تاریخ انتشار:
آیا تعداد درگیریهای مسلحانه در ماههای اخیر بیشتر شده است؟
هفتتیرکشی به هر بهانه
باورش سخت است، اما حتی دعوای کودکانه دو پسربچه بر سر یک جفت دمپایی هم میتواند کار را به تیراندازی و کشته و زخمی شدن ۹ نفر بکشاند.
باورش سخت است، اما حتی دعوای کودکانه دو پسربچه بر سر یک جفت دمپایی هم میتواند کار را به تیراندازی و کشته و زخمی شدن 9 نفر بکشاند.
در سه هفته ابتدایی تیرماه، دست کم گزارش شش مورد درگیری یا سرقت مسلحانه در رسانههای کشور منتشر شده است. وقایعی که در همه آنها با بروز تیراندازی، افرادی مجروح شدهاند یا جان خود را از دست دادهاند. بازخوانی حوادث مسلحانه به وقوع پیوسته در ماههای اخیر، نشان میدهد در برخی از این موارد، دسترسی آسان و سریع به سلاحهای گرم، اصلیترین عامل بروز قتلهایی است که اگر چنین سلاحهایی در اختیار نبود، میتوانست به یک زد و خورد کوچک خیابانی محدود شود. با بررسی پراکندگی این حوادث میتوان نتیجه گرفت در استانهای مرزی به دلیل همسایگی با کشورهای ناامنی همچون عراق، افغانستان و پاکستان دسترسی به سلاح گرم بسیار آسانتر است، اما در استانهای مرکزی کشور و حتی در پایتخت هم تهیه کردن سلاح گرم آنچنان دشوار نیست؛ به خصوص اگر کسی بخواهد با استفاده از این گونه سلاحها، دست به سرقت یا آدمربایی بزند.
مرگ دو نفر به خاطر یک دمپایی
عجیبترین درگیری مسلحانهای که در ماه گذشته روی داد، حادثهای بود که اواسط تیرماه در شهرستان کارون (کوت عبدالله) از توابع اهواز به وقوع پیوست. جایی که شبهنگام و در حاشیه یک مهمانی، دو کودک حاضر در مراسم بر سر مالکیت یک جفت دمپایی با هم درگیر شدند و کمکم با ورود بزرگترها به این دعوای کودکانه، دامنه دعوا بزرگتر شد و شدت گرفت. صبح روز بعد، پدر یکی از این دو کودک با به دست گرفتن یک قبضه سلاح کلاشینکف به در خانه طرف مقابل رفت و در اقدامی که به نظر میرسید، عمدتاً برای ایجاد رعب و وحشت در دل طرف دعوا باشد، بلافاصله اقدام به شلیک رگباری گلوله کرد. سروصدای گلولهها که بلند شد، همسایهها سراسیمه به کوچه ریختند و همین جا بود که بر اثر اصابت این گلولهها به تماشاچیان، یک زن و یک مرد کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدند. ساعتی بعد از حادثه البته پلیس وارد عمل شد و مرد ضارب را دستگیر کرد، اما شاید اگر دسترسی به سلاح گرم برای او اینقدر آسان نبود، مرد عصبانی برای ترساندن طرف دعوای فرزندش، دست به سلاح نمیبرد و جان دو نفر را نمیگرفت.
رکورد درگیری و سرقتهای مسلحانه
یکی دو روز قبل از این حادثه، منطقه دیگری در استان خوزستان شاهد درگیری مسلحانه بود. البته در این حادثه که در شوش به وقوع پیوست، دعوای کودکانهای در کار نبود و درگیری بر سر مسائل مالی رخ داد: اختلاف مالی بین چند نفر از اهالی روستای «وهب» از توابع شهرستان شوش که به درگیری مسلحانه و کشته شدن یک نفر انجامید. این بار حادثه در ساعات نیمهشب به وقوع پیوست و پس از کشته شدن فرد مضروب، افراد مسلح از محل متواری شدند.
