شهرداری تهران: دختران و پسران با فاصله بر نیمکت پارک‌ها بنشینند

در هفته گذشته انتشار خبر چند رویداد تلخ در نشریات و شبکه‌های اجتماعی فارسی‌زبان بسیاری از مخاطبان را شوکه و عصبانی کرد. اخباری که انتشار آنها بسیاری از دلسوزان را نسبت به وضعیت آتی جامعه نگران کرد. نخستین خبر به کودک‌آزاری در یک مهد مرتبط بود. ماجرا نیز از این قرار بود در فیلمی که روی شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده بود، سرکار خانم مربی مهد با رفتاری غیرانسانی کودکی را خوابانده و با کتک به او غذا می‌خوراند، بعد هم در یک حرکت کاملاً عجیب و غریب که نشان‌دهنده نفرت مربی از بچه‌ها و شاید شغلش باشد او را از موهایش بلند کرده و هلش می‌داد. انتشار این فیلم با واکنش بعضی از روزنامه‌ها و سایت‌های خبری همراه شد و در مدتی کوتاه آشکار شد که این فیلم مرتبط با یک مهدکودک در اردبیل بوده است. با افزایش فشار افکار عمومی و اعتراض‌ها نسبت به این اقدام غیرانسانی حسن هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی وارد میدان شد و با اعلام تاسف از اتفاق پیش‌آمده گفت: «من به‌طور کامل در جریان این واقعه تلخ هستم و فیلم آن را مشاهده کردم. می‌خواهم رسانه‌های محترم و اذهان عمومی آگاه باشند که اقدامات لازم در زمینه پیگیری این تخلف صورت گرفته است.» مدیر کل سازمان بهزیستی استان اردبیل نیز یک مصاحبه مطبوعاتی داشت و موضع خود را اعلام کرد. ظرف 12 ساعت بعد از انتشار تصاویر مهدکودک مورد بحث، آنجا مورد بازرسی قرار گرفت و تعطیل شد و عاملان این موضوع بازداشت شدند و در اختیار قوه قضائیه قرار گرفتند.

اگرچه طبق گفته مسوولان با متخلفان در این فقره برخورد شده است و احتمالاً به سبب رسانه‌ای شدن این ماجرا و برای نقره‌داغ شدن این متخلفان شاهد برخوردی سفت و سخت‌تر از معمول با متخلفان این پرونده باشیم، اما پاسخ به دو پرسش در این ماجرا به شدت حیاتی است. نخست اینکه چه دلیلی وجود دارد که این تخلف مختص این مهد بوده و در مهدهای دیگر یا بخش‌هایی که کودکان به عنوان بخش بی‌دفاع جامعه در آن حضور دارند این قبیل تخلفات وجود نداشته یا در شرف وقوع نباشد؟ پرسش دوم و مهم‌تر اینکه چه اتفاقی در جامعه رخ داده است، که مربیان مهدها چنین بی‌رحمانه و غیرمسوولانه با امانت‌هایی که در اختیار آنان قرار گرفته است، برخورد کنند. رئیس سازمان بهزیستی پس از این ماجرا از نصب دوربین مداربسته در مهدهای کودک خبر داد و تاکید کرد: «با صدور بخشنامه‌ای الزام کردیم که همه مهدهای کودک باید به دوربین مداربسته مجهز شوند.» هر چند این دستور تا حدودی می‌تواند مانع از این قبیل برخوردها شود، اما باید تاکید کرد تا زمانی که به آن دو پرسش پاسخی داده نشده و برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود نمی‌توان امیدوار بود که بعدها شاهد این قبیل رویدادها نباشیم.

شرق این هفته گزارشی درباره کودکی دیگر را منتشر کرد. این روزنامه نوشت: «...عباس جدیدی هفته گذشته با طرح فوت یک کودک هشت‌ساله در استخر یاد یاران منطقه 11 به یکی از خبرسازان این هفته شورا بدل شد. او فوت این کودک را نمونه‌‌ای از مجموعه‌های ورزشی که به شکل غیرقانونی به فعالیت خود ادامه می‌دهند دانسته و گفت: در زمان وقوع حادثه، این کودک در نخستین جلسه آموزش شنای خود در استخر این مجموعه، در شرایطی غرق می‌شود که سه نجات‌غریق در همان سالن حضور داشته‌اند!» قلم از این همه بی‌مسوولیتی قاصر است. هنوز معلوم نیست با مقصران این رویداد تلخ چه برخوردی شده است.

در روزهای گرم تابستان، احتمال افزایش بیماری‌های عفونی کاملاً منطقی به نظر می‌رسد، اما باید حق داد با این همه پیشرفت در زمینه بهداشت انتظار همه‌گیر شدن بیماری‌ای مانند وبا در پایتخت کمی دور از ذهن باشد. با این ‌حال با توجه به هشدار وزارت بهداشت درباره احتمال شیوع «وبا» در مناطق مختلف کشور از جمله تهران، به نظر می‌رسد این هشدار را باید کاملاً جدی گرفت.

امریه‌های عجیب در شهرداری

در ماه‌های اخیر اقدامات بخش‌های مختلف شهرداری به شدت جنجالی و بحث‌برانگیز بوده است. از حذف آموزش موسیقی از فرهنگسراها بگیرید تا برخی دستورالعمل‌های عجیب و پرمناقشه که گاه‌و‌بیگاه از سوی ابواب جمعی جناب قالیباف صادر می‌شود. اعتماد در روزهای پایانی هفته به دو مورد از این دستورها پرداخته ‌است. این روزنامه در بخشی از گزارش خبری خود آورده است: «...‌بالاترین مقام فرهنگی شهرداری پایتخت آن هم در جلسه عفاف و حجاب و حقوق «شهروند»!، بمب خبری جدید را منفجر کرد. بر اساس این خبر امرودی جانشین ستاد صیانت شهرداری تهران اعلام کرد در پارک‌ها یک زمانی نیمکت‌هایی در کنار هم بودند که این اجازه برای دختران و پسران بود که در کنار هم بنشینند. باید یک میز در میان نیمکت‌ها باشد که فاصله‌ها در آن رعایت شود و خانواده‌ها بیشتر بتوانند از این مکان استفاده کنند!» این خبر چنان شوک‌برانگیز بود که در کمتر از چند ساعت به یکی از داغ‌ترین خبرهای شبکه‌های اجتماعی بدل شد و به دنبال آن موجی از انتقادها را برای نقل‌کننده آن به دنبال داشت. در این بین واکنش مسوولان مرتبط در این زمینه نیز شنیدنی و خواندنی است. شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با «اعتماد» پس از اینکه مطمئن می‌شود خبر شایعه نیست و در جلسه دبیران ستاد مرکزی در رابطه با عفاف و حجاب و حقوق شهروندی نقل شده است، با تعجب می‌گوید: اجازه بدهید بررسی کنم. من به شخصه بعید می‌دانم آقای امرودی چنین حرفی زده باشند. ایشان شخصیتی روشنفکر و فرهنگی هستند. عبدالحسین مختاباد عضو فرهنگی و اجتماعی شورای شهر نیز با اظهار تعجب از بیان چنین مساله‌‌ای از سوی معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران می‌گوید: واقعاً جای بسی تاسف و تعجب دارد. نمی‌دانم به تازگی این سخنان تفکیک جنسیتی چرا تا این حد در دستور کار شهرداری قرار گرفته است؟ اصلاً این کار شدنی نیست!... اگر این سخنان صحت داشته باشد، حتماً شورای شهر به قضیه ورود پیدا می‌کند و از شهرداری پاسخ می‌خواهد. اعتماد در گزارش دیگر خود به روند اخراج بانوان از شهرداری پرداخته و می‌نویسد: «تعدادی از کارمندان زن شهرداری در اقدامی ناگهانی از این ارگان اخراج شدند؛ کارمندانی در اندازه مسوولان دفتر مدیران. اعلام شد که به دلیل در نظر گرفتن رفاه حال این زنان، این تصمیم برایشان گرفته شده است...» علی صابری، عضو شورا در این خصوص اعلام کرد: «اعلام شده است که برای رفاه حال بانوان شاغل در شهرداری اقدام کرده‌اند که خانم‌ها در بعضی از پست‌ها حضور نداشته باشند. به نظر بنده این اقدام شعاری، عجیب و غریب است.» صابری با اشاره به بخشنامه ابلاغی شهرداری تهران که بر اساس آن از مدیران ارشد و میانی این سازمان درخواست شده که تنها از مردان به عنوان کارمند (مسوول دفتر، اپراتور، منشی و...) استفاده کنند، گفت: اگر خانم‌هایی که در حال حاضر در شهرداری به عنوان تایپیست مشغول به کار هستند تغییر وضعیت داده شوند آیا پست دیگری وجود دارد که این بانوان در آنجا مشغول به کار شوند یا اینکه باید از شهرداری بروند... اما مسوول رسانه‌‌ای اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل شهرداری تهران، در چند روز گذشته، پس از این اخراج، در گفت‌وگویی که با ایلنا داشت، اعلام کرده بود که کنار گذاشتن زنان از مشاغل دفتری شهرداری برای رفاه حال خانم‌ها بود، مصاحبه‌‌ای که با داغ شدن موضوع، تکذیب شد. فرزاد خلفی در این گفت‌وگو با تایید خبر اعلام کرده بود که کارهای منشی‌گری و مسوول دفتری زمان‌بر و طولانی است و برای راحتی و رفاه حال خانم‌ها این تصمیم اتخاذ شده است که مسوول دفتر و منشی آقا باشند. مسوولان شهرداری ممکن است تا آخر شب در محل کار خود حضور داشته باشند و همچنین بازدیدهای مختلفی از پروژه‌ها داشته باشند که نیاز به حضور مسوول دفتر نیز وجود دارد که در این صورت ممکن است خانم‌ها اذیت شوند و آسیب ببینند و نتوانند به زندگی و خانواده‌هایشان برسند، در این صورت ممکن است اخلالی در روند زندگی‌شان ایجاد شود. احتمالاً از چند روز آینده و پس از به خانه فرستادن همه بانوان شاغل در شهرداری، جناب قالیباف در پروژه جدید که حتماً با مناقصه و انجام تمام مراحل قانونی صورت خواهد گرفت، پروژه عظیم فرهنگی خود را برای قرار دادن میز بین نیمکت‌های پارک‌ها کلید خواهد زد و با این اقدام بزرگ که حتماً مدیران شهرداری ساعت‌ها روی آن کار کارشناسی انجام داده‌اند، فساد از پایتخت ریشه‌کن خواهد شد. در اینجا فقط باید به پیمانکار این پروژه عظیم غبطه خورد.

مرد تنهای شب در بازداشت

چند سالی از بازگشت «مرد تنهای شب» به ایران می‌گذرد. در ابتدا گفته می‌شد که او با حمایت دولت دهم به ایران آمده است و اشاره می‌شد که اسفندیار رحیم‌مشایی، از حامیان این خواننده برای حضور در ایران بوده است. حتی زمزمه‌های در‌گوشی اشاره داشت که قرار است نخستین کمپین تبلیغاتی کاندیدای مورد نظر دولت با حضور این خواننده برگزار شود که چنین نشد. دولت دهم رفت، اما حبیب نشان داد همچنان تصمیم به ماندن در ایران دارد. به گزارش فرهیختگان او از آغاز حضور خود در ایران تاکنون چند قطعه منتشر کرده است که برای یکی دو تا از آنها کلیپ ویدئویی نیز ساخته و از شبکه‌های برون‌مرزی پخش شده است. هفته گذشته سایت‌های محلی، خبر از بازداشت حبیب محبیان هنگام تصویربرداری از کلیپ جدید خود به دلیل نداشتن مجوز تصویربرداری در جنگل‌های ماسوله دادند. نزدیکان محبیان از جمله پسرش این خبر را در فیس‌بوک‌هایشان تایید کردند. اما یک روز بعد ناصر عاشوری نماینده فومن و شفت خبر داد حبیب فردای روز بازداشت با قید وثیقه آزاد شده است. او گفته از این خواننده نه به عنوان زندانی بلکه به عنوان میهمان ویژه نگهداری شده است. خود حبیب نیز در نامه‌ای که درباره بازداشتش روی سایت موسیقی ما منتشر کرد گفته است که بی‌دلیل بازداشت و بی‌دلیل آزاد شده است.