تاریخ انتشار:
پیام سیاسی توافقات اقتصادی تهران - دمشق چیست؟
نمایش قدرت نرم ایران
واگذاری پنج هزار هکتار از اراضی کشاورزی، معدن فسفاتالشرقیه، هزار هکتار زمین برای احداثمخازن و پایانههای نفت و گاز، پروانه اپراتور تلفن همراه و طرح گاوداری و اراضی اطراف آن اسنادی بودند که میان دو کشور به امضا رسید و بر اساس این اسناد، این طرحها برای اجرا در سوریه به جمهوری اسلامی ایران واگذار شدند.
در سفر اخیر نخستوزیر سوریه به ایران پنج سند همکاری اقتصادی میان دو کشور امضا شد. واگذاری پنج هزار هکتار از اراضی کشاورزی، معدن فسفاتالشرقیه، هزار هکتار زمین برای احداث مخازن و پایانههای نفت و گاز، پروانه اپراتور تلفن همراه و طرح گاوداری و اراضی اطراف آن اسنادی بودند که میان دو کشور به امضا رسید و بر اساس این اسناد، این طرحها برای اجرا در سوریه به جمهوری اسلامی ایران واگذار شدند.
امروز با تماشای توافق حاصله در نشست آستانه میان ایران، ترکیه و روسیه برای آتشبس در سوریه این توافقنامه اقتصادی بسیار مهم جلوه میکند و این سوال به ذهن متبادر میشود که آیا ایران برای فردایِ پس از جنگ در سوریه برنامههای جداگانهای دارد؟ بحران در سوریه در سالهای اخیر منطقه و جهان را درگیر خویش ساخته، کمتر مذاکرات بینالمللی را میتوان سراغ گرفت که نحوه و چگونگی پایان دادن به این جنگ و آشوب مورد بحث و بررسی قرار نگیرد.
موضوع سوریه از آن منظر خاص و کلافی سردرگم برای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بوده که جنگی است میان همه و هیچکس! همه از این منظر که دولت بهعنوان بازیگر اصلی در سوریه با گروههای مختلف مخالف داخلی و تروریستی -که فراملی نیز هستند- دست به گریبان است و از سوی دیگر بازیگران دولتی منطقهای و فرامنطقهای نیز این فضا را بهانهای برای تصفیهحسابهای شخصی خویش ساختهاند و برخی برای حمایت از دولت مرکزی در کنار او ایستادهاند و برخی دیگر برای ساقط کردن او در مقابلش قد علم کردهاند؛ در این شرایط چگونه میتوان بازیگرانی را که سالها برای پیگیری اهدافشان پهنه سوریه را محل مناقشات خود قرار دادهاند از این کشور بیرون کرد و چشم بر تبعات بیش از پنج سال بحران خانمانسوز در این کشور بست.
آوارگی جمعیت، از میان رفتن زیرساختها، شهرها و روستاها، منهدم شدن ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و از همه مهمتر انسجام داخلی سوریه موضوعی نیست که با یک توافق و آتشبس بتوان آن را بهروزهای پیش از آغاز جنگ بازگرداند.
در این اثنی، ایران بهعنوان قدرتی منطقهای که طی این سالها در کنار بشار اسد رئیس دولت قانونی این کشور ایستاده نظارهگر تلاش برای آتشبس است و خود نیز در این راستا گامهای جدی برداشته، حال سوال مهم در دستگاه اندیشهای جمهوری اسلامی ایران این است که بشار اسد بعد از پایان بحران با ویرانه سوریه چه خواهد کرد؟ و آیا بازیگران دیگری نظیر ترکیه، روسیه، عربستان سعودی و برخی کشورهای اروپایی فاز دیگری از راهبردهای امنیتی و نیز منافع خویش را در این کشور تعریف نخواهند کرد؟ و آیا این منافع در راستا یا در تضاد با منافع ایران خواهد بود؟
بحران در سوریه از آغاز نماد تغییر نظم و جایگاه قدرت بازیگران در منطقه بود و ازاینرو این کشور را صحنه تثبیت قدرت خویش در منطقه و همچنین به رخ کشیدن قدرت و توان خود نسبت به رقیب قرار دادند. حال آیا سادهانگارانه نخواهد بود که تصور شود با پایان جنگ و آتشبس بازیگران راه خود را کشیده و به درون خانه بازمیگردند! مگر میشود میلیاردها دلار هزینه کرد و به طرفهالعینی با امضای یک توافق آنهم با رقبا بر آن چشم بست؟
اگر باور داشته باشیم ایران یک قدرت منطقهای است و سوریه را حوزه خود طی سالیان تعریف کرده و برای نگه داشت آن هزینههای بسیاری را متقبل شده، درنتیجه عادیترین سناریوی پیش روی ما فهمِ چگونگی رفتار ایران در قبال سوریه پس از بحران خواهد بود. در این راستا، آرام نگه داشتن فضا، کمک به دولت قانونی برای مدیریت اوضاع و انجام کار ویژههای خود، پاسخ به نیازهای اولیه مردم و ترسیم آیندهای امن و مرفه در اولویت قرار خواهد گرفت. ایران تجربه عراق و افغانستان را دارد و بهخوبی میداند یکلحظه غفلت یا تامل میتواند جا پای رقیب را برای همیشه در حوزه نفوذ او محکم کند. ازاینرو، سعی دارد تا در عرصههای مختلف در کنار دولت سوریه بایستد و همچنین منافع سنگینی را که جنگ در سوریه بر دامان او تحمیل کرده نیز مرتفع سازد. در همین چارچوب است که میتوان ورود بخش اقتصادی به سوریه را فهم کرد. بخش معدن و کشاورزی ازجمله حوزههایی است که در ابتدا نیروی کار بسیاری را میتواند مشغول به کار کند و رضایت اجتماعی را در پی داشته باشد و نیازهای اولیه مردم را پاسخ گوید و از دیگر سو در مرحلهای که زیرساختهای سوریه تماماً ازمیانرفتهاند نمیتوان وارد
حوزههای دیربازده شد. نیازهای اولیه مردم در سوریه امنیت، غذا و کار است که بخش معدن و کشاورزی بهخوبی میتواند در کوتاهمدت این نیاز را مرتفع سازد.
