وزیر ارشاد در برابر کوهی از مطالبات
راه پر از سنگلاخ علی جنتی
به هر روی وزیر ۶۴ساله فرهنگ و ارشاد اسلامی کار سختی پیشرو دارد. او در ابتدای کارش جمله معروفی بر زبان رانده؛ «امیدوارم ادامهدهنده راهی باشیم که در ابتدا با آقای خاتمی شروع شد». این جمله سقف آرزوی او را ترسیم میکند اما با توجه به اوضاع بحرانی بخش فرهنگ، باید دید در ادامه راه، علی جنتی تا کجا میتواند مقابل فشارهای مجلس و کارشکنی مخالفانش دوام بیاورد و حوزه فرهنگ را به توسعه و آرامش برساند.
شاید بیراه نباشد که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را پس از محمدجواد ظریف، پرحاشیهترین وزیر دولت یازدهم محسوب کرد. او گرچه فرزند آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و از جدیترین حامیان محمود احمدینژاد است، اما از نزدیکان هاشمیرفسنجانی به حساب میآید. جنتی در حالی برای وزارت فرهنگ و ارشاد به مجلس معرفی شد که پیشتر از نامهایی چون احمد مسجدجامعی و حسامالدین آشنا به عنوان گزینههای جدی این پست یاد میشد. مطرح شدن نام او بسیاری از اهالی فرهنگ را راضی نکرد اما ویژگیهای منحصر به فردش، امیدهایی را برای گشایش در عرصه فرهنگ که گرههای کور بسیاری داشت، پدید آورد.
انتساب علی جنتی به روحانیت و ارتباط مناسبش با علما، تحصیلات حوزوی و همچنین سابقه مدیریت در صدا و سیما و ارشاد و سابقه دیپلماتیک او، امید را به دل هنرمندان بابت سر و سامان دادن هر چه سریعتر به اوضاع فرهنگ تاباند، گرچه در کارنامه او پیشینه یکی دو استانداری ناموفق نیز تردیدها را مضاعف میکرد. جنتی حوزهای را تحویل گرفت که همواره یکی از دشوارترین بخشهای هر دولتی به حساب میآید و در هشت سال پیش از دولت یازدهم، ضمن افزایش گرههای کور، مشکلات بسیاری را تجربه کرد. بیاعتمادی بیسابقه اهالی فرهنگ و دولتمردان نسبت به هم، رودررویی مدیران فرهنگی با هنرمندان و اهل رسانه، اعمال ممیزیهای بیرویه و آزاردهنده، تعطیلی نهادهای مهم صنفی همانند انجمن صنفی روزنامهنگاران و خانه سینما و موارد دیگر، موجب شد جنتی از همان ابتدا کوهی از مطالبات معطلمانده و بحق اهل فرهنگ را پیش روی خود ببیند.
از سوی دیگر وعدههای حسن روحانی به هنرمندان و اهل فرهنگ در دوران تبلیغات انتخاباتی موجب شد توقع آنان از وزیر فرهنگ بسیار بالا برود و فشار بیاندازهای که طی هشت سال به آنان وارد آمده بود باعث شد همه کمصبر و بیطاقت در انتظار اصلاحات سریع و بزرگ باشند.
جنتی ابتدا رئیس سازمان سینماییاش را که از جمله چهرههای باسواد، معتدل و وزین حوزه فرهنگ بود معرفی کرد و سپس در اولین حرکت جدیاش خانه سینما را بازگشایی کرد؛ نهادی که در دو سال آخر دولت احمدینژاد به نماد مقاومت هنرمندان در برابر مدیران لجوج فرهنگی در دولت دهم بدل شده بود. او در یکی از نخستین اظهار نظرهای جنجالبرانگیزش، در جلسه رونمایی از نهجالبلاغه، با استناد به نظر برخی مراجع، تکخوانی زنان را در صورتی مجاز دانست که مفسده نداشته باشد. این اظهارنظر با واکنشهایی از سوی برخی فقها روبهرو شد، همچنان که برخی رسانهها خبر دادند که جنتی اوایل آبانماه در مراسم خانه فرهنگ ایران حاضر شده و مهدیه محمدخانی در این مراسم به تکخوانی پرداخته اما او به سرعت حضورش را در چنین مراسمی از اساس تکذیب کرد. جنتی همچنین خواستار کم شدن فیلترینگ سایتها و آزاد شدن دسترسی به شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک شد. در جای دیگر، پارازیت انداختن بر شبکههای ماهوارهای را بیاثر دانست و گفت راهحل، تولید برنامههای خوب سینمایی و تلویزیونی است.
ابراز تاثر او بابت توقیف روزنامه بهار و سخنانش درباره تکخوانی زنان، نمایندگان مجلس به ویژه حمید رسایی را برآشفته کرد تا جنتی با احضار به مجلس، کارت زرد اول پارلمان را بابت ترویج اباحهگری بگیرد. به دلیل نگرانی نمایندگان از نمایش برخی فیلمها در جشنواره فیلم فجر جنتی به گرفتن کارت زرد دوم از مجلس تهدید شد. گرچه روحانی در دیدارش با هنرمندان در دیماه اخیر گفت که دولت باید به تمامی تعهدات و قولهایش عمل کند و کارت زرد گرفتن برای این دولت، نگرانی محسوب نمیشود.
جنتی پس از مدتکوتاهی دریافت که بازندگان انتخابات با توجه به موفقیتهای دولت روحانی در عرصه بینالملل، سعی در زیر فشار گذاشتن دولت در حوزه فرهنگ دارند. بهانهجوییهای مکرر درباره فیلمهای سینمایی، ایجاد جنجال بر سر تکخوانی زنان، توقیف روزنامه بهار، مخالفت با بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران، جنجال بر سر مجوز انتشار رمان کلنل دولتآبادی، تاثیر روی نمایش فیلم عصبانی نیستم و تغییر آرای جشنواره فیلم فجر، توقیف روزنامه آسمان، جنجالسازی علیه فیلم رستاخیز و حتی اعمال نظر روی مجری مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، از جمله حرکات ایذایی گروههای مختلف مخالف دولت بود که برخی از این رفتارها وزیر را مجبور به تکذیب و عقبنشینی کرد.
پس از سخنرانی یک مقام نظامی، جنتی مجوز دادن به رمان «زوال کلنل» دولتآبادی را تکذیب کرد، پس از جنجالها علیه فیلم رستاخیز -که وزیر در اختتامیه جشنواره کلی از آن تمجید کرده و گفته بود که برخی مراجع از جمله آیتالله سیستانی فیلم را تایید کردهاند- نهایتاً ناچار به تکذیب گفتههایش شد و تاکید کرد فیلم حتماً باید اصلاح شود و تصویر حضرت ابوالفضل، نورانی نشان داده شود. البته تعیین تکلیف کتابهای بلاتکلیف در حوزه کتاب، مجوز فعالیت مجدد نشر چشمه و بازگشایی خانه سینما از جمله موفقیتهای قابل ذکر حوزه فرهنگ در هفتماهه اخیر به حساب میآیند. جنتی هنوز نتوانسته در حوزههای مختلف، اعم از سینما و کتاب و موسیقی، ممیزی را قاعدهمند کند و مجوزی که ارشاد صادر میکند هنوز برای برخی جنجالسازان اهمیتی ندارد. هنوز نتوانسته انجمن صنفی روزنامهنگاران را بازگشایی کند و هنوز نتوانسته با همکاری سایر نهادهای مربوط، سازوکار برخورد با نشریات متخلف را طوری طراحی کند که هر خطایی منجر به تعطیلی کل نشریه نشود. این در شرایطی است که جنتی در یکی از اظهارنظرهای مهمش گفته بود: «اجازه نمیدهم افرادی جلوی اکران فیلمی را بگیرند و با فروش کتابی
مخالفت کنند. وزارت ارشاد میبایست از کلیه مجوزهای صادرشده از طرف این وزارتخانه دفاع کند.» شاید حالا پس از هفت ماه، جنتی به خوبی دریافته باشد به چه عرصه حساس و بیرحمی پا گذاشته است. مضاف بر اینکه تمرکز مخالفان دولت در این عرصه برای وارد کردن ضربات کاری به دولت روحانی این حساسیت و بیرحمی را دوچندان کرده است.
اقلیتی که در انتخابات 92 با اختلاف فراوان شکست خوردند، کوشیدهاند با استفاده ابزاری از برخی ارزشها، به کارشکنیها و حاشیهسازیهایشان علیه دولت به ویژه در حوزه فرهنگ مشروعیت ببخشند. از سوی دیگر دولت که با شعار اعتدال و تدبیر و امید پا به عرصه گذاشت، در بخش فرهنگ کمتر توانست به شعارها جامه عمل بپوشاند. شاید مدیریت فرهنگی، آن هم پس از ویرانگریهای هشت سال اخیر نیاز به قدرت و قاطعیت و استحکام بیشتری دارد. به هر حال قرار نیست باز هم اقلیت شکستخورده در انتخابات -این بار با تکنیکی تازه و با رفتارهای تهاجمی و رسانهای- برای فرهنگ تصمیم بگیرند. طبعاً معنای اعتدال با میدان دادن به عناصر مخرب برای فرهنگ و باج دادن به آنها تفاوت دارد و معنای تدبیر با مصلحتاندیشیهای بیجا و عقبنشینی در برابر خواستهای بیمنطق فرق میکند. اگر قرار است تغییری اتفاق بیفتد با مدیریت واکنشی، به جایی نخواهیم رسید و اگر قرار است پیام رای مردم در حوزه فرهنگ جاری شود، باید گفت که هر عقبنشینی بیمورد میتواند آن اقلیت را جریتر کند، کما اینکه کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید