«نمر»؛ یک دهه از اعتراض تا اعدام
شهادت شیخ معترض
«نمر باقر النمر» معروف به «شیخ نمر»، ۵۷ساله که بیش از ۱۰ سال در سخنرانیهای خود اعتراضاتش را نسبت به حکومت آلسعود بیان میکرد، بهرغم هشدارهای ایران و برخی کشورها در نهایت در دومین روز سال جدید میلادی با اجرای حکم اعدام از سوی دولت عربستان شهید شد.
«نمر باقر النمر» معروف به «شیخ نمر»، ۵۷ساله که بیش از ۱۰ سال در سخنرانیهای خود اعتراضاتش را نسبت به حکومت آلسعود بیان میکرد، بهرغم هشدارهای ایران و برخی کشورها در نهایت در دومین روز سال جدید میلادی با اجرای حکم اعدام از سوی دولت عربستان شهید شد. زندگی این فقیه شیعه عربستانی که بارها اعتراضات خود را در مناسبات مختلف بیان کرده بود، در نهایت، با اجرایی شدن حکم اعدامش که حدود دو سال اجرای آن به طول انجامید، پایان یافت. شیخ باقر در سال ۱۳۷۹ هجری قمری، مصادف با ۱۹۵۹ میلادی، در شهر «العوامیه» در شرق عربستان به دنیا آمد. او از خاندان «نمر بن عائد بن عصیفان» است که چند قرن پیش از «نجد» به «عوامیه» مهاجرت کرده بود و آیتالله شیخ محمد النمر از مجتهدان بزرگ این خاندان به شمار میرود. او تحصیلات مقدماتی خود را در شهر «العوامیه» در شرق عربستان به پایان رساند و در سال ۱۴۰۰ هجری قمری مصادف با ۱۹۸۹ میلادی به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه به نام «حضرت قائم» که در همان سال به وسیله آیتالله سیدمحمدتقی مدرسی در تهران تاسیس شده بود، حضور پیدا کند. شیخ نمر پس از ۱۰ سال تحصیل در آن حوزه، به سوریه رفت و در حوزه
علمیهای به نام «حضرت زینب» برای ادامه تحصیلات حوزوی و علوم دینی به تحصیل پرداخت و پس از تحصیل در حوزه، مجوز تدریس در مراکز علوم دینی و مذهبی را به دست آورد و چند سالی اداره حوزه علمیه به نام «حضرت قائم» در تهران و سوریه را بر عهده داشت و پس از بازگشت به عربستان مرکز مذهبی «الامام القائم» را نیز در العوامیه تاسیس کرد.
ماجرای اعتراضات او به آلسعود از زمانی آغاز شد که او در یکی از سخنرانیهای خود نسبت به ایران و سوریه موضعگیری کرد و در انتقاد از آلسعود گفت که «اگر یک کشور خارجی مسوول اعتراضهای شیعیان است، چرا به آن کشور حمله نمیکنید؟ چرا به ما بدبختها حمله میکنید؟ و اگر منظورتان ایران است، به ایران حمله کنید و ببینید چقدر توانش را دارید؟» این سخنان در حالی منتشر شد که او از معروفترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزههای علمیه شناخته میشد و در حوزههای علمیه ایران و سوریه به تدریس پرداخته بود. با این حال شیخ نمر از مخالفان سرسخت دولت بشار اسد در سوریه نیز بود و در سخنرانیهای خود علاوه بر اعتراض به خاندان اسد، نسبت به او اعلام برائت میکرد. او اما در یکی از سخنرانیهای خود در فوریه سال ۲۰۰۹ به مقامات سعودی هشدار داد که «اگر شأن و حیثیت ما به ما بازگردانده نشود، من شیعیان را به جدایی از عربستان فرا میخوانم. کرامت ما مهمتر از تمامیت کشور است».
فعالیتهای سیاسی نمر به پیش از سال ۲۰۰۹ و اظهاراتش نسبت به ایران و سوریه بر میگردد، چرا که نخستین بازداشت او در ماه می ۲۰۰۶ میلادی یعنی بیش از ۱۰ سال گذشته رخ داده است. او در بازگشت از بحرین به دلیل مشارکت در همایشی بینالمللی درباره قرآن کریم از سوی نیروهای امنیتی رژیم سعودی بازداشت شد. در اتهام او آمده است که از حکومت عربستان خواسته به وضعیت قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشیع را به رسمیت شناخته و شیوههای آموزشی و درسی کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند. دومین بازداشت او به ۲۳ آگوست ۲۰۰۸ میلادی مربوط میشود. پس از آن زمان نیز در سال ۲۰۰۹ که این روحانی مواضع خود را بیش از گذشته اعلام کرد، دولت آلسعود به او حساستر شد و از آن روز به بعد مورد توجه ویژه قرار گرفت، به گونهای که او در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال ۲۰۱۲ معروف به بهار عربی، فرصت را غنیمت شمرد و اعتراضات خود را بیش از پیش بیان کرد که این اعتراضات نیز منجر به بازداشت او شد. در نوامبر ۲۰۱۴ نیز او به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به «اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی» محکوم شد که حکم اعدام او از سال ۲۰۱۴ تا
۲۰۱۶ بارها به تعویق افتاد.
او که بارها در سخنرانیهای متعدد خود به آل سعود اعتراض کرده بود، مورد خشم دولت عربستان قرار گرفت و بسیاری بر این باورند که سخنان اعتراضی شیخ، حکم اعدام او را اجرایی کرده است. از جمله سخنرانیهای او که آلسعود را به اعدام هر چه سریعتر او تشویق میکرد میتوان به مواردی همچون ابراز خرسندی از مرگ ولیعهد عربستان اشاره کرد که او در این باره گفته است، «قرآن کریم آیهای دارد که میگوید روزی که در آن مومنان خوشحال میشوند، ما چگونه از مرگ نایف (نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد سابق عربستان)
با اعدام نمر، واکنشهای منفی نسبت به اعدام این شیخ شیعه آغاز شد به گونهای که در ایران واکنش مقامات سیاسی و چهرههای برجسته شیعی و اهل سنت و مراجع تقلید از جمله سید صادق روحانی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، شبیریزنجانی را در پی داشت و در عراق نیز (مقامات و چهرههای مذهبی همچون آیتالله سیستانی، مقتدا صدر و رهبران بسیج مردمی عراق) و در فلسطین و حزبالله و دیگر گروههای شیعه لبنان، شیعیان بحرین، شیعیان عربستان، انصارالله یمن، شیعیان پاکستان، شیعیان هند (در کشمیر)، مردم ترکیه و برخی مقامات کشورهای فرانسه، آلمان، انگلیس، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، نهادهای بینالمللی مثل سازمان ملل، دیدهبان حقوق بشر، عفو بینالملل (که دادگاه را «نمایشی» و حکم را با اهداف سیاسی خواندند) را در پی داشت. اعتراضات مردمی و حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران، زمینهساز تنشهای جدیدی میان تهران و ریاض شد که دامنه آن به واکنش برخی کشورهای عربی نیز کشیده شد.
دیدگاه تان را بنویسید