در سومین حادثه مشابه طی هفتههای اخیر در استان خوزستان -که به نظر میرسد از این حیث رکورددار باشد- طی یک فقره سرقت مسلحانه در اهواز، سارقان با نقاب وارد منزل یک شهروند شده و اقدام به سرقت طلا و جواهرات اعضای خانواده کردند و از محل متواری شدند.
این بار البته فرصت تیراندازی برای سارقان پیش نیامد و پلیس هم یک روز بعد از حادثه، موفق شد دو سارق مسلح را حین سرقت دیگری دستگیر کند. از سارقان دستگیرشده، علاوه بر جواهرات سرقتشده، یک قبضه کلت کمری کشف و ضبط شد.
اسلحه شکاری، میانجی اختلافات محلی
در حادثهای دیگر در استانهای جنوب کشور، 22 تیرماه روستای «بهمنیاری» از توابع بندر گناوه در استان بوشهر شاهد یک درگیری مسلحانه بود. در این درگیری که بر اساس گفتههای فرمانده انتظامی گناوه به دلیل «اختلافات محلی» رخ داد، دو گروه با استفاده از سلاح شکاری به سوی همدیگر تیراندازی کردند.
در نتیجه این تیراندازیها کسی کشته نشد، ولی سه نفر مصدوم شدند که برای مداوا و پیگیری قضایی به بیمارستان گناوه منتقل شدند.
آدمربایی سینمایی
اما احتمالاً دراماتیکترین درگیری مسلحانه تیرماه در گوشه شمال شرقی کشور و در کلانشهر مشهد به وقوع پیوسته است.
آنطور که روزنامه خراسان گزارش داده، «ساعت 22:30 هفتم تیرماه، چند جوان کنار یک دستگاه خودرو ۴۰۵ ایستاده بودند که ناگهان یکی از آنها پا به فرار گذاشت. همزمان با فرار این جوان، صدای گلولههایی که از اسلحه کلاشینکف شلیک میشد فضای رعب و وحشتی را در چهارراه گاز مشهد ایجاد کرد. بر اثر رگبار گلولهها که به شیوه گانگسترهای غربی انجام شد سه نفر مجروح و راهی بیمارستان شدند و گانگسترهای مسلح نیز از محل حادثه گریختند.» ماجرا البته از دو سه روز قبلتر شروع شده بود. چنان که فردی با مراجعه به یکی از واحدهای کلانتری مشهد خود را یکی از گروگانهایی معرفی کرد که توسط «گانگسترها» ربوده شده بود.
بر اساس گفتههای این فرد، قصه از آنجا شروع شد که آدمربایان فردی به نام «ه» را از تعمیرگاه موتورسیکلت سوار خودرو کردند و او را به طرف یکی از باغهای روستای معینآباد در نزدیکی مشهد بردند. آنها قصد داشتند ۲۰۰ میلیون تومان برای آزادی گروگان اخاذی کنند، اما در ابتدا قرار شد مبلغ ۲۰ میلیون تومان به حساب آنها واریز شود که با فرار گروگان و ماجرای تیراندازی، گانگسترها از محل گریختند.
با این حال، تیراندازی و درگیری مسلحانه به اینجا ختم نشد. چند روز بعد کارآگاهان پلیس آگاهی و اطلاعات و امنیت استان خراسان رضوی، یکی از پاتوقهای گانگسترها را در منطقه خواجهربیع مشهد شناسایی و آن را محاصره کردند. با وجود هشدارهای مکرر پلیس، گانگسترها برای خروج از محل، اقدام به تیراندازی کردند که درگیری مسلحانه بین پلیس و گانگسترها رخ داد. در این درگیری که با شلیک گلوله از داخل پاتوق گانگسترها همراه بود، فردی کشته و یک نفر دیگر نیز که اقدام به فرار کرده بود با شلیک گلوله مجروح و روانه بیمارستان شد.