همچنین حضور در بخش اقتصادی و رفاهی جلوه دیگری از قدرت ایران در منطقه خواهد بود به تعبیر بهتر با ابزار نرم قدرت بودنِ خویش را همیشگی سازد. متاسفانه آنچه در سالهای اخیر شاهد بودهایم هجوم رسانهای کشورهای عربی و غربی نسبت به ایران در غائله سوریه بوده، تخریب چهره ایران همواره در دستور کار قرارگرفته و سالها دوستی و مودت میان دولت ایران و سوریه را هدف قرار داده و تااندازهای نیز به هدف خویش جامه عمل پوشاندهاند. سرمایهگذاریهای اقتصادی و رفاهی ایران به همراه گسیل نیروی کار متخصص برای بازسازی سوریه میتواند موجبات ترمیم چهره ایران و همچنین تقویت قدرت نرم آن را فراهم آورد، نکتهای که نمیتوان انتظار داشت از چشم دولتمردان ایرانی دورمانده باشد. از سوی دیگر، پیشتر نیز ایران و سوریه توافقنامه بخشودگی و حذف عوارضات گمرکی میان دو کشور را به امضا رسانده بودند. در شرایطی که سوریه تمامی شرایط لازم برای تولید را ازدستداده، بازار این کشور میتواند جانی دوباره به بخش صنعت و صادرات ایران بدهد و سود سرشاری را نصیب بخش خصوصی ایران کند. در کنار آن تثبیت موقعیت اقتصادی ایران در سوریه به معنایِ تضعیف جایگاه کشورهایی نظیر ترکیه
برای ورود به عرصه اقتصادی و خدماتی این کشور است. عراق گواه خوبی بر این مدعاست که شرکتهای خصوصی ترکیه تا چه میزان توانستهاند در این منطقه عرصه را بر کالاهای ایرانی تنگ آورند.
ارزش صادرات ترکیه به عراق بیش از یک میلیارد دلار است، این در حالی است که ترکیه ناامنی در عراق را دلیل اصلی میزان صادرات خود میداند و این نشان از دورنمای صادراتی بالای دو میلیارد دلار در سال است. این رقم برای ایران برابر آمار منتشرشده از اتاق بازرگانی در سال 1394 بالاتر از شش و نیم میلیارد دلار بوده است. حال تصور گشایش میدان فعالیت اقتصادی بکر در سوریه دور از ذهن نخواهد بود که عرصه را برای چالشی جدید میان کشورها بگشاید.
نیاز به کالا و خدمات و وابستگی بدان میتواند سوریه را به چالشی جدی برای جمهوری اسلامی بدل سازد، تصور اینکه در سوریه میدان را به کشورهای اروپایی یا ترکیه واگذار کند بسیار سخت و غیرقابلتحمل است. در دنیای امروز وابستگی امنیتی و اقتصادی میتواند وارد عرصه سیاسی و دیپلماتیک نیز شود و این موضوعی نیست که بتوان بهراحتی بر آن چشم بست.
برابر با آنچه گفته شد، بازی قدرت در منطقه همواره عرصه مناسب برای قدرتنمایی خویش را مییابد، قدرت در دنیای امروز تنها از طریق جنگ و نمایش تسلیحاتی قابلتعریف و تبیین نیست؛ بلکه ثبات و رفاه اقتصادی، رضایت مردم و امنیت از دیگر مولفههای قدرت برای دولتها مورد توجه قرار میگیرد. حال سوریه بهعنوان متحد ایران در فردای صلح ویرانهای را تحویل میگیرد و باید بر مردمی که سالها داغ جنگ را بر دوش کشیدهاند حکم راند. از اینرو مهمترین اولویت این دولت ایجاد امنیت و بازسازی سریع کشور است، جمهوری اسلامی ایران نیز در همین راستا اقداماتی را آغاز کرده که در زمره آن به اسناد به امضا رسیده در دفتر ریاست جمهوری ایران میتوان اشاره داشت.
دیدگاه تان را بنویسید