان سازگاری زیادی دارند. هنگامی که سیاستمداران میپذیرند مردم انتظارات بیشتری دارند و برای کسب آرا باید آنها را راضی نگه داشت شرایط بهتر میشود. اعتراضات ضدفساد در هند نتیجه آنی نداشت اما در صدر دستور کار دولت قرار گرفت و وعده اصلاحات تدریجی داده شد. دیلما روسف رئیسجمهور برزیل خواستار مناظرههای ملی برای تجدید نظر در سیاست شده است. این کار آسان یا سریع نیست اما اعتراضات میتواند به بهبود دموکراسی در کشورهای نوظهور و حتی
اتحادیه اروپا بینجامد. دموکراتها ممکن است به توانایی دیکتاتورها در سرکوب راهپیماییها حسادت کنند. چین توانست از تبدیل شدن اعتراضات محلی به جنبش ملی جلوگیری کند. عربستان سعودی با پرداخت رشوه معترضان را ساکت کرد. روسیه با تهدید جریمه و زندان آنها را ترساند. اما حکومتهای خودکامه ممکن است در درازمدت بهای سنگینتری بپردازند. ا ستفاده از زور برای بیرون راندن مردم از خیابانها - مانند کاری که سلطان اردوغان انجام میدهد- به شدت دولت را تضعیف میکند. همان طور که دولتهای عرب دو سال قبل فهمیدند دیکتاتوری نهادهای لازم برای کنترل عصبانیت مردم را ندارد. با گسترش چالشها در میان دموکراسی در 2013،رهبران پکن، مسکو و ریاض احساس ناراحتی بیشتری خواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید