اسرائیل درپی تصرف کامل سرزمین فلسطین است
آنچه اسرائیل نمیگوید
سرزمین آینده فلسطین، هیچ مرز مشخصی نخواهد داشت و از همه طرف در خاک اسرائیل محاصره خواهد شد. حداقل در دو روز اول دور جدید درگیریهای بین اسرائیل و فلسطین، آمار کشتهشدگان صفر به ۴۰ به نفع اسرائیل بود. اما این درگیریها بر سر چیست؟ برسر سرزمین.
سرزمین آینده فلسطین، هیچ مرز مشخصی نخواهد داشت و از همه طرف در خاک اسرائیل محاصره خواهد شد.
حداقل در دو روز اول دور جدید درگیریهای بین اسرائیل و فلسطین، آمار کشتهشدگان صفر به 40 به نفع اسرائیل بود. اما این درگیریها بر سر چیست؟ برسر سرزمین. شهر سدیروت اسرائیل توسط فلسطینیان غزه مورد حمله راکت قرار گرفت و حالا آنها نتیجه عمل زشت خود را میبینند، البته این چیزی است که به شما گفته میشود. اما صبر کنید اصلاً و در همان مرحله اول، چرا این همه فلسطینی (حدود 5/1 میلیون نفر) در آن منطقه کوچک به زور چپانده شدهاند؟ مگر نه اینکه خانوادههای آنها در زمانی نه چندان دور در جایی زندگی میکردند که اکنون اسرائیل نامیده میشود؟ آنها با تشکیل دولت اسرائیل از این سرزمین بیرون رانده شده یا برای حفظ جان خود و خانوادهشان مجبور به فرار شدند. شاید برایتان عجیب باشد اما، مردمی که در حدود سال 1948 در سدیروت زندگی میکردند نه اسرائیلیها که اعراب فلسطینی بودند. روستای آنها در آن زمان، هوج نامیده میشد. تنها دو سال قبل از آن، همین عربهای فلسطینی، جنگجویان یهودی هاگانا را که از دست ارتش انگلستان فرار میکردند پناه داده و پنهان کرده بودند. اما وقتی ارتش اسرائیل در 31 می سال 1948 به این روستا وارد شد، تمام اعراب ساکن روستا
را به غزه تبعید و آنها را آواره کرد. کاری که داوید بن گوریون، اولین نخستوزیر اسرائیل آن را «ناعادلانه و غیرقابلتوجیه» خواند. اما در نهایت، فلسطینیهای ساکن هوج، هیچگاه اجازه بازگشت به موطن خود را پیدا نکردند. حالا بیش از شش هزار نفر از نوادگان ساکنان هوج (که حالا سدیروت خوانده میشود) در سرزمین غزه در شرایطی نامناسب و در بین کسانی زندگی میکنند که اسرائیل آنها را «تروریست» میخواند و در حال شلیک راکت به سمت مکانی هستند که سابق بر این هوج خوانده میشد. داستان جالبی است، نه؟ و اما درباره حق دفاع از خود که اسرائیلیها این روزها بسیار بر آن تاکید میکنند. اگر مردم لندن مانند آنچه در اسرائیل در حال وقوع است، مورد حمله هوایی قرار گیرند، دولت انگلستان چه خواهد کرد؟ غیر از پاسخ به حمله راهی دارد؟ البته که نه! اما خب، ما بیش از یک میلیون نفر از ساکنان قدیمی انگلستان را در کمپهای آوارگان در هستینگز انگلستان نگه نداشتهایم پس شاید بتوان گفت این مقایسه معنیدار نیست. آخرین باری که این استدلال فریبنده توسط اسرائیلیها مورد استفاده قرار گرفت در سال 2008 بود که اسرائیل به غزه حمله کرد و حداقل 1100 نفر را کشت (حداقل
1100 فلسطینی در برابر 13 کشته اسرائیلی، شهید شدند) در آن هنگام سفیر اسرائیل پرسیده بود اگر دوبلین زیر حمله راکت بود، شما چه میکردید؟ خب، این وضعیت در کروسماگلن ایرلند شمالی در دهه 1970 اتفاق افتاد و جمهوری ایرلند به این شهر با راکت حمله کرد اما نیروی هوایی انگلستان به تلافی، بمب بر سر زنان و کودکان ایرلندی نریخت. همین استدلال را کاناداییهای طرفدار اسرائیل هم در سال 2008 تکرار کردند. مردم مونترال، ونکوور و تورنتو چه حسی داشتند اگر توسط حومهنشینان شهرشان مورد حمله قرار میگرفتند؟ در چنین وضعیتی چه کاری باید انجام میشد؟ البته در کانادا هم، در کنار هیچ شهری اردوگاه آوارگانی که از قضا، ساکنان اصلی و قدیمی همان شهر هستند، وجود ندارد. حالا بیایید از کرانه باختری رود اردن عبور کنیم. پیش از این، نتانیاهو گفته بود نمیتواند با محمود عباس، رئیسجمهور فلسطینیها وارد مذاکره شود چون او حماس را نمایندگی نمیکند. مدتی بعد، وقتی محمود عباس دولت اتحاد ملی تشکیل داد، نتانیاهو گفت نمیتواند با وی وارد مذاکره شود چون عباس خود را با گروه «تروریستی» حماس یکی کرده است. در حال حاضر نتانیاهو گفته است تنها در صورتی با عباس
مذاکره میکند که او ارتباطش را با حماس قطع کند که البته در آن صورت هم دیگر نمیتواند نمایندهای از طرف حماس باشد. در این میان یوری آونری، فیلسوف بزرگ چپگرای اسرائیلی که در 90سالگی خدا را شکر، همچنان سالم است از جدیدترین وسواس و علاقهمندی غیرعقلانی کشورش پرده برداشت: حرکت دولت اسلامی شام و عراق (داعش) از عراق و سوریه به سمت غرب و رسیدن به شرق رود اردن. نتانیاهو بر اساس نقل قول آونری در این مورد گفته است: «اگر داعش توسط نیروهای نظامی دائمی اسرائیل در آن منطقه (رود اردن) متوقف نشود احتمالاً بلافاصله جلوی دروازههای تلآویو خواهد بود.» اما مطمئناً واقعیت این است که نیروی هوایی اسرائیل، در لحظهای که داعش تصمیم بگیرد از مرز سوریه یا عراق بگذرد یا حتی به این کار فکر کند، به آنها حمله خواهد کرد. اما اصلاً چرا این قضیه مهم است؟ به این دلیل که اگر اسرائیل تصمیم بگیرد نیروهای خود را به بهانه مقابله با خطر احتمالی داعش در داخل اردن نگه دارد، عملاً کشور فلسطین مرز مشخصی نخواهد داشت و از همه سمت توسط اسرائیل محاصره خواهد شد. آونری میگوید: «فلسطین، درست مانند بانتستانها در آفریقای جنوبی خواهد شد.» به عبارت دیگر هیچ
کشور «مناسب و قابل دوام و رشد» فلسطینی بعد از این وجود نخواهد داشت. به هر حال، مگر داعش بسیار شبیه حماس نیست؟ البته که نه!
اما اینها حرفهایی نیست که از مارک رگو، سخنگوی نتانیاهو میشنوید. او ادعا دارد و در مصاحبه با الجزیره هم تاکید کرد که حماس گروهی تروریستی مثل حزبالله لبنان است. البته شاید دوست داشته باشید بدانید حزبالله گروهی نظامی شیعه است که در حال حاضر در عراق تا سر حد مرگ مشغول جنگ با داعش (گروه همکار و مشابه خود به گمان رگو) است. احتمالاً شما تا حالا متوجه موضوع شدهاید. جنگ اخیر بر سر قتل احمقانه سه اسرائیلی در سرزمینهای اشغالی غرب رود اردن نیست، حتی بر سر قتل باز هم احمقانه و نادرست یک فلسطینی در شرق بیتالمقدس هم نیست. مساله همچنین بر سر زندانی شدن صدها رزمنده و سیاستمدار حماس در سرزمینهای اشغالی غرب رود اردن هم نیست. مساله، مثل همیشه، فقط برسر سرزمین است.
دیدگاه تان را بنویسید