۴۸ ساعت بعد و در ادامه تلاش نیروهای امنیتی برای دستگیری سایر اعضای باند «گانگسترها»، نیروهای سپاه موفق شدند برخی از این عاملان ایجاد ناامنی را شناسایی کنند. وقتی نیروهای معاونت اطلاعات سپاه امام رضا (ع) مشهد سوژه موردنظر را در جاده خلقآباد مشهد ردگیری و خودرو او را محاصره کردند، راننده ۵۰ساله ۴۰۵ به محض اینکه به خودروسواری که جلوتر از آنان متوقف شده بود مشکوک شد، به صورت دندهعقب اقدام به فرار کرد اما در همین لحظه گروههای دیگر عملیاتی راه فرار را سد کردند. در حالی که زن جوانی نیز سرنشین خودرو متهم بود، او لوله کلاشینکف را بیرون آورد و به طور رگباری به سمت نیروهای سپاه شلیک کرد. نیروهای سپاه نیز به ناچار به سمت خودرو شلیک کردند و در این درگیری که حدود ۱۵ دقیقه به طول انجامید، زن جوان و راننده مسلح مجروح شدند و زمانی که دیگر توان درگیری مسلحانه را نداشتند، تسلیم شدند. وقوع این درگیری مسلحانه در مکانی عمومی و در نزدیکی یک پمپ بنزین تا مدتی باعث نگرانی شهروندان مشهدی شده بود.
تیراندازی به شیشه طلافروشی
این موارد همه در تیرماه رخ داده بود، اما در ماههای قبل نیز نمونههای متعددی از این گونه حوادث در نقاط مختلف کشور به وقوع پیوست. ازجمله اواسط خردادماه شهر ایلام شاهد یک سرقت مسلحانه بود. چهار سارق مسلح سوار بر یک خودرو پراید خود را به یک طلافروشی در حوالی پارک کودک ایلام رساندند. سارقان که یک قبضه کلاشینکف و یک قبضه اسلحه کمری داشتند با شلیک چند گلوله شیشه مغازه را شکستند و حجم زیادی از طلاهای موجود در ویترین طلافروشی را در ساک سیاهرنگی ریختند. در این هنگام فرزند صاحب طلافروشی به عقب مغازه رفت و با یک اسلحه شکاری چند تیر به سمت مردان سیاهپوش شلیک کرد؛ اما بدون اینکه گلولهای به آنان اصابت کند، چهار مرد از مغازه خارج و پس از سوار شدن بر پراید به سرعت از شهر خارج شدند. در این حادثه، صاحب طلافروشی علاوه بر از دست دادن بیش از یک کیلوگرم از طلاهایش، یک گلوله هم خورد که عوامل اورژانس او را به بیمارستان منتقل و خطر جانی را از او دور کردند.
رئیس پلیس آگاهی ایلام، این حادثه را دومین سرقت مسلحانه از طلافروشیهای ایلام اعلام کرد که ظاهراً نخستین مورد آن دو سال پیش به وقوع پیوسته بود.
استان ایلام، در ماههای اخیر البته شاهد یک درگیری مسلحانه هم بوده است. اسفندماه پارسال در یکی از محلات شهر «سرابله» دو گروه از اراذل و اوباش به روی یکدیگر تیراندازی کردند. تیراندازیای که البته تلفات جانی نداشت.
پلیس از طریق سامانه 110 از وقوع این حادثه باخبر شد و پس از حضور در محل درگیری مشاهده کرد که دو گروه از اراذل و اوباش به دلیل اختلافات و کینهتوزیهای قدیمی با یکدیگر درگیر شدهاند. ماموران نیز با اقدامی ضربتی عوامل اصلی این نزاع مسلحانه را دستگیر کردند و به درگیری پایان دادند.
اسفندماه 92 در استان همسایه، لرستان هم چندان آرام نبود و در درگیری مسلحانهای که در محله کوروش خرمآباد رخ داد، دو نفر با چاقو و شلیک گلوله مورد حمله قرار گرفتند و مجروح شدند.
قتل طایفهای در سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان از دیگر استانهایی است که گاه و بیگاه اخبار ناامنی از آن به گوش میرسد؛ نه فقط ناامنیهای ناشی از درگیری اشرار، قاچاقچیان و گروههای تروریستی با نیروهای انتظامی، که حوادث ناشی از اختلافات طایفهای و قبیلهای.
در یکی از آخرین موارد، اوایل خردادماه امسال، درگیری مسلحانه در شهرستان ایرانشهر واقع در جنوب این استان دو کشته به جا گذاشت. در این حادثه، افراد مسلح با حمله به یک خودرو در یکی از خیابانهای اصلی ایرانشهر، چهار سرنشین آن را هدف رگبار گلوله قرار دادند که بر اثر آن دو نفر کشته و دو نفر به شدت زخمی شدند.
دیماه سال گذشته نیز در یک درگیری طایفهای بین طایفههای «شهلیبر» و «براهوئی» در ۳۲ کیلومتری محور ایرانشهر به خاش و در نزدیکی منطقه «دامن» پنج نفر از اعضای طایفه براهوئی کشته شدند. این درگیری به خونخواهی قتل یک ماه قبلتر «سردار حمل شهلیبر» سردار طایفه «شهلیبر» اتفاق افتاده و طی آن پنج نفر به فهرست 10نفره کشتهشدگان در درگیریهای دو طایفه یادشده اضافه شده بود.
حمله شرخرهای مسلح به روستاییان
شاید دسترسی نسبتاً آسان به سلاحهای گرم و وقوع درگیری یا سرقتهای مسلحانه در استانهای مرزی کشور تا اندازهای قابل درک باشد. ولی این گونه حوادث فقط در مناطق مرزی کشور به وقوع نمیپیوندند.
همین تازگیها، روز جمعه بیستم تیرماه، گروهی از شرخرهای مسلح اجیر شده با هدف وصول طلب از یک بدهکار، در روستای «مطهر» از توابع آمل در استان مازندران درگیری مسلحانه ایجاد کردند. آنگونه که دادستان آمل به خبرگزاری ایرنا گفته، شرخرها پس از حضور در منزل فرد بدهکار که از قضا در نزدیکی امامزاده و مسجد محل ساکن بوده، درصدد وصول طلب برآمدهاند اما پس از بینتیجه ماندن گفتوگوهایشان، با کلت و تفنگ دولول ساچمهای اقدام به تیراندازی هوایی و ایجاد ترس و وحشت کردهاند.
با بلند شدن سروصدای ناشی از شلیک گلوله در نزدیکی مسجد، نمازگزاران بلافاصله از مسجد بیرون آمده و پیگیر تیراندازی در روستا شدهاند. اما این افراد شرور که نقاب بر چهره داشتهاند، پس از شلیک چند گلوله، حین فرار با اهالی روستا هم درگیر شدهاند و ظاهراً شش نفر از اهالی روستا را به ضرب قمههای خود مصدوم کردهاند.
شرخرهای شرور که تعداد آنها تا 9 نفر گزارش شده، پس از این ماجرا از راه شالیزارها فراری شدهاند و سه خودرو خود را هم همان جا رها کردهاند.
سرقت مسلحانه در استان کویری
استان یزد در مرکز کشور هم فروردینماه امسال صحنه یک سرقت مسلحانه بود. هرچند دو نفر از سارقان چند ساعت بعد از اقدام مجرمانهشان دستگیر شدند.
سارقان در ساعات اولیه شب به یک طلافروشی در خیابان آزادشهر تفت دستبرد زدند و متواری شدند. بلافاصله ماموران پلیس ضمن انجام طرح مهار و در حین کنترل خودروها و موتورسیکلتهای عبوری به دو دستگاه موتورسیکلت مشکوک شدند و دستور ایست صادر کردند؛ اما سرنشینهای موتورسیکلت پس از تیراندازی به سمت خودرو پلیس از محل متواری شدند. اکیپ عملیاتی پلیس اما پس از ساعتی تعقیب و گریز دو نفر از این سارقان مسلح را در فاصله 20کیلومتری شهرستان تفت دستگیر و یک قبضه سلاح کلاشینکف و دو تیغه خشاب همراه با تعدادی فشنگ جنگی از آنها ضبط کرد.
تعقیب و گریز در پایتخت
پایتخت هم در سال 93 از حوادث اینچنینی بیبهره نبوده است. اوایل فروردینماه، ماموران پلیس پس از مشکوک شدن به یک خودرو پراید در خیابان ۱۷ شهریور به تعقیب این خودرو و سرنشینان مسلح آن پرداختند. ماموران پلیس در جریان این تعقیب و گریز، خودرو افراد مسلح را از ناحیه لاستیک چرخ مورد اصابت گلوله قرار دادند و سه سرنشین این خودرو هم متقابلاً اقدام به تیراندازی کردند. در جریان این تیراندازی، یکی از کسبه محل از ناحیه پا و یکی از ماموران نیروی انتظامی از ناحیه دست مجروح شدند.
در حادثه مسلحانه دیگری، دیماه پارسال، پنج سارق مسلح با در اختیار داشتن یک قبضه سلاح کلاشینکف و یک تبر به یک طلافروشی در منطقه شادآباد تهران رفتند و موفق شدند حدود چهار کیلوگرم جواهر را از این طلافروشی سرقت کنند. البته پس از گزارش موضوع به پلیس، حدود یک ماه و نیم بعد، عملیات دستگیری متهمان اجرا شد و سه نفر از اعضای این باند دستگیر شدند. از مخفیگاه این افراد هم سه قبضه اسلحه کلاشینکف و یک قبضه کلت کشف و ضبط شد.
قتل دولتمرد با شلیک دو گلوله
اما پرسروصداترین درگیری مسلحانه پایتخت در ماههای اخیر، آبان 92 به وقوع پیوست؛ جایی که معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با شلیک دو گلوله به قتل رسید. ماجرا این گونه اتفاق افتاد که اوایل شب، «صفدر رحمتآبادی» معاون هماهنگی و امور مجلس وزارت صنعت، معدن و تجارت، در حالی که سوار بر خودرو شخصی خود، پژو پارس مشکیرنگی در محدوده میدان سبلان تهران بود، مورد حمله قرار گرفت و جان باخت. فرد ناشناس با استفاده از اسلحه گرم، دو تیر به سینه و سر وی شلیک کرده بود. پلیس در توضیح جزییات وقوع این قتل اعلام کرد که هیچ اثری از درگیری و ضرب و شتم در محل سوءقصد دیده نشده و با توجه به پیدا شدن پوکههای دو گلوله در خودرو، به احتمال قوی ضارب در درون خودرو در حال گفتوگو با مقتول بوده است. با اینکه ابتدا به نظر میرسید این حادثه یک ترور سیاسی یا امنیتی باشد، پلیس در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که این قتل با انگیزههای شخصی رخ داده و موضوع ترور و مسائل سیاسی در کار نبوده است.
این قصه سر دراز دارد؟
احتمالاً شمار دیگری از این نوع حوادث نیز در ماههای اخیر در نقاط مختلف به وقوع پیوسته که به هر دلیل در رسانههای سراسری کشور بازتاب پیدا نکرده است. به نظر میرسد مساله اصلی اینجاست که فاصله اراده تا عمل برای تهیه و استفاده از سلاح گرم در برخی مناطق کشور -به ویژه در استانهای مرزی- بسیار اندک است و تضمینهای عملی لازم برای جلوگیری از کاربرد مجرمانه آن نیز وجود ندارد. تا زمانی که در بر همین پاشنه بچرخد و این شرایط تغییر نکند، نمیتوان انتظار کاهش جرائم مسلحانه را داشت؛ چه بسا تعداد این گونه جرائم روزبهروز بیشتر هم بشود.
دیدگاه تان را بنویسید