تاریخ انتشار:
آسیبشناسی نگاه منطقهای به لایحه بودجه توسط نمایندگان مجلس در گفتوگو با مرتضی مبلغ
مردم، متوجه سیاسیکاری نمایندگان میشوند
سال که نو شود، مستاجران فعلی مجلس، تقویم جدیدی را روی میزشان میگذارند؛ آخرین تقویمی که برگهای آن به طور کامل ورق خواهد خورد و هر بار برگی از آن ورق میخورد، آنها را به روزهای پایانی کارشان در خانه ملت، نزدیکتر میکند.
سال که نو شود، مستاجران فعلی مجلس، تقویم جدیدی را روی میزشان میگذارند؛ آخرین تقویمی که برگهای آن به طور کامل ورق خواهد خورد و هر بار برگی از آن ورق میخورد، آنها را به روزهای پایانی کارشان در خانه ملت، نزدیکتر میکند. شاید همین اتفاق هم باعث شده از همین حالا برخی از آنها به فکر ماندن در ساختمان سبز بهارستان بیفتند و برای رسیدن به این مقصود، راهکارهای مختلفی را امتحان کنند. در این بین، بزنگاه تصویب لایحه بودجه شاید یکی از همین موقعیتها باشد تا بعضی از نمایندگان، فرصت را برای ماندن در مجلس، غنیمت بشمارند. تلاش برای سوق دادن بودجه بیشتر به حوزههای انتخابیه و عمل کردن به انبوه وعدههایی که آنها در طول سالهای گذشته به همشهریانشان دادند، میتواند از جمله این راهکارها باشد. این تلاش را با مرتضی مبلغ که سابقه تصدی معاونت سیاسی وزارت کشور را در دوره محمد خاتمی دارد، به گفتوگو نشستیم که در ادامه آن را میخوانید.
حالا که به سال پایانی فعالیت نمایندگان مجلس نزدیک شدهایم، آنها تلاش میکنند تاثیر زیادی بر هدایت بودجه به سمت حوزه انتخابی خود داشته باشند. برای شروع گفتوگو میخواهم تحلیل شما را از نتایج این اتفاق بدانم.
این نگاه که در بعضی از نمایندگان در جریان تصویب لایحه بودجه وجود دارد و در سال پایانی فعالیتشان هم پررنگتر میشود، میتواند مشکلات عمیقی را برای سیاستهای اقتصادی کشور به بار آورد. واقعیت این است که بودجه سالانه دولت باید با نگاهی ملی و نه نگاه ویژه منطقهای تدوین شود. در این بین تلاش بعضی از نمایندگان برای تغییر در روند تخصیص بودجه که رنگ و بوی سیاسی هم به خود میگیرد میتواند مشکل خیلی جدیتری را برای کشور به دنبال داشته باشد. در چنین شرایطی، به نظر میرسد مدیریت مجلس باید با قدرت بیشتری نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهد و نگذارد که نمایندگان، نگاهی متفاوت از آنچه باید باشد، داشته باشند. اما مهمتر از این، باید به این نکته توجه داشته باشیم که اصل این مشکل از کجا نشات میگیرد. به نظر من، این موضوع بیشتر از هر چیزی به جهت فقدان سامان لازم در نظام سیاسی حاکم در کشور است. بدون شک، در صورتی که در نظام سیاسی کشور تحزب به جریان بیفتد و احزاب کارآمد، فعال و قوی، کار سیاسی انجام دهند، شرایط به گونهای رقم میخورد که نمایندگان نتوانند نگاه اینچنینی داشته باشند. در این شرایط آنها باید در چارچوب سیاستهای حزب
متبوع خود تلاش کنند که عملاً سیاستهای ملی و راهبردی است. آنها در فضایی اینچنینی نمیتوانند نگاه منطقهای داشته باشند، بلکه تنها در راستای منافع ملی تلاش خواهند کرد.
اجازه دهید در ادامه به راهکارها بپردازیم. اما بگذارید پیش از آن به اتفاقی در مجلس فعلی توجه کنیم که عملاً در طول دورههای دیگر شاهدش نبودیم و آن، استعفای بعضی از اعضای کمیسیون اصل ۹۰ بود در اعتراض به چیزی که آنها نادیده گرفتن حق خود برای عضویت در کمیسیون تلفیق مجلس خواندند. از این اتفاق، خیلیها با عنوان سیاسیکاری یاد میکنند. این اتفاق را چطور تحلیل میکنید؟
دقیقاً میتوان آن را سیاسیکاری دانست. این پدیده عجیب، عمدتاً محصول نگاه سال آخر مجلس به مسائل بودجه و نگاه آنها به حوزههای انتخابیشان است. در این شرایط، آنها میخواهند تا حد امکان بودجه عمومی کشور را در راستای سیاستهای خود پیش ببرند و این موضوع، میتواند مشکلات بسیاری را به بار آورد. اما آنچه اهمیت دارد این است که همان فقدان سامان سیاسی که در سوال قبلی به آن اشاره کردم، باعث این اتفاق شده است و در این بین، نقش مدیریت مجلس میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. مدیریت مجلس باید مقتدرانه جلوی این کار را بگیرد؛ کاری که در شأن مجلس نیست و باید مدیریت شود.
مدیریت مجلس با چه ابزاری میتواند این کار را بکند؟
هر چه باشد هیاترئیسه این امکان را دارد که با نمایندگان صحبت و آنها را کنترل کند تا اجازه چنین اتفاقی را ندهد. آنها ساز و کار لازم در این راستا را دارند و بدون شک با همین ساز و کارهای موجود میتوانند کاری کنند که جلوی این اتفاق گرفته شود. کاری که شاید بتوان آن را یک حرکت بیسابقه در خانه ملت به حساب آورد.
با توجه به فضای فعلی مجلس فکر میکنید امکان این مدیریت وجود دارد؟
این مشکلات وجود دارد، اما نباید بگوییم که امکان حل آن وجود ندارد. ممکن است این مشکل به صورت صددرصدی حل نشود اما مدیریت مجلس میتواند نوعی از اقتدار را اعمال کند که در جریان آن برخی نمایندگان به خود اجازه ندهند به دلیل اینکه نمیتوانند تاثیر شگرفی در بودجه به منظور رسیدن به مقاصد خود اعمال کنند، ساختار را تغییر دهند. البته در این بین باید به این نکته اشاره کنم که تحرکات اینچنینی عموماً در سال پایانی مجلس وجود داشته است، اما همواره رقیقتر از امسال بوده؛ امسال این اتفاقات جدیتر و متفاوت از گذشته است. این نگاه که در بعضی از نمایندگان به وجود آمده عملاً برخلاف مصالح ملی است و میتواند آسیب جدی برای کشور به دنبال داشته باشد؛ کما اینکه در تحرکاتی که در سالهای گذشته شاهدش بودیم، عملاً نتیجهای جز آسیب ندیدیم.
از منافع ملی گفتید. خیلیها معتقدند این نگاه برخی نمایندگان باعث میشود که توسعه کشور در سال آینده دچار تزلزل شود. فکر میکنید که مردم ما به این درک سیاسی رسیدهاند که متوجه موضوع مهم مورد اشاره شما شوند؟
ببینید! خوشبختانه مردم ما آنقدر از نظر سیاسی به بلوغ و فهم رسیدهاند که در صورت تشریح صادقانه مسائل و حقایق کشور، تحلیل درستی از اتفاقات داشته باشند. در این شرایط اگر مسوولان صادقانه با آنها صحبت کنند و نشان دهند که با تمام توان خود تلاش میکنند تا مشکلات کشور حل شود، آنها هم همراه میشوند. تجربه تاریخی ما به روشنی این موضوع را به نمایش گذاشته است. اما در این بین یک مشکل بزرگ وجود دارد. مشکل بزرگ این است که در طول سالهای گذشته بخشی از مسوولان ما شعارهای بسیار دادند ولی به آنها عمل نکردند؛ رفتارشان با گفتارشان تفاوت داشت و نهتنها حقایق را به مردم نمیگفتند، بلکه گاه آن را وارونه نشان میدادند. در این شرایط مسلم است که به رابطه دولت و مردم آسیب وارد میشود و ثمره آن جز آسیب وارد شدن به کشور، چیزی نیست. اما در شرایط فعلی که مردم به دولت، امید دارند و با نگاه مثبت به عملکرد دولت نگاه میکنند، در صورت ارائه حقایق از سوی مسوولان دولت آنها هم متوجه بعضی از رفتارهای سیاسی که افراطیون دست به آنها میزنند، خواهند شد.
اما شما این وظیفه را در شرایطی به گردن دولت میاندازید که حداقل در طول یک سال گذشته هر بار که دولت خواسته روشنگری کند از همین مجلسی که مورد بحث ماست صداهای نقد علیه دولت بلند شده است.
به نظر من دولت نباید منفعل باشد. دولت اگر برمبنای یک اصول مشخص و برمبنای همین اعتدال و تدبیری که دنبال میکند، بدون وارد شدن به جنجال، مسائل را برای مردم تبیین کند، بدون شک شاهد نتیجهبخش بودن این اتفاق خواهیم بود و حتماً مردم متوجه هیاهوی افراطیون و تندروها خواهند شد و عملاً این رفتار آنها بینتیجه میشود. واقعیت این است که هیاهوی افراطیون جز اینکه همین پایگاه حداقلی آنها را در میان مردم مخدوش کند، نتیجه دیگری ندارد. در این شرایط باید این را هم بدانیم که این هیاهو و غوغا که مبنای درستی هم ندارد و برخلاف منافع عمومی است، حتماً خیلی زود فروکش خواهد کرد.
برسیم به راهکارها، شما یکی از راهکارها را تحزب در کشور دانستید. در کنار این راهکار، به نظر شما استانی شدن انتخابات مجلس میتواند بخشی از این مشکل را حل کند.
به نظر من اینها راهکارها و روشهای فرعی است و پناه بردن به راههایی هست که هیچ مشکلی را حل نمیکند. ما تا بعضی از مشکلات اساسی را در گفتمان سیاسی کشور حل نکنیم این روشها تاثیری نخواهد کرد و تنها شکلها را عوض میکند و مشکلات سر جای خودش باقی میماند.
دیدگاه تان را بنویسید