شناسه خبر : 1022 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اقدامات دیپلماتیک جاه‌طلبانه اوباما

نگاهی به دوردست

باراک اوباما مسیر سیاست خارجی خود را در جهت دیپلماسی و دوری از دخالت نظامی قرار داده است.

نگاهی به دوردست
ترجمه: جواد طهماسبی
SPIEGEL
ONLINE

باراک اوباما مسیر سیاست خارجی خود را در جهت دیپلماسی و دوری از دخالت نظامی قرار داده است. موضوع هسته‌ای ایران و مناقشه اسرائیل و فلسطین یک بار دیگر در دستور کار قرار گرفته اما آیا خاورمیانه برای تحولی تاریخی آماده است؟ صحنه تاریخی با مهارت و هنرمندی دقیقی آراسته شد. وزرای خارجه پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل یعنی روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده به همراه آلمان در ساعت چهار بعدازظهر پنجشنبه دیدار کردند. پس از حدود 15 دقیقه، میزبان، کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه، وزیر امور خارجه ایران محمدجواد ظریف را به اتاق شورای امنیت دعوت کرد. دیگر قرار نیست ایران منزوی بماند اما هنوز این کشور عضو کاملی از جامعه جهانی هم نیست. ظریف که سال‌ها در نیویورک زندگی کرده است گفتار خود را با اظهارات مودبانه آغاز کرد. او گفت قصد تلف کردن زمان را ندارد و تاکید کرد از زمان انتخابات اخیر تغییرات زیادی در کشورش ایجاد شده است. او به اعضای جلسه گفت که ماموریتش آن است که مناقشات مرتبط با برنامه‌ هسته‌ای ایران را از طریق صلح‌آمیز حل کند. او حتی چارچوبی زمانی پیشنهاد داد و اعلام کرد «ظرف یک سال» می‌توان به توافق رسید و «کشورش مصمم است که این کار صورت پذیرد». پس از این اظهارات ظریف به طور خصوصی با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا ملاقات کرد. این ملاقات‌ها می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه باشد. در سال‌های اخیر فقط یک بار وزرای خارجه دو کشور ایران و آمریکا برخورد داشته‌اند و آن هم در سال 2007 و هنگامی بود که کاندولیزا رایس و منوچهر متکی در مصر تعارفاتی رد و بدل کردند. در سایر مواقع روابط بین دو کشور فقط 34 سال سکوت بوده است. سکوتی که از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران آغاز شد. اکنون و برای اولین بار نشانه‌هایی از توافق صلح‌آمیز دیده می‌شود. در دو حوزه مناقشه‌برانگیز دیگر نیز نشانه‌هایی از امیدواری به چشم می‌خورد. هفته گذشته شورای امنیت درباره پیش‌نویس قطعنامه‌ای به توافق رسید که چارچوبی زمانی برای انهدام سلاح‌های شیمیایی سوریه تعیین می‌کند. علاوه بر این، باراک اوباما اعلام کرد مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطین و گفت‌وگو با ایران از اولویت‌های دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش خواهد بود. فقط چند کلمه از قول حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران کافی بود تا عصر جدیدی آغاز شود: «هنگامی که پرونده هسته‌ای به نتیجه برسد می‌توانیم به موضوعات دیگر بپردازیم».

چشم‌انداز متحول سیاسی
روحیه خوش‌بینی که از نظر برخی دیپلمات‌ها باورکردنی نیست اکنون به خاطر شرایط غیرعادی دو کشور واقعیت بیشتری پیدا کرده است. دو کشور بیش از آنچه قبلاً به نظر می‌رسید موضوعات مشترک دارند. روحانی رئیس‌جمهور کشوری است که تحت فشار تحریم‌ها از نظر اقتصادی ضعیف شده و اکنون به نظر می‌رسد آماده باشد تا نقشی متفاوت در جهان ایفا کند. اوباما نیز رهبری کشوری را بر عهده دارد که از هر نوع جنگ خسته شده و اکنون به دنبال صلح و آرامش است. اوباما دوره دوم ریاست‌جمهوری خود را با هدف اقتصاد سبز در آمریکا و مقاوم ساختن طبقه متوسط در مقابل بحران‌ها شروع کرد. او می‌خواست مهاجرت غیرقانونی را سامان دهد و اصلاحات بهداشتی خود را به اجرا گذارد. او با بیان دوباره وعده‌ای که در زمان انتخاب مجددش در نوامبر 2012 داده بود، گفت که تمرکز او بر «ساختن ملتی قوی در داخل کشور» خواهد بود. اما متعاقب آن آبروریزی و بحران سازمان امنیت ملی و سپس حملات شیمیایی سوریه پیش آمد و باعث شد تمرکز اوباما از مسائل داخلی به سیاست خارجی معطوف شود. با انهدام برنامه‌ریزی‌شده تسلیحات شیمیایی سوریه، امید به پایان دادن به برنامه چالش‌برانگیز هسته‌ای ایران و مذاکرات صلح آتی بین اسرائیل و فلسطینیان، اوباما سه موضوع حساس را در راس فعالیت‌های دیپلماتیک خود قرار داد. ناگهان چنین به نظر می‌رسد که اوباما قصد دارد جهان را نجات دهد. آنچه به گفته نیویورک‌تایمز «دکترین دگردیسی» نام گرفت و اوباما در نطق کلیدی خود در سازمان ملل به آن پرداخت اکنون به سرفصل سیاست خارجی رئیس‌جمهور ایالات متحده در سال‌های باقی‌مانده از خدمتش تبدیل شده است. این کار خطرات زیادی به همراه دارد. اما می‌تواند اوباما را به دولتمردی بزرگ تبدیل کند که توانست حداقل تا حدی آشوب‌های داغ را بدون اقدام نظامی آرام کند. اگر موفق شود او شایسته جایزه صلح نوبلی است که در سال 2009 نصیب خود ساخت. با وجود این نه‌تنها شهرت فردی او در خطر است بلکه جایگاه مسلط آمریکا در صحنه جهانی که همواره ترکیبی از توانمندی دیپلماتیک و برتری نظامی بوده است نیز مورد تهدید قرار می‌گیرد. اگر اوباما شکست بخورد نه‌تنها نفوذش در خاورمیانه را از دست خواهد داد بلکه مجبور خواهد شد با پذیرش تهدید اقدام نظامی علیه کشورهایی مانند ایران اعتبارش را از دست بدهد. دقیقاً به این خاطر که او آشکارا نپذیرفت از خشونت استفاده کند. در صورت شکست، همان‌طور که تمام آمریکایی‌ها احساس می‌کنند اوباما مسوول بروز فاجعه در سیاست خارجی خواهد بود.

بازگشت به مناقشه اسرائیل - فلسطین
انتظار نمی‌رفت که باراک اوباما یک بار دیگر به مساله اسرائیل‌- ‌فلسطین بازگردد. چالشی که قبلاً برای دو دوره بوش، دو دوره کلینتون و یک دوره اوباما بسیار دشوار بود. هنگامی که جان کری اسرائیل و فلسطین را چند ماه قبل سر میز مذاکره آورد باز هم انتظارات اندک بود. کری به تل‌آویو، امان، رام‌الله و قاهره سفر و با تمام گروه‌ها درباره تهدیدها و انگیزه‌ها صحبت کرد. به نظر می‌رسید وزیر امور خارجه در حال رفع مشکلی است که راه‌حلی ندارد. اوباما به کری اختیار کامل داد. به گفته یک دیپلمات وزارت امور خارجه ظاهراً کاخ سفید چنین استدلال می‌کند که اگر کری همانند دیگران موفق نشود این شکست فقط یک موضوع شخصی خواهد بود. اکنون که رئیس‌جمهور موضوع را با خود مرتبط کرده است شاید به این نتیجه رسیده باشد که قدرتمندترین مرد جهان متعهد است تا تمام گروه‌ها را به آشتی بکشاند. اما خطر آنجاست که هنوز مشخص نیست اوباما چگونه خواهد توانست سه مناقشه بزرگ را به طور همزمان حل کند. مناقشه‌هایی که دهه‌ها بدون نتیجه ادامه داشته‌اند. دو هفته پیش اوباما طوری صحبت کرد که به نظر می‌رسید قصد دارد شفافیت را به عصر مدرن بیاورد. او اعلام کرد دیگر همانند دوران جنگ سرد «بازی بزرگی» وجود ندارد که بتوان در آن برنده شد. او اضافه کرد: «تجربه عراق نشان می‌دهد نمی‌توان دموکراسی را به زور تحمیل کرد.»

خطری برای جهان
آمریکایی که اوباما اخیراً در سازمان ملل توصیف کرد قصد ندارد با دخالت در امور کشورهای دیگر به سرنگونی نظام‌ها بپردازد. این کشور در جست‌وجوی یافتن متحدان دیپلماتیک است و در صورت امکان از استفاده از سلاح اجتناب می‌کند. به گفته اوباما «خطری که جهان را تهدید می‌کند آن است که پس از یک دهه جنگ ایالات متحده خود را کنار بکشد و خلاء رهبری ایجاد کند. خلئی که هیچ کشور دیگری حاضر به پر کردن آن نباشد». اما او همچنان تاکید کرد که ممکن است در آینده استثنائاتی پیش آید که مستلزم دخالت نظامی باشد. به گفته رابرت گیتس وزیر سابق دفاع، رئیس‌جمهور به درستی از اشتباهات گذشته درس گرفته و فهمیده است که اقدامات نظامی ایالات متحده نتیجه مطلوبی نداشته است. گیتس می‌پرسد: «آیا عراق، افغانستان و لیبی چیزی درباره عواقب ناخواسته اقدام نظامی به ما نیاموخته‌اند؟» تغییر مسیر ایران درست در زمانی مناسب اتفاق افتاد. رهبر انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای به رئیس‌جمهور تازه انتخاب‌شده اختیارات ویژه‌ای داده است. این کار تعجب‌آور نیست چرا که همه می‌دانند چگونه تحریم‌های سخت اقتصاد بیمار ایران را تحت فشار قرار داده است. و به همین دلیل روحانی توانست لحن معتدل و ملایمی در نیویورک داشته باشد. به گفته روحانی «اگرچه تحریم‌ها ذاتاً غیرانسانی و ضدصلح‌ هستند، سلاح هسته‌ای و سایر سلاح‌های کشتار جمعی در دکترین دفاعی و امنیتی ایران جایگاهی ندارند». در گفتار او از کلمات تند علیه اسرائیل نیز خبری نبود. تعدادی از اعضای سپاه پاسداران و مشاوران آیت‌الله خامنه‌ای سخنرانی او را «هوشمندانه و ملاحظه‌کارانه» توصیف کردند.

نرمش قهرمانانه ایران
تمام امیدها به دو کلمه رهبری دوخته شده است. اندکی قبل از حضور روحانی در نیویورک رهبر انقلاب از «نرمش قهرمانانه» سخن به میان آورد. اما برخلاف آنچه بسیاری در غرب تصور می‌کنند آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید نرمش می‌تواند مفید باشد. او از استعاره‌هایی در کشتی -‌ ورزش ملی ایران -‌ استفاده کرد و گفت گاهی به منظور برنده شدن و به دلایل فنی فرد باید از خود انعطاف و نرمی نشان دهد. بنابراین آیا این رویکرد حقه‌ای به منظور فریب غرب و پیروزی آینده بر آنها نیست؟ تغییر مسیر ایران تردیدهایی را به ویژه در بیت‌المقدس به همراه داشت. اندکی پس از آنکه روحانی جایگاه سخنرانی را ترک کرد بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل صحبت او را «سخنرانی منافقانه و مزورانه» خواند. اسرائیل نقش مهمی در خاورمیانه بازی می‌کند. بدون آنها رسیدن به توافق با ایران دشوار است. بدون حضور اسرائیل آمریکا نمی‌تواند به دو هدف از اهداف اصلی خود دست یابد. هنگامی که یک ماه قبل اوباما بشار اسد را به خاطر استفاده از سلاح‌های شیمیایی به حمله انتقام‌جویانه تهدید کرد نتانیاهو گفت پیامی که در سوریه شنیده شد به طور واضح‌تری در ایران شنیده می‌شود. اما از آن زمان اوضاع سیاسی تحول چشمگیری داشته است. اسرائیل احساس می‌کند اوباما با معامله دیپلماتیک با اسد تهدید بالقوه علیه ایران را منتفی کرده است.

کوتاه آمدن گسترده
به زودی مشخص خواهد شد کدام‌یک از این دیدگاه‌ها صحیح است. دور مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران در اواسط اکتبر در ژنو اتفاق می‌افتد و ظریف ریاست گروه ایرانی را بر عهده می‌گیرد. روسیه، چین و غرب انتظار دارند ایران غنی‌سازی اورانیوم را در سطح 5/3 درصد متوقف کند، مواد غنی‌شده قبلی را به میله‌های سوخت رآکتور تبدیل کند تا برای ساخت بمب غیرقابل استفاده باشد و به احتمال زیاد تاسیسات غنی‌سازی در نزدیکی شهر قم را تعطیل کند. شرط اول آن است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین بتواند به آسانی از تاسیسات هسته‌ای ایران بازدید و به تجهیزات نظامی مورد سوءظن در ایران دسترسی پیدا کند. در مقابل ایران امیدوار است غرب حق غنی‌سازی را برای این کشور به رسمیت بشناسد و تحریم‌ها را بردارد. روحانی وعده داد در آینده نزدیک توافقی حاصل شود و گفت این آینده چند ماه خواهد بود نه چند سال. عصر جمعه اوباما برای اولین بار با روحانی تماس گرفت و 15 دقیقه با او صحبت کرد. سپس هر دو نفر درباره این گفت‌وگو اظهارنظر کردند و روحانی از مهمان‌نوازی و مکالمه تلفنی اوباما تقدیر کرد. اوباما برای روحانی بازگشت خوبی آرزو و به خاطر ترافیک نیویورک عذرخواهی کرد. همزمان در ایران صحبت از آن است که آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب ایران تا پایان سال ایرانی به روحانی فرصت داده است تا به نتایج ملموس برسد. اگر تا آن زمان پیشرفتی حاصل نشود اشتیاق ایران برای مذاکره کمتر خواهد شد. به همین دلیل روحانی احساس اضطرار دارد. اوباما قبل از ترک سالن اجلاس عمومی در نیویورک یک بار دیگر به سمت حضار برگشت تا مطمئن شود همگان پیام او را دریافت کرده‌اند. نمایندگان ایران در سمت راست در ردیف دوم و نمایندگان اسرائیل در سمت چپ همان ردیف نشسته بودند. نمایندگان سوریه شش ردیف عقب‌تر قرار داشتند. جهان به صحبت‌های اوباما گوش داد. اکنون باید منتظر پاسخ بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها