تاریخ انتشار:
احمدینژاد برنده این بازی نخواهد بود
شکایت در شکایت
شکایت محمود احمدینژاد از اسحاق جهانگیری در هفته گذشته موجی از بازتابهای سیاسی و رسانهای را به دنبال داشت. این در حالی است که شخص آقای احمدینژاد طی دو سال اخیر به خاطر پروندههای شکایت و تخلف به دادگاه احضار شده و خود در دستگاه قضا پروندههای باز قضایی دارد.
شکایت محمود احمدینژاد از اسحاق جهانگیری در هفته گذشته موجی از بازتابهای سیاسی و رسانهای را به دنبال داشت. این در حالی است که شخص آقای احمدینژاد طی دو سال اخیر به خاطر پروندههای شکایت و تخلف به دادگاه احضار شده و خود در دستگاه قضا پروندههای باز قضایی دارد. البته صرف این موضوع حق شکایت از وی سلب نمیشود و حتی اگر در هر یک از دادگاهها به عنوان مجرم نیز شناخته شود باز هم حق شکایت از هر مقام مسوول قضایی، حقوقی و سیاسی را دارد.
از اساس برخلاف برخی که با تعجب از این موضوع صحبت میکنند، من این شکایت را نشانه خوبی از دوز و میزان دموکراسی در کشور میدانم. راه شکایت برای همه باز است و از هر گروه و جریان سیاسی -چه بر مسند قدرت و چه پیادهشده از آن- حق شکایت از دیگری محفوظ است. به خودی خود این موضوع اتفاق مبارکی است اما با نگاه دقیقتر در این شکایت نکات دیگری نیز نهفته است.
1-خبری که هفته گذشته از سوی یکی از رسانههای نزدیک به رئیس دولت دهم اعلام شد که به دلیل «استمرار افتراها و اکاذیب نسبت دادهشده از سوی آقای اسحاق جهانگیری به احمدینژاد» او از جهانگیری شکایت کرده است و در پی آن دفتر معاون اول نیز از طرح این شکایت در دستگاه قضایی استقبال و آمادگی خود را برای تسلیم مستندات تخلفات و سوءمدیریتهای آقای احمدینژاد به مرجع قضایی اعلام کرد، شاید در ظاهر تنها یک خبر سیاسی پرجنجال باشد اما نشان داد که بر خلاف آنچه برخی جریانهای سیاسی عنوان میکنند که آقای احمدینژاد مظلوم واقع شده است، وی رسانه در اختیار دارد و علاوه بر این میتواند در مقابل اتهامات مطروحه و نسبت دادهشده به خود اقدام قضایی کند.
2-واکنش محمود احمدینژاد به انتقادات اسحاق جهانگیری در حالی رخ میدهد که بسیاری از مسوولان و کارشناسان در زمان دولت وی و پس از آن خواستار پاسخگویی به ابهامات و تخلفات ایجادشده بودند. اما هیچگاه این سوالات پاسخی دریافت نکرد و من تصور میکنم خود این شکایت میتواند بابی برای بررسی سریعتر پروندههای آقای احمدینژاد باشد. به هر حال رسیدگی هر چه سریعتر -چه شخص ایشان گناهکار شناخته شود یا خیر- مزایای لازم و مقتضی را به دنبال دارد.
3- نکته پراهمیت و بسیار حائز توجه در این شکایت این است که نزدیکان آقای احمدینژاد در طی سالهای اخیر بعضاً در تشکیک در عملکرد دستگاه قضا، داد سخن به میان آورده بودند و خود وی نیز در لفافه از عدم بیطرفی دستگاه قضا، دادگاههای مربوط به ایشان و نزدیکانشان و قوه محترم قضا سخن گفته بود که با این شکایت، وی به طور ضمنی تاکید کردند که دستگاه قضا را قبول دارد و نمیتواند زین پس در زمانهایی که به تخلفات نزدیکان ایشان رسیدگی میکنند سخن از بیعدالتی بگوید، چه اینکه سخن بیمعنایی است که شما یک نهاد قضایی را به عدالت و به رسمیت نشناسید اما خود به آن نهاد برای استیفای حقوقتان شکایت کنید. آقای احمدینژاد نمیتواند مدعی باشد که در اصول کار حرفهای، بیطرفی و وظیفهشناسی یک دستگاه قضایی در زمانی که نزدیکان وی را مورد بازخواست قرار میدهد شک دارد اما خود برای اعاده حیثیت به آن محل مراجعه و طرح شکایت میکند!
4- واقعیت این است که از نگاه نگارنده همانگونه که آقای جهانگیری قید کرده بود اغلب کارهایی که در سالهای گذشته با عنوان زودبازده و عناوین دیگر انجام شده، باعث شد میلیاردها تومان از منابع بانکها و مطالبات معوق بانکها افزایش یابد که اگر این پول به بانکها و فعالان اقتصادی برگردد، مشکلات زیادی برطرف میشود. در مورد عملکرد اقتصادی دولت به نظر میرسد تفاوتهای زیادی میان حرف تا عمل وجود دارد و تفاوتهای زیادی با واقعیتها وجود دارد و در کل عملکرد اقتصادی دولت نهم و دهم آنچنان موفق نبود. دولتی را میتوان به عنوان دولت موفق در زمینه اقتصادی شناخت که آمار اشتغال بالا، آمار تولید بالا و نرخ تورم پایین داشته باشد و هنگامی که مردم برای تامین مایحتاج زندگی خود به مشقت نیفتند اقتصاد کشور پویا و توانمند است. بسیاری از کارخانهها تعطیل هستند، مواد اولیه برای تولید ندارند، افزایش قیمت حاملهای انرژی باعث شده فضا برای تولید مساعد نباشد و تمام این عوامل به همراه تحریمها سبب شده اقتصاد کشور آنگونه که باید موفق نباشد. از این حیث تصور میشود اظهارات آقای جهانگیری در حیطه مسائل اقتصادی در مورد
آقای احمدینژاد و دولت وی ممکن است رنگ محوی از غلو داشته باشد اما از اساس غیرقابل انکار است.
5- در باب اینکه چرا احمدینژاد از شخص آقای جهانگیری شکایت کرده میتوان گفت که به هر حال آقای جهانگیری تبلور گفتمان دولت یازدهم است و از نزدیکان جدی و رسمی آقای روحانی محسوب میشود. شخص آقای جهانگیری علاوه بر اینکه نماد دولت یازدهم است پیگیر جدی پروندههای تخلفات نامبرده است.
6-شکایت احمدینژاد از جهانگیری در حالی مطرح شده است که خود او پرونده مفتوحی در دستگاه قضایی دارد که هیچگاه حاضر نشد در دادگاه حضور یابد. البته شاید این فتحبابی برای حضور در دادگاه باشد. جدای از اینکه این شکایت آیا بهزعم رسانهها یک جنگ سیاسی تمامعیار از سوی احمدینژاد و یارانش با یاران حسن روحانی برای بهرهبرداری در انتخابات مجلس دهم است و فضاسازیهایی صورت میگیرد، دو نکته مثبت و منفی را دنبال میکند. نخست آنکه فضای رسیدگی به تخلفات دولت نهم و دهم را تقویت میکند و این نکته مثبتی است. دیگر آنکه باز نام احمدینژاد و مردانش را تیتر یک رسانهها میکند که این هم شاید نکته منفی باشد اما برای ایشان نکته مثبتی است. علاوه بر این شکایت میتواند در شرایط حاشیهسازی رسانهها، به نوعی سفسطه با قصد فرار رو به جلو و شانه خالی کردن از اتهامات اطرافیان تبدیل شود تا بتواند تبعات منفی فضایی را که با دستگیری دو تن از معاونانش علیه اطرافیان و خودش به وجود آمده کمتر کند و به همین دلیل است که دست پیش را گرفته است. که این اتفاق بیشتر با هدف سیاسی و بهرهبرداری در انتخابات آتی مجلس رخ داده
است.
7-نفس شکایت آقای احمدینژاد از جهانگیری در صورتی که با اقدام متقن و شفاف دستگاه قضا رو به رو شود مثبت است. این در شرایطی است که حاشیهسازیهای رسانهها گوی سبقت از اصل موضوع را نربایند و فضا در یک کانال تصفیهحساب سیاسی تعبیر نشود. مدیریت دستگاه محترم قضا در این شرایط از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که رسیدگی عاجل و شفاف به موضوع میتواند به نوعی رسیدگی به اصل اتهامات شخص احمدینژاد و برطرف شدن شائبه اجحافی باشد که نزدیکان رئیسجمهور سابق مدعی هستند در مورد او اتفاق میافتد.
دیدگاه تان را بنویسید